تعریف و تمجید از فوتبال 5 ستاره ایران!
سرویس ورزشی-
حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان در دیدار نوروزی با سلطانیفر و معاونین وزارت ورزش و جوانان و جمعی از مقامات و مدیران اجرایی کشور با اشاره به موفقیتهای ورزش و فوتبال ایران در سال گذشته گفت: مرتبا از طریق سلطانیفر پیگیر مسایل ورزش، ورزش زنان و نتایج قهرمانان در رشتههای مختلف و جوانان کشور هستم و امیدوارم همانطور که فوتبال ایران پنج ستاره شد ، سایر بخشهای کشور نیز چنین باشند.
اظهار نظر ورزشی رئیسجمهور و اشاره ایشان به فوتبال پنج ستاره ، واکنش مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال را به همراه داشت تا جایی که او هم در اظهارنظری عنوان داشت: ستارههای فوتبال ایران به آقای روحانی هم تعلق دارد و توفیقاتی که برای فوتبال ایران به دست آمده حاصل پشتیبانی و توجه جناب روحانی، سلطانیفر و جهانگیری بوده است.
رئیسجمهور از فوتبال پنج ستاره میگوید و تاج هم بر نقش پررنگ دولت در این موفقیت تاکید میکند، غافل از اینکه فیفا هیچ جایزه یا عنوان پنج ستاره ندارد. کل داستان، تیتر یادداشتی است که سال گذشته در سایت فیفا منتشر شد و به تمجید از فوتبال ایران به واسطه صعود 5 تیمش به جام جهانی فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی پرداخت.
از آن روز تا به حال، فدراسیون فوتبال از پنج ستاره شدن خودش میگوید و حتی در برگزاری رقابتهای لیگ نیز با نصب بنر در ورزشگاه این موفقیت را به خود تبریک گفته است.
صعود 5 تیم ایران به جام جهانی امتیاز مثبت برای فدراسیون فوتبال است ولی در پشت این موفقیت نباید واقعیتهای فوتبال پنهان شود. در همه جای دنیا صعود به جام جهانی باعث رشد و شکوفایی فوتبال داخلی، بالا رفتن سطح کیفی رقابتها و افزایش هیجان و جذابیت مسابقات و جلب و جذب هرچه بیشتر تماشاگر به ورزشگاهها و... میشود، چرا در فوتبال ما، قضیه برعکس است و برگزاری لیگ و فوتبال داخلی مخل و مزاحم تیم ملی شده و صعود به جام جهانی و فعالیتهای تیم ملی دارد، رفتهرفته به نابودی فوتبال ما منجر میشود؟!
این سؤالی است که هر چه زمان میگذرد، بیشتر در اذهان و افکار اهالی فوتبال مطرح میشود، و جز کسانی که از قبل حاکمیت این وضعیت مضحک و در عین حال تاسفبار بر فوتبال ما، به نان و نوایی میرسند و سفری میروند و پورسانتی میگیرند و در رسانهها به ویژه تلویزیون شلتاق میکنند و خود را مطرح میکنند.
دراین میان البته شاید خیلیها، کیروش، سرمربی تیم ملی را مقصر میدانند، اما همانطور که قبلا هم نوشته بودیم کیروش به عنوان یک مربی حرفهای و متعهد، فقط دارد به وظیفهاش عمل میکند. وقتی هدف و تنها هدف ما و تنها خواسته ما از سرمربی تیم ملی «صعود به جام جهانی» باشد، باید هم این اتفاقات در آن رخ دهد.
وقتی در این فوتبال اصل و اساس و ریشه و پایه، به هیچ انگاشته و نادیده گرفته شده، طبیعی است که همه چیز قربانی آن تنها هدف شود، چون این هدف اگر محقق شود و همه فکر و ذکر مسئولان بشود صعود به جام جهانی به هر قیمت، شاید دردی از دردهای فوتبال دوا نکند، و اتفاقی سازنده در آن رخ ندهد، که تاکنون بعد از چهار دوره صعود رخ نداده، اما در عوض عدهای میتوانند، از قبل آن برای خود کارنامه و وجهه و افتخار کسب کنند، تا به عمر مدیریتی خود تداوم بخشند، دولتها میتوانند به وسیله آن حداقل از این نظر «کم» نیاورند.
خلاصه کلام در این میان آنچه مهم نیست، خود فوتبال است، فوتبالی که نه با مردم، تماشاگران، لیگ، مسابقه، شور و شوق و... زنده است و نه فقط با تیم ملی، ضمن اینکه تیم ملی واقعی- و نه گلخانهای- هم درسایه یک فوتبال پویا و از دل یک لیگ قوی ساخته و پرداخته میشود... مگر ما در دوره اول که به جام جهانی صعود کردیم، آن هم در وقتی که از آسیا فقط یک تیم به جام جهانی میرفت، اینقدر لیگ و تیمها و مربیان و تماشاگران و بازیکنان خود را اذیت کردیم؟!
ما هم مثل هر ایرانی دیگری از صمیم قلب برای تیم ملی در هر میدانی آرزوی موفقیت داریم، دوست داریم ایران عزیز در جام جهانی فوتبال و در جمع بزرگان جهان مطرح باشد و بدرخشد، اما بدون تعارف عرض میکنیم، اگر صدبار هم به جام جهانی برویم، اما از راهش نرویم، فوتبال ما نه تنها به شکل اساسی و بنیادی، سر و شکل نمیگیرد و سامان نمییابد، بلکه بدون تردید به قیمت نابودی آن تمام میشود.