نهادینه کردن فرهنگ مراقبت از مکانهای تاریخی- بخش پایانی
احیای اماکن تاریخی با تکیه بر فرهنگ بومی
گالیا توانگر
روز گرم تابستانی است و هیچ چیز به اندازه دیدن یک مکان تاریخی نمیتواند هم لذت تفریح سالم را به شما ببخشد و هم به آگاهی شما در این روز طولانی بیافزاید. اگر بچهها را با خود همراه سازید، بیشک خاطره این روز پر بار و زیبا تا مدتها نقشبند ذهنشان خواهد شد؛ اما تنها تصمیم به رهسپاری کافی نسیت و باید قدم به قدم با رفتار مناسب خود در حین بازدید الگوی خوبی برای فرزندان و نسل بعدی خود باشید. این گونه غیرمستقیم مسئولیت خطیر و پر اهمیت حفظ اماکن و آثار تاریخی کشورمان را به آیندگان منتقل خواهید کرد.
هر چه با مطالعه تاریخی بر فرهنگ و هویت خود بیشتر مسلط شوید، شوق شما به حفظ اماکن تاریخی و بازدید از موزه بیشتر خواهد بود. این شوق را با تشویق فرزندانتان به مطالعه تاریخ و تکیه بر فواید مطالعه تاریخی در نزد آنها میتوانید به ارث بگذارید. یکی از فواید تاریخ که در نزد فلاسفه و تاریخ دانان مسلمان به آن تاکید فراوان شده است، عبرت آموزی از تاریخ است.
خاطره نویسی از سر ناآگاهی
بر تن ابنیه تاریخی
هر جا سر بر میگردانی متاسفانه نامی بر تن دیوار مکان تاریخی به زشتی و کج سلیقگی، خاطره نویسی شده است. افسوس و صد افسوس که با این همه آگاهی بخشی از طریق رسانهها هنوز هم افرادی با شخصیت هیجانی و آسیب زننده به اماکن تاریخی هستند که دست از نام نویسی شان بر تن ابنیه تاریخی بر نمیدارند. جای تعجب است که حتی آرامگاههای پر بازدیدی چون مقبره حافظ و سعدی نیز از این خاطره نویسیها در امان نماندهاند. به راستی چقدر باید یک اندیشه محدود و اسیر باشد که با چنین رفتارهایی بدترین عملکرد را در برابر میراث تاریخی و فرهنگی کشورش به نمایش بگذارد!
هادی صغیری یک بازدیدکننده اماکن تاریخی گله مندانه میگوید: «زمانی راه تخریب اماکن تاریخی مسدود میشود که با اعمال قانون به صورت پر و پا قرص در برابر خاطیان بایستیم.»
هما رحمتی یک فرهنگی که به همراه دانشآموزان به موزه آمده است، برایمان میگوید: «مدرسه و کتب درسی در زمینه نهادینه سازی فرهنگ حفظ آثار تاریخی نقش خیلی موثری دارند.»
فاطمه ایزدیان یک مادر دانشآموز میگوید: «در خانه برای بچههایمان از اهمیت میراث فرهنگی صحبت کنیم و برای بازدید از موزهها و اماکن تاریخی به صورت دسته جمعی و خانوادگی وقت بگذاریم.»
محلی برای مرور خاطرات تاریخی
مردم ما در گذار تاریخ حامل فرهنگ و هنر وزینی هستند که ما بخشی از آن را در معماری و بخش دیگری را در موزهها میبینیم. گویی که بازتاب این هنر و فرهنگ در ساختمانها واشیا تاریخی دیده میشود. زندگی در معماری جریان دارد و مردم خاطرات خود را در این مکانها تجربه میکنند. جواهراتی که به مناسبت تولد کودکان، ازدواج و اعیاد خریداری و هدیه میشود، ظروفی که در آنها هر روز غذا میخورند یا ظروف عتیقهای که فقط در میهمانیها از آنها استفاده میشده است، مردم با اینها زندگی میکنند و بعدها همین ظروف در موزه ها گذاشته شده و ما آنها را میبینیم؛ هم یاد آنها میکنیم و هم زندگیهایی که با عشق و شور در زمانی دیگر در جریان بوده را مرور دوباره خواهیم داشت. آن روز با همراهی دوستان و خانواده برای ما هم یک خاطره میشود، خاطرهای که بعد از سالها با بچه هامان برای بازدید دوبارهاش به موزه میرویم، انگار روی در و دیوار و اشیا موزه حک شده است و در حین توضیحاتی که برای آنها میدهیم، خودمان به سالها عقبتر بازگشته و به دنبال جوانی خود و دوستانی هستیم که ساعتهای خوشی را در کنار ایشان سپری کردهایم.
