جشنواره شعر فجر یا جولانگاه بیهنران عقدهای!
هشتمین دوره جشنواره شعر فجر در حالی روز چهارشنبه هفته گذشته پایان یافت که بر خلاف اظهارات وزیر فرهنگ و ارشاد که تلاش میکرد این دوره از جشنواره را ارزشمند توصیف کند تنها از آن میتوان به عنوان یک رسوایی فرهنگی! یاد کرد.
گروه ادب و هنر-
سال گذشته حساسیت ها به دوره هشتم جشنواره هشتم با انتخاب دبیر آن عبدالجبار کاکایی کلید خورد. فردی که در جریان فتنه 88 حاشیههایی برای خود ایجاد کرد و نامش در کنار فاطمه راکعی عضو حزب سکولار و برانداز مشارکت و نیز سهیل محمودی به عنوان عوامل مسئله ساز خانه شاعران ایران و حمایت این تشکل از فتنه گران مطرح شد.
کاکایی در نخستین اظهارات خود ،یک شرط را پیش کشید: «حضور همه سلیقه ها در جشنواره»!
با نظر به موضع گیری ها و مطالب وبلاگ او میشد حدس زد که منظور او از همه سلیقه ها چیست!
حدسی که با دعوت از «یدالله رویایی» بدل به یقین شد.
در حالی که رسانههای اصولگرا بطور مستند از سوابق ضد دینی و ضد انقلابی رویایی و هتاکی وی خطاب به کارگزاران ارشد نظام میگفتند، کاکایی تنها با هتاکیهای خود در وبلاگش پاسخ منتقدان را داد تا ثابت کند جریان انحصار طلب بیتوته کرده در دامن ادب ،تا چه اندازه طالب منطق و استدلال و ادب است!
با اطلاع رسانیهای به موقع رسانههای اصولگرا، وزارت ارشاد از دعوت رویایی- سارق ادبی- سر باز زد.اما ایده دبیر جشنواره برای حضورهمه سلایق - بخوانید سلیقههای معاند و مبتذل- در جشنواره انقلاب راه را برای معاندین باز کرد.
جالب این است که سایت جشنواره با گستاخی، آثار مبتذل سرایان را منتشر کرده است و برخی از آن آثار در مرحله نخست داوری ها پذیرفته شد.
جفا به دفاع مقدس
در بررسی اشعار پذیرفته و حتی منتخب جشنواره به مطالبی بر میخوریم که هشت سال دفاع مقدس و جانانه ملت ایران را به زیر سوال برده است و به سیاه نمایی پرداخته است:
«...سالها از روزگار تو گذشت
آرمانهای شما تکذیب شد
جنگ تو با مرگ بود؛ اما پدر
طرح منع زندگی تصویب شد !...
فهم «لا اکراه فی الدین» سخت بود
نص قرآن خدا انکار شد
بس که بی تو، تو سری خورد از همه
خواهرم از روسری بیزار شد !
«آیهها و سایهها و مایهها»
«فقر و فحشا» رو به ما انداختند
با هجوم «تیغ و تسبیح و طلا»
روی دوش خلق ویلا ساختند
(عبدالمحمد مقتدایی راد)
یا در شعر دیگری به این گونه نسبت به حقیقت دفاع مردم ایران جفا میشود :
دارم تقاصِ جنگو پس میدم
جنگی که میگفتی مقدس بود
ما هردومون قربانیِ جنگیم
بسه، برا هف پشتمون بس بود
(احمد امیر خلیلی)
آیا این گونه اشعار کثیف در شان جشنواره شعر فجر است که فرهنگ دفاع مقدس محصول روشن آن بوده است؟
آیا جشنوارهای که باید بازتاب واقعیت آرمانهای انقلاب باشد باید چنین گستاخانه گوهر پایداری را زیر سوال ببرد؟
نکته قابل تأمل، بی مایگی اغلب شعرهای پذیرفته شده در این دوره از جشنواره شعر فجر بود. به طوری که گاه، مخاطب دچار این تصور میشد که با جشنواره شاعران آماتور و تازه کار مواجه شده است، نه مهم ترین جشنواره ادبی نظام جمهوری اسلامی!
