نگاهی به کتاب «ویژگیهای حضرت سیدالشهدا» به قلم حجتالاسلام دکتر سیدرضا فقیهی
سوی دیار عاشقان
به گواه تاریخ نخستین کسی که برای حسین(ع) گریست، عمر سعد بود و نخستین کسی که اینگونه گریستن را ملامت کرد حضرت زینب(س)، بد نیست بدانید که نخستین مجلس عزاداری برای امام حسین(ع) در دربار یزید برگزار شد!
وقتی ظلم، انحطاط و انحراف همهگیر و ارزشهای والای انسانی مسخ میشود، و موعظهها کارگر نمیافتد برای انسانهای خدایی راهی جز شهادت باقی نمیماند. خون پاکی که به زمین ریخته میشود عامل بقای جوامع انسانی و تداوم ارزشهای مقدسی است که انسانیت، شرف، عدالت و آزادی در پرتو آن جان میگیرد.امام حسین(ع) هنگامی که از مدینه به سوی مکه حرکت کردند، فرمودند: «پروردگارا! مرا از این قوم ظالم رهایی بخش!» این همان دعایی است که حضرت موسی(ع) به هنگام خروجش با بنیاسرائیل آن را بر زبان جاری ساخت.پیروزی آن نیست که انسان از میدان نبرد سالم به درآید و یا دشمن خود را به خاک هلاکت افکند، پیروزی یعنی هدفی خدایی را پیش بردن و بازداشتن دشمن از رسیدن به مقصود شیطانیاش.درست است که امام حسین(ع) و یاران وفادارش پس از یک نبرد قهرمانانه، شربت شهادت نوشیدند، اما آنها با آن شهادت افتخارآمیزشان به هدف مقدس خود که همانا مبارزه با ظلم بود رسیدند و نام پاکشان برای همیشه در تاریخ بشریت جاودانه شد؛ شهادت، اوج تعالی انسان است. شهید کسی است که با نثار خون خود ظلم را ریشهکن میکند. حسین(ع) با نیمه تمام گذاشتن حج خود و به سوی شهادت رفتن درسی بزرگتر از شهادتش به ما داده است؛ حجی که همه اسلافش، اجدادش، جدش و پدرش برگزار کردند را نیمهتمام میگذارد و راهی سرزمین کربلا میشود تا به همه حجگذاران تاریخ، مومنان به سنت پیامبر بیاموزد که اگر هدف نباشد چرخیدن بر گرد خانه خدا عملی بیهوده است.
در این روزهای سخت تحریم اقتصادی که مردم از پس مخارج روزانه خود برنمیآیند و قیمت ارزاق عمومی روز به روز و گاه ساعت به ساعت افزایش مییابد آیا فقط سیاه پوشیدن و اشک ریختن و در دستههای عزاداری شرکت کردن و نذری دادن و تبرک خوردن و شفاعت خواستن نشانه پیروی از مکتب امام حسین(ع) است؟
عکاس: محمدعلی شیخزاده
«ویژگیهای حضرت سیدالشهدا» به قلم حجتالاسلام دکتر سیدرضا فقیهی - از مدرسان حوزه علمیه قم - درسهایی برای زندگی حقیقی (سعادتمندانه) و شهادت (زندگی جاودانه) دراختیار شیفتگان آن حضرت قرار میدهد. نویسنده پیش از این نیز کتابی با عنوان «اشک چشم خداباوران» منتشر کرده بود که این کتاب هم درباره ویژگیهای حضرت اباعبداللهالحسین(ع) است.
