کت را با پیژامه نمیشود لیست کرد آقای علویتبار(خبر ویژه)
سردبیر روزنامه تندرو وابسته به سعید حجاریان میگوید نابود کردن اصلاحات، تقویت براندازی است.
علیرضا علویتبار در کوران تحرکات رادیکال افراطیون مدعی اصلاحات سردبیر روزنامه حجاریان (صبح امروز) بود. این روزنامه به نقش ویژهای در تحریک به تشنج و آشوب داشت. همچنین این روزنامه پیشانی حملات رسانهای بود که هاشمی رفسنجانی را «عالیجناب سرخپوش قتلهای زنجیرهای» جا زدند.
اکنون علویتبار با همه این سوابق افراطیگری و با ژست اصلاحطلبی به روزنامه اعتماد میگوید: آخرین پیمایشی که در سراسر ایران بعد از دی ماه انجام شده نشان میدهد که حدود 59/8 درصد مردم ایران اصلاحات تدریجی، 13 درصد حفظ وضع موجود و 27 درصد هم تغییر بنیادی وضع موجود را دنبال میکند. بنابراین بخش قاطعی از ایرانیها به شیوه اصلاحات تدریجی و بدون خشونت گرایش دارند. آنچه در دی ماه به آن استناد میشود، اینکه چند ده نفر در تظاهرات چند صد نفری شعاری را برای نفی اصلاحطلبی و اصولگرایی دادهاند، نباید آن را معیاری برای سنجش گرایش عمومی جامعه قرار داد.
وی میافزاید: برانداز براساس روش تعریف میشود. نیروی برانداز به روشهای خشونتآمیز برای به دست گرفتن قدرت مشروعیت میدهد. برای این کار تنها راه پیش پایش این است که روشهای اصلاحطلبانه را بیاعتبار کند. به همین دلیل سعی میکنند با حمله مداوم به اصلاحطلبی بسترساز مشروعیتبخشی به روشهای خشونتآمیز شوند. تلاش برای حقانیتبخشی به روشهای غیرمسالمتآمیز در دستور کارشان قرار دارد. همچنین مسئله مداخله خارجی برای آنها مهم است. بخشی از نیروهای برانداز به دنبال جلب توافقهای خارجی در ایجاد تغییرات سیاسی در ایران هستند تکیه آنها بر مداخلات خارجی برای ایجاد دگرگونیها است. وقتی دخالت نیروهای خارجی مشروعیت پیدا میکند که مردم از آنها ناراضی باشند. امکان تغییر مسالمتآمیز و غیر خشونتآمیز هم نداشته باشند. آن زمان درگیری مداوم بین حکومت و مردم پدید میآید که بسترساز آن نوعی دخالت خارجی است. نبود یک آلترناتیو داخلی که بتواند تغییرات در مورد مطالبه مردم را انجام دهد، میتواند زمینهساز حقانیت دادن به مداخله خارجی باشد. جریان محافظهکار تندرو در ایران، به لحاظ عملی سعی میکند ادعای برانداز خارجی را تایید کند.
ادعای برانداز خارجی چیست؟ ادعایشان این است که امکان تغییر داخلی در ایران از مجاری قانونی وجود ندارد. راست رادیکال و تندرو هم در عمل سعی میکند همین را اثبات کند.
علویتبار توضیح نمیدهد که آیا ایجاد آشوبهای خشونتبار پرخسارتی نظیر تیر 78 و هشتماهه سال 88، همان رفتار براندازانهای نیست که ضدانقلاب و قدرتهای بیگانه از آن حمایت میکردند و افراطیون مدعی اصلاحطلبی نیز برای سربازی در این جنگ نیابتی دشمن داوطلب شدند؟
همچنین باید پرسید اگر اصلاحطلبی مطالبه تغییر در چارچوب یک نظام سیاسی و قانون اساسی آن است، آیا اصلاحطلبان را نباید برانداز و دشمن تلقی کرد، در حالی که در آشوب تدارکشده توسط آنها علنا شعار حذف جمهوری اسلامی و«انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» سر داده میشد و سران اصلاحطلبان هرگز این خباثتها را محکوم نکردند و هنوز هم با همان گروهکهای ضدانقلاب پیوند دارند.
و بالاخره اینکه یقینا ملت ایران بر مدار انقلاب اسلامی، قائل به اصلاح دائمی و همیشگی امور هستند همچنان که معتقد به اصول اسلام و انقلاب هستند؛ اما نمیتوان هم رفتار ساختارشکنانه و آشوبطلبانه و خشونتآمیز داشت، هم با ارزشهای اسلامی و انقلابی سر ستیز داشت و هم در عین حال دم از اصلاحطلبی زد چرا که در این صورت، میشود حکایت کسی که تیپ روشنفکری زد و کت و کراوات پوشیده بود اما در عین حال پیژامه را روی کت و جوراب را روی پیژامه کشیده بود!