به یاد شهید علي اسحاقی
حتی در ایام مرخصی به منزل نرفت(حدیث دشت عشق)
علي اسحاقی در سال 1332 در خانوادهاي متدين و مذهبي چشم به جهان گشود.
از سن نوجواني به مسائل مذهبي و اخلاقي و ياد گرفتن قرآن كريم علاقمند بود و تحصيلات خود را تا دوره متوسط با موفقيت پشت سر گذاشت. علی با شروع جنگ تحميلي عراق بر ايران اسلامي با پشت سر گذاشتن دورههاي رزمي، وظيفه ديني خود دانست كه در جبهههاي حق عليه باطل دين خود را به اسلام عزيز ادا كند و حتي اوقات مرخصي خود را در منزل در كنار خانوادهاش نميگذراند بلكه به فعاليتهاي خود در پشت جبهه و داخل تهران رسيدگي میكرد. در سال 1360 براي فعاليتهاي اسلامي از طرف سپاه پاسداران و هلالاحمر به او ماموريت داده شد تا به مكه معظمه مشرف شود. در آنجا فداكاريهاي بسياري انجام داده بود و بعد از بازگشت، طولي نكشيد كه دوباره عازم جبهه شد و به ايثارگريهاي خود ادامه داد سرانجام آنقدر با دشمن، مبارزه كرد و جنگيد، تا در تاريخ 8/1/61 در جبهه كرخه نور بعد از برگشتن از عمليات براثر اصابت تركش خمپاره همچون امام حسين و همانطور كه خودش آرزو داشت با دادن سرخود در راه خدا به درجه رفيع شهادت نائل آمد و به آن آرزوي هميشگياش كه همان شهادت در راه خدا بود، رسيد.
از سن نوجواني به مسائل مذهبي و اخلاقي و ياد گرفتن قرآن كريم علاقمند بود و تحصيلات خود را تا دوره متوسط با موفقيت پشت سر گذاشت. علی با شروع جنگ تحميلي عراق بر ايران اسلامي با پشت سر گذاشتن دورههاي رزمي، وظيفه ديني خود دانست كه در جبهههاي حق عليه باطل دين خود را به اسلام عزيز ادا كند و حتي اوقات مرخصي خود را در منزل در كنار خانوادهاش نميگذراند بلكه به فعاليتهاي خود در پشت جبهه و داخل تهران رسيدگي میكرد. در سال 1360 براي فعاليتهاي اسلامي از طرف سپاه پاسداران و هلالاحمر به او ماموريت داده شد تا به مكه معظمه مشرف شود. در آنجا فداكاريهاي بسياري انجام داده بود و بعد از بازگشت، طولي نكشيد كه دوباره عازم جبهه شد و به ايثارگريهاي خود ادامه داد سرانجام آنقدر با دشمن، مبارزه كرد و جنگيد، تا در تاريخ 8/1/61 در جبهه كرخه نور بعد از برگشتن از عمليات براثر اصابت تركش خمپاره همچون امام حسين و همانطور كه خودش آرزو داشت با دادن سرخود در راه خدا به درجه رفيع شهادت نائل آمد و به آن آرزوي هميشگياش كه همان شهادت در راه خدا بود، رسيد.