اخبار ویژه
علوم دریایی را به سفارت در اروپا چه کار؟!
وزارت خارجه پاسخگو باشد که چرا یک فرد بدون سابقه در امور دیپلماسی و دارای تخصص علوم دریایی به عنوان سفیر در یک کشور اروپایی معرفی میشود.
سایت «تابناک» با طرح این موضوع نوشت: چند روز پیش بود که انتخاب پروین فرشچی به عنوان سفیر جدید کشورمان در فنلاند، بدون سابقه دیپلماتیک، بدون سابقه مدیریت امور سیاسی و حتی بدون سابقه پژوهشگری در حوزه روابط بینالملل و سیاست خارجی، موجی از انتقادها را علیه وزارت امور خارجه برانگیخت.
موارد متعددی وجود دارد که از این گونه انتصابها استفاده شده است؛ عموما هم به دلیل فشارهایی که از سمت مقامات بالا به وزارت امور خارجه وارد میشود تا فلان نفر را به سفارتی منصوب کنند! عموما، سفرایی که بدون تخصص از بیرون از وزارت خارجه، وارد سفارتخانهها میشوند، این مقام را به عنوان تشویق و کادو تحویل گرفتهاند. بدین ترتیب که وزیر یا رئیس سازمانی، معاونی یا مدیرکلی، پس از پایان دوره مسئولیت داخلی، متمایل میشود که چند سالی هم در خارج کشور، شغل پرپول بیدردسری داشته باشد.
هدیه دادن مقام سفارت به یکی از وابستگان مقامات بالا، فقط یکی از انگیزههای ورود افراد بدون تخصص و بدون تعهد به سفارتخانههای ایران است. گاهی دیگر مقامات بالا، میخواهند از «شر» یکی از افرادی که دارای رانت هستند و از سمت آن رانت به آنان فشار میآورند، راحت شوند، بنابراین برای خواباندن آن «شر»، فرد مورد نظر را به یکی از سفارتخانههای ایران به عنوان سفیر منصوب میکنند تا از شر رانت بالای سر فرد مورد نظر راحت شوند.
گاهی مقامات بالا، فردی را از کار برکنار میکنند، با وجود این، طرد کامل آن فرد هزینه دارد، در چنین مواقعی اولین پیشنهاد به رئیسجمهور این است که او را از مقابل چشمانت دور کن! این جمله معنایش این است که وی را به عنوان سفیر به خارج از کشور بفرست!
گاهی هم برخی مقامات که فرزندانشان در خارج از کشور تحصیل میکنند، به تدریج دوریشان برای والدین سخت و جانکاه میشود، هدف هم که خدمت باشد، داخل کشور و خارج کشور چندان تفاوتی ندارد؛ لذا برای نزدیکی به خانواده، سفیر میشوند! پس تحصیل فرزندان در کشور مورد نظر هم یکی از دلایل ورود افراد غیرمتخصص به وزارت امور خارجه به عنوان سفیر است!
در دولت جدید، مورد خارقالعاده دیگری برای انتخاب سفیر هم اضافه شده است. در دولت جدید، وزارتخانهها هر کدام باید سهمی در تحقق وعدههای انتخاباتی ولو غیرکارشناسی، رئیسجمهور بر عهده بگیرند، وزارت امور خارجه هم گویا از این قاعده مستثنا نیست؛ سهم تحقق وعده انتصاب زنان غیرمتخصص در پستهای دولتی هم گویا به این وزارتخانه سپرده شده است.
هم اکنون مخاطبان محترم، انتصاب سرکار خانم فرشچی را که نه سابقه مدیریت سیاسی و دیپلماتیک، نه سابقه آکادمیک و پژوهشی مرتبط دارد و نه یک توانایی خاص قابل ذکر که بتواند او را شایسته این سمت کند، پیش روی دارند! حالا خود قضاوت کنید چرا وی به وزارت امور خارجه وارد شده و اولین مأموریت او هم پست سفارت در یک کشور اروپایی است؟!
کرباسچی: رویکرد روحانی دولت را در بلاتکلیفی فرو برده است
دبیرکل حزب کارگزاران میگوید زمزمه اعمال تغییرات در کابینه و عدم انجام آن، موجب بیثباتی و تزلزل درمیان وزرا و مدیران دولتی شده که نمیدانند میمانند یا باید بروند.
