اخبار ویژه
چرا گذاشتید منابع ارز خرج خرید ویلا در خارج شود؟!
سخنگوی دولت میگوید عدهای با منابع ارزی در کشورهای همسایه ویلا خریدهاند.
محمدباقر نوبخت در گفتوگو با خانه ملت اظهار داشت: در حال حاضر مشکل این نیست که منابع ارزی ما تقلیل پیدا کرده، بلکه صادرات نفتی 50 دلار است، منابع صادراتی غیرنفتی 46 میلیارد دلار وجود دارد، 90 میلیارد دلار منابع ارزی داریم.
وی تاکید کرد: چیزی که باعث شد این منابع نتوانست پاسخ دهد، سلسله تقاضایهای جدید غیرواقعی بوده چه آنهایی که فکر میکردند هر چه ریال دارند را به دلار تبدیل کنند و سفتهبازی صورت گیرد، چه عدهای که فکر کنند این منابع را به صورت خروج سرمایه استفاده کنند.
نوبخت گفت: ما حق نداریم منابع مردم را که از نفت و صادرات حاصل میشود را به آسانی در اختیار عدهای قرار دهیم تا در کشورهای همسایه خانه و ویلا بخرند، ما حق نداریم منابع را در شرایطی که فشار جهانی بر جمهوری اسلامی است و تهدید میکنند که ما را از نظر اقتصادی تحریم خواهند کرد از دست بدهیم بلکه باید مدیریت بر عرضه و تقاضا داشته باشیم.
سخنان مبهم سخنگوی دولت در حالی است که مردم انتظار دارند دستگاههای ذیربط دولت، با شفافیت بگویند چه کسانی منابع ارزی کشور را خرج خرید ویلا در کشورهای همسایه کردهاند و چرا دولت نظارتی بر این امر و مقابله با آن نداشته است؟
اتفاقنظر در آمریکا و انگلیس: حمله به سوریه، سردرگم بوده
سردرگمی راهبردی آمریکا و متحدانش در حمله موشکی به سوریه، موجب انتقاد و تردیدهای جدی در این کشورها شده است.
«جان مککین» سناتور ارشد جمهوریخواه و رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا در واکنش به حملات موشکی آمریکا به سوریه با وجود این که از این حمله حمایت کرد گفت: «چنین حملاتی بدون وجود راهبرد مشخص از سوی دونالد ترامپ برای سوریه و منطقه بینتیجه خواهد بود. حملات هوایی ممکن است ضروری باشد، اما به تنهایی و جدا از یک راهبرد نمیتوانند اهداف ایالات متحده در خاورمیانه را محقق کنند.
او گفت: ترامپ باید اهداف آمریکا را نه تنها در قبال مقابله با داعش بلکه در قبال نفوذ مخرب کشورهایی چون روسیه و ایران در سوریه مشخص سازد.
«لیندسی گراهام» دیگر سناتور جمهوریخواه کنگره نیز، با صدور بیانیهای ضمن حمایت از حمله موشکی آمریکا به سوریه، ضعیف و محدود بودن این حمله را مورد انتقاد قرار داد و نوشت: نگرانی من از این است که وقتی گرد و غبار این حمله فرو بنشیند، این واکنش یک واکنش نظامی ضعیف دیده شود.
او افزود: ایران و روسیه نیز این حمله محدود را به چشم آتشبازی مختصر آمریکا پیش از خروج این کشور در سوریه خواهند دید.
در همین حال بوریس جانسون وزیرخارجه انگلیس در مصاحبه با بیبیسی تصریح کرد: حملات اخیر به رهبری آمریکا، مسیر جنگ در سوریه را تغییر نخواهد داد و بشار اسد مصمم است مسیر خود را ادامه دهد.
همچنین جاناتان مارکوس خبرنگار بیبیسی در تحلیلی نوشت: «حملات امسال نسبت به حمله سال گذشته سنگینتر بود.
سال گذشته حمله به یک هدف بود ولی این بار به سه هدف حمله شد. در آن زمان آمریکا به تنهایی عمل کرده بود؛ در این حملات اما متحدانش، بریتانیا و فرانسه هم به آن پیوستند. در این حملات شمار موشکهای شلیک شده به اهداف بیشتر از دو برابر تعداد موشکهایی بود که در حملات سال گذشته شلیک شده بود. اما سوال اساسی هنوز در جای خود باقی است؛ آیا این حملات برای دست یافتن آمریکا به هدفش که بازداشتن بشار اسد است، کافی بود؟».
وی میافزاید: از ماه آوریل سال گذشته تاکنون، جنگ سوریه پایان نیافته است. اما دو چیز به طور اساسی تغییر کرده است؛ یکی این که اسد به طور موثری برنده جنگ سوریه شد. بشار اسد شاید بر تمام قلمرو سوریه کنترل نداشته باشد اما با پشتیبانی ایران و روسیه، هیچکس واقعا توانایی ایستادن در برابر او را ندارد.
