بازگشت مسئولان به حال و هوای دهه 60 با قطع برق منازل
عباس شمسعلی
چند روزی است که با گرم شدن هوا و افزایش مصرف برق شاهد قطعی مکرر و برنامهریزی شده برق از سوی وزارت نیرو هستیم. این موضوع اگرچه در ابتدا خیلی جدی گرفته نمیشد اما با گذشت زمان مشخص شد که گویا صرفهجویی از طریق قطع مکرر برق شهروندان مهمترین راهکار مسئولان امر برای جبران کمبود برق کشور است.
قطع شدن برق برای هم نسلان من یادآور سالهای خاطرهانگیز دهه 60 و تا حدودی دهه 70 است. روزهایی که رفتن برق چیزی عادی و شبیه آمدن باران یا وزیدن باد یا آمدن مهمان بود.
شاید آن شبهایی که پس از یک روز پر هیاهو و تاخیر در انجام تکالیف مدرسه، شروع به نوشتن مشق دانشآموزانی چون من همزمان میشد با رفتن برق و نوشتن تکالیف زیر نور کم رمق روشنایی گازی، یا آن زمان که پس از یک هفته چشم انتظاری برای دیدن یک سریال تلویزیونی همچون «سالهای دور از خانه» یا «جنگجویان کوهستان» به محض شروع شدن سریال برق میرفت و برخی از همسایگان خوش ذوق یا عشق سریال برای دیدن بدون تکرار این سریالها از موتور برق یا باطری ماشین مدد میگرفتند یا آن زمان که آنقدر برای آمدن برق منتظر میماندیم که خوابمان میبرد و با آمدن صبح روشن از خواب بیدار میشدیم، کسی به این موضوع فکر نمیکرد که در سالهای نه چندان دور رفتن برق تا چه حد میتواند زندگی مردم را مختل کند.
سالها پس از آن روزها و حتی پس از آنکه بابا برقی هم که مردم را به صرفهجویی در مصرف برق دعوت میکرد بازنشسته شد، دیگر تقریبا خبری از قطعی برق مگر به صورت بسیار نادر نبود. اما امسال به بهانه بالارفتن گرما و مصرف برق دوباره تجربه قطعی مکرر برق در حال تکرار است و البته شاید به مراتب در دفعاتی بیشتر از سه دهه قبل.
سادهترین راه، قطع برق منازل
بالا رفتن چند درجهای دمای هوا در کشوری چون ایران که معمولا تابستانهای داغی دارد به نظر موضوع تازه و عجیبی نیست، اما اینکه چرا چند درجه گرمای بیشتر تبدیل به یک بحران میشود و مسئولان نیز سادهترین راه یعنی قطعی برق منازل را انتخاب میکنند جای سؤال دارد. این دقیقا بازگشت به روش مدیریت حداقل سه دهه قبل است. هرچند همواره مردم از روزهای دهه 60 و 70 خاطره و نوستالژیهای خاصی دارند و حتی برخی چاره کار برای حل برخی مشکلات کشور را بازگشت به روحیه و نحوه مدیریت بدون تشریفات دهه 60 میدانند، اما گویی مسئولان وزارت نیرو این تقاضای بازگشت به حال و هوای دهه 60 را با قطعی مکرر برق میسر میدانند.
امروزه با تغییر سبک و ماشینی شدن زندگی و تغییر در نوع معماری منازل، مشکلات قطع برق دیگر با خوابیدن در حیاط و پشتبام جبران نمیشود، بلکه این قطعی آزاردهنده میتواند بخش عمدهای از زندگی مردم را تحتالشعاع خود قرار دهد.
