تمام خواستههای یک جوان نابینا چیست؟
وقتی تلفن به صدا درآمد در پشت خط جوانی مودب، با لحنی زیبا و دلنشین و با تسلطی تحسین برانگیز در ارتباط کلامی خود را معرفی کرد که «محمد حسین» است با 20 سال سن و مدرک تحصیلی دیپلم، اهل اصفهان و البته نابینای مطلق.
وقتی که گفت نابینای مطلق مادرزاد است و میخواهد از مشکلاتش بگوید، متوجه شدم که او نیز به مانند بسیاری از کسانی که با دفتر روزنامه تماس میگیرند، دلسرد و خسته از مراجعات بینتیجه به سازمانها و مسئولان امر با ما تماس گرفته تا درد دل کند.
در بین صحبتها و درد دلهای او نکتهای که بیشتر برجسته بود نیاز به شغل و درآمد بود که این نیاز کم کم تبدیل به یک حسرت و آرزو شده بود. این جوان نابینا دل پری داشت از سازمان بهزیستی به عنوان متولی اصلی رسیدگی به معلولان و نابینایان و میگفت سالهاست با وجود اینکه طبق نظرکمیسیون در دسته افراد دارای معلولیت خیلی شدید قرار دارد از پرداخت مستمری به وی خودداری میکنند.
محمد حسین میگفت که در طول سالهای تحصیلش تنها در برخی سالها از کمک هزینه تحصیل اندک و ناچیز بهزیستی استفاده کرده است و تنها یک عصای سفید و یک دستگاه ضبط صدا برای استفاده در کلاس درس به او داده شده است اما اکنون که در سن جوانی با نیازهای بیشتر روبرو است تقاضاهای مکرر او برای دریافت مستمری که کمترین حق یک معلول آن هم با معلولیت شدید است بیجواب مانده است.
نکته جالبی که این جوان به آناشاره کرد این بود که در سالهای گذشته به دلیل اینکه سطح درآمد خانواده وی مناسب بوده است، پدرش با این منطق که مستمری حق کسانی است که نیاز دارند مخالف دریافت مستمری بوده است و هیچ گاه هم درخواستی برای این کار نداشته است اما در سالهای اخیر که پدر به علت کسالت توانایی کمتری در انجام شغل سنگین و فنی خود دارد و درآمد خانواده پنج نفره آنها کاهش محسوسی داشته است و از سوی دیگر این جوان در این سن با نیازهای بیشتری روبرو شده برای دریافت این مستمری که هرچند اندک است اما گوشهای از نیازهای او را پوشش میدهد اقدام کرده که به طرز عجیبی به در بسته خورده است.
داستان پر مسئله مستمری
این جوان که به قول خودش امیدی به ادامه تحصیل یا پیدا کردن شغل ندارد، برای رفع حداقل نیازهایش امید به دریافت مستمری دارد. اما خود مستمری نیز برای او داستانی تراژدی است. محمد حسین میگوید در بهزیستی اصفهان یک سال و نیم است که مراجعه و حتی التماس کردهام تا با توجه به شرایط بیکاری و مشکلات دیگر با پرداخت مستمری(ماهی 148 هزار تومان) به وی موافقت شود اما کارشناس مسئول بیمه و مستمری معاونت توانبخشی در پاسخ اعلام میکند که ما در نهایت مستمری 6 هزار نفر معلول در شهر اصفهان را پرداخت میکنیم و 3 هزار نفر را نیز در نوبت گذاشتهایم، هر وقت اعتبار برای آن سه هزار نفر تامین شد برای شما هم وصل میکنیم.
وی میگوید: رفتم توصیه نامهای از فرماندار اصفهان ارجاع دادم اما این کارشناس مسئول بهزیستی اصفهان با لجاجت گفت تا زمانی که من زنده هستم اجازه برقراری مستمری به تو را نمیدهم چون اولویتهای دیگری هست. از خیلی جاها پیگیری کردم اما دیگر اثری ندارد چون این کارشناس تا نخواهد این مستمری وصل نمیشود این در حالی است که در شهرهای مختلف اولویت به این صورت است که نابیناها مستمری میگیرند و حتی کسانی که کم بینا هستند و وضعیت خانوادگی مناسبی هم دارند این مستمری را دریافت میکنند اما نمیدانم چرا شامل حال من نمیشود در حالی که اگر کمیسیون پزشکی معلولیت را شدید و خیلی شدید تشخیص بدهد باید مستمری پرداخت شود. این مبلغ برای من مهم است حتی در خود بهزیستی مرکز از اینکه من مشمول دریافت مستمری نشدهام تعجب کرده بودند.
