یک اقتصاددان مطرح کرد
ظرفیت ۵۰۰ میلیون نفری منطقه برای کالای ایرانی
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت: در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا (خاورمیانه) حدود 500 میلیون نفر جمعیت داریم که تقاضای پایداری برای کالاهای ایرانی هستند.
مهدی صادقیشاهدانی در گفتوگو با خبرگزاری فارس، در مورد چالشهایی که اقتصاد ایران به صورت جدی با آن مواجه است، اظهار داشت: بیش از 30 درصد از ظرفیت تولید ملی مورد استفاده قرار نمیگیرد.
وی ادامه داد: بر اساس نیروی انسانی که وارد بازار کار میشود، لازم است سالانه بیش از یک میلیون شغل ایجاد کنیم، تا نیروی کار موقعیت شغلی مناسبی پیدا کند اما اگر بتوانیم 1/2 میلیون نفر موقعیت شغلی ایجاد کنیم میتوان ادعا کرد که شرایط مناسب را برای ورود نیروی کار جدید رقم زدهایم.
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) افزود: ظرفیت تولید ملی موجود علاوهبر بازارهای داخلی باید راه خود را به بازارهای بینالمللی و منطقهای هم باز کند. در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا (خاورمیانه) حدود 500 میلیون نفر جمعیت داریم که تقاضای پایداری برای کالاهای ایرانی هستند و به خوبی میتوانیم از این ظرفیت برای ارتقای تقاضای کالای ایرانی استفاده کنیم.
صادقی بااشاره به اینکه یکی از ارکان مهم تولید، بازاریابی است، تصریح کرد: ممکن است تولیدکنندگان ما بازارهایی را شناسایی کرده باشند، ولی انتقال پول همچنان در تنگنا قرار دارد. پیشنهادی که در این باره ارائه شده؛ ایجاد شرکتهای تهاتری برای دسترسی به بازارهای بینالمللی است.
وی درباره ایجاد شرکتهای تهاتری توضیح داد: شرکتهای تهاتری این ظرفیت را دارند که کالایی را به فضای بازار بینالمللی منتقل کنند و در ازای آن مواد اولیه یا کالاهای مورد نیاز سایر بخشها را فراهم کرده و به داخل بیاورند، بنابراین مشکل انتقال ارز و پول هم بدین ترتیب تا حدی مرتفع خواهد شد.
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) ادامه داد: البته ایجاد ظرفیتهایی نظیر شرکتهای حملونقل و تسهیل در نظام گمرکات کشور، ضروری است تا صادرکنندگان را کمتر دچار مشکل کنیم.
صادقی درباره عوامل محدودکننده تولید گفت: موضوع دیگر مربوط به توسعه ظرفیت تولید کالای ایرانی است. ما مشاهده میکنیم که وقتی تولیدکنندهای به دنبال توسعه ظرفیت است با محدودیتهایی مواجه میشود. اولین و مهمترین مسئله در توسعه ظرفیت تولید کالای داخلی، حوزه کسب و کار است. بارها مشاهده شده که وقتی یک کارآفرین بخواهد کسب و کاری راهاندازی کند برای اخذ مجوز باید زمان زیادی را صرف کرده و موانع زیادی را پشتسر بگذارد. این محدودیتها موجب میشود که فعالان حوزه کسب و کار برای ایجاد ظرفیتهای جدید، انگیزه لازم را نداشته باشند و همیشه خود را با موانع کسب و کار مواجه ببینند.