غلامحسین کرباسچی درباره سخنان روحانی خطاب به اعضای کابینه مبنی بر اینکه ارتباط خود با نخبگان را بیشتر کنند و اتاقفکر تشکیل دهند، گفت: اینکه تشکیلات و مجموعههای مختلف اتاقفکرهایی تشکیل دهند و در حقیقت در برنامهریزیهای خود از نظرات کارشناسان خارج از مجموعه هم استفاده کنند، قطعاً پیشنهاد راهبردی و خوبی است. اما به نظر من مهمتر از آن در شرایط فعلی ما قدرت تصمیمگیری و داشتن جرأت برای انجام تصمیمات است. در حقیقت برنامههای حاصل از همان اتاق فکرها با شهامت عملیاتی شود. به نظر میرسد یکی از مشکلات ما در حال حاضر همین عدم تصمیمگیریهاست. الان چند وقت است که موضوع ترمیم کابینه مطرح است و به نوعی جامعه و کابینه در حالت صبر و انتظار قرار گرفتهاند. در چنین شرایطی طبیعی است که اعضای کابینه هم که مطمئن نیستند حضورشان تداوم دارد یا نه، در حالت برزخی قرار میگیرند و قطعاً در کیفیت کار خودشان و حتی معاونانشان هم تأثیرگذار خواهد بود.
وی افزود: اولویت را ضرورت تصمیمگیری میدانم. احساس میشود برخی وزرا و مدیران ارشد در تصمیمگیریهای خود دچار تردید و اضطراب هستند؛ به هر دلیلی. رئیسجمهوری اگر میخواهد تغییر و تحولی بدهد یا استعفای یک وزیری را قبول کند و سرپرست انتخاب کند، باید سریعتر تصمیم بگیرد. ما نمیتوانیم از وزیری که نمیداند هست یا نیست و دائماً با حالت تردید و اضطراب روبهرو است، توقع کار داشته باشیم. اگر رئیسجمهوری بخواهد به عنوان مثال وزیر مسکن را برکنار کند- حالا من نه طرفدار این موضوع هستم و نه مخالف آن و بسته به ارزیابی خود آقای رئیسجمهوری است- فوراً تصمیم خود را عملی کند. یقیناً شما وقتی از وزیر مسکن در حالت تثبیت راضی نیستید، در حالت تردید و بینابینی و اینکه نمیدانند تغییر میکند یا نه، از عملکرد او ناراضیتر خواهید شد.
کرباسچی تصریح کرد: مگر این دولت چقدر وقت دارد؟ نصف عمر دولت دوم هم تمام شد. این حالت صبر و انتظار یعنی چه؟ به همین نسبتی که آقای رئیسجمهوری از بالا به سرنوشت یک وزیری حالت تردید دارند، آن وزیر هم در همه کارهای خود این حالت را دارد. کسی در این حالت کاری برای مردم انجام نمیدهد. کسی برای مردم تصمیم نمیگیرد. حتی نمیتواند پاسخ مردم را بدهد. سم مهلک برای اداره کشور همین است. هر تصمیم بدی که گرفته شود، از حالت بیتصمیمی قطعاً بهتر است. اقلاً هر وقت جواب تصمیم اشتباه خود را دیدند، میتوانند او را عوض کنند ولی در حالت بیتصمیمی سرگردانی حاکم میشود. من نمیگویم که وزیران را تغییر دهند یا ندهند. منظورم تثبیت است. اگر قرار نیست تغییر دهند بگویند تا آخر این دولت هیچ کس عوض نمیشود همه بهکار خود بچسبند و اگر هم قرار است تغییر دهند، بالاخره یک روز، دو روز، یک هفته، یک ماه... 6 ماه.
در همین حال روزنامه سازندگی نوشت: این هفته کابینه ترمیم میشود و رئیسجمهور حسن روحانی، برخی از مدیران ارشد دولت را تغییر خواهد داد. رئیسجمهور این هفته همچنین دیداری با اعضای فراکسیون امید دارد و با آنها نیز درخصوص تغییر برخی مدیران و نیز ترمیم بخشهایی از ساختار دولت سخن خواهد گفت.
رئیسجمهور قرار است در گفتوگویی که با مردم دارد نام مدیران ارشد جدید را اعلام کند اما اینکه چه کسانی قرار است تغییر کنند، هیچ کس جز خود رئیسجمهور از آن اطلاعی ندارد.
