اخبار ویژه
تقدیر رسمی رژیم صهیونیستی از یک خودباخته مدعی اصلاحات
به دنبال انتشار توئیت صادق زیباکلام از مدعیان اصلاحات در حمایت از رژیم صهیونیستی اکانت رسمی وزارت خارجه این رژیم از اظهارات و مواضع وی تقدیر و آن را درست خواند!
زیباکلام در توئیتی با نادیده گرفتن همه جنایات اسرائیل در حق مردم مظلوم فلسطین، ترور دانشمندان هستهای ایران، تلاش برای ضربه زدن به منافع کشورمان در منطقه و به شهادت رساندن مدافعین حرم در سوریه و هزاران جنایت دیگر که شمارش آن در حوصله این نوشتار نیست مدعی شده بود.
«اگر خدای ناکرده جنگی میان ما و اسرائیل اتفاق بیفتد، به نسلهای فردا میخواهیم بگوئیم که با کشوری که 2000 کیلومتر با خاک ما فاصله داشت و نه هرگز تهدیدی علیه ما کرده بود و یا دعوای دیگری علیهمان داشت، جنگمان با آن سر چه بود؟ آن همه تلفات انسانی، و میلیاردها دلار هزینه نظامی برای چه بود؟!»
استدلال زیباکلام شبیه استدلال بسیاری از سلاطین بیکفایت ایران در صدها سال پیش از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی است که با روحیه شاه سلطان حسینی مقاومت در برابر دشمن را صلاح نمیدانستند و در هر تهدیدی پیش از جنگ و مقاومت بخشهایی از سرزمین اسلامی را به دشمنان هبه میکردند!
البته این اولین باری نیست که رژیم صهیونیستی از وی تقدیر میکند، وی با اعلام اینکه رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت میشناسد نیز مورد تقدیر این رژیم کودککش قرار گرفته بود. وی که به دلیل چندشغله بودن از دانشگاه آزاد اخراج شده است در گفتوگویی اعلام کرده بود که دلیل اخراج من از این دانشگاه به دلیل حمایتم از موجودیت اسرائیل و به رسمیت شناختن آن بوده است و این حرکت را هم به حساب اسرائیل فاکتور کرده بود.
البته این تنها رژیم صهیونیستی نیست که زیباکلام خود را ملزم به مجیزگویی آن میداند، این مدعی اصلاحات تاکنون از هر شخصی که به دلیل فساد محاکمه و مجازات شده نیز حمایت کرده است، او خود را موظف به حمایت از مفسدین اقتصادی تا جنایتکاران بینالمللی میداند و قدردانی رژیم صهیونیستی از وی به دلیل چنین سابقه درخشانی است!
روحانی به جای متهم کردن وزرا زودتر سر کار برود
یک روزنامه منتقد دولت از رئیسجمهور خواست به جای سرزنش وزرا و متهم کردن آنها به اینکه پاشنه گیوههایشان را ورنکشیدهاند از گیوههای خود شروع کند.
وطن امروز مینویسد: به فاصله کمتر از 2 هفته، رئیسجمهور برای دومین بار مدیران دولتش را مورد نقد قرار داد اما این بار دایره مخاطبان رئیسجمهور کوچکتر شد و نوک پیکان گلهمندیها وزرای دولت را نشانه رفت. چند سالی است عادت کردهایم به نقدها و بعضا توهینهای دکتر روحانی که نثار منتقدان دولت یا دشمنان فرضی داخلی میشود اما در دومین ماه از سال 97 شاهد تغییر تاکتیک و روآوردن به نقد درون نهادی هستیم.
هرچند این اتفاقی نیست که فقط در چند هفته اخیر تجربه کرده باشیم، ایامی که روحانی به تازگی برای سکانداری دولت دوازدهم برگزیده شده بود، وزرای دولت گذشتهاش را از تیغ نقد خود گذراند: «بعضیها گیوه را ورکشیدند و به میدان آمدند اما بعضیها پاشنه گیوهشان خوابیده بود، ورنکشیدند و لخلخ کردند.»
اما حدود یک سالی از این سخنان رئیسجمهور میگذرد و انتظار میرفت رئیسجمهور با تجربهای که از کابینه قبلی خود داشته، وزرایی را انتخاب کند که مجبور نشود آنها را به 2 دسته خوبها و بدها تقسیم کند اما در مراسمی که به مناسبت گرامیداشت روز کارگر برگزار شد، روحانی وزرای دولت دوازدهم را هم به 2 دسته امیدوار و ناامید تقسیم کرد.
