kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۵۹۵۷
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۲۲

جنگ خیابانی راه انداختید و تظاهر به وحدت می‌کنید؟!(خبر ویژه)

همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب تصریح کرد دعوت اصلاح‌طلبان به دور از صداقت و خلاف عملکرد گذشته آنهاست مگر اینکه مسئولیت بی‌مبالاتی گذشته را برعهده بگیرند.

داریوش سجادی می‌نویسد: اظهارات آشتی‌جویانه و وحدت‌طلبانه اخیر
حسن روحانی در میانه نابسامانی اقتصادی، واکنش‌های قابل انتظاری را همراه داشت که در جای خود حائز آسیب‌شناسی است. از جمله دو نفر از منسوبان احزاب اصلاح‌طلب از موضعی نقادانه اظهارات روحانی را به چالش کشیده و اولی ابراز داشته؛ «اگر بنا باشد کنار هم باشیم و بایستیم، چگونه می‌توان این فرآیند را آغاز و به انجام رساند؟ این راه‌حل، لواز‌می‌ دارد. به نظر من اینجا مسئولیت برعهده رهبری است.» دومین اصلاح‌طلب نیز فرموده؛ «مشکلات اقتصادی فعلی مردم و منافع کلان ملی کشور دو قربانی اصلی هستند که ریشه در فقدان وحدت و انسجام و اجماع داخلی دارد. اگر پنج سال اخیر را به جای تمرکز بر سیاست خارجی و حوزه اقتصادی، قدری از این توجه معطوف به حل سیاست داخلی و کاهش تنش‌ها می‌شد، به طور قطع امروز وضعیت بهتری داشتیم. زیرا ریشه بخش مهمی  از مشکلات خارجی و اقتصادی در بحران سیاست داخلی است».
هر چند بیت‌الغزل هر دو اظهارنظر و بلکه دیگر اظهارات اصلاح‌طلبان ناظر بر لزوم وحدت و همگرائی ملی بین جناح‌های سیاسی کشور است اما از یک منظر واقع‌بینانه چنین «غایت مطلوبی» به دلیل فقد «دلالت مسموعی»، قابل تحصیل و منشا تاثیر نمی‌تواند باشد.
پیش نیاز «تحصیل اتحاد» مرهون یافتن ریشه‌های افتراق است. جویندگان اتحاد موظفند ابتدا بسترسازان افتراق را آسیب‌شناسی کنند تا در ادامه بتوانند هم‌دلی  در کشور را همسرائی کنند. متاسفانه مقدرات «کشور و ملت» طی 7 سال گذشته کماکان و به شکلی عمیق، متاثر از تراژدی 88 باقی مانده در ترشابه این زخم ناسور کماکان ترشح می‌کند.
صورت قضیه ساده و در عین حال جدی است؛ درست یا غلط در 88 نتیجه انتخابات نزدیک طرف مورد تردید قرار گرفت. مشکل از آنجا آغاز شد و عمق و پهنا گرفت که سران معترضین در یک بی‌مبالاتی و بی‌تدبیری آشکار، موضوع مناقشه را از یک اختلاف حقوقی به یک جنگ و رویاروئی خیابانی سوئیچ کردند!
قدر مسلم وقتی ماهیت مناقشه به تراز جنگ ارتقا یافت و شعار «ما بچه‌های جنگیم- بجنگ تا بجنگیم»  مطرح شد، از این لحظه به بعد لوازم و قواعد یک رقابت جنگی بین طرفین منازعه حاکم شد.
با این اوصاف بقیه ماجرا تلخ و اجتناب‌ناپذیر بود مبنی بر آنکه اصلاح‌طلبان آن جنگ خیابانی را باختند و نظام بر ایشان فائق شد.
تبعات چنین فرجام نامیمونی آن است که اصلاح‌طلبان از 88 همان نفرت و غیظ و کینه و خشم انباشته مناسبات خود با حکومت را عهده‌داری می‌کنند و براین منوال هر وحدتی جنبه صوری داشته و فاقد ضمانت اجرا است مگر آنکه اصلاح‌طلبان بتوانند مسئولیت بی‌مبالاتی  خود در 88 را برعهده گرفته، آنگاه سازشی را که می‌توانستند در 88 با نظام محقق کنند اکنون و با تاخیری 7 ساله عملیاتی کنند.