دوم این که روابط میان واشنگتن و مسکو و در مجموع میان روسیه و غرب به طور چشمگیری خرابتر شده است، تا جایی که حتی مقامهای ارشد بینالمللی حالا حرف از شروع «جنگ سرد» جدید میزنند.
آیا روحیه رژیم سوریه تضعیف خواهد شد و یا این که سرسختی خواهد کرد؟ آیا هیاهوی عمومی موجب خواهد شد که آقای اسد به طور بنیادی تغییر اندیشه دهد؟ آیا روسیه، صرفنظر از این که سخنگویان دولت این کشور چه میگویند، با رهبر سوریه بهگونه سختگیرانهتری حرف خواهد زد.
مارکوس درباره «حواسپرتی ترامپ» مینویسد: با مشاهده برملا شدن این بحران از سوی آمریکا، من آن را گیجکننده و در عین حال از نقطهنظرهایی، نگرانکننده یافتم.
به نظر میرسید که دولت ترامپ در این زمینه با فقدان وضاحت و تمرکز مواجه است. شاید خیلی تعجبآور نیست که دونالد ترامپ خودش، به طور فزایندهای گرفتار مشکلات داخلی شده. به خصوص زمانی که اتهامها و ادعاها درباره سوءرفتار و روابط غیراخلاقی گذشتهاش دوباره دامنگیر او شده است.
در واقع هم طی هفته گذشته در حالی که بخش اعظم جهان نگران این بودند که آقای ترامپ با سوریه چه خواهد کرد، رسانههای اینجا سرگرم مشکلات داخلیای بودند که آقای ترامپ با آنها روبرو بود.
حرفهای تند دونالد ترامپ از یک حمله نظامی بزرگ به رژیم اسد حکایت داشت اما آنچه در عمل رخ داد، بسیار کمتر از آن حد بود. سوال بزرگتر این است که حملات اخیر تا چه حدی وضعیت در سوریه را تغییر میدهد؟ آیا این حملات، درگیریها در سوریه را اندکی به پایان آن نزدیکتر میکند؟ متاسفانه پاسخ تقریبا قطعی آن «نه» است.
فقط مدتی پیش، آقای ترامپ درباره خروج تمام نیروهای آمریکایی از سوریه حرف زد ولی تنها چند روز بعد از آن به نظر میرسید که سوریه را به یک مداخله گسترده نظامی تهدید میکند. در موضع دولت ترامپ، ثبات وجود نداشته است.
مهار ایران تقریبا یگانه رویکرد ثابت اداره ترامپ بوده است، اما حتی در همین مورد هم استراتژی منسجمی نداشته است. رئیسجمهور ترامپ در بیانیهای بعد از حملات اخیر یک بار دیگر تاکید کرد که آمریکا قصد حضور دائمی در سوریه را ندارد.
روشن است که او امید داشت که دیگران این بار را متحمل شوند و آمریکا بتواند صحنه را ترک کند( این دیگران چه کسانی هستند؟) بعد یک بیانیه کلی درباره پیچیدگی وضعیت منطقه و جدیت مسائل آن صادر شد که به سختی میشد علاقهای به یک حضور بلندمدت در سوریه را در آن دید. اگر پیامهایی که از واشنگتن میرسد اینها باشند، پس روسیه چرا باید نگران باشد؟
جوانک سعودی! از مهترانت بپرس صدام در کدام مزبله دفن شده؟
«نشست مشترک بن سلمان ولیعهد خاماندیش سعودی با آن عفریته بدکاره رجوی در پاریس مصداق ضیافت گرازهایی را میماند که خنجکشانه، خونجویی نوینی را کامجوئی میکنند.»
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب ضمن انتشار مطلب فوق نوشت: اگر عاقلی در حلقه سفاهت ریاض باقیمانده به این سلمان بیمقدار بگوید؛ جوانک! پیش از تو و بزرگتر از تو «صدامکی» بود که همچون سفاهت امروز تو با آدمخواران رجوی بست تا خوشباورانه در فردائی نزدیک با آن هیولاها در تهران رقص شمشیر کنند.
از مهترانت بپرس آن «صدام» اینک در کجای تعفن تاریخ دفن شده؟ و آن مسعودک آنک در کدام مزبلهای گور به گور شده!؟
بیمقدار! ریسمان ظلمتان از کلفتی پاره میشود! اندازه نگهدار و شعور بورز و بفهم که جایی که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه خیزد!؟
بن سلمان! ما ایرانیان از نسل سلمانیم. همان حواری خاص رسولالله که شیوه خوب جنگیدن را بلدیم. آیا تو شیوه خوب مردن را بلدی؟ بسمالله.
عضو کارگزاران خواب بود وقتی موشکهای اروپا سر مردم ما فرود میآمد؟!
