چگونه برای موفقیت در سال جدید برنامهریزی کنیم؟ - بخش پایانی
گام به گام اجرایی کردن اهداف تا رسیدن به موفقیت
گالیا توانگر
وقتی سخن از برنامهریزی برای سال جدید به میان میآید، بعضیها خیال میکنند باید آرزوهای خود را روی کاغذ بیاورند، در حالی که یک برنامهریزی کاربردی برای سال جدید باید منطبق بر واقعیتهای زندگی شما و توانمندیهایتان باشد.
در حال حاضر توسط مشاوران و اهل فن بر شیوهای در برنامهریزی تاکید میشود، تحت عنوان «برنامهریزی مهارتی». یعنی شما زیرمجموعه یک آرزو و هدف بزرگ چند خرده گام و آموختن چند خرده مهارت را قرار دهید. مثلا شما میخواهید در سال جدید به وزن ایدهآل خود برسید. برای تحقق این هدف باید هر روز یکساعت ورزش پرتحرک داشته باشید. در برنامهریزی مهارتی زیرمجموعه هدف رسیدن به وزن ایدهآل در سال جدید، میتوانید برای اولین گام بنویسید، یادگیری حرکات نرمشی و کششی صحیح در یک ربع. پیادهروی نرم ده دقیقه که آرام آرام به پیادهروی دور تند مبدل میشود و...
اولین قدم برای استفاده بهینه از فرصتها و اوقات زندگی، داشتن یک برنامه کارآمد و صحیح است. در حالی که بیست و دو روز از سال جدید گذشته، آشنایی با اصول برنامهریزی کلی و اساسی برای رسیدن به زندگی موفق ضروری به نظر میرسد.
یک کارشناس و مشاور خانواده، در این باره میگوید: «من به جای این که بگویم امیدوارم سال خوبی داشته باشید، میگویم که امیدوارم سال خوبی برای خودتان بسازید.»
گام به گام برنامهتان را پیش ببرید
ماهان سهرابی یک دانشجو برایمان در مورد بازبینی لیست برنامههایش در سال جدید میگوید: «من فکر میکنم باید دستی به سر و صورت لیست کارهایی بکشم که در حال حاضر در برنامه روزانهام جا دادهام. کیفیت انجام آنها رضایتبخش نیست و جای رشد دارد. اگر روی آنها تمرکز کنم و با دقت عمل و کیفیت بیشتر و بهتری انجام بدهم به احتمال زیاد موثرتر است تا اینکه مجدد خرده مهارتهایی را به برنامه فشرده فعلیام اضافه کنم. من از هفتهها و ماههای قبل خرده مهارتهایی را شروع کردم که به نظرم اگر تا تابستان سر وسامان بگیرند، کلی من را به جلو میبرند؛ حتی در کارهای روتین روزمره هم تمرکز بیشتری به کار میگیرم تا کارآیی آنها بیشتر بشود.»
وی با مثالهایی در مورد کیفیتبخشی به اجرای برنامه روزانهاش برایمان توضیح میدهد: «مثلا میتوانم کیفیت نرمش صبحگاهی را بالا ببرم و هفتهای یک حرکت به حرکات نرمشی اضافه کنم، البته با تمرکز بیشتر؛ یا حتی برای کارهایی مثل مسواک زدن و سلام و احوالپرسی روزانه دقت و تمرکز بیشتری به خرج بدهم تا کارآیی آنها بیشتر عایدم شود؛ یا مثلا برای مسیرهای طولانی رانندگی از قبل موضوع برای فکر کردن یادداشت کنم تا وقتم صرف افکار بیهوده و به دردنخور نشود.»
برنامهریزی کوتاه مدت و بلند مدت
علی صادقیان یک مشاور ضمن تاکید بر برنامهریزی مکتوب، برایمان توضیح میدهد: «قبل از هر گامی برای داشتن یک برنامه منظم، لازم است بدانید که یک برنامه موفق، برنامهای است که نوشته شود. آمارها و پژوهشها نشان میدهد که تعداد بسیار کمی از افراد برنامههایشان را روی کاغذ ثبت میکنند. افراد میتوانند برای برنامهریزیهای مکتوبشان از یک سالنامه استفاده کنند و برای هر روزشان برنامهای تنظیم کنند.»
