افغانستان و دستانی که شیعیان این کشور را ترور میکنند
سیدمحمد امینآبادی
اشاره
محرم و صفر در راه است و به زودی شیعیان اباعبدالله الحسین«ع» در سراسر جهان و به خصوص در کشورهای اسلامی در مساجد، حسینیهها و در هر کوی و برزنی شوری به پا خواهند کرد و این در کشورهایی که شرایط امنیتی مناسبی ندارد زمان مناسبی برای تروریستها و حامیان سعودی و صهیونیستی آنهاست که انتقام خود را از نهضت حسینی(ع) بگیرند.یکی از این کشورها افغانستان است که در آن طی ماههای اخیر حملات به مساجد، مدارس، حسینیهها و مراکز خرید و تجمع شیعیان به شدت افزایش پیدا کرده است. ماشین کشتار شیعیان در این کشور به راه افتاده و تکفیریها در انفعال و بیعملی دولت افغانستان همه را قلع و قمع میکند. سؤالاتی که در این میان ذهن کارشناسان را به خود مشغول کرده این است که چرا دولت افغانستان در مقابل حملات به شیعیان منفعل عمل میکند؟ چه کسانی از این جنایتها سود میبرند؟ چرا شیعیان بیش از دیگران در میان اقوام افغانستان هدف حملات قرار گرفتهاند؟
قومیت و مذهب
افغانستان به لحاظ تنوّع قومی سیمای ناهمگونی دارد؛ اقوام و نژادهای گوناگون مانند پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ترکمن و قزلباش در این کشور با هم زندگی میکنند. بعضی از محققان 55 گروه قومی را در افغانستان نام بردهاند. دین اسلام، دین رسمی این کشور و 99 درصد مردم پیرو آن میباشند و یک درصد دیگر پیرو ادیانی همچون هندو و مسیحیت هستند. با توجه به اینکه دولت –ملت به معنای واقعی به دلیل گستردگی تنوع قومی، مشکلات تاریخی، استعمار، مداخله و فتنه افکنی گسترده خارجیها در این کشور هنوز شکل نگرفته است لذا نقش دین اسلام به عنوان نماد مشترک و وحدت بخش بیشتر حس میشود. افغانستان هیچ گاه در تاریخ معاصر خود روی ثبات به خود ندیده و همواره جنگها و مداخلات خارجی باعث شده این کشور در مسیر رشد و توسعه قرار نگیرد. از سال 2001 و بعد از لشکر کشی آمریکا به این کشور تا کنون صدها هزار نفر در این کشور کشته و زخمی شدهاند و این کشتارها هنوز هم با حملات هوایی ادامه دارد اما هنوز هیچ چشمانداز روشنی از ثبات و آرامش پیش روی مردم افغانستان نیست. از سوی دیگراشغالگران و متجاوزان طی دهههای اخیر با استفاده از دو اهرم مذهب و قومیت و با ایجاد اختلاف و درگیری بین مذاهب و قومیتها سعی کردهاند از این فضای گلآلود ماهی خود را صید کنند و تاکنون نیز متاسفانه موفق بودهاند.
یکی از قومیتها و مذاهب که در کوران حوادث تلخ چند دهه گذشته بیشترین آسیب را متحمل شدهاند شیعیان هستند. شیعیان افغانستان به دو گروه تقسیم میشوند: جعفری و اسماعیلیه. شیعیان اسماعیلی بسیار اندکاند و در «بدخشان» زندگی میکنند. جمعیت اصلی شیعیان را شیعیان اثنی عشری تشکیل میدهند که از هزارهها، قزلباشها و عدهای از تاجیکها و پشتونها ترکیب یافتهاند. شیعیان به زبان فارسی صحبت میکنند و جمعیت اصلی شیعیان را هزارهها تشکیل میدهند، به طوری که در افغانستان شیعه مترادف با هزاره میباشد.در مورد جمعیت شیعیان افغانستان، اختلافنظرهای فراوانی وجود دارد. دلیل این امر نبود یک حکومت مرکزی مقتدر است که بتواند مستقل از فشارها و نفوذهای قبیلهای و قومی عمل کند و نیز نیروی آموزش دیده و تجهیزات لازم را برای این کار فراهم کند. در دو دهه اخیر، به دلیل جنگهای پیاپی و عدم ثبات سیاسی، فرصتی برای این کار به وجود نیامده است. با این حال، جمعیت شیعیان بین 25 تا 30 درصد برآورده شده است. شیعیان در طول تاریخ افغانستان و تا پیش از قانون اساسی جدید این کشور در سال 2004 هیچ گاه به عنوان یک قومیت مستقل به رسمیت شناخته نمیشدند در طول حکومت سیاه طالبان نیز شیعیان به شدت از سوی این گروه متحجر هدف نسل کشی گسترده قرار گرفتند. بعد ازاشغال افغانستان توسط آمریکا نیز اگرچه شیعیان به ظاهر به برابری قومی با سایر مذاهب این کشور دست پیدا کردند ولی همواره تا کنون در حاشیه قدرت قرار داشتهاند و نگاه قومی و قبیلهای دولتهای افغانستان مانع اختصاص سهم درخور به هزارههای شیعه بوده است اما آنچه که وضعیت شیعیان افغانستان را در شرایط کنونی حساس کرده موضوع کشتارهای عجیبی است که شیعیان این کشور را هدف قرار داده است. طی سه سال گذشته و بهخصوص ماههای اخیر آمارها نشان میدهد که شیعیان این کشور هدف بیشترین حملات گروههای تروریستی قرار گرفتهاند. حمله به مدارس، مساجد، حسینیهها و محلهای اجتماع شیعیان و ترور شخصیتهای برجسته و علمای شیعه در گذشته نیز بوده اما طی ماههای اخیر این مسئله به شدت افزایش پیدا کرده است. در مورد این موضوع ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد؛
