بسترهای خلاقیت و کارآفرینی در کشور:
تبدیل تهدیدها و تحریمها به فرصت با کارآفرینی و خلاقیت
* فریده شریفی
دنیا، دنیای تبادل اطلاعات و تکنولوژی است، جهان به سرعت رو به تحول و پیشرفت میرود و گسترش ابداعات و اختراعات آنچنان است که هر روز و هر لحظه شاهد تولد یک تکنولوژی، اختراع و اکتشاف هستیم، بیدلیل نیست که این عصر، عصر دیجیتالی، عصر سرعت و پیشرفت لحظهای تکنولوژی لقب گرفته است. اطلاعات امروزه به سرعت نور به دورترین نقاط دنیا ارسال میشوند و در کمتر از 24 ساعت میتوان به هر نقطه از کره زمین مسافرت کرد، این یعنی فشرده شدن زمان، یعنی متحول شدن در کسری از ثانیه، فرصتی برای تنبلی، کسالت و سستی نیست، باید به خود بیاییم و با پیشرفتهای زمانه هماهنگ شویم و این مسئله نیاز به اختراع و نوآوری دارد، نیاز به تحرک، سازندگی و کارآفرینی دارد، باید هوشمندانه تهدیدها را تبدیل به فرصت کنیم، چون زمان به عقب بازنمیگردد!
در نهجالبلاغه آمده است که «بدانید امروز روز ریاضت است و فردا روز مسابقه و خط پایان دروازه بهشت برین است و آنکه تلاش نکند و به آن نرسد در دوزخ جایگزین خواهد شد.»
«همه میدانند که دنیا محل تلاش، تحرک و سازندگی است و کسی که کوتاهی کند و از فرصتهای زندگی خود بهره نبرد حاصل کارش خسران و تباهی است.»
زندگی جهانی در انتظار کسی نمیماند و مهارتهایی که سالها پیش باعث موفقیت شده بود امروزه دیگر به درد نمیخورد، طبیعت و سرشت انسانی با تحول و تحرک منطبق شده است و انسان این خصلت را دارد که خودش را با هر شرایطی تطبیق میدهد. به همین دلیل در دنیای متحول کنونی، انسانها باید متحول شوند و با تلاش و کوشش خود، شرایط زندگی ایدهآلی برای خود فراهم نمایند. از همین روست که واژه «کارآفرینی» شکل میگیرد و مفهوم پیدا میکند. کارآفرینی یعنی «ایجاد چیزی ارزشمند از هیچ.»
کارآفرینی یک سبک زندگی است، ارثی نیست بلکه علم و دانشی است که باید به کار گرفته شود تا اثری عظیم و هنری ماندگار خلق شود.
کارآفرین میداند که با تحول جهان و پیشرفت علم و تکنولوژی باید خودش را منطبق سازد و در جهت تقاضای مردم و بازار نیاز آنها رشد نماید، بنابراین با فکر نو و ابزارهای جدید خودش را مجهز میسازد و به خلاقیت و نوآوری میپردازد.
اهمیت کارآفرینی در زندگی انسانها
کارآفرینی و کارآفرین نخستینبار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای خود تشریح کردهاند.
«جوزف شومپیتر» اقتصاددان اتریشی که نظریات او در حوزه کارآفرینی و نوآوری نقش مهمی در اقتصاد امروز جهان داشته و به همین دلیل او را «پدر کارآفرینی» لقب دادهاند معتقد است، کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است و نقش کارآفرینی عبارت است از «نوآوری با ایجاد ترکیبهای تازه از مواد.»
به دلیل نقش و جایگاه ویژه کارآفرینان در روند توسعه و رشد اقتصادی، بسیاری از دولتها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تلاش میکنند با حداکثر امکانات و بهرهبرداری از دستاوردهای تحقیقاتی، افراد جامعه را به فعالیتهای مولد، تولیدی و کارآفرینانه تشویق و هدایت نمایند، چرا که میدانند بازده مستقیم چنین سیاستی توسعه کشور در همه زمینهها است. به ویژه کشورهایی که دارای استقلال هستند و نمیخواهند تحت سلطه کشورهای قدرتمند قرار بگیرند این کشورها، معمولا مشوق اقتصاد مقاومتی هستند و میتوانند از نیروی کارآفرینی و خلاقیت بهره ببرند به همین دلیل مشوق نیروها و استعدادهای خلاق و مبتکر در کشور هستند.