با این حال گمانهزنیها بر این است که وزارتخانههای صنعت، راه، کار، اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه و رئیس بانک مرکزی احتمالا با تغییراتی در ساختار و مدیریت روبهرو خواهند شد. برخی از آنها در لایحه تغییر ساختار دولت به وزارتخانههای جدید تقسیم و تبدیل خواهند شد و برخی دیگر نیز ممکن است مدیر ارشد آن دستگاه تغییر کند.
سهمخواهی کارگزاران، اصلاحطلبان و اعتدال و توسعه از تغییرات محتمل کابینه
جدال طیفهای ائتلافی و سهیم در دولت، انجام تغییرات در بخش اقتصادی کابینه را سخت میکند.
سایت تابناک با طرح این موضوع نوشت: بسیاری از مردم، رسانهها، کارشناسان و متولیان امور بر این عقیده هستند که ایجاد تغییرات در بدنه کابینه و بهرهگیری از چهرههای توانمندتر میتواند راهکاری برای مرتفع کردن بخشی از مشکلات موجود باشد.
در همین زمینه شنیده شده که به دنبال پایان ماموریت 5 ساله «ولیالله سیف» رئیسکل بانک مرکزی، «حسن روحانی» رئیسجمهور در حال رایزنی و مذاکره با برخی گزینهها برای معرفی آنها به عنوان جانشین سیف است. پس اولین و اولویتدارترین تغییر برای دولت، انتخاب رئیسکل جدید بانک مرکزی است. پس از سیف از «محمدباقر نوبخت» رئیس سازمان برنامه و بودجه به عنوان دومین تغییر محتمل در کابینه نام برده میشود، اما او اخیرا احتمال چنین تغییری را بعید دانسته است.
نوبخت با توجه به اینکه دبیرکلی حزب اعتدال و توسعه را نیز بر عهده دارد و این حزب پس از تشکیل همواره اصلیترین حامی «حسن روحانی» بوده و اکنون افراد زیادی از آن در دولت مشغول به فعالیت هستند، احتمالا لابی زیادی برای ماندن در جایگاه ریاست سازمان برنامه و بودجه خواهد داشت و از طرفی هم بعید میداند که رئیسجمهور در نهایت به این راضی شود که دبیرکل اصلیترین حزب حامیاش را از ریاست این سازمان کنار بگذارد.
از «مسعود کرباسیان» وزیر امور اقتصادی و دارایی، «محمد شریعتمداری» وزیر صنعت، معدن و تجارت و «عباس آخوندی» وزیر راه و شهرسازی به عنوان گزینههای بعدی که احتمالا کابینه را ترک خواهند کرد و افراد جدیدی جایگزین آنها خواهند شد، نام برده میشود؛ به هر روی تلاش افراد حاضر یا وابسته به تیم اقتصادی دولت، برای عوض کردن جهت تغییرات در دولت از موضوعاتی است که طی روزهای گذشته و پس از مطرح شدن این موضوع با لابیهای سنگینی مواجه شده و تلاش وافری برای آن صورت گرفته است که نشان میدهد نمیتوان انتظار راحتی از انجام تغییرات در این بخش را داشت.
در یک بررسی اجمالی به 5 دستهبندی در تیم اقتصادی دولت اشاره شده است که هر کدام از آنها وابستگی به یکی از جریانات سیاسی دارد که این جریانها حتما واکنشهایی در مقابل تغییرات احتمالی در تیم اقتصادی دولت خواهند داشت و یا برای جلوگیری از آن تلاش خواهند کرد.
در دستهبندی اول تیم اقتصادی دولت میتوان به حضور افراد وابسته به حزب اعتدال و توسعه در دولت اشاره کرد. این تیم را افرادی نظیر «محمدباقر نوبخت» رئیس سازمان برنامه و بودجه، «اکبر ترکان» رئیس هیئت مدیره شستا و دبیر سابق شورای هماهنگی امور مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، «مرتضی بانک» مشاور رئیسجمهور و رئیس شورای هماهنگی امور مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، «محمدرضا نعمتزاده» وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت، «ولیالله سیف» رئیسکل بانک مرکزی و افرادی از این دست تشکیل میدهند.
تیم دیگری که توانستهاند بخشی از مسئولیتهای اقتصادی در دولت را از آن خود کنند، «محمد نهاوندیان» معاون اقتصادی فعلی رئیسجمهور و رئیسدفتر سابق روحانی، «محمد شریعتمداری» وزیر صنعت، معدن و تجارت که مسئولیت ستاد انتخاباتی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم را بر عهده داشت، هستند.