امروزه با ساخت ساختمانهای بلند چندین طبقه زندگی بدون آسانسور تقریبا غیر ممکن است و زمانی که برق میرود تردد ساکنان منازل به سختی انجام میشود. همچنین با توجه به ساخت ساختمانهای با تعداد زیاد ساکنان و کاهش محسوس فشار آب، تقریبا استفاده از آب برای ساکنان یک ساختمان حتی چهار یا پنج طبقه بدون داشتن پمپ آب غیر ممکن میشود و از کار افتادن این پمپ با قطع برق شروع مشکلات بسیاری است. همینطور اضافه کنید از کار افتادن پکیجهای خانگی و غیر ممکن شدن استفاده از آب گرم و حمام و سیستمهای گرمایشی متصل به پکیجهای خانگی که این موضوع در زمستان گذشته و قطعی برق پس از بارش سنگین برف در برخی مناطق با خاموش شدن سیستمهای گرمایشی خودنمایی کرد. از طرفی تصور کنید برای خروج خودرو از پارکینگ منزل خود که این روزها اکثرا به درهای الکترونیکی مجهز شدهاند عجله داریداما قطع برق زمان زیادی را از شما میگیرد.
از سوی دیگر خسارات احتمالی برای لوازم برقی که این روزها قیمتهای بالایی نیز پیدا کردهاند با قطع و وصل شدنهای مکرر برق متصور است. نکته دیگر لطمه به کسب و کار برخی مشاغل مثل نانواییها و... است که در جای خود دارای اهمیت است.
این روزها مشکلات قطعی برق گاهی چراغهای راهنمایی و رانندگی را نیز از کار میاندازد که باعث مشکلات عدیدهای میشود یا در ادارات و بانکها قطعی برق معطلی و سردرگمی مردم را در پی داشته است.
دور زدن جدول زمان بندی
مشکل دیگر اینکه حتی در مواردی ساعت زمان بندی شده قطعی برق رعایت نمیشود و حتی صبح زود که طبق اعلام جزء زمان قطعی برق نیست، برق قطع میشود یا در یک روز در یک منطقه دوبار برق میرود هرچند اطلاع دادن در یک سایت برای همه از جمله افراد مسن و کسانی که دسترسی به این فضا ندارند کافی به نظر نمیرسد.
چرا پیشبینی نشده است؟
اما گذشته از اینها توجه به اینکه چرا برای امروز کشور از قبل پیشبینی نشده است نکته بسیار مهمی است.مگر نه اینکه افزایش جمعیت و بالا رفتن مصرف برق خانوار یا پیشبینی نوسانات گرمایی در تابستان یا کاهش بارندگی و افت ظرفیت نیروگاههای آبی آن هم در کشوری با اقلیم ایران چیز پیچیده و غیر قابل محاسبهای نیست، پس چرا از گذشته ساخت نیروگاه و توسعه تولیدات برق به میزان لازم مورد توجه قرار نگرفته است؟ چرا در کشوری چون ایران با وجود بخش زیادی از طبیعت کویری و تابش آفتاب در سراسر طول سال در بخش زیادی از مناطق، گسترش استفاده از برق حاصل از انرژی خورشیدی جدی گرفته نمیشود؟ یکی از فواید انرژی هستهای تولید بالای برق است که متاسفانه با وقفه در این حوزه طی سالهای اخیر کشور از استفاده کامل از این موهبت یا حرکت به سمت تامین بخش زیادی از این برق هستهای در آیندهای نزدیک محروم مانده است هرچند در نیروگاه بوشهر این موضوع در حال انجام است که قطعا کافی نیست.
نکته پایانی اینکه از همین امروز باید به فکر چاره بود و در کنار تشویق مردمی که الگوی مصرف را رعایت میکنند و تبلیغ نقش مهم آنها در صرفهجویی در این حوزه، به سمت تکمیل زیر ساختهای تامین کافی برق رفت تا با اولین نوسان گرمایی تصمیم به قطعی برق آزاردهنده خروجی جلسات مدیران نباشد. راستی اگر میزان این نوسان گرمایی در حد یک جهش چشمگیر اقلیمی باشد چه باید کرد؟