«سارا راجیان» کارشناس ارشد اقتصاد در گفتوگو با گزارشگر کیهان درباره اهمیت کارآفرینی و نقش کارآفرینان در توسعه اقتصادی کشور میگوید: «در دنیایی زندگی میکنیم که پیشرفت تکنولوژی به مهمترین عرصه رقابت کشورها برای رسیدن به توسعه، رفاه و آسایش تبدیل شده است و اگر انسانهای تشکیلدهنده یک جامعه، خموده بیتحرک، بیذوق و بدون نوآوری و خلاقیت باشند رقابت را به راحتی میبازند و از دور رقابت خارج میشوند. به همین دلیل برنامهریزان، سیاستگذاران و سازمانهای پیشتاز برای رسیدن به پیشرفتهای اقتصادی به دنبال شکار محصولات جدید و تکنولوژیهای جدید و مدرن هستند تا بتوانند از عرصه رقابت و مسابقه اقتصادی با کشورهای دیگر عقب نمانند و در این زمینه تلاش زیادی برای جذب نیروهای بااستعداد، خلاق و کارآفرین دارند.»
وی اضافه میکند: «برخلاف تصور عامه که چنین میپندارند که شخص کارآفرین باید سرمایه فراوان، امکانات و تجهیزات پیشرفته و مدرن برای نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی داشته باشد اما یک ذهن کنجکاو و فعال، یک دید ژرفبین و عمیق و داشتن پشتکار نخستین ابزارهای کارآفرینی و نوآوری هستند.
شخص کارآفرین باید دارای خلاقیت باشد و دائما از خود سوال کند چرا؟ چگونه، چطور؟ باید با چشمهای کنجکاو به محیط اطراف نگاه کند و از کنار هر مسئلهای ساده نگذرد!»
به گفته این کارشناس، حتما لازم نیست که فرد خلاق یک فرد خاص با خصوصیات ارثی یا ژنتیکی خاص باشد، مهم این است که با نگاهی عمیق و کنجکاوانه به محیط اطراف بنگرد و افکار مختلف و ایدههای مختلف را کنار هم بگذارد و یک ایده نو و مفید که به درد جامعه بخورد و نیاز جامعه را برطرف کند به وجود آورد.
روانشناسان معتقدند که خلق یک ایده در یک شخص به فعالیتهای او بستگی دارد و این وابستگی به صورت مداوم و خطی نیست بلکه پرشی است و با به وجودآوردن ارتباط بین افکار و ایدههای مختلف ایجاد میشود.
اکثر کارآفرینانی که به موفقیتهای بزرگ دست یافتند افراد خاص و ویژه و یا پولدار نبودهاند بلکه با یک ایده و یک فکر نو درصدد تغییر محیط زندگی خود برآمده و به پیشرفتهای عظیمی دست یافتهاند.
خاک خوردن و زحمت کشیدن
یک کارآفرین نمونه که با خلاقیت، نوآوری و ابداع یک فکر و یک طرح نو، زندگی خود را متحول کرده میگوید: «هفت ساله بودم که پدرم را از دست دادم و در روستا زندگی سختی داشتیم، مادرم قالی میبافت و من از او یاد گرفتم که پشت دار قالی بشینم و قالیبافی کنم و مدرسه را کنار گذاشتم چرا که مادرم به تنهایی از عهده مخارج زندگی برنمیآمد و از سوی دیگر وظیفه نگهداری از سایر خواهرها و برادرانم را نیز به عهده داشت به همین دلیل صبح زود از خواب بیدار میشدم و تا شب پشت دار قالی بودم، قالیهای بافته شده را به یکی از آشنایان میدادیم تا به شهر ببرد و بفروشد و بخشی از درآمد آن را به ما میداد، بعد از مدتی به فکر افتادم که چرا خودم قالیچهها و فرشهایی را که میبافتیم به شهر نبرم و خودم آنها را نفروشم تا حقالزحمه واقعی فرشها را دریافت کنم و آن را به واسطهها ندهم!»