بخشی از مسئولیتهای اقتصادی در دولت نیز بر عهده چهرههای نزدیک به حزب کارگزاران سازندگی است که گفته میشود خود را مهیای تغییرات جدید در دولت کردهاند تا بتوانند سهم بیشتری از ترکیب اقتصادی دولت بگیرند. چهرههایی نظیر «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیسجمهور که گفته میشد قرار است مسئولیت تیم اقتصادی کابینه در دولت دوازدهم بر عهده او باشد، اما روحانی در نهایت به چنین تصمیمی نرسیده است، « مسعود کرباسیان» وزیر امور اقتصادی و دارایی و «مسعود نیلی» مشاور اقتصادی رئیسجمهور که بسیاری او را مغز متفکر تیم اقتصادی قوه مجریه میخوانند. گفته میشود به دلیل اختلافاتی با برخی اعضای تیم اقتصادی دولت چندی است از سمت خود استعفاء کرده است، در این دستهبندی جای میگیرند.
دو تیم نزدیک به اصلاحطلبان هم در کابینه حضور دارند که بخشی از آنان در دولت فعلی حضور دارند و بخشی از آنان هم در دولت یازدهم نقش جدیتری داشتهاند و اکنون بیشتر در مقام مشاورت قرار گرفتهاند. از چهرههایی نظیر «عباس آخوندی» وزیر راه و شهرسازی، «محمود حجتی» وزیر جهاد کشاورزی، «بیژن نامدار زنگنه» وزیر نفت، «رضا اردکانیان» وزیر نیرو، «علی ربیعی» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به عنوان اعضای این طیف نام برد.
در جدال برای کسب کرسی بیشتری از کرسیهای اقتصادی کابینه و همچنین تلاش برای حاکم کردن تفکر خود بر بخش اقتصادی دولت، گروههای یاد شده تلاش زیادی برای رقابت با یکدیگر دارند. البته در اوضاع کنونی، بخشی از این جریانات، سهم بیشتری داشته و تلاش دارند، وضعیت موجود را حفظ کرده و مانع از جدایی افراد نزدیک به خود بشوند. برای همین، نمیتوان انجام تغییرات در بخش اقتصادی دولت را خیلی هم راحت فرض نمود؛ کما اینکه تأخیر فعلی در انجام تغییرات را میتوان برخاسته از همین دشواری ارزیابی کرد.
از دروغ 80 میلیارد دلار تا تحریف بیانات رهبر انقلاب
برخی روزنامههای زنجیرهای و شبهزنجیرهای رهنمود رهبر انقلاب را تحریف کردند.
رهبر معظم انقلاب، روز شنبه در دیدار وزیر امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی در کشورهای اسلامی فرمودند: «مذاکرات با اروپاییها قطع نشود اما نباید معطل بسته اروپایی ماند بلکه باید کارهای فراوان لازم را در داخل کشور دنبال کرد.»
روزنامههای ایران، اطلاعات، مردمسالاری، آفتاب یزد، ابتکار، آرمان، قانون و بهار با تقطیع این عبارت که مقدمه آن برای بیان عبارت اصلی و بعدی بوده، تیتر زدند «مذاکرات با اروپاییها قطع نشود»! انگار که اولویت و دغدغه رهبری، مذاکره با اروپاییهاست.
اغلب این روزنامهها بارها اخبار مهم را یا سانسور کرده و یا با تحریف 180 درجهای منتشر کردهاند؛ چنانکه اخیرا نیز از قول معاون اتاق بازرگانی مدعی شدند اروپا اعتبار 80 میلیارد دلاری به ایران اختصاص داد. اما وی این دروغ نسبت داده شده به وی را تکذیب کرد.
برخی از همین روزنامهها، پس از بزک آمریکا، تیترهایی با مضمون «هرچه تهران بگوید» از قول موگرینی زده بودند که از اساس دروغ بود.
اقدام نشریات تحریفگر شبیه کار فرد مغرضی است که آیات قرآن را با تقطیع میخواند. از «لااله الاالله» فقط «لااله» آن را میگفت و نتیجه میگرفت که طبق قرآن، خدا نیست. و از آیه «لاتقربوا الصلوه و انتم سکاری» (در حال مستی نزدیک نماز نشوید)، نتیجه میگرفت که نباید نماز خواند!