وی در ادامه میگوید: «اولین قدم برای نوشتن یک برنامه موفق، دانستن این نکته است که هدفها ۲ نوع است. اهداف هر انسانی شامل هدفهای کلی و هدفهای جزئی است. هدفهای کلی مثل بالا بردن سطح اطلاعات عمومی، تصمیم به بهتر زندگی کردن و هدفهای جزئی هم میتواند موفقیت در یک رشته خاص یا کم کردن ۵ کیلو از وزن و... باشد. برای یک برنامهریزی موفق، افراد باید هر دو این هدفها را برای خودشان مشخص کنند و برای هر کدام برنامهریزی جداگانهای داشته باشند.»
این مشاور در تکمیل صحبتهایش میگوید: «برای هر برنامه ریزی موفقی باید ۲ برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت انجام شود. وقتی فرد برنامه بلند مدت و کوتاه مدت داشته باشد، با رسیدن به اهداف کوتاه مدت، تقویت روحی و برای رسیدن به اهداف بلند مدت انگیزهاش بیشتر میشود. برای مثال اگر فردی میخواهد برنامهریزی کند که در سال جدید ۵ کیلو از وزنش کم کند، این یک هدف بلند مدت است. حالا اگر این شخص تصمیم بگیرد که در ماه اول یک کیلو کم کند و به نتیجه برسد، شانس اینکه بتواند وزنش را به میزان ایدهآل کاهش دهد، بسیار زیادتر میشود. هدفها باید بر اساس اضطرار و اهمیتشان طبقهبندی شوند. بنابراین اگر به هر دلیلی قسمتی از برنامهریزی انجام شود، افراد مطمئن هستند که برنامههای اصلیشان با موفقیت انجام شده است. کارهای ضروری کارهایی است که اگر انجام نشود، ضرری به آینده فرد میرسد.»
برنامه باید در حد توان افراد باشد
مریم احمدی یک کتابخوان فعال برایمان میگوید: «همیشه لیست بلندبالایی کتاب دارم که باید آنها را بخوانم، ولی یک مدت بود که میزان مطالعه من در طول روز به صفر رسیده بود. الان با یکی از دوستانم یک کتاب را انتخاب میکنیم و از شبی ده صفحه شروع به خواندن کردهایم و به شبی بیست صفحه رسیدیم. اگرچه الان دیگر جفتمان بیشتر از ۲۰ صفحه میخوانیم، قصد داریم در سال جدید همین روش را ادامه دهیم.»
وی در ادامه میگوید: «من همیشه با خودم قرار میگذاشتم روزی یک ساعت یا دو ساعت زبان انگلیسی بخوانم که هیچ وقت این کار را نکردم. حالا میخواهم اگر بشود روزی یه ربع زبان بخوانم.»
یک کارشناس اهل فن در این باره میگوید: «برنامه باید در حد توان افراد باشد و از حد تعادل و توان خارج نباشد وگرنه افراد نمیتوانند برنامه را به پایان برسانند. افراد باید روحیه انعطافپذیری را در خودشان تقویت کنند. البته هر فردی باید تمام تلاشش را بکند که کارهایش را طبق برنامهریزی انجام دهد ولی باید به این نکته هم توجه کند که گاهی ممکن است اتفاقاتی بیفتد که پیشبینی نشده است و کنترل آنها در دست او نیست. در نتیجه باید همیشه، آمادگی تغییر در برنامه را داشته باشد و از ایجاد تغییر در برنامهریزی، ناامید و ناراحت نشود. بعد از اینکه مدتی از اجرای برنامه گذشت، باید با ارزیابی فعالیتهای خودمان ببینیم که چقدر به هدفمان نزدیک شدهایم؟ این بازخورد گرفتن و بررسی برنامه باعث میشود که ضعفهای برنامهمان زودتر مشخص شود.»