وی اضافه میکند: «با اینکه هنوز جثه بزرگی نداشتم و به دوش کشیدن فرشها برایم مشکل بود اما از خداوند یاری خواستم و با توکل به خداوند کار را شروع کردم و به شهر رفتم و در بازار فرش شروع به فروش قالیچهها کردم که خدا را شکر در اولین روز قالیچهها به خوبی فروش رفت و به روستای خود بازگشتم. از فردای آن روز با توجه به قالیچههایی که در بازار دیده بودم به مادرم گفتم که باید تحولی در نقشه قالی ایجاد کنیم و طرحهایی جدید و امروزی ایجاد کنیم تا مشتریان بیشتری پیدا کنیم و همین کار را کردیم و از نقشههای جدید برای قالیبافی استفاده کردیم و زمانی که فرشهای جدید را به بازار بردم چند مشتری خارجی آنجا بودند که بسیار از طرحهای قالیچههای من خوششان آمد و به قیمت بسیار بالایی آنها را خریدند و همین مسئله جرقهای شد برای کارآفرینی و تولید فرشهای جدید با نقشههای جدید و امروزی. به گفته این کارآفرین موفق، برای شروع کار، شغل، کارآفرینی و نوآوری، اول از همه اتکا به خداوند لازم است و در درجه بعد، خلاقیت، پشتکار و تلاش ضروری است، یک فرد کارآفرین باید به سختیها نه بگوید و از هیچ مشکلی ناامید نشود.
وی خاطرنشان میکند: «امروزه دهها کارگاه تولید فرش و صدها قالیباف و نیروی کار دارم که خوشبختانه دارای شغل و بیمه هستند و خدا را شکر میکنم که توانستهام خدمتی به جامعه داشته باشم.»
درستکاری شرط اصلی کارآفرینی
«مجید صالح پور» دانشجوی کارآفرین که در رشته مکانیک مشغول به تحصیل است و طرحی با عنوان «ماهیچههای مکانیکی» در دست اقدام دارد در این باره میگوید: «در دوران دبیرستان علاقه بسیار زیادی به دروس ریاضی داشتم و مطالعه خود را محدود به کتابهای درسی به ویژه کتابهای فارسی نمیکردم و از کتابهای انگلیسی هم استفاده میکردم تا اطلاعات بیشتری جمعآوری کنم. از طرف دیگر فقط و فقط به کنکور و قبول شدن در دانشگاه فکر نمیکردم و همیشه این عقیده را داشتم که وقتی انسان کوشا و پرتلاش تمام استعداد و امکانات خود را برای فراگیری اطلاعات و معلومات بیشتر به کار گیرد، موفقیتها خواه ناخواه پیش میآید به همین دلیل تمام تمرکز من روی مطالعه و فعالیتهای علمی و عملی بود. در حال حاضر هم که در دانشگاه مشغول تحصیل هستم طرحی را مورد مطالعه و بررسی قرار دادهام که به کمک آن بتوانم ماهیچههای مکانیکی تولید نمایم که از آن در بسیاری از فعالیتهای اقتصادی میتوان استفاده کرد به ویژه در فعالیتهایی که حضور انسانها خطرناک است به طور مثال در کارخانههای شیمیایی، پالایشگاه، صنایع جوشکاری و ذوب فلزات و... میتوان از این ماهیچهها بهره گرفت.»
وی اضافه میکند: «توصیه من به جوانان این است که منتظر سرمایه، امکانات و تجهیزات پیشرفته برای خلاقیت و نوآوری نباشند همانگونه که من از صفر شروع کردم و تلاش زیادی نمودم آنان نیز تلاش کنند، درستکار باشند و به خداوند و بازوی خودشان ایمان داشته باشند.»
یک عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره استفاده کارآفرینان از فرصتها میگوید: «یک کارآفرین باید به خلق فرصتها بپردازد نه کشف فرصتها، در عین حال باید از شجاعت لازم هم برخوردار باشد چرا که برخی از فعالیتها نیاز به ریسک دارد که کارآفرین باید از ریسکها آگاه باشد و آنها را شناسایی نماید.»
به گفته این استاد دانشگاه، گاهی اوقات کارآفرین تا نظم موجود را برهم نزند و یک نظم نوین جایگزین آن نکند نمیتواند اهداف خود را پیش ببرد بنابراین کارآفرین باید ذهنی پویا، ارادهای استوار و انگیزهای مقاوم و مصر داشته باشد تا بتواند بر مشکلات فائق آید و سطح کارآفرینی خود را افزایش دهد.
هرچند ایجاد اشتغال یکی از اهداف کارآفرینی است اما ضرورتا اهداف کارآفرینی تنها به ایجاد اشتغال محدود نمیشود، کارآفرین با ابداع، نوآوری و خلاقیت خود میتواند نهتنها یک رشته از صنعت بلکه رشتههای زیادی را متحول و دگرگون سازد و در جهت توسعه اقتصادی گامهای مؤثری بردارد.