وزارت خارجه پاسخگو باشد که چرا یک فرد بدون سابقه در امور دیپلماسی و دارای تخصص علوم دریایی به عنوان سفیر در یک کشور اروپایی معرفی میشود.
سایت «تابناک» با طرح این موضوع نوشت: چند روز پیش بود که انتخاب پروین فرشچی به عنوان سفیر جدید کشورمان در فنلاند، بدون سابقه دیپلماتیک، بدون سابقه مدیریت امور سیاسی و حتی بدون سابقه پژوهشگری در حوزه روابط بینالملل و سیاست خارجی، موجی از انتقادها را علیه وزارت امور خارجه برانگیخت.
موارد متعددی وجود دارد که از این گونه انتصابها استفاده شده است؛ عموما هم به دلیل فشارهایی که از سمت مقامات بالا به وزارت امور خارجه وارد میشود تا فلان نفر را به سفارتی منصوب کنند! عموما، سفرایی که بدون تخصص از بیرون از وزارت خارجه، وارد سفارتخانهها میشوند، این مقام را به عنوان تشویق و کادو تحویل گرفتهاند. بدین ترتیب که وزیر یا رئیس سازمانی، معاونی یا مدیرکلی، پس از پایان دوره مسئولیت داخلی، متمایل میشود که چند سالی هم در خارج کشور، شغل پرپول بیدردسری داشته باشد.
هدیه دادن مقام سفارت به یکی از وابستگان مقامات بالا، فقط یکی از انگیزههای ورود افراد بدون تخصص و بدون تعهد به سفارتخانههای ایران است. گاهی دیگر مقامات بالا، میخواهند از «شر» یکی از افرادی که دارای رانت هستند و از سمت آن رانت به آنان فشار میآورند، راحت شوند، بنابراین برای خواباندن آن «شر»، فرد مورد نظر را به یکی از سفارتخانههای ایران به عنوان سفیر منصوب میکنند تا از شر رانت بالای سر فرد مورد نظر راحت شوند.
گاهی مقامات بالا، فردی را از کار برکنار میکنند، با وجود این، طرد کامل آن فرد هزینه دارد، در چنین مواقعی اولین پیشنهاد به رئیسجمهور این است که او را از مقابل چشمانت دور کن! این جمله معنایش این است که وی را به عنوان سفیر به خارج از کشور بفرست!
گاهی هم برخی مقامات که فرزندانشان در خارج از کشور تحصیل میکنند، به تدریج دوریشان برای والدین سخت و جانکاه میشود، هدف هم که خدمت باشد، داخل کشور و خارج کشور چندان تفاوتی ندارد؛ لذا برای نزدیکی به خانواده، سفیر میشوند! پس تحصیل فرزندان در کشور مورد نظر هم یکی از دلایل ورود افراد غیرمتخصص به وزارت امور خارجه به عنوان سفیر است!
در دولت جدید، مورد خارقالعاده دیگری برای انتخاب سفیر هم اضافه شده است. در دولت جدید، وزارتخانهها هر کدام باید سهمی در تحقق وعدههای انتخاباتی ولو غیرکارشناسی، رئیسجمهور بر عهده بگیرند، وزارت امور خارجه هم گویا از این قاعده مستثنا نیست؛ سهم تحقق وعده انتصاب زنان غیرمتخصص در پستهای دولتی هم گویا به این وزارتخانه سپرده شده است.
هم اکنون مخاطبان محترم، انتصاب سرکار خانم فرشچی را که نه سابقه مدیریت سیاسی و دیپلماتیک، نه سابقه آکادمیک و پژوهشی مرتبط دارد و نه یک توانایی خاص قابل ذکر که بتواند او را شایسته این سمت کند، پیش روی دارند! حالا خود قضاوت کنید چرا وی به وزارت امور خارجه وارد شده و اولین مأموریت او هم پست سفارت در یک کشور اروپایی است؟!
کرباسچی: رویکرد روحانی دولت را در بلاتکلیفی فرو برده است
دبیرکل حزب کارگزاران میگوید زمزمه اعمال تغییرات در کابینه و عدم انجام آن، موجب بیثباتی و تزلزل درمیان وزرا و مدیران دولتی شده که نمیدانند میمانند یا باید بروند.