یک عضو غربگرای حزب کارگزاران، از موضع وکیل مدافع غرب، خواستار عقبنشینی از حوزه توانمندیهای دفاعی و موشکی شد.
احمد نقیبزاده چند هفته قبل در مصاحبه با «دیپلماسی ایرانی»، و درباره زمزمههای جدید در غرب برای تحریم ایران میگوید: زمانی که وزیر امور خارجه فرانسه از سفر به ایران دست خالی بازگشت، تقریبا میشد حدس زد که اروپاییها چنین واکنشی را از خود نشان خواهند داد.
وی با بیان اینکه اروپا برخلاف آمریکا تمایلی به جنگ جدید در خاورمیانه ندارد، افزود: در سایه این نکته و نیز جلوگیری از لغو برجام در صورت خروج آمریکا این راهکار (بسته تحریمی) از جانب فرانسه، آلمان و انگلستان طرح شد. به نظرهم میرسد که اروپا برای تعدیل شرایط هم که شده در اعمال تحریمهای خود ضد ایران جدی خواهد بود(!)
نقیبزاده در ادامه توصیه سیاستهای خصمانه، و ضد ایرانی اروپا گفت: اروپا در فکر پایبندی همه طرفها به برجام به هر قیمتی است. لذا اروپاییها در موازات پیگیری حفظ توافق هستهای، سعی دارند تا سایر عوامل برهم زننده این توافق به حاشیه برود. در نتیجه، هم دیدار با ترامپ و هم تحریم علیه ایران نوعی سوپاپ اطمینان برای حفظ برجام از جانب اروپا است. واقعیت اینجا است که تاکنون تهران در دیپلماسی موشکی خود قدری غیرشفاف عمل کرده و تاکنون برد نهایی موشکی خود را تعیین نکرده است. ما باید این واقعیت و کمکاری خود را بپذیریم. این کمکاری ما سبب نگرانی در میان اروپا و آمریکا شده و همین نگرانی به یک دغدغه جدی بدل شده است که احتمال افزایش و بدون توقف توان موشکی ایران در سالهای آتی به جایی خواهد رسید که اروپا نیز در تیررس توان موشکی ایران قرار بگیرد.
وی ادامه میدهد بر پایه گزارشها و آمار منتشر شده میزان عملیات حزبالله لبنان و سایر گروههای وابسته به ایران در سوریه و سایر کشورهای منطقه بعد از دریافت پولهایی که برجام آنها را آزاد کرده و در اختیار تهران گذاشته دو برابر شده است؛ لذا اروپا هم با رصد این گزارشها و آمارها شاهد افزایش روز افزون نگرانیهای خود از گسترش دامنه انتظارات ایران است.
وی همچنین گفت: ما حقیقتا در برخی از مواقع کوتاهیهایی را صورت دادیم و باید کارهایی را انجام میدادیم که نکردیم.
نقیبزاده پیش از این هم خواستار عقبنشینی درحوزه موشکی و نفوذ منطقهای و تدوین برجامهای جدید شده بود. و این در حالی است که همان برجام هستهای جز واگذاری انبوه امتیازات و دریافت مشتی وعده توخالی برای ما هیچ دربر نداشت. چنان که اخیرا عباس عراقچی معاون وزیر خارجه تأکید کرد انتظارات مردم از برجام برآورده نشد و طرف مقابل به تعهدات عمل نکرد.
از سوی دیگر رسمیت بخشیدن به اظهار نگرانی اروپا توسط عضو کارگزاران در حالی است که طی چند دهه اخیر، این کشورهای اروپایی (فرانسه و انگلیس و آلمان) بودهاند که به دشمنی علیه ملت ما (از جمله در جنگ تحمیلی) پرداخته و به رژیم متجاوز صدام کمک کردند و به تأمین موشک و هواپیمای جنگی و بمب شیمیایی برای رژیم بعث پرداختند.
گفتنی است این موضعگیری عضو کارگزاران مربوط به قبل از حمله موشکی آمریکا به سوریه است. قطعا اگر سوریه، یک چهارم قدرت موشکی ایران را داشت، آمریکاییها جرئت حمله موشکی را به خود نمیدادند.
طبعا با ماجرای عبرتآموز اخیر، اهمیت برنامه موشکی بازدارنده برای همه اهل انصاف آشکار شده، مگر اینکه داستان خود را به خواب زدن باشد که آن موضوع دیگری است.
گرای هدفهای حمله در سوریه را بازرسها دادند
«در نشست شورای امنیت پیرامون تجاوز نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه، بشار جعفری از واقعیتی پرده برداشت که رسانهها کمتر به آن پرداختند. نماینده سوریه در سازمان ملل اذعان کرد که کشورهای متجاوز به نقاطی حمله کردند که در سال گذشته دو بار توسط سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی بازرسی شده بود.»
