kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۸۲۷۱
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۸

ارزش هدایت انسان ها(خوان حکمت)



 وجود مبارك امام صادق(ع) طبق نقل مرحوم ابن بابويه قمی فرمود: «ثَلَاثَهًْ هُنَّ فَخْرُ الْمُؤْمِنِ وَ زِينَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَهًْ»؛ سه اصل است كه مايه افتخار مؤمن و زينت دنيا و آخرتِ اوست: يكي «الصَّلَاهًْ فِي آخِرِ اللَّيْلِ»؛ دوم «وَ يَأْسُهُ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ»؛ سوم «وَ وَلَايَةُ الْإِمَامِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ‏».[1]
در قرآن فرمود: (إِنَّ ناشِئَهًْ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلاً؛ مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‌تر است! )؛[2] پايان شب،موقع سحر، وقت زمزمه خوبي است كه بنده با خداي خود داشته باشد؛ هم استراحت كرده است و هم مانع بيروني نيست.لذا نماز شب كه بر وجود مبارك پيغمبر(ص) لازم بود بر ما مستحب مؤكّد است؛ اين فخر ماست، اين زينت ماست.
دوم: يأس از آنچه در دست مردم است، هيچ طمعي نداشته باشيم كه آنچه در دست ديگران است به ما برسد. اگر مال مي‌خواهيم همّتمان بلند باشد كه از منبع بخواهيم، همان خدايي كه به او داد به ما هم مي‌دهد. راه ما با خدا به خدا نزديك‌تر از راه ديگران باشد؛ چرا به مال ديگران كه مانده آنهاست و خورده آنهاست انسان طمع داشته باشد؛ فرمود: «وَ يَأْسُهُ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ». سوم هم ولايت ما اهل بيت(عليهم السلام)، شيعه و پيرو قرآن و عترت باشد.
یاد خدا درشبانه‌روز، عامل صلاح جامعه
مطلب اساسي كه قرآن به ما آموخت، فرمود: اين سرمايه‌اي كه خدا به شما به نام عمر داد،اين را در بامداد و شامگاه صرف سخن با او بكنيد؛ چون او يك قطره آب را به اين صورت در آورد: (أَ لَمْ يَكُ نُطْفَهًْ مِنْ مَنِيٍّ يُمْني).[3] الآن صدها دانشكده پزشكي است كه مي‌خواهند همين يك مشكل ـ بدن ما را ـ حلّ كنند نمي‌توانند. بسياري از بيماري‌ها هنوز كشف نشده، بسياري از بيماري‌هاي كشف شده داروي آن كشف نشده؛ اين تازه مربوط به بدن است، روح كه حساب ديگري دارد. چرا با او سخن نگوييم. او كه فرمود من از هر كسي به شما نزديك‌تر هستم: (فَسُبْحانَ‌اللَّهِ حينَ تُمْسُونَ وَ حينَ تُصْبِحُونَ)؛[4] شما بامداد و شامگاه وقتي داريد، نيمروز وقتي داريد، اينها را صرف گفت‌وگوي با او بكنيد و بدانيد كه همه را او دارد اداره مي‌كند. (وَ عَشِيًّا)[5] شامگاه كه مي‌خواهيد بخوابيد، (وَ حينَ تُظْهِرُونَ)؛ وقتي كه به ظهر وارد مي‌شويد. «أظهر»؛ يعني «دخل فی الظّهر»، وقتي نماز ظهر و عصرتان شد، رفيق مي‌خواهيد او، دوست مي‌خواهيد او، همراز مي‌خواهيد او، همه كار به دست اوست.اگربامداد، شامگاه، بين بامداد و شامگاه، نيمروز به نام خدا باشد؛ آن وقت چنين جامعه‌اي، نه بيراهه مي‌رود، نه راه كسي را مي‌بندد.