غلامحسین کرباسچی درباره سخنان روحانی خطاب به اعضای کابینه مبنی بر اینکه ارتباط خود با نخبگان را بیشتر کنند و اتاقفکر تشکیل دهند، گفت: اینکه تشکیلات و مجموعههای مختلف اتاقفکرهایی تشکیل دهند و در حقیقت در برنامهریزیهای خود از نظرات کارشناسان خارج از مجموعه هم استفاده کنند، قطعاً پیشنهاد راهبردی و خوبی است. اما به نظر من مهمتر از آن در شرایط فعلی ما قدرت تصمیمگیری و داشتن جرأت برای انجام تصمیمات است. در حقیقت برنامههای حاصل از همان اتاق فکرها با شهامت عملیاتی شود. به نظر میرسد یکی از مشکلات ما در حال حاضر همین عدم تصمیمگیریهاست. الان چند وقت است که موضوع ترمیم کابینه مطرح است و به نوعی جامعه و کابینه در حالت صبر و انتظار قرار گرفتهاند. در چنین شرایطی طبیعی است که اعضای کابینه هم که مطمئن نیستند حضورشان تداوم دارد یا نه، در حالت برزخی قرار میگیرند و قطعاً در کیفیت کار خودشان و حتی معاونانشان هم تأثیرگذار خواهد بود.
وی افزود: اولویت را ضرورت تصمیمگیری میدانم. احساس میشود برخی وزرا و مدیران ارشد در تصمیمگیریهای خود دچار تردید و اضطراب هستند؛ به هر دلیلی. رئیسجمهوری اگر میخواهد تغییر و تحولی بدهد یا استعفای یک وزیری را قبول کند و سرپرست انتخاب کند، باید سریعتر تصمیم بگیرد. ما نمیتوانیم از وزیری که نمیداند هست یا نیست و دائماً با حالت تردید و اضطراب روبهرو است، توقع کار داشته باشیم. اگر رئیسجمهوری بخواهد به عنوان مثال وزیر مسکن را برکنار کند- حالا من نه طرفدار این موضوع هستم و نه مخالف آن و بسته به ارزیابی خود آقای رئیسجمهوری است- فوراً تصمیم خود را عملی کند. یقیناً شما وقتی از وزیر مسکن در حالت تثبیت راضی نیستید، در حالت تردید و بینابینی و اینکه نمیدانند تغییر میکند یا نه، از عملکرد او ناراضیتر خواهید شد.
کرباسچی تصریح کرد: مگر این دولت چقدر وقت دارد؟ نصف عمر دولت دوم هم تمام شد. این حالت صبر و انتظار یعنی چه؟ به همین نسبتی که آقای رئیسجمهوری از بالا به سرنوشت یک وزیری حالت تردید دارند، آن وزیر هم در همه کارهای خود این حالت را دارد. کسی در این حالت کاری برای مردم انجام نمیدهد. کسی برای مردم تصمیم نمیگیرد. حتی نمیتواند پاسخ مردم را بدهد. سم مهلک برای اداره کشور همین است. هر تصمیم بدی که گرفته شود، از حالت بیتصمیمی قطعاً بهتر است. اقلاً هر وقت جواب تصمیم اشتباه خود را دیدند، میتوانند او را عوض کنند ولی در حالت بیتصمیمی سرگردانی حاکم میشود. من نمیگویم که وزیران را تغییر دهند یا ندهند. منظورم تثبیت است. اگر قرار نیست تغییر دهند بگویند تا آخر این دولت هیچ کس عوض نمیشود همه بهکار خود بچسبند و اگر هم قرار است تغییر دهند، بالاخره یک روز، دو روز، یک هفته، یک ماه... 6 ماه.
در همین حال روزنامه سازندگی نوشت: این هفته کابینه ترمیم میشود و رئیسجمهور حسن روحانی، برخی از مدیران ارشد دولت را تغییر خواهد داد. رئیسجمهور این هفته همچنین دیداری با اعضای فراکسیون امید دارد و با آنها نیز درخصوص تغییر برخی مدیران و نیز ترمیم بخشهایی از ساختار دولت سخن خواهد گفت.
رئیسجمهور قرار است در گفتوگویی که با مردم دارد نام مدیران ارشد جدید را اعلام کند اما اینکه چه کسانی قرار است تغییر کنند، هیچ کس جز خود رئیسجمهور از آن اطلاعی ندارد.