الگوی نجاتبخش
حجتالاسلام دکتر فقیهی درباره انگیزه نگارش کتاب «ویژگیهای حضرت سیدالشهدا» میگوید: روایتی از وجود مقدس امیرالمومنین علی(ع) نقل شده است که ایشان به فرزندشان اباعبدالله فرمودند تو از اول عالم الگو هستی! یعنی امام حسین یک الگوی نجاتبخش برای همه امتها، ملتها و همه زمانهاست؛ هم در این دنیا و هم در عالم آخرت. حتی افرادی که مسلمان نیستند گاهی از امام حسین الهام میگیرند و در زندگیشان به موفقیتهایی دست پیدا میکنند. گاندی - رهبر فقید هند - که مردم هندوستان را از چنگ پیر استعمار نجات داد در یکی از صحبتهایش میگوید: من هرچه انجام دادم، از حضرت اباعبدالله حسین پیروی کردم. گاندی با آنکه مسلمان نیست امام حسین(ع) را الگوی نجاتبخش خودش قرار داده است. از این رو روزهای تاسوعا و عاشورا به احترام امام حسین(ع) در کشور هندوستان تعطیل رسمی است؛ بنابراین راه نجات ما - چه در زندگی دنیوی و چه در آخرت - شناخت وجود مقدس امام حسین(ع) و پیروی از آن حضرت است. براین اساس به نظر ما رسید باید برای معرفی امام حسین(ع) قدمی برداریم و البته قدم کوچکی برداشته شده است.
مطلب دیگر این است که در جامعه ما در مراسم گرامیداشت امام حسین(ع) ابراز احساسات، عواطف و گریه و زاری زیاد است و البته در جای خودش خوب است، اما مهمتر از احساسات، معرفت و شناخت ماست. ما همواره باید در یک مثلث قرار داشته باشیم که یک ضلعش عواطف، احساسات، اشک و روضه باشد و ضلع دیگرش معرفت و شناخت و ضلع سومش هم عمل و پیروی از امام حسین(ع)؛ بخصوص در شرایط فعلی مملکت. اکنون ما در شرایط خاصی قرار گرفتهایم و تنها چیزی که میتواند ما را نجات دهد پیروی از امام حسین(ع) است. ایشان به ما آموزش دادند که با صبر، استقامت و ایستادگی میتوانیم به سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت برسیم.
هیهات! دور است که ما از مرگ بترسیم
هنگامیکه عبیدالله بن زیاد از حرکت امام حسین(ع) به سمت کوفه باخبر شد حر را که از خاندانهای معروف عراق و از روسای کوفیان بود برای مبارزه با امام حسین(ع) فراخواند و به سرکردگی هزار سوار برگزید. حر در منزل قصر یتیمقاتل راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوی کوفه شد.
حسین(ع) در دو منزلی کوفه با حربن یزید به همراه هزار سوار برخورد نمود و ندا داد: آیا از مایید یا علیه ما؟
پاسخ حر چنین بود: بلکه ای اباعبدالله علیه شما!
و باز ندای امام که: لاحول و لا قوهًْ الا بالله العلیالعظیم
... حر تا روز عاشورا در سپاه عمر سعد بود، اما صبح عاشورا وقتی فهمید کار جنگ با حسین(ع) جدی است به بهانه آب دادن به اسب خویش از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین(ع) پیوست.
حجتالاسلام دکتر فقیهی در این باره میگوید: «در این کتاب با 51 عنوان مطلب ویژگیهای امام حسین(ع) را ذکر کردهایم.» ویژگیهای رفتاری، اعتقادی، اخلاقی و ... مخصوصا در زمینه اخلاق، آنچه انسان را ذلیل میکند «ترس» است. آدمهای ترسو همیشه ذلیل و خوار هستند و درمقابل دشمن خود را میبازند و زود میدان را خالی میکنند.
وقتی امام حسین(ع) با لشکر حر برخورد نمودند و حر راه را بر امام بست و تهدید کرد که «آقا! اگر تسلیم نشوید با شما میجنگیم.» امام فرمود«گویا داری به من خبر میدهی که مرا خواهند کشت.»
حر گفت: «آری شک ندارم که بنیامیه قصد جان شما را دارند. به همانجا که آمدهاید بازگردید.» امام فرمود: «آیا مرا از مرگ میترسانی؟ لیس شان من یخافالموت؛ شان من این نیست که از مرگ بترسم، چه آسان است مرگ در راه به دست آوردن عزت و زنده کردن حق.