حقیقی بودن فضاي مجازي
اين مطلب را بارها شنيده‌ايد كه اين فضای مجازی، فضاي حقيقي است نه مجازي؛ چون سيم، حقيقت نيست تا بي‌سيم بشود مجاز، چهره تلويزيون و شيشه، حقيقت نيست تا بي‌شيشه بشود مجاز. هر وسيله‌اي كه انديشه را نقل و انتقال مي‌دهد، وسيله حقيقي است. اين فضا، فضاي حقيقي است. اين دين به ما گفته قبل از اينكه برويد از چين ياد بگيريد، حرف‌هايتان را به چين بزنيد، درست است كه فرمود: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّين‏»؛[6] اما معناي آن اين نيست كه از آنجا ياد بگيريد. اوّل فرمود چيزي يادشان بدهيد، بعد فرمود اگر حرف‌هاي خوبي دارند ياد بگيريد. دو ابرقدرت، آن روز در خاورميانه بود: يكي كِسراهاي ايران بود؛ ديگری هم قيصرهاي روم، بيش از اين دو قدرت ديگر در خاورميانه نبود. حضرت رسول براي هر دو نامه نوشت كه مي‌آييد يا شما را بياورم؟ حجاز يك حياط خلوت بود براي اين دو ابرقدرت. هيچ كس براي حجاز لشكركشي نمي‌كرد؛ چون حجاز نه قدرت اقتصادي داشت، نه قدرت سياسي داشت، نه قدرت دامداري و كشاورزي داشت؛ اينها را به عنوان حياط خلوت حساب مي‌كردند، ايران و روم براي حجاز اهميتي قائل نبود.
ارزش هدایت انسان‌ها بیش از ارزش آسمان‌ها و زمین
قبل از اينكه به ما بگويد برو چين ياد بگير، به ما گفت برو چين را ياد بده.پیامبر اکرم به يمن نامه فرستاد، گماشته فرستاد، مبلّغ فرستاد، تمام اين منطقه‌هايي كه مقدور آن روز بود به آنها نامه فرستاد، به وجود مبارك حضرت امير فرمود تو برو يمن «لَئِنْ يَهْدِي اللَّهُ بِكَ رَجُلًا وَاحِداً خَيْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ يَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَم‏»؛[7] فرمود: اگر يك نفر را بتواني زنده كني، اگر تمام كُره زمين را به تو بدهند به اندازه زنده كردن يك آدم نيست، براي اينكه ايران بساطشان جمع مي‌شود. فرمود: (يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ)؛[8] «سِجلّ»؛ يعني طومار، اين كاغذِ نوشته را نمي‌گويند «طومار»، اين وقتي لوله شد، مي‌شود «طومار»، اگر صفحه‌اي باشد، چند نفر امضا كرده باشند، اين را مي‌گويند صفحه؛ وقتي كه لوله شد مي‌گويند «طومار». فرمود: ما بساط آسمان و زمين را لوله مي‌كنيم، جمع مي‌كنيم، اين‌طور نيست كه هميشه آسمان و زمين باشد. پس بساط آسمان برچيده مي‌شود، بساط زمين برچيده مي‌شود وآنهاعمرمشخصي دارند؛فرمود: يا علي! مي‌داني ارزش نجات دادن يك انسان بيش از ارزش آسمان و زمين است؛ چون اين يك موجود ابدي است. مگر انسان هزار ميليارد سال است، صد هزار ميليارد سال است؟! الان جا دارد ما سؤال كنيم زمين چند سالش است؛ اما آیا جا دارد سؤال كنيم دو دوتا چهارتا چند سالش است؟! اين زمان و زمين برنمي‌دارد، اين تازه یک مسئله رياضي است، يك بخش آن به كميّت و مقدار بسته است؛ اما جانِ ما به رياضي نيست، فوق رياضي است، به زمان و زمين بسته نيست، ما هستيم كه هستيم. فرمود: يا علي! برو يمن، مردم يمن را تربيت كن! ما چنين جامعه‌اي هستيم. انسان، روحي دارد كه اين آسمان و زمين در كنار گوشه او، يك گوشه جا مي‌گيرند، اگر ـ إن‌شاءالله ـ وارسته شد، خيرِ او عالمگير خواهد شد، اگر ـ خداي ناكرده ـ آلوده شد، اين غدّه بدخيم در اين فضاي باز براي همه جامعه بدخيمي به بار مي‌آورد.