حساب دخل و خرج تان را داشته باشید
هوشنگ اللهیاری یک شهروند با دغدغههای مالی در سال جدید برایمان داستانی را تعریف میکند: «قبلا یک جا خوانده بودم، یک نفر نیمه اول ماه را هر روز با تاکسی یا آژانس رفت و آمد داشته است، غذا از بیرون میگرفته، سینما و تئاتر و کافه میرفته؛ و نیمه دوم ماه با مترو و اتوبوس رفت و آمد میکرده است، غذا از خانه میبرده، تلویزیون میدیده و چایی را توی خانه مینوشیده است. توجیهاش این بوده که دنیا دو روز بیشتر نیست، نصف ماه مثل پولدارها زندگی کن و وقتی پولت داشت ته میکشید نصف دیگه ماه را قناعت کن».
این شهروند در حالی که میخندد، میگوید: «راهی اگر میشناسید که این چندرغاز ته جیبمان را تا آخر ماه برسانیم، حتما بگویید.»
هرقدر هم که اوضاع اقتصادی بد باشد، این دلیل نمیشود که شما ناامیدانه جلوی حساب و کتابِ دخل و خرجتان را رها کنید.
چطور دخل و خرجهای خود را
در سال جدید سامان دهیم؟
از رضا صدیقیان یک کارشناس ارشد اقتصاد صراحتا میپرسم: «چگونه بودجهبندی کنیم؟» وی پاسخ میدهد: «مقدار پول ورودی به حسابتان طی یک ماه را یادداشت کنید. اگر از چندجا حقوق میگیرید همه را بنویسید. حتی اگر پول تو جیبی دریافت میکنید هم یادداشت کنید. تمام پولی که در ماه دریافت میکنید را بنویسید. مخارجتان را به صورت دستهبندیهای کلی یادداشت کنید و در این فهرست کردن با این اولویت پیش بروید که دستهبندیهای مهمتر را اول بنویسید. مخارج مهمتر آنهایی هستند که برای رفع ضروریات استفاده میشوند. این ضروریات از این قبیل هستند: اجاره خانه، خورد و خوراک، اقساط وام و پسانداز برای اهداف مالی. سپس لیستی از مخارج دیگر را یادداشت کنید. مخارجی مانند خرید لباس، تفریح، رستوران رفتن و شهریه باشگاه. حالا که لیست درآمدها و مخارج را یادداشت کردید، لازم است این دو را با هم مقایسه کنید. مخارجتان یا باید کمتر از درآمدتان باشد یا برابر با آن. اگر مبلغی از درآمدتان اضافه ماند، میتوانید به حساب پساندازتان منتقل کنید.»
وی در ادامه هشدار میدهد: «اگر خرجتان بیشتر از درآمدتان است، باید راهی پیدا کنید که مخارج را کمتر کنید. این کار را با حذف کردن مواردی از مخارج غیرضروری شروع کنید. در کنار این مسئله میتوانید برای افزایش درآمد هم برنامهریزی کنید. لازم است که میزان خرج کردنتان را ثبت کنید و از حد مشخص شده بیشتر خرج نکنید. این جا آغاز روند بودجهبندی است. در نهایت این کار را هر ماه انجام دهید. سختیاش بیشتر همان ماه اول است و از ماه بعدی راحتتر میشود. انتهای هر ماه بررسی کنید که برای چه چیزهایی پول خرج کردهاید؟»
این دانشآموخته اقتصاد متذکر میشود که برای بودجهبندی، استراتژیهای زیادی وجود دارد. یکی از این استراتژیها روش پاکتی است. وی درباره این روش توضیح میدهد: «روش پاکتی در واقع اختصاص دادن پاکتهای مختلف به هزینههای مختلف است. در این روش برای هر دسته از مخارج یک پاکت در نظر میگیرید و نام آن دسته را روی پاکت مینویسید. سپس مبلغی را که به آن دسته اختصاص دادهاید به شکل پول نقد در پاکت قرار میدهید. برای مثال شما ۵۰ هزار تومان در ماه برای خورد و خوراک در نظر میگیرید و آن را در پاکتی با همین اسم قرار میدهید. هرموقع که این مبلغ تمام شد دیگر به هیچ عنوان برای خورد و خوراک خرج نمیکنید. در این روش حق ندارید از کارت بانکی برای خرید استفاده کنید. لازم هم نیست تمام پاکتها و تمام پول نقد را هر روز با خودتان حمل کنید؛ میتوانید روزی ۲۰ هزار تومان با خودتان ببرید و موقعی که به خانه برگشتید از هر پاکت به همان میزانی که از ۲۰ هزار تومان برایش خرج کردید، کم کنید. در نوعی دیگر از همین روش میتوانید ۴ پاکت بردارید و در هرکدام به اندازه مخارج هر هفته پول بگذارید. در هفته نخست ماه فقط حق دارید پول پاکت شماره ۱ را خرج کنید. و به همین ترتیب تا ماه آخر».
صدیقیان استراتژی دیگری که برای بودجهبندی معرفی میکند، شیوه تقسیمبندی درآمد است. وی توضیح میدهد: «این روش به شما کمک میکند که روی اهداف مالیتان بیشتر متمرکز شوید.۵۰ درصد از درآمدتان باید برای نیازهای ضروری مانند خوراک، اجاره خانه، هزینه حمل و نقل و خدمات رفاهی شود. ۳۰ درصد از درآمدتان باید برای خواستههایتان خرج شود مانند تفریحات، بیرون رفتن با دوستان یا هزینه باشگاه. ۲۰ درصد از درآمدتان باید پسانداز شود (برای خرید چیزی یا برای بازنشستگی) و یا برای قرضها و قسط وامها برود.»
این کارشناس از دو روش دیگر به نامهای روش صفر دلار و پنج دسته کردن نام میبرد. در روش صفر دلار تا قران آخر پولتان را برنامهریزی میکنید و کاملا جدی کنترل تمام مخارج را در دست میگیرید. در روش ۵ دسته کردن، دسته اول اجاره خانه و هزینه مسکن است که ۳۵ درصد از درآمدتان را به خود اختصاص میدهد. دسته دوم حملونقل است که نباید بیش از ۱۵ درصد از درآمدتان را خرج آن کنید. دسته سوم خدمات رفاهی است که ۲۵ درصد از درآمدتان را باید به آن اختصاص دهید. ۱۰ درصد از درآمدتان باید صرف پسانداز شود. و ۱۵ درصد باقیمانده باید برای پرداخت قرض و وام اختصاص پیدا کند.
وقتی سخن از برنامهریزی برای سال جدید به میان میآید، بعضیها خیال میکنند باید آرزوهای خود را روی کاغذ بیاورند، در حالی که یک برنامهریزی کاربردی برای سال جدید باید منطبق بر واقعیتهای زندگی شما و توانمندیهایتان باشد.
در حال حاضر توسط مشاوران و اهل فن بر شیوهای در برنامهریزی تاکید میشود، تحت عنوان «برنامهریزی مهارتی». یعنی شما زیرمجموعه یک آرزو و هدف بزرگ چند خرده گام و آموختن چند خرده مهارت را قرار دهید. مثلا شما میخواهید در سال جدید به وزن ایدهآل خود برسید. برای تحقق این هدف باید هر روز یکساعت ورزش پرتحرک داشته باشید. در برنامهریزی مهارتی زیرمجموعه هدف رسیدن به وزن ایدهآل در سال جدید، میتوانید برای اولین گام بنویسید، یادگیری حرکات نرمشی و کششی صحیح در یک ربع. پیادهروی نرم ده دقیقه که آرام آرام به پیادهروی دور تند مبدل میشود و...
اولین قدم برای استفاده بهینه از فرصتها و اوقات زندگی، داشتن یک برنامه کارآمد و صحیح است. در حالی که بیست و دو روز از سال جدید گذشته، آشنایی با اصول برنامهریزی کلی و اساسی برای رسیدن به زندگی موفق ضروری به نظر میرسد.
یک کارشناس و مشاور خانواده، در این باره میگوید: «من به جای این که بگویم امیدوارم سال خوبی داشته باشید، میگویم که امیدوارم سال خوبی برای خودتان بسازید.»
گام به گام برنامهتان را پیش ببرید
ماهان سهرابی یک دانشجو برایمان در مورد بازبینی لیست برنامههایش در سال جدید میگوید: «من فکر میکنم باید دستی به سر و صورت لیست کارهایی بکشم که در حال حاضر در برنامه روزانهام جا دادهام. کیفیت انجام آنها رضایتبخش نیست و جای رشد دارد. اگر روی آنها تمرکز کنم و با دقت عمل و کیفیت بیشتر و بهتری انجام بدهم به احتمال زیاد موثرتر است تا اینکه مجدد خرده مهارتهایی را به برنامه فشرده فعلیام اضافه کنم. من از هفتهها و ماههای قبل خرده مهارتهایی را شروع کردم که به نظرم اگر تا تابستان سر وسامان بگیرند، کلی من را به جلو میبرند؛ حتی در کارهای روتین روزمره هم تمرکز بیشتری به کار میگیرم تا کارآیی آنها بیشتر بشود.»
وی با مثالهایی در مورد کیفیتبخشی به اجرای برنامه روزانهاش برایمان توضیح میدهد: «مثلا میتوانم کیفیت نرمش صبحگاهی را بالا ببرم و هفتهای یک حرکت به حرکات نرمشی اضافه کنم، البته با تمرکز بیشتر؛ یا حتی برای کارهایی مثل مسواک زدن و سلام و احوالپرسی روزانه دقت و تمرکز بیشتری به خرج بدهم تا کارآیی آنها بیشتر عایدم شود؛ یا مثلا برای مسیرهای طولانی رانندگی از قبل موضوع برای فکر کردن یادداشت کنم تا وقتم صرف افکار بیهوده و به دردنخور نشود.»
برنامهریزی کوتاه مدت و بلند مدت
علی صادقیان یک مشاور ضمن تاکید بر برنامهریزی مکتوب، برایمان توضیح میدهد: «قبل از هر گامی برای داشتن یک برنامه منظم، لازم است بدانید که یک برنامه موفق، برنامهای است که نوشته شود. آمارها و پژوهشها نشان میدهد که تعداد بسیار کمی از افراد برنامههایشان را روی کاغذ ثبت میکنند. افراد میتوانند برای برنامهریزیهای مکتوبشان از یک سالنامه استفاده کنند و برای هر روزشان برنامهای تنظیم کنند.»
وی در ادامه میگوید: «اولین قدم برای نوشتن یک برنامه موفق، دانستن این نکته است که هدفها ۲ نوع است. اهداف هر انسانی شامل هدفهای کلی و هدفهای جزئی است. هدفهای کلی مثل بالا بردن سطح اطلاعات عمومی، تصمیم به بهتر زندگی کردن و هدفهای جزئی هم میتواند موفقیت در یک رشته خاص یا کم کردن ۵ کیلو از وزن و... باشد. برای یک برنامهریزی موفق، افراد باید هر دو این هدفها را برای خودشان مشخص کنند و برای هر کدام برنامهریزی جداگانهای داشته باشند.»
این مشاور در تکمیل صحبتهایش میگوید: «برای هر برنامه ریزی موفقی باید ۲ برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت انجام شود. وقتی فرد برنامه بلند مدت و کوتاه مدت داشته باشد، با رسیدن به اهداف کوتاه مدت، تقویت روحی و برای رسیدن به اهداف بلند مدت انگیزهاش بیشتر میشود. برای مثال اگر فردی میخواهد برنامهریزی کند که در سال جدید ۵ کیلو از وزنش کم کند، این یک هدف بلند مدت است. حالا اگر این شخص تصمیم بگیرد که در ماه اول یک کیلو کم کند و به نتیجه برسد، شانس اینکه بتواند وزنش را به میزان ایدهآل کاهش دهد، بسیار زیادتر میشود. هدفها باید بر اساس اضطرار و اهمیتشان طبقهبندی شوند. بنابراین اگر به هر دلیلی قسمتی از برنامهریزی انجام شود، افراد مطمئن هستند که برنامههای اصلیشان با موفقیت انجام شده است. کارهای ضروری کارهایی است که اگر انجام نشود، ضرری به آینده فرد میرسد.»
برنامه باید در حد توان افراد باشد
مریم احمدی یک کتابخوان فعال برایمان میگوید: «همیشه لیست بلندبالایی کتاب دارم که باید آنها را بخوانم، ولی یک مدت بود که میزان مطالعه من در طول روز به صفر رسیده بود. الان با یکی از دوستانم یک کتاب را انتخاب میکنیم و از شبی ده صفحه شروع به خواندن کردهایم و به شبی بیست صفحه رسیدیم. اگرچه الان دیگر جفتمان بیشتر از ۲۰ صفحه میخوانیم، قصد داریم در سال جدید همین روش را ادامه دهیم.»
وی در ادامه میگوید: «من همیشه با خودم قرار میگذاشتم روزی یک ساعت یا دو ساعت زبان انگلیسی بخوانم که هیچ وقت این کار را نکردم. حالا میخواهم اگر بشود روزی یه ربع زبان بخوانم.»
یک کارشناس اهل فن در این باره میگوید: «برنامه باید در حد توان افراد باشد و از حد تعادل و توان خارج نباشد وگرنه افراد نمیتوانند برنامه را به پایان برسانند. افراد باید روحیه انعطافپذیری را در خودشان تقویت کنند. البته هر فردی باید تمام تلاشش را بکند که کارهایش را طبق برنامهریزی انجام دهد ولی باید به این نکته هم توجه کند که گاهی ممکن است اتفاقاتی بیفتد که پیشبینی نشده است و کنترل آنها در دست او نیست. در نتیجه باید همیشه، آمادگی تغییر در برنامه را داشته باشد و از ایجاد تغییر در برنامهریزی، ناامید و ناراحت نشود. بعد از اینکه مدتی از اجرای برنامه گذشت، باید با ارزیابی فعالیتهای خودمان ببینیم که چقدر به هدفمان نزدیک شدهایم؟ این بازخورد گرفتن و بررسی برنامه باعث میشود که ضعفهای برنامهمان زودتر مشخص شود.»
حساب دخل و خرج تان را داشته باشید
هوشنگ اللهیاری یک شهروند با دغدغههای مالی در سال جدید برایمان داستانی را تعریف میکند: «قبلا یک جا خوانده بودم، یک نفر نیمه اول ماه را هر روز با تاکسی یا آژانس رفت و آمد داشته است، غذا از بیرون میگرفته، سینما و تئاتر و کافه میرفته؛ و نیمه دوم ماه با مترو و اتوبوس رفت و آمد میکرده است، غذا از خانه میبرده، تلویزیون میدیده و چایی را توی خانه مینوشیده است. توجیهاش این بوده که دنیا دو روز بیشتر نیست، نصف ماه مثل پولدارها زندگی کن و وقتی پولت داشت ته میکشید نصف دیگه ماه را قناعت کن».
این شهروند در حالی که میخندد، میگوید: «راهی اگر میشناسید که این چندرغاز ته جیبمان را تا آخر ماه برسانیم، حتما بگویید.»
هرقدر هم که اوضاع اقتصادی بد باشد، این دلیل نمیشود که شما ناامیدانه جلوی حساب و کتابِ دخل و خرجتان را رها کنید.
چطور دخل و خرجهای خود را
در سال جدید سامان دهیم؟
از رضا صدیقیان یک کارشناس ارشد اقتصاد صراحتا میپرسم: «چگونه بودجهبندی کنیم؟» وی پاسخ میدهد: «مقدار پول ورودی به حسابتان طی یک ماه را یادداشت کنید. اگر از چندجا حقوق میگیرید همه را بنویسید. حتی اگر پول تو جیبی دریافت میکنید هم یادداشت کنید. تمام پولی که در ماه دریافت میکنید را بنویسید. مخارجتان را به صورت دستهبندیهای کلی یادداشت کنید و در این فهرست کردن با این اولویت پیش بروید که دستهبندیهای مهمتر را اول بنویسید. مخارج مهمتر آنهایی هستند که برای رفع ضروریات استفاده میشوند. این ضروریات از این قبیل هستند: اجاره خانه، خورد و خوراک، اقساط وام و پسانداز برای اهداف مالی. سپس لیستی از مخارج دیگر را یادداشت کنید. مخارجی مانند خرید لباس، تفریح، رستوران رفتن و شهریه باشگاه. حالا که لیست درآمدها و مخارج را یادداشت کردید، لازم است این دو را با هم مقایسه کنید. مخارجتان یا باید کمتر از درآمدتان باشد یا برابر با آن. اگر مبلغی از درآمدتان اضافه ماند، میتوانید به حساب پساندازتان منتقل کنید.»
وی در ادامه هشدار میدهد: «اگر خرجتان بیشتر از درآمدتان است، باید راهی پیدا کنید که مخارج را کمتر کنید. این کار را با حذف کردن مواردی از مخارج غیرضروری شروع کنید. در کنار این مسئله میتوانید برای افزایش درآمد هم برنامهریزی کنید. لازم است که میزان خرج کردنتان را ثبت کنید و از حد مشخص شده بیشتر خرج نکنید. این جا آغاز روند بودجهبندی است. در نهایت این کار را هر ماه انجام دهید. سختیاش بیشتر همان ماه اول است و از ماه بعدی راحتتر میشود. انتهای هر ماه بررسی کنید که برای چه چیزهایی پول خرج کردهاید؟»
این دانشآموخته اقتصاد متذکر میشود که برای بودجهبندی، استراتژیهای زیادی وجود دارد. یکی از این استراتژیها روش پاکتی است. وی درباره این روش توضیح میدهد: «روش پاکتی در واقع اختصاص دادن پاکتهای مختلف به هزینههای مختلف است. در این روش برای هر دسته از مخارج یک پاکت در نظر میگیرید و نام آن دسته را روی پاکت مینویسید. سپس مبلغی را که به آن دسته اختصاص دادهاید به شکل پول نقد در پاکت قرار میدهید. برای مثال شما ۵۰ هزار تومان در ماه برای خورد و خوراک در نظر میگیرید و آن را در پاکتی با همین اسم قرار میدهید. هرموقع که این مبلغ تمام شد دیگر به هیچ عنوان برای خورد و خوراک خرج نمیکنید. در این روش حق ندارید از کارت بانکی برای خرید استفاده کنید. لازم هم نیست تمام پاکتها و تمام پول نقد را هر روز با خودتان حمل کنید؛ میتوانید روزی ۲۰ هزار تومان با خودتان ببرید و موقعی که به خانه برگشتید از هر پاکت به همان میزانی که از ۲۰ هزار تومان برایش خرج کردید، کم کنید. در نوعی دیگر از همین روش میتوانید ۴ پاکت بردارید و در هرکدام به اندازه مخارج هر هفته پول بگذارید. در هفته نخست ماه فقط حق دارید پول پاکت شماره ۱ را خرج کنید. و به همین ترتیب تا ماه آخر».
صدیقیان استراتژی دیگری که برای بودجهبندی معرفی میکند، شیوه تقسیمبندی درآمد است. وی توضیح میدهد: «این روش به شما کمک میکند که روی اهداف مالیتان بیشتر متمرکز شوید.۵۰ درصد از درآمدتان باید برای نیازهای ضروری مانند خوراک، اجاره خانه، هزینه حمل و نقل و خدمات رفاهی شود. ۳۰ درصد از درآمدتان باید برای خواستههایتان خرج شود مانند تفریحات، بیرون رفتن با دوستان یا هزینه باشگاه. ۲۰ درصد از درآمدتان باید پسانداز شود (برای خرید چیزی یا برای بازنشستگی) و یا برای قرضها و قسط وامها برود.»
این کارشناس از دو روش دیگر به نامهای روش صفر دلار و پنج دسته کردن نام میبرد. در روش صفر دلار تا قران آخر پولتان را برنامهریزی میکنید و کاملا جدی کنترل تمام مخارج را در دست میگیرید. در روش ۵ دسته کردن، دسته اول اجاره خانه و هزینه مسکن است که ۳۵ درصد از درآمدتان را به خود اختصاص میدهد. دسته دوم حملونقل است که نباید بیش از ۱۵ درصد از درآمدتان را خرج آن کنید. دسته سوم خدمات رفاهی است که ۲۵ درصد از درآمدتان را باید به آن اختصاص دهید. ۱۰ درصد از درآمدتان باید صرف پسانداز شود. و ۱۵ درصد باقیمانده باید برای پرداخت قرض و وام اختصاص پیدا کند.