با این حال گمانهزنیها بر این است که وزارتخانههای صنعت، راه، کار، اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه و رئیس بانک مرکزی احتمالا با تغییراتی در ساختار و مدیریت روبهرو خواهند شد. برخی از آنها در لایحه تغییر ساختار دولت به وزارتخانههای جدید تقسیم و تبدیل خواهند شد و برخی دیگر نیز ممکن است مدیر ارشد آن دستگاه تغییر کند.
سهمخواهی کارگزاران، اصلاحطلبان و اعتدال و توسعه از تغییرات محتمل کابینه
جدال طیفهای ائتلافی و سهیم در دولت، انجام تغییرات در بخش اقتصادی کابینه را سخت میکند.
سایت تابناک با طرح این موضوع نوشت: بسیاری از مردم، رسانهها، کارشناسان و متولیان امور بر این عقیده هستند که ایجاد تغییرات در بدنه کابینه و بهرهگیری از چهرههای توانمندتر میتواند راهکاری برای مرتفع کردن بخشی از مشکلات موجود باشد.
در همین زمینه شنیده شده که به دنبال پایان ماموریت 5 ساله «ولیالله سیف» رئیسکل بانک مرکزی، «حسن روحانی» رئیسجمهور در حال رایزنی و مذاکره با برخی گزینهها برای معرفی آنها به عنوان جانشین سیف است. پس اولین و اولویتدارترین تغییر برای دولت، انتخاب رئیسکل جدید بانک مرکزی است. پس از سیف از «محمدباقر نوبخت» رئیس سازمان برنامه و بودجه به عنوان دومین تغییر محتمل در کابینه نام برده میشود، اما او اخیرا احتمال چنین تغییری را بعید دانسته است.
نوبخت با توجه به اینکه دبیرکلی حزب اعتدال و توسعه را نیز بر عهده دارد و این حزب پس از تشکیل همواره اصلیترین حامی «حسن روحانی» بوده و اکنون افراد زیادی از آن در دولت مشغول به فعالیت هستند، احتمالا لابی زیادی برای ماندن در جایگاه ریاست سازمان برنامه و بودجه خواهد داشت و از طرفی هم بعید میداند که رئیسجمهور در نهایت به این راضی شود که دبیرکل اصلیترین حزب حامیاش را از ریاست این سازمان کنار بگذارد.
از «مسعود کرباسیان» وزیر امور اقتصادی و دارایی، «محمد شریعتمداری» وزیر صنعت، معدن و تجارت و «عباس آخوندی» وزیر راه و شهرسازی به عنوان گزینههای بعدی که احتمالا کابینه را ترک خواهند کرد و افراد جدیدی جایگزین آنها خواهند شد، نام برده میشود؛ به هر روی تلاش افراد حاضر یا وابسته به تیم اقتصادی دولت، برای عوض کردن جهت تغییرات در دولت از موضوعاتی است که طی روزهای گذشته و پس از مطرح شدن این موضوع با لابیهای سنگینی مواجه شده و تلاش وافری برای آن صورت گرفته است که نشان میدهد نمیتوان انتظار راحتی از انجام تغییرات در این بخش را داشت.
در یک بررسی اجمالی به 5 دستهبندی در تیم اقتصادی دولت اشاره شده است که هر کدام از آنها وابستگی به یکی از جریانات سیاسی دارد که این جریانها حتما واکنشهایی در مقابل تغییرات احتمالی در تیم اقتصادی دولت خواهند داشت و یا برای جلوگیری از آن تلاش خواهند کرد.
در دستهبندی اول تیم اقتصادی دولت میتوان به حضور افراد وابسته به حزب اعتدال و توسعه در دولت اشاره کرد. این تیم را افرادی نظیر «محمدباقر نوبخت» رئیس سازمان برنامه و بودجه، «اکبر ترکان» رئیس هیئت مدیره شستا و دبیر سابق شورای هماهنگی امور مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، «مرتضی بانک» مشاور رئیسجمهور و رئیس شورای هماهنگی امور مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، «محمدرضا نعمتزاده» وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت، «ولیالله سیف» رئیسکل بانک مرکزی و افرادی از این دست تشکیل میدهند.
تیم دیگری که توانستهاند بخشی از مسئولیتهای اقتصادی در دولت را از آن خود کنند، «محمد نهاوندیان» معاون اقتصادی فعلی رئیسجمهور و رئیسدفتر سابق روحانی، «محمد شریعتمداری» وزیر صنعت، معدن و تجارت که مسئولیت ستاد انتخاباتی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم را بر عهده داشت، هستند.