امیر جوانبخت عضو انجمن مفاخر معماری ایران ضمن توضیحات بالا برایمان میگوید: «معماران بزرگ ایرانی با چه ذوق و سلیقهای و چه کاربردی ساختمانها را طراحی کرده و ساختهاند. موزهها فضایی نو هستند که خاطرات معماری قدیم ایران را تداعی میکنند. یاد بادگیرها، یاد حیاطهای محفوظ خانهها، یاد حرکتهای سیال و آرام توی کوچه پس کوچههای قدیم، یاد نورهایی که از سقف بازارهای قدیمی به پایین میآمد و یاد انسجام و ترکیب فوقالعاده بناهای قدیمی ایران در عکسهای موزهها کاملا جریان دارد.»
وی ادامه میدهد: «از این یادها که بگذریم یاد ترم یک معماری با استاد عزیزمان دکتر ادیب زاده میافتم که با چه شوقی ما را به کشیدن کروکی و دقت در پرسپکتیو بناهای قدیمی، تشویق میکرد. زاویهای پیدا کردیم و پرسپکتیوی کشیدیم و همه مشغول، کمی خسته شده بودیم که دیدیم استاد با جعبهای شیرینی آمدند و به همه شیرینی دادند، درس شیرین و اخلاق خوش و مهارت در تدریس، چنان قوتی به ما داد که تا آخر تحصیلات برویم و سالها کروکی بزنیم و کتاب کروکی هم چاپ کنیم و.. .بعد از آن مرتب به موزه میآمدیم با سهراب سپهری و نقاشیهایش انس گرفته بودم؛ آثار هنرمندانی را در موزهها دنبال میکردم که پیشتر تنها عکس کارهایشان را در مجلات دیده بودم. حالا در موزه کارهایشان را تمام و کمال و بزرگ میدیدم. هر بازدید یک خاطره بود، برای ما و یک تجدید خاطره با بخشی از هنر معاصر ایران. هنرمندانی که هنر مدرن را به ایران آوردند و چهرهای دیگر از هنر را به ایرانیان نشان دادند، ولی با ته مایههای ایرانی و همچنان جذاب و تاثیرگذار. ایران درودی، اسبهای ترقی جاه، خط نقاشیهای جلیل رسولی، آبرنگهای آتشزاد و خرمی نژاد و رنگ روغنهای فوقالعاده کاتوزیان و... هر نمایشگاهی که در موزه برگزار میشد، چقدر خاطرهانگیز بود و جالب برای من مشتاق.»
جوانبخت در تکمیل صحبت هایش میگوید: «بعد از تمام شدن درس حالا دوباره وقت انتقال تجربیات بود. یاد آوری خاطرات و گوشزد کردن این تلاشها برای نسل جدید. به تدریس مشغول شده بودم و این بار با دانشجویانم به خلق خاطرات جدید پرداختم. بچهها را برای بازدید و کشیدن کروکی به موزه میبرم و تاریخ تکرار میشود، اما من کجا و استادان من کجا؟! موزهها پیوندی ناگسستنی با تاریخ دارند و ما هر چه بیشتر تاریخ را خوانده باشیم و بشناسیم از موزهها بیشتر لذت میبریم. هر موزهای خاطرات بخشی از تاریخ ایران را به یادمان میآورند. خلاصه برای زنده نگه داشتن فرهنگ این مرز و بوم باید برای نسل جدید از تاریخ بگوییم و از خاطرات و آنها را به موزهها ببریم و برای انتقال این فرهنگ وقت بگذاریم و تلاش کنیم و گرنه نسل جدید غرق در بازی رایانهای و اینترنت برای خودشان خاطرات دیگری میسازند و با قهرمانان دیگری آشنا میشوند و به موضوعات دیگری فکر میکنند و شاید ما و فرهنگ ما در ذهن آنها جایی نداشته باشد، وقت تنگ است و زمان در گذر.»
موزهها، مردمان و رویکردهای نو
محمدرضا پهلوان رئیس گروه امور موزهها و اموال منقول فرهنگی و تاریخی خراسان رضوی تاکید میکند: «موزهها را نباید صرفا مکانی دانست که به نمایش آثار و بقایای انسانی و تاریخی به جای مانده از اعصار و قرون گذشته میپردازد. موزهها علاوه بر نگهداری، تحقیق و پژوهش، در حقیقت بنیادهای علمی و فرهنگی هستند که میتوانند به مرکز تبادلات فرهنگی و تاریخی اقوام و ملل تبدیل شوند. امروزه موزهها در کشورهای گردشگرپذیر و توسعه یافته فرهنگی، از مقاصد مهم توریستی محسوب میشوند که افزون بر نقش محوری چرخه تبادلات فرهنگی به چرخه اقتصادی کشور کمک میکنند و به آگاهی و شعور همگان میافزایند.»