تسامح دولت
تاکنون و علیرغم شهادت و زخمی شدن صدها نفر در شهرهای مختلف افغانستان طی یک سال اخیر دولت افغانستان در محافظت از شهروندان شیعه و اماکن متعلق به شیعیان کوتاهی کرده و تنها به ابراز تاسف اکتفا کرده است. برخی از کارشناسان معتقدند نگاه قومی و قبیلهای حاکم بر دولت این کشور مانع مبارزه جدی با اقدامات تروریستی بر ضد شیعیان افغانستان میشود. دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که معتقد است دولت افغانستان نه تنها مانع حملات تروریستی بر ضد شیعیان نیست بلکه افراد و نهادهایی در درون حکومت این کشور با تروریستها در این شیعه کشی مشارکت دارند. عبور آسان تروریستها با تجهیزات کامل و صدها کیلو مواد منفجره و جلیقههای انتحاری از میان نیروهای امنیتی بدون اینکه کسی مانع آنها شود در قلب پایتخت این کشور و حمله به مراکز تجمع شیعیان دلایلی است که صاحبان این دیدگاه مطرح میکنند بین بخشهایی از دولت و تروریستها ارتباطات پیدا و پنهانی وجود دارد. چند ماه پیش گزارشی منتشر شد که هلیکوپترهای ارتش افغانستان و ناتو نیروهای داعش را در مناطقی از این کشور جابهجا کردهاند این خبر در خود افغانستان نیز بازتاب وسیعی داشت. در صورت صحت این اخبار به خوبی میتوان ارتباط مستقیم بین دولت ،ناتو، گسترش تروریسم و شیعه کشی در افغانستان را دید. باید دولت افغانستان به این سؤال پاسخ بگوید چرا با قاتلین مردم این کشور با مماشات برخورد میکند؟ آیا سیاست دیکته شده آمریکا و ناتو در افغانستان بر این اساس قرار گرفته که شیعیان قربانی شوند یا در درون حکومت اراده جدی برای مقابله با این حملات وجود ندارد؟
چرایی شیعهکشی
کارشناسان اهداف مختلفی را در پشت پرده افزایش کشتار شیعیان در افغانستان بیان میکنند. گسترش درگیریهای فرقهای و دامن زدن به بیثباتی یکی از این دلایل است. تا زمانی که درگیریهای قومی و مذهبی در این کشور به پایان نرسد افغانها روی خوش نخواهند دید. تداوم حضور آمریکا و ناتو نیز در این کشور منوط به تداوم درگیریهای قومی و مذهبی در این کشور است. در واقعاشتراک منافعی بین تروریستها و آمریکا در این زمینه وجود دارد. تروریستهای تکفیری کشتار شیعیان را واجب میدانند و با کشتار آنها به ناامنی و جنگ فرقهای در این کشور دامن میزنند و این نیز درست در امتداد منافع آمریکا در افغانستان است تا با حضور خود در قلب منطقه سه رقیب جدی خود یعنی روسیه،چین و هند را کنترل کند. از سوی دیگر برخی افزایش حملات به شیعیان را بیارتباط به موضوع سوریه نمیدانند حضور شیعیان افغانستان در قالب تیپ فاطمیون در جنگ سوریه و ضربات مهلکی که رزمندگان افغان بر پیکره تروریستهای داعش و حامیان آنها در سوریه وارد کردهاند موجب شده تروریستها انتقام خود را از شیعیان مظلوم افغانستان در مدارس و مساجد این کشور بگیرند و آنها را در خون خود غوطه ور سازند.
انتقال داعش به افغانستان دلیل دیگر افزایش شیعه کشی در این کشور عنوان میشود. بعد از شکست داعش در عراق و سوریه، سران این گروه تروریستی که ادامه حضور خود را در این دو کشور غیرممکن میدیدند در پی ایجاد پایگاه جدید در یکی از کشورهای همسایه بودند تا از این طریق محلی جدید برای ادامه حیات و اجرای اهدافی که در سر میپرورانند، پیدا کنند. در این میان افغانستان بهدلیل عدم ثبات حکومت مرکزی و عدم کنترل بسیاری از مناطق این کشور و قرابت فکری که بین تکفیریهای داعش با سلفیهای طالبان وجود دارد پایگاه مناسبی بود به گفته مقامات روس بیش از 10 هزار داعشی توسط آمریکا به افغانستان منتقل شدهاند که با توجه به کینهای که این تکفیریها از شیعیان در سوریه و عراق در دل دارند این افزایش حملات به شیعیان منطقی به نظر میرسد.