بخشی از مسئولیتهای اقتصادی در دولت نیز بر عهده چهرههای نزدیک به حزب کارگزاران سازندگی است که گفته میشود خود را مهیای تغییرات جدید در دولت کردهاند تا بتوانند سهم بیشتری از ترکیب اقتصادی دولت بگیرند. چهرههایی نظیر «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیسجمهور که گفته میشد قرار است مسئولیت تیم اقتصادی کابینه در دولت دوازدهم بر عهده او باشد، اما روحانی در نهایت به چنین تصمیمی نرسیده است، « مسعود کرباسیان» وزیر امور اقتصادی و دارایی و «مسعود نیلی» مشاور اقتصادی رئیسجمهور که بسیاری او را مغز متفکر تیم اقتصادی قوه مجریه میخوانند. گفته میشود به دلیل اختلافاتی با برخی اعضای تیم اقتصادی دولت چندی است از سمت خود استعفاء کرده است، در این دستهبندی جای میگیرند.
دو تیم نزدیک به اصلاحطلبان هم در کابینه حضور دارند که بخشی از آنان در دولت فعلی حضور دارند و بخشی از آنان هم در دولت یازدهم نقش جدیتری داشتهاند و اکنون بیشتر در مقام مشاورت قرار گرفتهاند. از چهرههایی نظیر «عباس آخوندی» وزیر راه و شهرسازی، «محمود حجتی» وزیر جهاد کشاورزی، «بیژن نامدار زنگنه» وزیر نفت، «رضا اردکانیان» وزیر نیرو، «علی ربیعی» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به عنوان اعضای این طیف نام برد.
در جدال برای کسب کرسی بیشتری از کرسیهای اقتصادی کابینه و همچنین تلاش برای حاکم کردن تفکر خود بر بخش اقتصادی دولت، گروههای یاد شده تلاش زیادی برای رقابت با یکدیگر دارند. البته در اوضاع کنونی، بخشی از این جریانات، سهم بیشتری داشته و تلاش دارند، وضعیت موجود را حفظ کرده و مانع از جدایی افراد نزدیک به خود بشوند. برای همین، نمیتوان انجام تغییرات در بخش اقتصادی دولت را خیلی هم راحت فرض نمود؛ کما اینکه تأخیر فعلی در انجام تغییرات را میتوان برخاسته از همین دشواری ارزیابی کرد.
از دروغ 80 میلیارد دلار تا تحریف بیانات رهبر انقلاب
برخی روزنامههای زنجیرهای و شبهزنجیرهای رهنمود رهبر انقلاب را تحریف کردند.
رهبر معظم انقلاب، روز شنبه در دیدار وزیر امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی در کشورهای اسلامی فرمودند: «مذاکرات با اروپاییها قطع نشود اما نباید معطل بسته اروپایی ماند بلکه باید کارهای فراوان لازم را در داخل کشور دنبال کرد.»
روزنامههای ایران، اطلاعات، مردمسالاری، آفتاب یزد، ابتکار، آرمان، قانون و بهار با تقطیع این عبارت که مقدمه آن برای بیان عبارت اصلی و بعدی بوده، تیتر زدند «مذاکرات با اروپاییها قطع نشود»! انگار که اولویت و دغدغه رهبری، مذاکره با اروپاییهاست.
اغلب این روزنامهها بارها اخبار مهم را یا سانسور کرده و یا با تحریف 180 درجهای منتشر کردهاند؛ چنانکه اخیرا نیز از قول معاون اتاق بازرگانی مدعی شدند اروپا اعتبار 80 میلیارد دلاری به ایران اختصاص داد. اما وی این دروغ نسبت داده شده به وی را تکذیب کرد.
برخی از همین روزنامهها، پس از بزک آمریکا، تیترهایی با مضمون «هرچه تهران بگوید» از قول موگرینی زده بودند که از اساس دروغ بود.
اقدام نشریات تحریفگر شبیه کار فرد مغرضی است که آیات قرآن را با تقطیع میخواند. از «لااله الاالله» فقط «لااله» آن را میگفت و نتیجه میگرفت که طبق قرآن، خدا نیست. و از آیه «لاتقربوا الصلوه و انتم سکاری» (در حال مستی نزدیک نماز نشوید)، نتیجه میگرفت که نباید نماز خواند!