به گزارش رجانیوز، جاسوسی زیر بیرق سازمانهای بینالمللی ازجمله پدیدههایی است که کشورهای نظام سلطه در دهههای اخیر از آن بهره میبرند. جمهوری اسلامی ایران نیز در ماجرای درز اطلاعات دانشمندان هستهای توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی که نهایتا به شهادت تعدادی از آنها چون دکتر مجید شهریاری انجامید، بهطور محسوسی این پدیده را تجربه کرده است.
اما جدیدترین نمونه این مسئله را میتوان در سوریه یافت؛ حمله آمریکا، انگلیس و فرانسه به نقاطی در سوریه که سال پیش توسط سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی
(Organization for the prohibition of Chemical Weapons - OPCW)
بازرسی شده، این فرضیه را تایید میکند که هدف از بازرسیها، شناسایی اهداف ارزشمند برای کشورهای نظام سلطه است تا آمریکا هر زمان که دلش خواست با خیالی راحت به بمباران این اهداف بپردازد!
بشار جعفری با اشاره به این واقعیت میگوید: ساختمانی که شما (آمریکا، انگلیس و فرانسه) به آن حمله کردید، در سال گذشته دو بار بازرسی شده بود و سند رسمی وجود دارد که سوریه هیچ فعالیت شیمیایی در این سایتها نداشته است. این گزارش در این سازمان ثبت شده است که میگوید هیچ فعالیت شیمیایی در این سایتها نبوده است. این اتهامات در مورد تولید سلاح شیمیایی از کجا میآید؟
مشخصا آنچه به ذهن میآید این است که بین بازرسی و حمله نظامی ارتباط کاملا مستقیم وجود دارد! وقتی اطلاعات دقیق و شفاف از طریق بازرسیها به دست بیاید و توان حمله نیز در کشورهای سلطهگر وجود داشته باشد دیگر درنگی برای انجام حمله صورت نخواهد گرفت. روز گذشته به ذهن کسی هم خطور نکرد که اگر واقعا آمریکا به انبار سلاحهای شیمیایی حمله کرده پس چرا خبری از انتشار عوامل شیمیایی پس از بمباران در نقاط مختلف سوریه نیست؟!
در نتیجه مدیریت اینچنینی، شرایط طوری رقم میخورد که با کمک بازرسان - درواقع جاسوسان - یک نهاد بینالمللی، آمریکا به عنوان نقضکننده ابدی معاهده منع گسترش سلاحهای شیمیایی و یکی از اصلیترین کشورهای استفادهکننده از این سلاح در طول تاریخ، به بهانه مبارزه با تسلیحات شیمیایی به سوریه تجاوز نظامی میکند آن هم با این وجود که دمشق در سال 2013 سلاحهای شیمیایی خود را تحت نظارت همین نهادهای بینالمللی از مرزهایش خارج ساخته است!
با این شرایط آیا هنوز هم میتوان تئوری افرادی در داخل کشور که میگویند «ما که چیزی برای پنهان کردن نداریم و یا اقدام خلافی انجام نمیدهیم پس چرا باید از اجرای پروتکل الحاقی و نظارتهای فراپروتکلی واهمه داشته باشیم» را عاقلانه دانست؟!
آرمان: تغییر تیم اقتصادی دولت ضروری است
یک روزنامه اصلاحطلب با اشاره به آشفتگی و سوءمدیریت در بازار ارز نوشت: تغییر در تیم اقتصادی دولت ضروری است.
آرمان از قول هادی حقشناس معاون سازمان بنادر و دریانوردی نوشت: ما نیروی انسانی کمی نداریم ولی مدیرانی نداریم که بهرهوری اقتصادی را افزایش دهند. بهرهوری رابطه مستقیمی با تدبیر مدیران بنگاههای اقتصادی و مدیران دستگاههای اجرایی دارد.
حقشناس ضمن رد برخی آمارهای دولت درباره نرخ ارز گفت: کاهش قیمت دلار در صورتی امکانپذیر است که نرخ تورم به زیر 5 درصد کاهش یابد و نقدینگی بالاتر از 10 درصد نباشد و رشد اقتصادی به بالاتر از 5 درصد برسد. اگر در طول یک سال این اتفاق در اقتصاد ایران رخ دهد، میتوان انتظار کاهش نرخ دلار را داشت. در غیر این صورت مشکل نرخ ارز همچنان پابرجاست. درحال حاضر عواملی چون تورم حدود 10 درصد و نقدینگی حدود یک میلیون و 400 هزار میلیارد تومانی در اقتصادی که 3 تا 4 درصد رشد دارد، نمیگذارد قیمت دلار کاهش یابد. اصلیترین عامل افزایش قیمت دلار افزایش نرخ تورم است. وقتی در اقتصادی تورم دورقمی باشد، تعدیل نرخ دلار اجتنابناپذیر است.