الآن اين دستگاه حقيقي، به هر حال هر نامي كه دارد، اين در دست است، ما بايد پيام بدهيم، چين را آدم كنيم، آمريکا را آدم كنيم، اينها دائماً درصدد آدم‌كُشي هستند. تمام كارخانه‌هاي ساخت اسلحه سه شيفته دارد كار مي‌كند تا آدم بكُشد. اينها در جنگ جهاني اوّل و دوم با اينكه حداقل هفتاد ميليون نفر را كشتند، هنوز سير نشدند. اگر كُشتن و كشتار قرار بود جامعه را اصلاح كند، جنگ جهاني اصلاح مي‌كرد. الآن هر روز دارند آدم مي‌كشند؛ حالا مستقيم نشد نيابتي، يا يمن يا سوريه يا عراق يا کشور ديگر. با كشتنِ مردم كه جامعه اصلاح نمي‌شود، مي‌شود همان جاهليت. با عقل و عدل جامعه اصلاح مي‌شود.
 فرمود يا علي! تو مردم را هدايت كن! بعد فرمود: وقتي چين رفتي، چهارتا حرف هم از آنها ياد بگير؛ نه اينكه اين فضا را دست ما دادند كه ببينيم غرب چه مي‌گويد، شرق چه مي‌گويد، آن هم آلوده. سوره‌اي در قرآن كريم است به نام سوره «تغابن» كه (يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذلِكَ يَوْمُ التَّغابُنِ).[9] يكي از نام‌هاي قيامت، «تغابن» است كه غَبْن افراد روشن مي‌شود كه چه كسي مغبون شده، چه كسي مبغون نشده. دنيا هم‌دار تجارت است، يك عده: (وَ كانُوا قَوْماً بُوراً).[10] «بائر» آنجايي است كه كِشت و زرع نمي‌شود.فرمود: يك عده بائرند، يك عده دائرند، يك عده: (فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ) [11] هستند، يك عده: (يَرْجُونَ تِجارهًْ لَنْ تَبُورَ) [12]هستند، يك عده خودشان بائرند. چرا ما بائر باشيم؟ مايي كه مي‌توانيم (يَرْجُونَ تِجارَهًْ لَنْ تَبُورَ) باشيم، چرا بائر باشيم؟ فرمود: يك عده اين‌چنين هستند، يك عده آنچنان‌ هستند. صحنه قيامت، صحنه «تغابن» است؛ يعني روز ظهور «غَبْن».بيان نوراني امام صادق(ع) كه قرآن ناطق است، فرمود: «مَنِ اسْتَوَی يَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُون‏»[13]؛ كسي كه دو روزش يك اندازه باشد او مغبون است؛ براي اينكه 24 ساعت عمر داد، چيزي ياد نگرفت، كار خير انجام نداد، حرف خوبي هم نزد، حرف خوبي هم نشنيد.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 97/4/14
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
___________________________
[1]. الأمالي صدوق، النص، ص544.   [2]. مزمل، 6.   [3]. قيامهًْ، 37.   [4]. روم، 17.   [5]. روم، 18.   [6]. وسائل الشيعه، ج27، ص27.   [7]. بشارهًْ المصطفی لشيعهًْ المرتضی (ط ـ القديمهًْ)، النص، ص193.   [8]. أنبياء، 104.   [9]. تغابن،9.   [10]. فرقان، 18.   [11]. بقره، 16.   [12]. فاطر، 29.   [13].الأمالي صدوق، النص، ص668.
خوان حکمت روزهای یکشنبه منتشر می‌شود.