kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۸۶۷۲
تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۳۶

مشکل ارز حل شدنی است اگر بخواهیم...(نگاه اقتصادی)


 
 چند ماهی است نرخ برابری ارزها با ریال دچار نوسان هولناک شده است و همه مردم شریف ایران را دچار نگرانی و بعضا ناامیدی کرده است. متاسفانه تصمیمات خام و منفعل دولت نه تنها چاره‌ساز نبود بلکه به شدت و دامنه ناامیدی کمک کرد. این موضوع تا جایی پیش رفت که به تغییر رئیس کل بانک مرکزی انجامید و حالا مردم و فعالان اقتصادی منتظرند ببیند که رئیس کل جدید چه می‌کند.
از وقتی که مشکل افزایش قیمت ارز چهره واقعی خود را نشان داد و دولت قیمت رسمی ارز را به 4200 افزایش داد بسیاری از افراد که دستی در آتش داشتند ضمن مصاحبه اعلام کردند که عمق و سطح مشکل بسیار فراتر از نگاه ساده‌انگارانه دولت است و لازم است تدابیر بسیار بیشتری به انجام برسد.
مطمئنا راه درست برخورد با این مشکل آن است که ریشه‌های این افزایش‌های چند سال یک بار، شناسایی و خشکانده شود. پدیده افزایش نرخ ارز یک موضوع چند وجهی است که به حوزه اقتصاد و سیاست و امنیت مرتبط است و بارها توسط متخصصان مطرح شده است.
در حوزه اقتصاد این فرایندهای تباهنده اقتصادی هستند که سال‌هاست در اقتصاد ما جا خوش کرده‌اند و همچون موریانه محتوای اقتصاد را خورده و زباله تحویل می‌دهند. فرایند تباهنده، فرایندی است که منابع را می‌گیرد و محصولی کم‌ارزش و یا بی‌ارزش تحویل می‌دهد. نمونه فرایندهای تباهنده در اقتصاد سر به هزاران می‌زند. کار بانک‌ها که پول مردم را گرفته و سودهای آنچنانی می‌دهند بدون آنکه حجم اقتصاد واقعی را بزرگ کنند نمونه‌ای از یک فرایند تباهنده است. وقتی ظرف اقتصاد بزرگتر نمی‌شود مَثَل این پول‌ها، مَثَل ظرف شیری است که روی اجاق به علت گرما و حجم زیاد، کف می‌کند. وقتی سرریز شد هم خودش می‌سوزد و هم اجاق را خاموش می‌کند. یعنی آن سپرده‌گذار که تا حالا سالانه 20 درصد سود می‌گرفت و خوشحال بود که بی‌هیچ تلاشی، ثروت بی‌زحمت می‌اندوزد، الان محاسبه می‌کند می‌بیند نسبت به پارسال ارزش واقعی پولش به یک سوم رسیده و به یاد این ضرب‌المثل می‌افتد که: پنیر مجانی در تله موش است!!
بگذریم. فرایندهای تباهنده بسیار است و افراد آگاه و شجاع که خوشبختانه در کشور کم نیستند باید به آنها بپردازند و راه برون‌رفت از شر فرایندهای تباهنده را بگویند. اما به صورت فوری و فوتی برای کنترل بازار ارز، باید چند کار را به طور واقعی و نه تصنعی به انجام رساند. قبل از آن لازم است ذکر کنم که مدل پیشنهادی اولا بر اساس مدیریت عرضه و تقاضای ارز و نه براساس کنترل نقدینگی (که کاری زمانبر و لازم است) می‌باشد و ثانیا براساس تجربه موفقی است که در سال 91 به کار گرفته شد.
 بر این اساس پیشنهاد به دولت و به ویژه به بانک مرکزی این است که به طور کامل با طرحی که ما در سال 91 تحت عنوان «مرکز مبادله ارزی» انجام دادیم آشنا شده و آن را به طور کامل‌تر و نه ناقص‌تر به کار بندد. قاعدتا همه می‌دانند که دولت به خاطر اتهامات و مجموعه حرف‌های ناصوابی که راجع به دو دولت قبل از خودش گفته علاقه ندارد نوع کارش شباهتی با کار آنها داشته باشد تا بعدا شرمنده نباشد. اما بهتر است دست از لجاجت بردارد و با عذرخواهی و یا بدون آن، کار درست و حرف درست را از همه بشنود. بهتر است همه در مقابل سخن حق، خاضع باشیم زیرا خداوند حامی چنین سخنی است و آبرو و عزت در دست اوست. آنچه تاکنون دولت انجام داده یک برداشت ضعیف و ناقص از «مرکز مبادله ارزی» است که متاسفانه جوابگو نیست. «مرکز مبادله ارزی» مشخصات مدیریتی و ارتباطی داشت که الان اصلا وجود ندارد. بازار ثانویه ارز مثل برخی دیگر از کارهای دولت، پریشان و منفعل است. هیچ کس دقیقا نمی‌داند فرایندش چیست و چکار باید بکند. در عوض «مرکز مبادله ارزی» هم یک نقطه جغرافیایی خاص بود (وزارت صمت درشمال میدان ولی عصر) و هم یک پنجره واحد فیزیکی و سیستمی بود که مجتمع از همه بانک‌ها و بانک مرکزی و صراف‌ها و واردکنندگان و صادرکنندگان و سامانه «ثبتارش» و دیگر عوامل دخیل بود. به علاوه گروه‌بندی‌ها بر اساس سامانه بود و از امضای طلایی خبری نبود.