ترانههای چرک
آیا جز این بود که انقلاب مردم ایران انقلاب امید و رها شدگی از دیو برون و درون بود.حال باید باور کنیم جشنواره شعر فجر از آثاری نهیلیستی و چرک استقبال کرده است:
«...من تعادل ندارم این روزا
وسط گریه هام میخندم
شبا از ترس خودکشی توو خواب-
دستامو با طناب میبندم
اشتهایی نمونده این روزا
غیر قرصای تلخ بیداری
خاطراتم رو دوره میکنم و –
تو پاتو روو پدال میذاری
من تعادل ندارم این روزا
...
فک(ر) کنم وقت...، وقت سیگاره
( مریم بهروزی)
همین شاعر تقدیر شده در جشنواره، کاملا صریح و بی حیا و بی پروا آورده است:
...مردای زندگیت از هر رنگ
هرکدوم باعث یه شعر شدن
آه...فرزندهای نامشروع
شعرهام عین بچههای منن
یا در شعر دیگری شاعری به ارزش حجاب در جامعه دینی میتازد و چنین میگوید:
از سکوتت دست برداری کاش
امشب دیگه وقت خجالت نیست
از روسریتم چشم پوشی کن
این جوری آدم با تو راحت نیست
(احسانالدین رشیدی مهرآبادی)
و مضحک اینکه سراینده این شعر به عنوان یکی از نامزدهای نهایی بخش شعر محاوره معرفی شد.
سراینده در شعردیگری که در سایت جشنواره گنجانده شده است، میگوید:
..ما باید خاطره رو زنده کنیم
هر جوری شد به عقب برگردیم
گره ی روسری شٌلتر کن
تا سرِ ظهری به شب برگردیم
بیا تا دوباره با نگاهمون
یه کمی حرف خصوصی بزنیم
شاعرهای دیگر- یلدا انگالی - آورده:
«...یه نفر جای تو نشسته جلوم
که تو چشماش زندگی زندست
یادته نا امید پرسیدم:
«مگه بعد از تو هم امیدی هست؟! »
مطمئنم که جشن میگیرم
توی این رابطه تولدمُ
مطمئنم که میکُشه تو من این
بغضِ بیاختیار ِ دم به دمُ
دفاع از فتنه
«فاطمه راکعی» عضو شورای سیاست گذاری هشتمین جشنواره شعر فجر و همیار عبدالجبار کاکایی در خانه شاعران ایران که عضویت وی در حزب سکولار و برانداز مشارکت شناسنامه سیاسی وی را تشکیل میدهد در یکی از روزهای جشنواره شعری را خواند که بدنبال واکنشهایی، نظر شعر به یکی از اضلاع فتنه را تکذیب ناشیانه کرد.
مباهات به یک رسوایی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین اختتامیه شعر فجر با مباهات میگوید:
«جشنواره شعر فجر سلایق را به دور هم جمع کرد.»
به واقع جمع سلیقه عدهای ضد انقلاب و ضد مبانی دینی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مایه مباهات است؟
آیا باعث سرافرازی است که جشن انقلاب را سکوی طرح و جایگاه تحسین مطرودین و بیمایگان قرار دهیم؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر پایه کدامین نقشه علمی راه میجوید؟
بیتردید نهادهای نظارتی و مجلس شورای اسلامی و به ویژه مدعی العموم باید نسبت به واقعیت ها و رخدادهای جشنواره شعر فجر ساکت نماند.
این اتفاقی خطرناک است که عدهای آگاهانه و ناآگاهانه جشنوارهای که به بهانه پیروزی انقلاب اسلامی برپا میشود را بستر جولان دهی و طرح و توفیق هتاکان و معاندان قرار دهند.