سخنگوی دولت میگوید عدهای با منابع ارزی در کشورهای همسایه ویلا خریدهاند.
محمدباقر نوبخت در گفتوگو با خانه ملت اظهار داشت: در حال حاضر مشکل این نیست که منابع ارزی ما تقلیل پیدا کرده، بلکه صادرات نفتی 50 دلار است، منابع صادراتی غیرنفتی 46 میلیارد دلار وجود دارد، 90 میلیارد دلار منابع ارزی داریم.
وی تاکید کرد: چیزی که باعث شد این منابع نتوانست پاسخ دهد، سلسله تقاضایهای جدید غیرواقعی بوده چه آنهایی که فکر میکردند هر چه ریال دارند را به دلار تبدیل کنند و سفتهبازی صورت گیرد، چه عدهای که فکر کنند این منابع را به صورت خروج سرمایه استفاده کنند.
نوبخت گفت: ما حق نداریم منابع مردم را که از نفت و صادرات حاصل میشود را به آسانی در اختیار عدهای قرار دهیم تا در کشورهای همسایه خانه و ویلا بخرند، ما حق نداریم منابع را در شرایطی که فشار جهانی بر جمهوری اسلامی است و تهدید میکنند که ما را از نظر اقتصادی تحریم خواهند کرد از دست بدهیم بلکه باید مدیریت بر عرضه و تقاضا داشته باشیم.
سخنان مبهم سخنگوی دولت در حالی است که مردم انتظار دارند دستگاههای ذیربط دولت، با شفافیت بگویند چه کسانی منابع ارزی کشور را خرج خرید ویلا در کشورهای همسایه کردهاند و چرا دولت نظارتی بر این امر و مقابله با آن نداشته است؟
اتفاقنظر در آمریکا و انگلیس: حمله به سوریه، سردرگم بوده
سردرگمی راهبردی آمریکا و متحدانش در حمله موشکی به سوریه، موجب انتقاد و تردیدهای جدی در این کشورها شده است.
«جان مککین» سناتور ارشد جمهوریخواه و رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا در واکنش به حملات موشکی آمریکا به سوریه با وجود این که از این حمله حمایت کرد گفت: «چنین حملاتی بدون وجود راهبرد مشخص از سوی دونالد ترامپ برای سوریه و منطقه بینتیجه خواهد بود. حملات هوایی ممکن است ضروری باشد، اما به تنهایی و جدا از یک راهبرد نمیتوانند اهداف ایالات متحده در خاورمیانه را محقق کنند.
او گفت: ترامپ باید اهداف آمریکا را نه تنها در قبال مقابله با داعش بلکه در قبال نفوذ مخرب کشورهایی چون روسیه و ایران در سوریه مشخص سازد.
«لیندسی گراهام» دیگر سناتور جمهوریخواه کنگره نیز، با صدور بیانیهای ضمن حمایت از حمله موشکی آمریکا به سوریه، ضعیف و محدود بودن این حمله را مورد انتقاد قرار داد و نوشت: نگرانی من از این است که وقتی گرد و غبار این حمله فرو بنشیند، این واکنش یک واکنش نظامی ضعیف دیده شود.
او افزود: ایران و روسیه نیز این حمله محدود را به چشم آتشبازی مختصر آمریکا پیش از خروج این کشور در سوریه خواهند دید.
در همین حال بوریس جانسون وزیرخارجه انگلیس در مصاحبه با بیبیسی تصریح کرد: حملات اخیر به رهبری آمریکا، مسیر جنگ در سوریه را تغییر نخواهد داد و بشار اسد مصمم است مسیر خود را ادامه دهد.
همچنین جاناتان مارکوس خبرنگار بیبیسی در تحلیلی نوشت: «حملات امسال نسبت به حمله سال گذشته سنگینتر بود.
سال گذشته حمله به یک هدف بود ولی این بار به سه هدف حمله شد. در آن زمان آمریکا به تنهایی عمل کرده بود؛ در این حملات اما متحدانش، بریتانیا و فرانسه هم به آن پیوستند. در این حملات شمار موشکهای شلیک شده به اهداف بیشتر از دو برابر تعداد موشکهایی بود که در حملات سال گذشته شلیک شده بود. اما سوال اساسی هنوز در جای خود باقی است؛ آیا این حملات برای دست یافتن آمریکا به هدفش که بازداشتن بشار اسد است، کافی بود؟».
وی میافزاید: از ماه آوریل سال گذشته تاکنون، جنگ سوریه پایان نیافته است. اما دو چیز به طور اساسی تغییر کرده است؛ یکی این که اسد به طور موثری برنده جنگ سوریه شد. بشار اسد شاید بر تمام قلمرو سوریه کنترل نداشته باشد اما با پشتیبانی ایران و روسیه، هیچکس واقعا توانایی ایستادن در برابر او را ندارد.