گویا 2 دسته گیوه ورکشیدهها و پاشنه خوابیدهها در تقسیمبندی جدید رئیسجمهور به امیدواران و ناامیدان تبدیل شدهاند. اما چرا نمیتوانیم نقدهای جدید رئیسجمهور را جدی بگیریم؟
جدیت در کلام را موقعی میتوان باور کرد که به همان میزان در عمل هم جدی بود. رئیسجمهور از افرادی نقد میکند که نسبت به آنها اختیار تام عزل و نصب دارد و کشور در وضعیتی نیست که بتواند منتظر بماند تا وزیری ناامیدیاش تبدیل به امید شود یا پاشنه کفشش را وربکشد و به میدان بیاید. کشور مدیری میخواهد که از هماکنون میانه میدان باشد. اگر واقعا چنین افرادی در دولت هستند، هر روزی که میگذرد و آنها در مقامشان باقی ماندهاند، خیانت به کشور است. اگر شخص رئيسجمهور به ناکارآمدی دولتش امید دارد و مشکل را صرفا چند مدیر و وزیر میداند، چرا دست به کار تجدیدنظر در گزینش کابینه خود نمیشود؟ اینکه صرفا وزرا علنی نقد شوند، دردی را دوا نمیکند، بلکه اثر سوء بر جامعه باقی میگذارد.
اگر روند انتقاد علنی از وزرا ادامه داشته باشد و جزو برنامههای جدید سخنرانیهای آقای روحانی قرار بگیرد، جامعه در یک برزخ خوف و رجا معطل خواهد ماند و بدین ترتیب مردم چگونه خواهند توانست به دولتی امید ببندند که رئیسش اینگونه علنی اعلام نارضایتی میکند.
از طرف دیگر اگر دولت در وضعیتی است که نه نیاز به عزل وزیر باشد و نه گلهمندیهای علنی، پس چه دلیلی دارد که آقای روحانی اینگونه مسائل را چاشنی سخنرانیهای خود میکند و ژست حق به جانب میگیرد؛ آیا او قصد شانه خالی کردن از مقام پاسخگویی و انداختن توپ مواخذه به زمین وزرای خود را دارد؟
به خوبی این مسئله روشن است که اگر عناوینی را که دکتر روحانی برای نقد زیردستانش به کار میگیرد- مثل «پاشنه خوابیده و لخلخ کردن در انجام وظیفه»، «ناامیدی»، «گرفتن روزه سکوت»، «کم حرف زدن با مردم»- برای مردم مطرح کنیم، این خصوصیات قبل از اینکه آنها را یاد وزرای دولت بیندازد، خود شخص رئیسجمهور را به ذهنشان متبادر خواهد کرد. پس بهتر است برای پویایی دولت، رئیسجمهور ابتدا از خود شروع کند، چه بسا به عنوان شخص اول دولت بیشترین پتانسیل و امکانات را برای زنده نگهداشتن امید در دولت داراست و اگر این مواردی که رئیسجمهور برمیشمارد و آفت هر دولتی است در خودش زدوده شود، به وزرا و مدیران دولتی هم القا خواهد شد، نه اینکه مشاوران و وزرای دولت حتی در گرفتن فرصت ملاقات از دفتر ریاست جمهوری به مشکل بربخورند و به گفته خودشان مجبور باشند در حاشیه جلسات هیئت دولت مسائل مهم را با رئیسجمهور در میان بگذارند.
به هر حال دلسوزی پشت میکروفنی مرهمی بر دردهای جامعه نمیشود، باید پاشنههای گیوه و کفش را ورکشید و کار کرد، نه لخلخی که منجر به شروع یک روز کاری از 9 و 10 صبح شود!
بگومگوی دولتمردان از پشت بلندگو و مشکلات اقتصادی بر زمین مانده
تکلیف مشکلات اقتصادی با کابینه و رئیس دولتی که تفهیم مواضع خود را پشت تریبون یا در فضای مجازی انجام میدهند، چیست؟
این پرسش را روزنامه جوان با اشاره به انتقادهای گاه به گاه رئیسجمهور از وزرا و اعضای کابینه از یکدیگر مطرح کرده است. این روزنامه مینویسد:
بعد از گلایه رئیسجمهور از وزرا پشت تریبونهای متعدد پاسخ تلگرامی اعضای کابینه به یکدیگر هم مد شده، به طوری که سیف در واکنش به یادداشت تلگرامی آخوندی درباره مشکلات ارزی که آن را ناشی از پولهای سمی دانسته در کانال تلگرامی خود نوشته است: التهاب اخیر بازار ارز ربطی به داراییهای سمی ندارد!
