kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۱۲۹۱
تاریخ انتشار : ۱۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۱
نگاهی به صنعت ماهیگیری در جنوب و چالش‌های پیش روی صیادان و ماهی فروشان- بخش دوم

طعم خوش ماهی‌های بومی در سفره غیر خودی

لنج‌داری در آب‌های گرم جنوب هزینه‌های روز‌افزونی دارد. برای مثال در گذشته قیمت یک لنج  50 تا 60 میلیون تومان بوده که معمولا این لنج‌ها دارای موتورهای 250 تا 300 اسب بخارند، اما در حال حاضر قیمت لنج به 400 تا 500 میلیون تومان با قدرت موتور 300 اسب بخار و قیمت 200 میلیون تومان برای موتورهایی با قدرت کمتر رسیده است. هزینه دریافت مجوز به ازای هر اسب بخار یک میلیون تومان است، یعنی مجوز حدودا 300 میلیون تومان آب می‌خورد. حالا بماند که گاهی مجوز را از شیلات می‌گیرند و گاهی هم خودشان آزاد می‌خرند. عمر مفید موتور 5 سال است. یکی و دو باری هم تعمیرش کنند و ازآن تا 10 سال کار بکشند، بعد موتور دیگر نمی‌کشد. میلنگ می‌زند و به صدا می‌اُفتد، باید نو آن را خرید. در حال حاضر قیمت یک تور ماهی گیری 10 میلیون تومان است. قبلا قیمت یک طاقه تور 500 هزار تومان بود. تور ماهی‌گیری هم به سرعت مستهلک می‌شود و باید نو آن را خرید.
از این لیست بلند بالای هزینه لنج داری که بگذریم، باید متذکر شویم که بخش عمده صید، ماهی‌های کنسروی هستند. ماهی کنسروی به آن دسته از ماهی‌ها می‌گویند که در کارخانه فرآوری شده و به کنسرو تن ماهی تبدیل می‌شوند. ماهی‌های صنعتی بوشهر عبارتند از: هوور، زرد (زرد رنگ است و شکل هوور را دارد با این تفاوت که کوچک‌تر است.) و سارم. قیمت ماهی‌های صنعتی که عمده صید را شامل می‌شوند، خیلی کم بالا رفته است.
از طرفی با یک حساب سر انگشتی ساده می‌توان پی برد با دلار10 هزار تومانی و خرید تجهیزات لنج تا چند برابر قیمت اگر بخواهیم لنج‌دار از این شغل سودی ببرد، در واقع ماهی باید کیلویی 100 هزار تومان شود، اما ما خوب می‌دانیم که در بازار فعلی مشتری با هزار زحمت می‌تواند ماهی و میگو به قیمت دو برابر پارسال بخرد، چه برسد به اینکه قیمت ماهی و میگو در بازار فروش بیش از اینها گردد.
حالا می‌توانید خطرات همیشگی صیادی در میان گرما و شرجی طاقت‌فرسای تابستانی و نیز طوفان زمستانی خلیج را هم به لیست مشکلات صیادان اضافه کنید. قناعت‌پیشه‌گانی که ده‌ها بار برای دریافت وام مراجعه کرده و هر بار دست خالی باز می‌گردند و داستان پرغصه نداشتن بیمه صیادی همچنان به قوت خود باقی است.
ماهی و میگو
در سفره ما جایی ندارد
در بازار ماهی فروشان پایتخت گلایه‌های فروشندگان بسیار است. حامد عباسی جوان ماهی فروش برایمان می‌گوید: «‌دیگر مشتری معمولی تک و توک برای خرید ماهی و میگو می‌آید. ما بیشتر به صورت نقدی و چکی با رستوران‌دارها کار می‌کنیم.»
موسی‌پور‌پاشا که 20 سال در شغل ماهی‌فروشی فعال است، می‌گوید: «‌هیچ سالی به اندازه امسال تا این اندازه مشتری ماهی و میگو کم نشده بود.»
به مغازه‌های کناری که در بازار ماهی‌فروشان پایتخت بسته‌اند،‌ اشاره‌ای می‌کنم و می‌پرسم: «چرا مغازه‌های کناری شما بسته هستند؟» پورپاشا پاسخ می‌دهد: «‌ما خرده‌فروشی‌های بازاریم که همیشه فعالیت داریم، اما عمده‌فروشی‌های بازار از پاییز فعال می‌شوند.»
از مشتری‌های ثابت او سؤال می‌کنم، وی صراحتا پاسخ می‌دهد:« خرده‌فروشی‌های سطح شهر، رستوران‌ها و مردم مشتری‌های ما را شامل می‌شوند که در حال حاضر فقط رستوران‌دارها از ما خوب می‌خرند.»
این فروشنده ماهی و میگو در بازار ماهی‌فروشان پایتخت در حالی که آبشش ماهی کوچکی را روبه‌رویمان باز می‌کند، برایمان می‌گوید: «‌باید آبشش سرخ و چشم‌های ماهی درخشان و براق باشد تا اطمینان حاصل شود که
 ‌تروتازه است.»
اسماعیل فتح‌الهی فروشنده دیگری‌ست که گله‌مندانه می‌گوید: «‌حقیقتا قیمت ماهی و میگو امسال خیلی بالاست. شاید باورتان نشود، خودم که فروشنده هستم، نمی‌توانم ماهی شیر کیلویی 80 هزار تومان بخرم و بخورم.»
سلیقه ایرانی با آبزیان بیگانه نیست
سمانه رمضانی یک خانم خانه دار و مشتری برایمان می‌گوید:« هر ماه که وسعمان نمی‌رسد، ماهی و میگو بخریم. هر دو تا سه ماه یک بار برای خرید ماهی به بازار می‌آیم و معمولا خیلی زیاد بخرم، تا سقف 10 کیلو ماهی خریداری می‌کنم. امروز که قیمت‌ها افتضاح بود. بین غرفه‌های ماهی‌فروشان خیلی گشتم تا ماهی با قیمت ارزان‌تری پیدا کنم، اما تفاوت چندانی ندارند.»
وی که آشپز خوبی هم هست، برایمان درباره سُس ماهی دست‌ساز خودش این گونه توضیح می‌دهد: ‌«‌بچه‌ها ماهی سوخاری و برشته را دوست دارند. سُسی که درست می‌کنم شامل رُب، آب نارنج و زعفران است. ماهی‌ها را که سرخ کردم در5 دقیقه پایانی ماهی را می‌گذارم در این سُس تا کمی با شعله کم بپزد.»
با شنیدن صحبت‌های این خانم خانه‌دار متوجه می‌شوم که نه تنها خانواده ایرانی سلیقه‌اش با آبزیان بیگانه نیست، بلکه اگر ماهی و میگو به عنوان سالم‌ترین انواع گوشت درسبد خانوار جای داشته باشند، هم بچه‌ها استقبال می‌کنند و هم کدبانوهای ایرانی خوب بلدند ماهی و میگو بپزند. پس کمی استقبال از آبزیان را به گردن بیگانه بودن سلیقه ایرانی با آبزیان نیندازیم و به راهکارهای کاهش قیمت بیندیشیم.
حرف آخر صیادان داخلی: به دادمان برسید!
چندی پیش محمدجواد ظریف که میهمان برنامه حالا خورشید بود، در قسمتی از حرف‌هایش به کشتی‌های صیادی چینی پرداخت. او گفت: «صیادی چینی‌ها در دریای عمان براساس اجاره نیست، بلکه به آنان اجازه صید داده شده و این در همه جای دنیا مرسوم است. این موضوعی تجاری است که من به آن ورود نمی‌کنم، اما بالاخره از موجودات زنده کف آب استفاده می‌شود.»
او در پاسخ به این سؤال که آیا طرف چینی در ازای صیادی در دریای عمان به ما اجاره پرداخت می‌کند، گفت: «روش‌های مختلفی است؛ یا ما شریک هستیم یا به آنان اجازه صید می‌دهند یا شرکت‌های ایرانی از کارگران چینی استفاده می‌کنند. این به معنی اجاره‌دادن نیست، بلکه اجازه صید می‌دهند در قبال پول؛ درهمه جای دنیا در جا‌هایی که خودشان نمی‌توانند در سواحل‌شان صیادی کنند، چنین اجازه‌ای داده می‌شود.»
وزیر امور خارجه با رد اعطای امتیاز به «چین» گفت: «طرف مقابل، کشور نیست، بلکه شرکت است که با آن معامله اقتصادی کردند نه اینکه به چین اجازه داده باشند که مثلا در مدت ١٠ سال از ٢٠٠ متر به پایین‌تر از عمق دریا برای او باشد. چنین کاری نکرده‌اند، بلکه با شرکتی قرارداد بسته‌اند و گفته‌اند می‌تواند بیاید و مثلا در محدوده انحصاری اقتصادی ایران صیادی کند.»
این سخنان بالاخره مُهر تاییدی بر حضور کشتی‌های صیادی چینی در آب‌های ما بود که پیشتر همگان به ویژه شیلات درباره‌اش سکوت پیشه کرده بودند و گاه اساسا منکر قضیه می‌شدند!
رضا عبدو یک جاشو با لحنی گلایه‌آمیز می‌گوید: «‌آقای ظریف گفته درهمه جای دنیا در جا‌هایی که خودشان نمی‌توانند در سواحلشان صیادی کنند، چنین اجازه‌ای داده می‌شود. مگر نه این است که ما سال‌های سال است روی این آب به صیادی مشغولیم؟ اگر هم در کار صید ضعیف شده‌ایم، به این علت است که حمایت نمی‌شویم. چطور راضی می‌شوند نان از سفره ما به سفره بیگانه برود؟ به جای این توجیحات به داد صیادان داخلی برسند.»