دوم این که روابط میان واشنگتن و مسکو و در مجموع میان روسیه و غرب به طور چشمگیری خرابتر شده است، تا جایی که حتی مقامهای ارشد بینالمللی حالا حرف از شروع «جنگ سرد» جدید میزنند.
آیا روحیه رژیم سوریه تضعیف خواهد شد و یا این که سرسختی خواهد کرد؟ آیا هیاهوی عمومی موجب خواهد شد که آقای اسد به طور بنیادی تغییر اندیشه دهد؟ آیا روسیه، صرفنظر از این که سخنگویان دولت این کشور چه میگویند، با رهبر سوریه بهگونه سختگیرانهتری حرف خواهد زد.
مارکوس درباره «حواسپرتی ترامپ» مینویسد: با مشاهده برملا شدن این بحران از سوی آمریکا، من آن را گیجکننده و در عین حال از نقطهنظرهایی، نگرانکننده یافتم.
به نظر میرسید که دولت ترامپ در این زمینه با فقدان وضاحت و تمرکز مواجه است. شاید خیلی تعجبآور نیست که دونالد ترامپ خودش، به طور فزایندهای گرفتار مشکلات داخلی شده. به خصوص زمانی که اتهامها و ادعاها درباره سوءرفتار و روابط غیراخلاقی گذشتهاش دوباره دامنگیر او شده است.
در واقع هم طی هفته گذشته در حالی که بخش اعظم جهان نگران این بودند که آقای ترامپ با سوریه چه خواهد کرد، رسانههای اینجا سرگرم مشکلات داخلیای بودند که آقای ترامپ با آنها روبرو بود.
حرفهای تند دونالد ترامپ از یک حمله نظامی بزرگ به رژیم اسد حکایت داشت اما آنچه در عمل رخ داد، بسیار کمتر از آن حد بود. سوال بزرگتر این است که حملات اخیر تا چه حدی وضعیت در سوریه را تغییر میدهد؟ آیا این حملات، درگیریها در سوریه را اندکی به پایان آن نزدیکتر میکند؟ متاسفانه پاسخ تقریبا قطعی آن «نه» است.
فقط مدتی پیش، آقای ترامپ درباره خروج تمام نیروهای آمریکایی از سوریه حرف زد ولی تنها چند روز بعد از آن به نظر میرسید که سوریه را به یک مداخله گسترده نظامی تهدید میکند. در موضع دولت ترامپ، ثبات وجود نداشته است.
مهار ایران تقریبا یگانه رویکرد ثابت اداره ترامپ بوده است، اما حتی در همین مورد هم استراتژی منسجمی نداشته است. رئیسجمهور ترامپ در بیانیهای بعد از حملات اخیر یک بار دیگر تاکید کرد که آمریکا قصد حضور دائمی در سوریه را ندارد.
روشن است که او امید داشت که دیگران این بار را متحمل شوند و آمریکا بتواند صحنه را ترک کند( این دیگران چه کسانی هستند؟) بعد یک بیانیه کلی درباره پیچیدگی وضعیت منطقه و جدیت مسائل آن صادر شد که به سختی میشد علاقهای به یک حضور بلندمدت در سوریه را در آن دید. اگر پیامهایی که از واشنگتن میرسد اینها باشند، پس روسیه چرا باید نگران باشد؟
جوانک سعودی! از مهترانت بپرس صدام در کدام مزبله دفن شده؟
«نشست مشترک بن سلمان ولیعهد خاماندیش سعودی با آن عفریته بدکاره رجوی در پاریس مصداق ضیافت گرازهایی را میماند که خنجکشانه، خونجویی نوینی را کامجوئی میکنند.»
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب ضمن انتشار مطلب فوق نوشت: اگر عاقلی در حلقه سفاهت ریاض باقیمانده به این سلمان بیمقدار بگوید؛ جوانک! پیش از تو و بزرگتر از تو «صدامکی» بود که همچون سفاهت امروز تو با آدمخواران رجوی بست تا خوشباورانه در فردائی نزدیک با آن هیولاها در تهران رقص شمشیر کنند.
از مهترانت بپرس آن «صدام» اینک در کجای تعفن تاریخ دفن شده؟ و آن مسعودک آنک در کدام مزبلهای گور به گور شده!؟
بیمقدار! ریسمان ظلمتان از کلفتی پاره میشود! اندازه نگهدار و شعور بورز و بفهم که جایی که عقاب پر بریزد از پشه لاغری چه خیزد!؟
بن سلمان! ما ایرانیان از نسل سلمانیم. همان حواری خاص رسولالله که شیوه خوب جنگیدن را بلدیم. آیا تو شیوه خوب مردن را بلدی؟ بسمالله.
عضو کارگزاران خواب بود وقتی موشکهای اروپا سر مردم ما فرود میآمد؟!
یک عضو غربگرای حزب کارگزاران، از موضع وکیل مدافع غرب، خواستار عقبنشینی از حوزه توانمندیهای دفاعی و موشکی شد.
احمد نقیبزاده چند هفته قبل در مصاحبه با «دیپلماسی ایرانی»، و درباره زمزمههای جدید در غرب برای تحریم ایران میگوید: زمانی که وزیر امور خارجه فرانسه از سفر به ایران دست خالی بازگشت، تقریبا میشد حدس زد که اروپاییها چنین واکنشی را از خود نشان خواهند داد.
وی با بیان اینکه اروپا برخلاف آمریکا تمایلی به جنگ جدید در خاورمیانه ندارد، افزود: در سایه این نکته و نیز جلوگیری از لغو برجام در صورت خروج آمریکا این راهکار (بسته تحریمی) از جانب فرانسه، آلمان و انگلستان طرح شد. به نظرهم میرسد که اروپا برای تعدیل شرایط هم که شده در اعمال تحریمهای خود ضد ایران جدی خواهد بود(!)
نقیبزاده در ادامه توصیه سیاستهای خصمانه، و ضد ایرانی اروپا گفت: اروپا در فکر پایبندی همه طرفها به برجام به هر قیمتی است. لذا اروپاییها در موازات پیگیری حفظ توافق هستهای، سعی دارند تا سایر عوامل برهم زننده این توافق به حاشیه برود. در نتیجه، هم دیدار با ترامپ و هم تحریم علیه ایران نوعی سوپاپ اطمینان برای حفظ برجام از جانب اروپا است. واقعیت اینجا است که تاکنون تهران در دیپلماسی موشکی خود قدری غیرشفاف عمل کرده و تاکنون برد نهایی موشکی خود را تعیین نکرده است. ما باید این واقعیت و کمکاری خود را بپذیریم. این کمکاری ما سبب نگرانی در میان اروپا و آمریکا شده و همین نگرانی به یک دغدغه جدی بدل شده است که احتمال افزایش و بدون توقف توان موشکی ایران در سالهای آتی به جایی خواهد رسید که اروپا نیز در تیررس توان موشکی ایران قرار بگیرد.
وی ادامه میدهد بر پایه گزارشها و آمار منتشر شده میزان عملیات حزبالله لبنان و سایر گروههای وابسته به ایران در سوریه و سایر کشورهای منطقه بعد از دریافت پولهایی که برجام آنها را آزاد کرده و در اختیار تهران گذاشته دو برابر شده است؛ لذا اروپا هم با رصد این گزارشها و آمارها شاهد افزایش روز افزون نگرانیهای خود از گسترش دامنه انتظارات ایران است.
وی همچنین گفت: ما حقیقتا در برخی از مواقع کوتاهیهایی را صورت دادیم و باید کارهایی را انجام میدادیم که نکردیم.
نقیبزاده پیش از این هم خواستار عقبنشینی درحوزه موشکی و نفوذ منطقهای و تدوین برجامهای جدید شده بود. و این در حالی است که همان برجام هستهای جز واگذاری انبوه امتیازات و دریافت مشتی وعده توخالی برای ما هیچ دربر نداشت. چنان که اخیرا عباس عراقچی معاون وزیر خارجه تأکید کرد انتظارات مردم از برجام برآورده نشد و طرف مقابل به تعهدات عمل نکرد.
از سوی دیگر رسمیت بخشیدن به اظهار نگرانی اروپا توسط عضو کارگزاران در حالی است که طی چند دهه اخیر، این کشورهای اروپایی (فرانسه و انگلیس و آلمان) بودهاند که به دشمنی علیه ملت ما (از جمله در جنگ تحمیلی) پرداخته و به رژیم متجاوز صدام کمک کردند و به تأمین موشک و هواپیمای جنگی و بمب شیمیایی برای رژیم بعث پرداختند.
گفتنی است این موضعگیری عضو کارگزاران مربوط به قبل از حمله موشکی آمریکا به سوریه است. قطعا اگر سوریه، یک چهارم قدرت موشکی ایران را داشت، آمریکاییها جرئت حمله موشکی را به خود نمیدادند.
طبعا با ماجرای عبرتآموز اخیر، اهمیت برنامه موشکی بازدارنده برای همه اهل انصاف آشکار شده، مگر اینکه داستان خود را به خواب زدن باشد که آن موضوع دیگری است.
گرای هدفهای حمله در سوریه را بازرسها دادند
«در نشست شورای امنیت پیرامون تجاوز نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه، بشار جعفری از واقعیتی پرده برداشت که رسانهها کمتر به آن پرداختند. نماینده سوریه در سازمان ملل اذعان کرد که کشورهای متجاوز به نقاطی حمله کردند که در سال گذشته دو بار توسط سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی بازرسی شده بود.»