لیسالموت فی سبیلالغرالاحیاهًْ خالدهًْ و لیستالحیاهًْ معالده الا الموتالذی حیاهًْ معه مرگ با عزت نیست جز زندگانی جاویدان و زندگی با ذلت نیست جز مرگ پایدار. آیا از مرگ مرا میترسانید؟! هیهات! دور است که از مرگ بترسم. من بزرگتر از آنم که از مرگ بترسم. همت من بلندتر از آن است که زیر بار ذلت و خواری بروم.
سپس فرمودند: «شما چه کارمیتوانید بکنید، آیا شما بیشتر از کشتن من کاری میتوانید بکنید؟
مرحبا بالقتل فی سبیلالله؛ مبارک باد مرگی که در راه خداست، اما شما هرگز نمیتوانید شرافت و عزت و بزرگواری مرا درهم بشکنید. پس چه باکی از مرگ دارم؟»
آقای فقیهی در ادامه میافزاید:
یزید امام حسین(ع) را سر دوراهی قرار میدهد: یا کشته شدن یا تسلیم و ذلتپذیری. امام حسین(ع) در صبح روز عاشورا با سخنانی غرا خطاب میکنند: آگاه باشید که این فرزند ناپاک - یزید -، مرا بین دو چیز مجبور کرده است، مرگ و ذلت. هیهات که زیر بار ذلت برویم!
سپس فرمودند: «خدا به من اجازه نمیدهد که زیر بار ذلت بروم، رسول او اجازه نمیدهد، دامن پاک مادرم اجازه نمیدهد که ذلیلانه زندگی کنم. «هیهات مناالذله؛ از من دور است که زیر بار ذلت و خواری بروم.»
صبر و بصر
حضرت علی(ع) میفرمایند: پرچم عزت و افتخار را کسی بلند نمیکند مگر کسی که اهل صبر و بصر باشد. یعنی کسی پیروز میشود که اهل صبر و بصیرت باشد. بصیرت یعنی بینایی، آشنایی و البته به تنهایی کافی نیست؛ باید درمقابل مشکلات، فشارها، تحریمها، تهاجمها و ... صبر داشته باشیم.
ملت بزرگ ایران در دوران دفاع مقدس این راه را طی کرد. رزمندگان شجاع، پرورشیافتهگان در مکتب امام حسین(ع)، صبر و مقاومت پیشه کردند تا به پیروزی رسیدند. در طول تاریخ طی صدها سال تکهتکه از خاک این کشور به دست دشمنان جدا شد، اما در طول جنگ تحمیلی حتی یک وجب از خاک میهن عزیزمان از دست نرفت؛ چرا که صبر و بصر رزمندگان ما دشمن را در دستیابی به اهداف پلیدش ناکام گذاشت.
ظلمستیزی
قیام امام حسین(ع) سراسر درس ظلمستیزی و سازشناپذیری با ستمگران است. امام باقر(ع) فرمود: پدرم علیبن الحسین(ع) هنگام وفات مرا در آغوش گرفته، فرمود: پسرم! تو را وصیتی میکنم که پدرم هنگام شهادت به من نمود: بترس از اینکه ستم روا داری به کسی که یاوری جز خدا ندارد.
آقای فقیهی در ادامه میگوید:
ظلمستیزی یکی از ویژگیهای امام حسین(ع) بود که انقلاب اسلامی ما با تاثیرپذیری از آن شکل گرفت. امام حسین(ع) به ما یاد دادند که دربرابر ظلم بایستیم، چون قرآن اینگونه خواسته است. مردم باایمان درمقابل یکدیگر متواضع و خاکسار، اما درمقابل دشمن سرسخت هستند.
امام حسین(ع) با مردم عادی، فقیران، انسانهای ضعیف مهربان بودند. حتی درمقابل انسانهای مریض روی زمین مینشستند و ضمن دلجویی از آنها در کنارشان غذا میخوردند، اما امام درمقابل متکبر و ظالم میایستادند و مقاومت میکردند. ادامه دارد...
ر. تیرگری