ما در آن دوران، یک «بسته کامل تصمیمات اقتصادی» را اجرا کردیم که من تنها بخش وزارت صنعت آن را می‌گویم. الان خبری از این نگاه نیست. ظاهرا آقایان می‌خواهند کنار بایستند و یک روز صبح از خواب ناز برخیزند و ببینند همه مسائل خودش حل شده!! است. امکان ندارد چنین شود این رویا با قوانین الهی سازگار نیست. باید از همه ابزارهای این «جعبه ابزار» استفاده شود. ما در وزارت صنعت با موضوعاتی همچون: واردکننده، تولیدکننده، ثبت سفارش، تخصیص ارز، تعرفه گمرکی، ترخیص کالا، قیمت‌گذاری، توزیع و فروش، صادرکننده، انتقال ارز و قیمت‌گذاری ارز صادرکننده، ایجاد محلی برای تبادل ارز صادرکننده و واردکننده، اولویت‌بندی، سرمایه در گردش، بازرسی و نظارت بر بازار، اطلاع‌رسانی و... و همکاری همه‌جانبه وزارت نفت، همکاری همه‌جانبه بانک مرکزی، تعامل همه‌جانبه رسانه‌ها، و اطلاع‌رسانی به سایر قوا سروکار داشتیم و این کار را با همه توان کردیم. یعنی برای همه بازیگران صحنه برنامه خاصی داشتیم تا از توان همه استفاده کنیم و بلاتکلیفی را به حداقل برسانیم. حتی در مورد ارز خدماتی مداخله و مشاوره داشتیم. تقریبا همه تعرفه‌های کشور که هفت هزار قلم هستند را به نصف کاهش دادیم. یعنی هر موضوعی حتی به ظاهر بی‌ارزش شناسایی و مورد ارزیابی قرار می‌گرفت. خدا می‌داند چه تعداد جلسه با دستگاه‌های دولتی و غیردولتی همچون صادرکنندگان، واردکنندگان، تولیدکنندگان، اصناف، اتاق‌های بازرگانی و تعاون، اصحاب رسانه و نمایندگان دستگاه‌های بازرسی و نظارت داشتیم تا چیزی از قلم نیفتد. از همه مهم‌تر زحمت طاقت فرسایی بود که برای ذخیره‌سازی کالای اساسی انجام شد و به فرجام خود رسید و رئیس دولت بعد متاسفانه عمدا و یا سهوا اعلام کرد انبارها خالی بوده است!! (نگرانی بعدی درباره همین ذخیره‌سازی کالاهای اساسی و اجرای فاز بعدی هدفمندی است. موضوعاتی که دولت قاعدتا مجبور است با همین نام‌ها و یا با نام‌های دیگری سراغش برود).
 مطمئنم فهرست کارهایی که انجام شد خیلی بیشتر بود که من الان نمی‌توانم به خاطر بیاورم. دولت باید بداند هنوز در آغاز یک راه سخت است نباید این‌قدر زود امیدش را از دست بدهد و به انفعال بیفتد. نکند خدای نکرده حرف مخالفان دولت درست از آب دربیاید که ژنرال‌های پیر و خسته، قبل از مردم تسلیم می‌شوند.
این مشکل حل شدنی است. از مردم کمک بخواهید و آنها را فقط برای روزهای انتخابات ندانید. از اینکه تقریبا هیچ‌یک از شعارهای انتخاباتی شما که با مبالغه و راست و دروغ همراه بود و به نتیجه نرسید درس بگیرید و راست و صادق و صریح و متواضع باشید با مردم. آنگاه خداوند درهای رحمت را باز می‌کند و از طریق همین مردم راه نجات را پیش پای شما می‌گذارد.
مهدی غضنفری- وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت