گفت وگو با «موسی جابری» کارگردان «اقلیم»
با توجه به روستاها عدالت رسانهای را تقویت کنیم
محمدعلی میرزایی
رسانه ملی جزو ارکان مهمی به حساب میآید که در شکلگیری فرهنگ و آداب و رسوم کشور نقش مهمی را عهدهدار است و آحاد مردم از نوع پوشش و ساختار مناطق دیگر کشور میتوانند به وسیله این رسانه مهم اطلاعات و آگاهی مناسبی را کسب کنند. یکی از برنامههایی که در این چند سال اخیر در تلویزیون دیده شده است فعالیت در حوزه مستندهای بومی و محلی است که رسانه ملی تا اندازهای به آن پرداخته است. یکی از کسانی که در این حوزه آثاری را تولید کرده «موسی جابری» است که برنامه اخیر وی با نام «اقلیم» در عید نوروز امسال از سیما پخش شد. به همین مناسبت و با هدف آسیبشناسی این نوع برنامهها در رسانه ملی با وی گفت وگو کردیم.
- در ابتدا درباره مستند «اقلیم» که به تازگی در ایام عید نوروز پخش شد بگویید.
«اقلیم» که هم در جشنواره جام جم هم جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود کرد و هم در جشنواره سین سیما هم نامزد شده بود، مستندی است که در دو فصل کار شد؛فصل اول عید سال گذشته به روی آنتن رفت و فصل دوم هم عید نوروز 97 مهمان خانههای مردم بود که هر فصل آن 26 قسمت 30 دقیقهای بود،محتوا و ساختار این مستند بر مبنای این بود که به جاذبههای طبیعی کشوراز جمله تالابها، رودخانهها، درهها، کوهها و ... میپرداخت.
- با توجه به اینکه شما در گفتوگویی اشاره کرده بودید که خودتان را روستایی میدانید آیا این دلیل باعث فعالیت جدی شما در این حوزه است؟
من همیشه در مراحل کاری خودم به دنبال اقشار ضعیف جامعه به این دلیل که تریبون خاصی برای خود ندارند هستم؛ به ویژه عشایر و روستاییان که فاقد قدرت رسانهایاند واقعا با یک نابرابری در حوزه رسانهها مواجه هستیم. در برخی استانها یک مسئول هر هفته در تلویزیون آن استان دیده میشود که که این موضوع به دور از منطق و عقلانیت است. چون در اصل، رسانههای استانی تریبون مردمان آن منطقه هستند نه رسانه مسئولین آن استان و این یک بیعدالتی در حوزه رسانهای محسوب میشود به این دلیل که رسانهها بایستی ظرفیت، توسعه و فرهنگ استانها را به تصویر بکشند. از همین رو بنده تصمیم گرفتم که در حد خودم صدای این بیصداها شوم؛ مدتی در برنامه «به رنگ روستا» با این محوریت فعالیت کردم و در آن برهه هم اطلاعات و آگاهی زیادی را در این زمینه برای خود جمعآوری کردم چون رشته تحصیلی خودم جامعهشناسی روستایی است. نکته دیگری که در این حوزه وجود دارد این است که بعضا دیده شده برخی استانها به مناطق خاصی تمرکز دارند و عملا اهمیتی به سایر مناطق قائل نمیشوند. مانند صداوسیمای استان هرمزگان که بیشتر تمرکز خود را بر شهرهای کیش یا قشم میگذارد که این قابل تامل است. ضمن اینکه موضوعی را که در بسیاری از برنامههای تلویزیونی شاهد آن بودم این است که عملا بعضی از مجریان صداوسیما بدون آگاهی و دانش کافی به میان روستائیان میروند که دروهله اول بیاحترامی به فرهنگ آن منطقه میشود و در وهله دوم هم انتقاداتی را به برنامههای تلویزیونی وارد میکند.
- به نظر میرسد که بین مستند«اقلیم» و «ایرانگرد» رقابت وجود دارد!
درباره مستند«ایرانگرد» بنده با تولیدکننده این برنامه، آقای جواد قارایی هیچ مشکلی ندارم و صحبت من با مدیرانی است که بین اثر ایشان و بنده تبعیض قائل میشوند! بودجه برنامه ایشان چندین برابر مستند «اقلیم» است، زمان پخش آن مناسبتر است و همین طور نابرابریهای دیگری که وجود دارد که این بیشتر به ساختار حمایتی سازمان در تبعیض بین اقلیم و ایرانگرد برمیگردد.
- در اختتامیه جشنواره جام جم شما صحبتهای جنجالی را در حضور مدیران سازمان انجام دادید مشکلی برایتان به وجود نیامد؟
خیر،به چه دلیل مشکل به وجود بیاید؟ برخی از دوستان حرف شما را تکرار کردند اما من به آنها گفتم که سطح دید و نگرش خودتان را باید تغییر دهید. من اعتراض خودم را در حضور مدیران سازمان مطرح کردم و تلویزیون هم به صورت زنده آن برنامه را پخش کرد. این نشاندهنده آن بود که در تلویزیون دموکراسی به خوبی وجود دارد و به نوعی نشان داده شد که اگر نقد از تلویزیون در درون خود سازمان مطرح شود بهتر از آن است که در رسانههای بیگانه اعلام شود. هر کسی اعتراض خود به خانوادهاش را باید درون خانواده مطرح کند نه اینکه به غریبهها بگوید. این امر نشاندهنده وجود فضای باز در تلویزیون است و هم نشانه سعه صدر از جانب مدیران سازمان تلقی میشود. البته این نقد نوعی از امر به معروف ونهی از منکر است که به منظور اصلاح و با نیت خیرخواهانه مطرح میشود؛ چون بنده هیچ منافع شخصی از این سخنان نداشتهام و نفع سازمانی و مسائل کشور برایم مهمتر است.
- در پایان اگر سخن ناگفتهای باقی مانده بفرمایید.
از بعضی مسئولین صداوسیما از جمله آقای اصغر پورمحمدی، مدیر شبکه سه لطف زیادی نسبت به برنامه ما داشتند نباید گذشت که اگر امثال ایشان در صداوسیما بیشتر حضور داشته باشند، تلویزیون به یک رسانه بیبدیل تبدیل خواهد شد، درحالی که بعضی از مدیران رسانه ملی ما شاگردی نکردند وسبقه تولیدی ندارند که این ناخوشایند است.
رسانه ملی جزو ارکان مهمی به حساب میآید که در شکلگیری فرهنگ و آداب و رسوم کشور نقش مهمی را عهدهدار است و آحاد مردم از نوع پوشش و ساختار مناطق دیگر کشور میتوانند به وسیله این رسانه مهم اطلاعات و آگاهی مناسبی را کسب کنند. یکی از برنامههایی که در این چند سال اخیر در تلویزیون دیده شده است فعالیت در حوزه مستندهای بومی و محلی است که رسانه ملی تا اندازهای به آن پرداخته است. یکی از کسانی که در این حوزه آثاری را تولید کرده «موسی جابری» است که برنامه اخیر وی با نام «اقلیم» در عید نوروز امسال از سیما پخش شد. به همین مناسبت و با هدف آسیبشناسی این نوع برنامهها در رسانه ملی با وی گفت وگو کردیم.
- در ابتدا درباره مستند «اقلیم» که به تازگی در ایام عید نوروز پخش شد بگویید.
«اقلیم» که هم در جشنواره جام جم هم جایزه ویژه هیئت داوران را از آن خود کرد و هم در جشنواره سین سیما هم نامزد شده بود، مستندی است که در دو فصل کار شد؛فصل اول عید سال گذشته به روی آنتن رفت و فصل دوم هم عید نوروز 97 مهمان خانههای مردم بود که هر فصل آن 26 قسمت 30 دقیقهای بود،محتوا و ساختار این مستند بر مبنای این بود که به جاذبههای طبیعی کشوراز جمله تالابها، رودخانهها، درهها، کوهها و ... میپرداخت.
- با توجه به اینکه شما در گفتوگویی اشاره کرده بودید که خودتان را روستایی میدانید آیا این دلیل باعث فعالیت جدی شما در این حوزه است؟
من همیشه در مراحل کاری خودم به دنبال اقشار ضعیف جامعه به این دلیل که تریبون خاصی برای خود ندارند هستم؛ به ویژه عشایر و روستاییان که فاقد قدرت رسانهایاند واقعا با یک نابرابری در حوزه رسانهها مواجه هستیم. در برخی استانها یک مسئول هر هفته در تلویزیون آن استان دیده میشود که که این موضوع به دور از منطق و عقلانیت است. چون در اصل، رسانههای استانی تریبون مردمان آن منطقه هستند نه رسانه مسئولین آن استان و این یک بیعدالتی در حوزه رسانهای محسوب میشود به این دلیل که رسانهها بایستی ظرفیت، توسعه و فرهنگ استانها را به تصویر بکشند. از همین رو بنده تصمیم گرفتم که در حد خودم صدای این بیصداها شوم؛ مدتی در برنامه «به رنگ روستا» با این محوریت فعالیت کردم و در آن برهه هم اطلاعات و آگاهی زیادی را در این زمینه برای خود جمعآوری کردم چون رشته تحصیلی خودم جامعهشناسی روستایی است. نکته دیگری که در این حوزه وجود دارد این است که بعضا دیده شده برخی استانها به مناطق خاصی تمرکز دارند و عملا اهمیتی به سایر مناطق قائل نمیشوند. مانند صداوسیمای استان هرمزگان که بیشتر تمرکز خود را بر شهرهای کیش یا قشم میگذارد که این قابل تامل است. ضمن اینکه موضوعی را که در بسیاری از برنامههای تلویزیونی شاهد آن بودم این است که عملا بعضی از مجریان صداوسیما بدون آگاهی و دانش کافی به میان روستائیان میروند که دروهله اول بیاحترامی به فرهنگ آن منطقه میشود و در وهله دوم هم انتقاداتی را به برنامههای تلویزیونی وارد میکند.
- به نظر میرسد که بین مستند«اقلیم» و «ایرانگرد» رقابت وجود دارد!
درباره مستند«ایرانگرد» بنده با تولیدکننده این برنامه، آقای جواد قارایی هیچ مشکلی ندارم و صحبت من با مدیرانی است که بین اثر ایشان و بنده تبعیض قائل میشوند! بودجه برنامه ایشان چندین برابر مستند «اقلیم» است، زمان پخش آن مناسبتر است و همین طور نابرابریهای دیگری که وجود دارد که این بیشتر به ساختار حمایتی سازمان در تبعیض بین اقلیم و ایرانگرد برمیگردد.
- در اختتامیه جشنواره جام جم شما صحبتهای جنجالی را در حضور مدیران سازمان انجام دادید مشکلی برایتان به وجود نیامد؟
خیر،به چه دلیل مشکل به وجود بیاید؟ برخی از دوستان حرف شما را تکرار کردند اما من به آنها گفتم که سطح دید و نگرش خودتان را باید تغییر دهید. من اعتراض خودم را در حضور مدیران سازمان مطرح کردم و تلویزیون هم به صورت زنده آن برنامه را پخش کرد. این نشاندهنده آن بود که در تلویزیون دموکراسی به خوبی وجود دارد و به نوعی نشان داده شد که اگر نقد از تلویزیون در درون خود سازمان مطرح شود بهتر از آن است که در رسانههای بیگانه اعلام شود. هر کسی اعتراض خود به خانوادهاش را باید درون خانواده مطرح کند نه اینکه به غریبهها بگوید. این امر نشاندهنده وجود فضای باز در تلویزیون است و هم نشانه سعه صدر از جانب مدیران سازمان تلقی میشود. البته این نقد نوعی از امر به معروف ونهی از منکر است که به منظور اصلاح و با نیت خیرخواهانه مطرح میشود؛ چون بنده هیچ منافع شخصی از این سخنان نداشتهام و نفع سازمانی و مسائل کشور برایم مهمتر است.
- در پایان اگر سخن ناگفتهای باقی مانده بفرمایید.
از بعضی مسئولین صداوسیما از جمله آقای اصغر پورمحمدی، مدیر شبکه سه لطف زیادی نسبت به برنامه ما داشتند نباید گذشت که اگر امثال ایشان در صداوسیما بیشتر حضور داشته باشند، تلویزیون به یک رسانه بیبدیل تبدیل خواهد شد، درحالی که بعضی از مدیران رسانه ملی ما شاگردی نکردند وسبقه تولیدی ندارند که این ناخوشایند است.