وی در ادامه میگوید: «موزهها مکانهایی برای جاویدان شدن و جاویدان ماندن هستند.اگر ما امروزه شاهد اخبار خوشایند ایجاد موزههای خصوصی در محلهها و بافتها و منازل برخی از کشورهای مذکور هستیم، نتیجه خوب شناخت مردم از خودشان و پیشینه فرهنگی و تاریخی و هویت آنان است که تلاش میکنند جاویدان شوند.»
این کارشناس در مورد چگونگی گرایش کودکان و نوجوانان به موزهها توضیح میدهد: «توجه به کودکان و نوجوانان در موزه، یکی دیگر از اهداف و سیاستهای ما است. یکی از وظایف مهم موزهها، ایجاد این ارتباط بین نسل گذشته، حال و آینده است. همانطور که آموزش مبنای شکلگیری درست و علمی هر امری است، در موزهها نیز این موضوع حیاتی است. باید به شکلهای جدید و نو، ارتباط گسسته شده نسل حاضر را با آثار به نمایش درآمده در موزهها برقرار کرد. با موزهآرایی درست و علمی میتوان تلاش کرد تا احساس، هنر و سلیقه خالق یک اثر به بیننده و مخاطب موزه انتقال پیدا کند. موزهها باید برای تمام مخاطبان خود، برنامه مناسبتی و فصلی تعریف کنند و به علم روز موزه داری مجهز شده، مکانی پر تردد برای عموم مردم باشند. در واقع تبدیل به مقصد گردشگران و توریستها شوند.»
بهرهبرداری از بناهای تاریخی
با توجه به فرهنگ بومی
سید امین صانعی مهری مدیر روابط عمومی صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی برایمان توضیح میدهد: «میراث فرهنگی یک کشور به درک بهتر تاریخ سیاسی و اجتماعی آن کشور کمک میکند. میراث فرهنگی و مستند، حافظه ملی یک کشور محسوب میشوند. در واقع در دوره مدرن کنونی هویت و اصالت شهرها نشات گرفته از میراث آن شهرهاست. امروز در دیدگاههای کنونی مفهوم میراث فرهنگی فراتر از المانها و یادمانهای تاریخی رفته و به نوعی به همه دستاوردهای بشری از گذشته تا کنون مربوط میشود.»
وی در ادامه میگوید: «اکنون با همه ظرفیتها و ارزشهای موجود در ابنیه تاریخی چیزی که به چالش این روزهای ایران تبدیل شده حفظ این ارزشها برای نسلهای آینده است، اما این دغدغه مختص این کشور نیست، بلکه به یک دغدغه جهانی تبدیل شده است. موضوعی که بزرگان حوزه میراث فرهنگی ایران بر روی آن اتفاق نظر دارند، برگشتن جریان زندگی در این ابنیه تاریخی است که تنها در صورتی محقق خواهد شد که این دغدغه در عموم جامعه فراگیر شود. هرجا خود مردم متولی یک کار باشند قطعا نتیجه بخش خواهد بود.»
مدیر روابط عمومی صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی ضمناشاره به اهمیت احیا و انتقال فرهنگهای بومی میگوید: «تحقق عمومیت بخشیدن به فرهنگ احیا و انتقال فرهنگهای بومی منطقهای یکی از اهداف اصلی احیای این بناهاست؛ چون یکی از پارامترهای مهم در ارزشمند شدن تاریخ یک کشور فرهنگها و خرده فرهنگها، سنتها، آداب و رسومی است که از گذشته به جای مانده و به عنوان میراث این کشور دراشاعه فرهنگ به سایر کشورها مؤثر خواهد بود. عمومیت بخشیدن به فرهنگ احیا و آموزش به نسل امروز و اهمیت حفظ این میراث بیبدیل،حافظه تاریخی ایران را برای نسلهای آینده حفظ خواهد کرد. این مدل کاری اکنون در بسیاری از کشورهای دنیا که دارای تاریخ کهن هستند در حال انجام است، چرا که دولتها به تنهایی توان مرمت همه ابنیه کشور را ندارند. از این رو صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی اجرای این استراتژی یعنی واگذاری بهرهبرداری این ابنیه را به سرمایهگذاران بخش خصوصی به عهدهدارد. واگذاری بناهای تاریخی که در معرض خطر نابودی هستند به بخش خصوصی برای احیای زندگی در این بناها که تنها با حضور مردم در این بناها میسر میشود.»
وی در تکمیل صحبت هایش با ذکر مثالی میگوید: «یکی از راههای نتیجه بخش برای گسترش این موزهها استفاده از بناهای تاریخی احیا شده توسط بخش خصوصی است که از نمونههای موفق آن خانه مستوفی شوشتر استان خوزستان است که علاوه بر جاری شدن جریان زندگی دراین بناها، تاریخ و فرهنگ آن منطقه در موزهای که در آن بنا راهاندازی شده در معرض دید عموم قرار گرفته است.»