باتشکر از دکتر ظریف
سرانجام جگرسوز کفران نعمت دانشجویان در برابر آفتاب تابان برجام!
بعد از پايان امتحانات و اعلام نمرات رفتم به سایت دانشگاه براي ثبتنام ترم جديد و انتخاب واحد.
بعد از ثبتنام متوجه هزينه ثبت شده ترم در گوشه سایت شدم كه نسبت به ترم گذشته تغییری جزیی کرده بود و فقط يك صفر به انتهاي شهريه اضافه شده بود يعني چیزی حدود ده برابرناقابل !
گفتم شايد اشتباه شده است و رفتم دانشگاه و به دفتر آموزش مراجعه کردم كه اصل قضيه را جويا شوم.
به شوخي گفتم: جناب! گویا شهريه اين ترم نسبت به قبل افزايش نامحسوس ده برابري داشته است؟!
به شوخي جواب داد: پَ نَ پَ! ميخواستي فقط ١٠ درصد گران شود؟!
گفتم: جدي ميفرماييد يا شوخي ميكنيد؟ دليلش چيست؟!
خيلي جديتر جواب داد: عزیزم كاملاً جدي میگویم. دلیل خاصی ندارد؛ لابد به خاطر افزايش ۲۲۰درصدي دلار هست دیگر !
با صداي لرزان گفتم: آخه من نوعی به عنوان یک دانشجوی بیکار با پدر و مادر بازنشسته از کجا باید این هزینه را تامین کنم؟ مگر من چه گناهي كردهام؟!
در حالي كه آب دهانش از شدت خشم به هر سو پرتاب ميشد، نعره زد: زباننفهم! به دانشجوهای قبلی هم گفتم که اين عذاب، نتيجه كفران نعمت شماست!
خیلی آرام و با صدای آهسته پرسیدم: ناسپاسی کدام نعمت را میفرمایید؟!
گفت: یعنی واقعاً نمیفهمید؟! نعمت «آفتاب تابان برجام» دیگر ...! همان که دکتر ظریف فرموده بود.
در حالی که از ناسپاسی و قدرناشناسی خودم ملول و پشیمان بودم به سمت درب خروجی دانشگاه راه افتادم، خیلی از خودم متنفر شده بودم و مدام خود را نفرین میکردم که ناگهان متوجه شدم گویی همه دانشجویان در دانشگاه مثل من دچار حال پشیمانی شدیدی شده بودند!
یکی سر بر دیوار میکوبید و نعره میزد که واحسرتا که چه ناسپاسم و کفران نعمت کنی هستم!
یکی به صورتش لطمه میزد و دیگری خودش را با طناب به میلههای دانشگاه زیر آفتاب داغ بسته بود که شاید حُرم آفتاب از بار گناهانش بکاهد!
خداوند از سر تقصیرات ما بگذرد شاید رستگار شویم ...!
* مسعود بهرامیزاده
فعال دانشجویی