آسیب اسپانسرهای بیمحل در تلویزیون
محمد محمدی
تحریمهای ظالمانه نظام سلطه در جهت کاهش درآمدهای ارزی ایران و مشکل بیکاری نیز از طرفی اهمیت اتخاذ رویکردهای راهبردی منطبق با اقتصاد مقاومتی را در صداوسیما و همه نهادهای اجرایی صد چندان میکند.
در برنامههای تلویزیونی شاهد حضور و حمایت مالی انواع شرکتها، بانکها و موسسات مالی، فروشگاههای زنجیرهای، نهادهای فرهنگی و حتی بعضی وزارتخانهها هستیم که نتیجه آن کمک به ساخت و تولید سریالها، برنامههای سرگرمکننده، ورزشی و کودکان بوده است. هر چند حساسیتها به حضور اسپانسر و تبلیغ شامل همه برنامههای تلویزیونی است اما در دو حوزه کودکان و مذهبی این حساسیتها مضاعف است.
در حوزه برنامههای کودک و نوجوان آسیبهای حضور اسپانسر سبب برجسته شدن عنصر تبلیغ و عدم توجه کافی به اصول روانشناسی شده تا جایی که تهیهکننده یکی از برنامههای کودکان با انتقاد به این رویکرد صراحتا گفت که کارشناسان کودک با پخش آگهی مخالفند چه برسد به حضور اسپانسر!
جالب است بدانیم که حتی در کشوری مثل انگلستان نیز اسپانسرهای تلویزیونی از حضور در سه حوزه برنامههای کودک، مذهبی و خبری منع شدهاند. در حالی که ما به عنوان یک نظام ارزشی، مذهب و تربیت کودکان را در بعضی برنامههای تلویزیونی سخاوتمندانه و بدون ضابطه علمی در اختیار سرمایهگذار بخش خصوصی قرار دادهایم.
برنامههای مذهبی نیز همچون حوزه کودکان دارای حساسیتهای ویژهای است که عدم توجه به ظرافتها میتواند نتایج معکوسی به دنبال داشته باشد. در این عرصه نیز حضور و دخالت اسپانسرها با انتقادهای بسیاری مواجه است.
با نگاهی به بعضی برنامههای مذهبی تولید شده توسط اسپانسرها این سؤال در اذهان ایجاد میشود که آیا یک مجری یا اسپانسر قادر به تحلیل و قبول مسئولیت برخی رفتارها و رویکردها در چنین برنامههایی هست؟ آیا یک اسپانسر مجاز است میهمان یا مجری را خودش انتخاب کرده و برای تلویزیون تعیین تکلیف کند؟
در بعضی از این برنامههای مذهبی و مناسبتی از سلبریتیها به عنوان مجری استفاده میشود که با هر ترفندی صرفا به جذب بیننده فکر میکنند. اسپانسرهای تلویزیونی ضمن منافع خوبی که از تبلیغات خود میبرند تنها بخشی از نیازهای مالی صداوسیما را برطرف میکنند و در انتخاب و بهرهگیری از آنها کمتر رویکرد راهبردی همسو با آرمانهای کشور و به ویژه اقتصاد مقاومتی دیده میشود. در حالی که شاهد حضور مخاطره آمیز اسپانسرها در برنامههای کودکان و غوغای بیوقفه آنان در تبلیغ تبلت و اپلیکیشن هستیم، در شبکههای داخلی و برون مرزی این رسانه، از حامیان مالی و فعالان عرصههای دیگری همچون گردشگری- که بهترین ابزار خنثی سازی تحریم هاست- تقریبا هیچ خبری نیست!
در صنعت گردشگری میزان سرمایه مورد نیاز بسیار پایینتر از سایر حوزههای صنعتی است وطبق آمارهای سازمان جهانی گردشگری هر پنج تا 10 گردشگر ورودی به کشور یک فرصت شغلی ایجاد میکند. طی این سالها تعداد گردشگر خروجی به مراتب بیشتر از گردشگر ورودی به کشور بوده و درآمد ایران در سال 96 از صنعت گردشگری با خوشبینانهترین محاسبات حداکثر رقمی حدود هشت میلیارد دلار بر آورد میشود.
ایران یکی از سه قطب صنایع دستی جهان و یکی از سه مکتب غذایی در جهان با رتبه دهم جاذبههای باستانی و رتبه پنجم جاذبههای طبیعی است.
این کشور چهار فصل با رنگین کمانی از اقوام ضمن داشتن بهترین جاذبههای گردشگری سلامت و به همراه امنیتی پایدار، این قابلیت را دارد که با تقویت زیرساختها و تبلیغ مناسب تا چند برابر درآمد فعلی درآمد ارزی داشته باشد. بنا به گفته کارشناسان این صنعت، برای تبلیغ گردشگری لازم است در کنار مطبوعات، جشنواره و اینترنت، رسانههای برون مرزی هم پای کار باشند.
در حوزه بازاریابی گردشگری هماهنگی میان وزارت خارجه، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، رسانه ملی و بخش خصوصی لازم و ضروری به نظر میرسد. در این میان، صدا وسیما میتواند با جذب اسپانسرهای قوی و مدیریت کار آمد، چندین شبکه موفق گردشگری راهاندازی کند.
از نظر کارشناسان این حوزه یک استراتژی قوی برندساز باید با ارتباطات و سیاستهای خارجی، روابط فرهنگی، صادرات برند، سرگرمی و ورزش و سرمایهگذاری داخلی به طور جدی در ارتباط باشد تا در نتیجه آن تصویر کلی مثبتی از کشور در اذهان مردم خلق شود.
در همسایگی ما و در کشور ترکیه همه رسانهها به همراه مقامات این کشور برای تبلیغ ظرفیتهای گردشگری این کشور در چند سال گذشته بسیج شدهاند که نتیجه آن کسب در آمدی بالغ بر 26 میلیارد دلار در سال گذشته میلادی بوده است. همچنین جذب یک میلیون گردشگر چینی نیز برنامه ترکیه در سال 2018 است.
با همه این اوصاف خبرهایی همچون تاسیس وزارت گردشگری، آموزش و استخدام پنجاه هزار بازاریاب در بخش گردشگری، افتتاح شبکه گردشگری و تلاش برای تقویت زیرساختهای گردشگری نوید دهنده رویکرد جدیدی است که تحقق عملی آن بیشک در افزایش درآمدهای ارزی و اشتغالزایی موثر خواهد بود. هر روز تاخیر در اجرای چنین برنامههایی چیزی جز عدمالنفع و وارد شدن خسارت در پی نخواهد داشت.
دراین میان رسانه ملی با هدایت اسپانسرها از حوزههای تربیتی و ارزشی به سایر حوزههای راهبردی مانند بازاریابی گردشگری میتواند به تحقق آرمانهای ملی کمک شایانی نماید.