به جای گفت و شنود
این روزها با شهادت مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علیهالسلام و رحلت مردی از سلاله پاک او٬ حضرت امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه همزمان است. از این روی ستون گفت و شنود را به دو سروده در سوگ مولای مظلوم و فرزند بزرگوارش اختصاص میدهیم.
بی گناهی٬ گناه مولا بود!
آسمان، سرپناه مولا بود
وَ زمين، كارگاه مولا بود
عاشقي، پابهپاي او ميرفت
چشم نرگس، نگاه مولا بود
هرچه ميكرد، دلبري ميكرد
مهرباني، سپاه مولا بود
عدل و آزادگي، كه گم ميشد
چشم مردم، به راه مولا بود
روز، هر چيز داشت؛ از او داشت
وَ شبان، شاهراه مولا بود
روز و شب را، به كار، وا ميداشت
اين، سپيد و سياه مولا بود!
آب، از الغدير، برميداشت
مَشربي، كه گواه مولا بود
كوفه، هرچند هم، كه بد ميكرد
باز هم، در پناه مولا بود!
پدر خاك بود و خاكي بود
بيگناهي، گناهِ مولا بود!
ابوالقاسم حسینجانی
سینههای سوگوار
رفتی و عطر یاد تو در روزگار ماند
یعنی که از تو خاطره بیشمار ماند
رفتی و در فراق تو این ملت بزرگ
خون گریه کرد و تا به ابد اشکبار ماند
رفتی تو و حماسه سرخ حسینیات
تا نهضت امام زمان برقرار ماند
رفتی تو و بنای برومند انقلاب
با این شکوه و جذبه پر اقتدار ماند
رفتی تو و نرفت ز دل شوق زندگی
در حیرتم از او، که برای چه کار ماند
مُردی و زنده گشت ز تو، دین احمدی
تاریخ را، به نام تو این افتخار ماند
دست امام عصر نهد مرهمی مگر
این سینه را، که در غم تو سوگوار ماند
؟؟؟