چینی‌ها مجوز صید ماهی‌های درشت را ندارند
چهره‌اش آفتاب سوخته است و روی بازویش اژدهای چین را تتو کرده، یک مرکب ماهی را از کف کشتی و میان تور بر می‌دارد و با خوشحالی جلو دوربین عکاسی می‌گیرد. او یک صیاد چینی در آب‌های خلیج‌فارس است که دائما تکرار می‌کند، مجوز صید دارد.
یک شاهد عینی در آب‌های منطقه برایمان می‌گوید: «‌واقعیت این است که چینی‌ها تنها مجوز صید ماهی‌های غیر‌حلال و ماهی‌های ریز فانوسی که در داخل کشورمان مشتری ندارند را گرفته‌اند، اما شب هنگام خیلی نامحسوس و بعضا با پرچم ایران درست در تنگه و محل‌های غنی از صید می‌ایستند، تور ترال خود را به اعماق می‌فرستند و با طعمه‌گذاری در تور ترال هر نوع ماهی ریز و درشت و موجود دریایی را که به دام بیندازند، بالا می‌کشند.»
وی در ادامه می‌گوید: «‌گاهی گفته شده کشتی‌هایشان مکنده‌های قوی دارد و خیلی راحت کف دریا را خالی از ماهی می‌کنند. حتی اگر مکنده‌ای هم در کار نباشد، صید با تور ترال در اعماق زیاد آب‌های ما غیرمجاز است. در اینجا دو چالش مطرح می‌شود؛ یکی دست‌های پشت پرده و دیگری عدم نظارت دریایی.»
رویای بازنشستگی در روزگار سخت صیادی
عیسی سلیمی یک روزنامه نگار در بوشهر و شاهد عینی برایمان می‌گوید: «درواقع صید ماهی و میگو هرسال نسبت به سال قبل کم وکمتر می‌شود. یکی از دلایلش صید بی‌رویه است که باعث از بین رفتن آبزیان و در نتیجه عدم تخم‌ریزی ماهی ومیگو می‌شود.»
وی با ‌اشاره به گرانی‌های اخیر می‌گوید: «‌ماهی و میگو جزو سبد اصلی غذایی در استان بوشهر هستند و با توجه به گرانی‌های اخیر خیلی از مردم حتی قادر به خرید میگو نیستند و باتوجه به اینکه قیمت هر کیلو میگو به۴۰تا۵۰هزار تومان رسیده‌، شاید از سبد خانواده بوشهری بسیار کمرنگ‌تر شده و یا اساسا حذف شده است.»
سلیمی درباره حضور کشتی‌های چینی برای صیادی در آب‌های گرم جنوب توضیح می‌دهد: «این شایعه یا واقعیت، اکثر ملوانان را به نگرانی وادار نموده است تا جایی همه به چنین ادعایی اذعان دارند و مردم چنین موضوعی را ظلم در حق خود می‌دانند.»
وی در مورد نقش دلالان در افزایش قیمت ماهی و میگو می‌گوید:« هم‌اکنون دلالان و واسطه‌ها نقش کم رنگی دارند، ولی عامل اصلی گرانی خریداران خارجی هستند.»
این روزنامه‌نگار خطه جنوب در تکمیل صحبت‌هایش به مشکلات معیشتی لنج داران و صیادان‌اشاره کرده و می‌گوید: «‌دریانوردی جزو مشاغل سخت در تمامی دنیا‌ست، ولی در ایران این طورنیست. مشکل دیگر بیمه است که بیمه صیادان کامل واریز نمی‌شود. کار فرما باید یک ماه کامل واریز کند. ‌من کسانی را می‌شناسم ۴۰سال دریانوردی می‌کنند، اما هنوز بازنشسته نشده‌اند.»
محمد سلیمی یکی از جاشوهای منطقه می‌گوید: «‌کم شدن حجم صید تمامی‌اش به حضور کشتی‌های خارجی بر نمی‌گردد. اولا که کشتی‌های خارجی بیشتر در آب‌های هرمزگان صید می‌کنند و به سمت بوشهر نیامده‌اند. در ثانی کاهش حجم صید در بوشهر به فعالیت غیرقانونی و غیرمجاز قایق‌های کوچک ماهی‌گیری و لنج‌هایی بر می‌گردد که معمولا خارج فصل صید هر چه بخواهند صید می‌کنند و به تاراج می‌برند. نمی‌گذارند تعداد ماهی‌ها و میگوها به اندازه تخم‌ریزی متعادل باقی بماند. از سوی دیگر نظارتی بر کار صید و صیادی نیست و گویی همه مشکلات رها شده‌اند.»
وی در پایان می‌گوید: «‌این‌گونه که پیش می‌رویم، ظرف یکی و دو سال آینده خیلی از صیادان حرفه‌ای، با‌سابقه و دارای مجوز ناچارا باید صید و صیادی را رها کنند و در پی این چالش‌ها صید سنتی که حجم بالایی از نیاز منطقه و کشور را تامین می‌کند، دچار لطمات جبران‌ناپذیری خواهد شد.»