ظاهرا اعضای کابینه که درمقابل هم مینشینند و در جلسات کابینه قادر به ایجاد درک و تفاهم مابین خود نیستند، برای همین است که ارائه راهحل برای مشکلات اقتصادی نمود عینی ندارد و به جای آن عصبیت از اعضای کابینه در سطح جامعه مشهود شده است. کار به جایی رسیده است که از یک سو رئیسجمهور مشکلات خود را با چند وزیر پشت تریبون مطرح میکند و از آن وزیری که در دیدار با نمایندگان مجلس دائم از بیپولی و ناتوانی در توسعه فعالیتهای زیرمجموعهاش سخن میگوید، مینالد و در سوی دیگر اعضای کابینه به جای شنیدن حرفهای یکدیگر و تشریک مساعی درباره مسائل، مخالفت با مواضع دیگران را در جایی به غیر از جلسات کابینه و در تلگرام مطرح کنند. صرف نظر از نادیده گرفتن مصوبات خود دولت درخصوص خروج اعضای کابینه و دولتیها از محیط تلگرام این روزها نوعی عصبیت در کابینه دولت دوازدهم دیده میشود که غیرطبیعی است. هرچند که همطیفانشان نیز در شورای شهر هم از این نوع عصبیت و نبود هماهنگی با هم رنج میبرند و حدود یک سال است که شهر تهران رها و یله است!
این اتفاقات درحالی در فضای اقتصادی کشور و نظام تصمیمگیری و مدیریت کشور میافتد که همواره دولتمردان و مشاوران اقتصادی این دولت بر لزوم همدلی و همفکری و تجمیع نیروها برای عبور از ابرچالشهای اقتصادی تاکید شده، اما نشانههای موجود حکایت از نوعی بدفهمیها و متمایل نبودن شنیدن صداهای درون کابینه مشهود است که خود عامل نگرانی برای اقتصاد و سرمایههای موجود است. سوالی که این روزها بسیاری از عامه مردم به آن تاکید دارند. این است که تکلیف وضعیت اقتصاد و مشکلاتش با چنین کابینهای که تا این حد تفاهم ندارند، چیست؟ و چرا باید رئیسجمهوری که خود اعضای کابینه را به مجلس معرفی کرده تا این حد مشکلات خود را با وزرای زیردستش رسانهای کند. طی روزهای اخیر رئیسجمهور دوبار از کابینه خود و در آخرین بار از اعضای کابینهای که تخم ناامیدی را میکارند، گلایه کرده است.
انتقاد یک کارشناس به کمتحرکی تیم اقتصادی دولت
«تیم اقتصادی دولت کاری انجام نداده که بتوان آن را ارزیابی کرد.»
وحید شقاقیشهری اقتصاددان در گفتوگو با «الف» اظهار داشت: کسری تراز تجاری غیرنفتی در سال 95 که مثبت بود، در سال 96 علیرغم وعدههای داده شده حدود 4 الی 5 میلیارد دلار منفی بود که نشان میدهد واردات از صادرات پیشی گرفته است.
وی افزود: یکی از عوامل کاهش نرخ تورم، رکود اقتصادی بود. البته در یکی دو ماه اخیر افزایش نرخ ارز موجب شد نقدینگیها به سمت بازار دلار برود و این روند ادامه داشت تا اینکه شبانه، بانک مرکزی نرخ سود را دوباره به 20 درصد افزایش داد و تا حدودی توانست ترمز افزایش نرخ دلار را برای مدت کوتاهی بگیرد؛ به هر حال تورم همچنان یکی از مسائلی است که ریشههای آن خشکانده نشده و اگر میخواستیم تورم را واقعی کنترل کنیم، میبایست هزینه تولید را کاهش میدادیم و این موضوع نیازمند کاهش بوروکراسی و مبارزه با فساد و استفاده از فناوری است.
شقاقی شهری تاکید کرد: تا زمانیکه فضای کسب و کار بهبود پیدا نکند، جلوی فساد را نگیریم و نظام بانکی را اصلاح نکنیم، همچنان هزینههای تولید افزایشی خواهد بود و این افزایش یعنی افزایش قیمت کالاهای تولید شده؛ است، بنابراین دولت همچنان طرف عرضه اقتصاد را رها کرده و سراغ طرف تقاضا رفته است.