«انزوای شیعیان» هدف دیگری است که برای این حملات عنوان میشود؛ آمریکا و عربستان و نیز جناحهایی در افغانستان مثل گروه گلبدین حکمتیار نه تنها هیچ تمایلی به حضور جدی شیعیان در روندهای سیاسی افغانستان ندارند بلکه به شدت با این مسئله مخالف نیز هستند. تصور بر این است که قدرتیابی شیعیان در افغانستان به نفوذ بیشتر جمهوری اسلامی ایران در این کشور منجر خواهد شد. یعنی دقیقا همان هدفی که لرزه بر اندام آمریکا، تکفیریها و سعودیها میاندازد، لذا با ادامه حملات به شیعیان این قوم هر روز منزویتر شده و از سیاست و حکومت و حضور در صحنه اجتماعی افغانستان به حاشیه رانده خواهند شد و در صورتی که شیعیان برای دفاع از خود و در کوتاهی دولت این کشور در حفظ امنیت آنها دست به سلاح ببرند بهانهای برای سرکوب و کشتار بیشتر آنها فراهم خواهد شد.
داعش یا طالبان؟
تصور بر این است حملات به شیعیان در افغانستان توسط گروه تروریستی داعش انجام میشود و طالبان در این میان نقشی ندارند و به دنبال شکست ترویستها در سوریه و انتقال بقایای داعش به افغانستان حملات به شیعیان در این کشور سیر تصاعدی پیدا کرده است. اما به نظر میرسد در ایدئولوژی تکفیری و ضد شیعی داعش و طالبان هیچ تفاوتی وجود ندارد. و هر دو گروه تروریستی در مقابله با شیعیان هدف مشترکی را دنبال میکنند. بسیاری از داعشیهای افغانستان نیز نیروهایی هستند که به هر علتی از طالبان جدا شده و جذب این گروه تکفیری شدهاند. بسیاری از این افراد از مدارس وهابیون در پاکستان تجهیز شده و به افغانستان منتقل شدهاند و در قالب طالبان و داعش به جان شیعیان این کشور میافتند. با تغییر دولت پاکستان و رویکرد مثبتی که عمران خان نخستوزیر این کشوردر قبال شیعیان اتخاذ کرده است امید میرود جریان انتقال تکفیریها از پاکستان به افغانستان متوقف یا کم شود. مسئله این نیست که طالبان یا داعش یا هر دو با هم در پشت پرده این حملات قرار دارند و این در اصل قضیه تفاوتی نمیکند و شیعیان مظلوم افغانستان قربانی این ماشین کشتار هستند. سؤال این نیست که داعش یا طالبان کدام یک پشت این جنایتها هستند بلکه سؤال مشخص این است که چه کسانی از این حملات سود میبرند. در پاسخ به این سؤال میتوان گفت داعش، طالبان، عربستان و آمریکا همه از هدف قرار گرفتن شیعیان مظلوم افغانستان سود میبرند. از سوی دیگر احزاب و جریانات مخالف دولت افغانستان نیز از حملات به شیعیان سود میبرند.افزایش حملات مسلحانه در کابل و شهرهای دیگر افغانستان و همزمان افزایش ناامنی و بیثباتی در این کشور بهترین بهانه برای ناکارامد جلوه دادن دولت اشرف غنی و تلاش برای برکناری یا استعفای دولت وی است حتی اگر دولت غنی کنار نیز نرود در انتخابات آینده این کشور شیعیان صف خود را جدا کرده و احزاب و جریانات مقابل نیز با شعارهای امنیت و ثبات خواهند توانست رای مردم را با خود همراه کنند.
سخن پایانی
شیعیان مظلوم افغانستان طی ماههای گذشته هدف حملات هدفمندی از سوی تروریستهای تکفیری در مدارس، مساجد و حسینیهها قرار گرفتهاند در بیعملی و انفعال دولت این کشور ماشین کشتار شیعیان همچنان به پیش میرود. اینکه کدام گروه تروریستی (داعش یا طالبان) در پشت این جنایتها حضور دارند در اصل ماجرا هیچ فرقی نمیکند و شیعیان بار دیگر قربانی تبانی دستهای پشت پرده قرار گرفتهاند. سعودیها، آمریکا، داعش و طالبان و احزاب و جریانهای مخالف دولت همه با هم از این شیعه کشی با انگیزههای متفاوت سود میبرند. چند روز دیگر محرم شروع خواهد شد و عزاداری این دهه فرصت مناسبی برای تروریستها و تکفیریها است تا بار دیگر ماشین کشتار خود را به راه بیندازند. باید دید آیا دولتاشرف غنی طرح و برنامهای برای حفظ امنیت شیعیان و اماکن متعلق به آنها را دارد یا خیر و شیعیان باید خود فکر تامین امنیت خود باشند؟