به گزارش رجانیوز، جاسوسی زیر بیرق سازمانهای بینالمللی ازجمله پدیدههایی است که کشورهای نظام سلطه در دهههای اخیر از آن بهره میبرند. جمهوری اسلامی ایران نیز در ماجرای درز اطلاعات دانشمندان هستهای توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی که نهایتا به شهادت تعدادی از آنها چون دکتر مجید شهریاری انجامید، بهطور محسوسی این پدیده را تجربه کرده است.
اما جدیدترین نمونه این مسئله را میتوان در سوریه یافت؛ حمله آمریکا، انگلیس و فرانسه به نقاطی در سوریه که سال پیش توسط سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی
(Organization for the prohibition of Chemical Weapons - OPCW)
بازرسی شده، این فرضیه را تایید میکند که هدف از بازرسیها، شناسایی اهداف ارزشمند برای کشورهای نظام سلطه است تا آمریکا هر زمان که دلش خواست با خیالی راحت به بمباران این اهداف بپردازد!
بشار جعفری با اشاره به این واقعیت میگوید: ساختمانی که شما (آمریکا، انگلیس و فرانسه) به آن حمله کردید، در سال گذشته دو بار بازرسی شده بود و سند رسمی وجود دارد که سوریه هیچ فعالیت شیمیایی در این سایتها نداشته است. این گزارش در این سازمان ثبت شده است که میگوید هیچ فعالیت شیمیایی در این سایتها نبوده است. این اتهامات در مورد تولید سلاح شیمیایی از کجا میآید؟
مشخصا آنچه به ذهن میآید این است که بین بازرسی و حمله نظامی ارتباط کاملا مستقیم وجود دارد! وقتی اطلاعات دقیق و شفاف از طریق بازرسیها به دست بیاید و توان حمله نیز در کشورهای سلطهگر وجود داشته باشد دیگر درنگی برای انجام حمله صورت نخواهد گرفت. روز گذشته به ذهن کسی هم خطور نکرد که اگر واقعا آمریکا به انبار سلاحهای شیمیایی حمله کرده پس چرا خبری از انتشار عوامل شیمیایی پس از بمباران در نقاط مختلف سوریه نیست؟!
در نتیجه مدیریت اینچنینی، شرایط طوری رقم میخورد که با کمک بازرسان - درواقع جاسوسان - یک نهاد بینالمللی، آمریکا به عنوان نقضکننده ابدی معاهده منع گسترش سلاحهای شیمیایی و یکی از اصلیترین کشورهای استفادهکننده از این سلاح در طول تاریخ، به بهانه مبارزه با تسلیحات شیمیایی به سوریه تجاوز نظامی میکند آن هم با این وجود که دمشق در سال 2013 سلاحهای شیمیایی خود را تحت نظارت همین نهادهای بینالمللی از مرزهایش خارج ساخته است!
با این شرایط آیا هنوز هم میتوان تئوری افرادی در داخل کشور که میگویند «ما که چیزی برای پنهان کردن نداریم و یا اقدام خلافی انجام نمیدهیم پس چرا باید از اجرای پروتکل الحاقی و نظارتهای فراپروتکلی واهمه داشته باشیم» را عاقلانه دانست؟!
آرمان: تغییر تیم اقتصادی دولت ضروری است
یک روزنامه اصلاحطلب با اشاره به آشفتگی و سوءمدیریت در بازار ارز نوشت: تغییر در تیم اقتصادی دولت ضروری است.
آرمان از قول هادی حقشناس معاون سازمان بنادر و دریانوردی نوشت: ما نیروی انسانی کمی نداریم ولی مدیرانی نداریم که بهرهوری اقتصادی را افزایش دهند. بهرهوری رابطه مستقیمی با تدبیر مدیران بنگاههای اقتصادی و مدیران دستگاههای اجرایی دارد.
حقشناس ضمن رد برخی آمارهای دولت درباره نرخ ارز گفت: کاهش قیمت دلار در صورتی امکانپذیر است که نرخ تورم به زیر 5 درصد کاهش یابد و نقدینگی بالاتر از 10 درصد نباشد و رشد اقتصادی به بالاتر از 5 درصد برسد. اگر در طول یک سال این اتفاق در اقتصاد ایران رخ دهد، میتوان انتظار کاهش نرخ دلار را داشت. در غیر این صورت مشکل نرخ ارز همچنان پابرجاست. درحال حاضر عواملی چون تورم حدود 10 درصد و نقدینگی حدود یک میلیون و 400 هزار میلیارد تومانی در اقتصادی که 3 تا 4 درصد رشد دارد، نمیگذارد قیمت دلار کاهش یابد. اصلیترین عامل افزایش قیمت دلار افزایش نرخ تورم است. وقتی در اقتصادی تورم دورقمی باشد، تعدیل نرخ دلار اجتنابناپذیر است.