وی با بیان اینکه رشد اعلامی اقتصادی، واقعی و اشتغالساز نبود، درباره عملکرد اقتصادی دولت گفت: دولت دست به هیچ اصلاح ساختاری ارزندهای در حوزههای کلیدی نزد و همچنان اقتصاد ما با مسکن جلو میرود و این مسکن جوابگو نیست.
وی در مورد عملکرد تیم اقتصادی دولت دوازدهم، اظهار کرد: تیم اقتصادی دولت کار خاصی را انجام نداده تا بتوانیم آن را ارزیابی کنم و تیم اقتصادی دولت یازدهم به مراتب قویتر از تیم اقتصادی دولت دوازدهم بود. امسال احتمالا نرخ تورم دورقمی خواهد شد و متاسفانه نقدینگی لجامگسیخته افزایش یافته و حدود 1500 هزار میلیارد تومان رسیده و این جزو پاشنه آشیلهای اقتصاد است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دولت در دو هفته دوازده هزار میلیارد تومان هزینه به نظام بانکی تحمیل کرد؛ زیرا وقتی نرخ سود بانکی 15 درصد را به 20 درصد افزایش میدهید و بر اساس آمارهای بانک مرکزی که 240 هزار میلیارد تومان از نقدینگی سپرده بانکی مردم بود که 15 درصد به 20 درصد سود رسید و دولت عنوان کرد که هزینه این 5 درصد که 12 هزار میلیارد تومان است را پرداخت میکند و این یعنی ضرر به بدنه اقتصادی ایران وارد کرده است.
یک سال از دولت دوم روحانی گذشت اما اتفاق خاصی نیفتاد
مشاور خاتمی میگوید گلایههای روحانی از وزرای خود پذیرفته نیست. یک سال از عمر دولت دوازدهم گذشت و هنوز اتفاق خاصی رخ نداده است.
عبداله ناصری عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در واکنش به سخنان روحانی در انتقاد چندباره از وزرای خویش گفت: این سخنان پذیرفته نیست.
وی در سایت «انتخاب» گفته است: حتماً بهتر بود آقای روحانی این دسته از مدیران را در دولت دوازدهم با خود همراه نمیکردند. خیلی از شخصیتها و تشکلهای سیاسی که پشتوانه آقای روحانی بودند، در ملاقاتها و نامهنگاریها به ایشان این موضوع را یادآور شدند اما آقای روحانی توجهی نکرد.
وی گفت: این صحبتهای آقای روحانی در جامعه رأی ایشان، کنشگران سیاسی و نخبگان کشور پذیرفته نیست. آقای روحانی باید دست به عمل بزند. یک سال از عمر دولت گذشت و هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. آقای روحانی باید این تغییر را عملی بکند و امیدواریم که این بار این اتفاق رخ دهد.
ناصری در عین حال در گفتوگو با «جماران» تصریح کرد: به تغییرات در کابینه آنچنان خوشبین نیستم.
وی خاطرنشان کرد: به جرأت میتوان گفت که این دولت، اولین دولت پس از انقلاب اسلامی است که تناسبی میان گفتمان انتخاباتی و ماهیت افراد در آن نمیبینیم.
بنابراین جامعه رأی آقای روحانی نه در این دولت که در دولت قبلی نیز این انتظار را داشت که برخی رویکردهای دولت منطبق با وعدههای انتخاباتی آن شده و تغییراتی در کابینه رخ دهد. متأسفانه موارد دیگری هم در پایان دور اول ریاست جمهوری و آغاز دولت دوم اعتدال بوده که آقای رئیسجمهور چنین حرفهایی زده، اما جامعه تلاشی از سوی ایشان ندیده است.
وی بیان کرد: برداشت من این است که با توجه به دو سه ماه اخیر که آقای جهانگیری نقشی جدیتر و فعالتری پیدا کرده است. اگر این آقای روحانی این موضوع را به آقای جهانگیری بسپارد و از وی بخواهد که در این مورد تصمیمگیری کند، این رویه زودتر به نتیجه برسد.
ناصری افزود: ممکن است دولت در مواردی مانند موضوع ارز دست به تغییر رویکرد خود برد. اما من جز در موارد مقطعی، آنچنان به اینکه آقای روحانی در سال ششم مصمم به تغییر کابینه باشد، خوشبین نیستم و این را بر اساس گفتههای آقای روحانی و درخواستهای طرفداران وی که با منطق و استدلال خواهان تغییرات در کابینه بودند، میگویم.