افزایش مستمریها نزدیک انتخابات
وی درباره مستمریها نظر جالبی دارد و میگوید: در اوایل سال 96 مستمری را سه برابر کردند که البته این اضافه شدن هم نزدیک انتخابات بود. آقای روحانی در ایام انتخابات گفت که در سال 97 همه معلولان را مستمری بگیر میکنم، پس چرا من الان مستمری نمیگیرم؟ آقای جهانگیری گفتند ما معلولان را در 10 درصد شرکتهای بزرگ سهامدار میکنیم، پس چه شد؟
شاید آن مسئول مستمری در اصفهان هم غیر از نوع برخوردش حق داشته باشد، اما آیا تأمین مستمری معلولان برای دولت کاری دارد؟ دولتی که این همه برای تشریفات هزینه میکند توانایی تامین مستمری 148 هزار تومانی چند هزار معلول را ندارد؟ مجلس و دولت باید وارد شوند. هزینه این کار برای دولت چیزی نیست. موضوع معلولان بسیار جدی است چرا که این قشر یک قشر آسیب پذیر هستند. من و امثال من نابینا چطور نیازهای روزمره خود را تامین کنیم. دوست دارم این حرفهای من به گوش مسئولان برسد.
علاقه به ادامه تحصیلی که از بین رفت
محمد حسین از علاقه خود به ادامه تحصیل در رشته حقوق یا معارف اسلامی گفت که البته بعد از مشاوره با مسئولان بهزیستی این علاقه در او از بین رفته است. ماجرا از این قرار بوده است که مسئولان بهزیستی در پاسخ به سؤال او درباره امکان داشتن شغل بعد از ادامه تحصیل هر چند وعده برخی حمایتها در تامین هزینه تحصیل را دادهاند اما اعلام کردهاند « افراد بینایی هستند که با فوق لیسانس و دکتری بیکار هستند» و این پاسخ عجیب باعث شده است تا رغبت او به ادامه تحصیل کم شود.
او با نا امیدی میگوید در پاسخ به درخواست شغل نیز به من گفتند کاری برای نابینا نداریم.
انحراف در پرداخت واماشتغالزایی به معلولان
این جوان نابینا از یک طرح نافرجام بهزیستی هم گله دارد و آن هم طرح پرداخت واماشتغالزایی چند میلیونی با سود 4 درصد به معلولان یا کارفرمایانی است که معلولان را استخدام کنند.
به گفته او تا کنون تعداد زیادی از کارفرمایان این وام را دریافت کرده و تعهد دادهاند یک معلول را سر کار ببرند اما بعد از چند ماه فرد معلول را اخراج کردهاند بدون ضمانت اجرایی!
او میگوید امثال من هیچ حامی نداریم. من یک نابینای مطلق هستم و این وام برای افرادی مثل من کارایی ندارد چون ریسک است و ممکن است به نتیجه نرسد و یک بدهی زیاد بجا بگذارد.
خواسته زیادی ندارم
از او درباره خواستهها و برنامههای آیندهاش میپرسم که جواب میدهد: من خواسته زیادی ندارم. خواسته من این است کهاشتغال سالم زیاد شود دور از ترحم برای من و امثال من که تشکیل زندگی و خانواده دهیم و به خودمان و جامعه خدمتی در حد خود ارائه دهیم و از وجود ما استفاده شود و مفید باشیم. در کشورهای دیگر معلولان نقش دارند و در ردههای مفید هستند و این حس مفید بودن را مسئولان میتوانند ایجاد کنند.
توقع از جامعه هم این است که دیدگاه مردم به یک معلول و نابینا خوب باشد و به عنوان یک محدودیت دیده نشود، نه ترحم شود نه اجحاف.من واقعا دوست دارم موفقیت همه کسانی که مثل من هستند را ببینم و آنها شغل خوب و امید به آینده داشته باشند. همچنین مردم و کشورمان در همه عرصهها موفق باشند به ویژه معلولان.
او باز هم از سخت بودن تحمل برخوردهای نامناسب و تحقیر آمیز و توهین آمیز درجایی که متولی امور معلولان و خانه دوم آنان است و حتی از خانواده میتواند موثرتر باشد گله کرد و گفت: من باید بگویم که بهزیستی اصفهان چقدر رفتارشان تحقیرکننده و توهین آمیز بوده است. بدتر از همه برخوردهای نامناسب مسئول مربوطه با مادرم بود که جای تأسف دارد.
مداحی اهل بیت(س)
بدون چشم داشت مالی
محمد حسین از مداح بودنش گفت و اینکه علیرغم بیکار بودن و نداشتن درآمد، اعتقادی به دریافت پول برای مداحی ندارد و وقتی برای مداحی به جایی دعوت میشود چشمداشت مالی ندارد.
حاصل گفتوگوی من با این جوان دوست داشتنی نابینا هرچند برای او سبکتر شدن و برای من سنگین شدن بار مسئولیت درباره او و امثال او بود، اما این مسئولیت سنگین را به مدیران و مسئولان این حوزه بیش از پیش گوشزد میکند که حواسشان به این قشر عزیز با همه دلتنگیها، نیازها و خواستههای حداقلی باشد.