ردپای 60 سال خیانت و جنایت - روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
سولیوان: حمایت مردمی از شاه به صفر رسیده است (پاورقی)
Research@kayhan.ir
تالیف: کامران غضنفری
روزنامه نيويورک تايمز نيز در تاريخ هفتم نوامبر [16 آبان] طي مقالهاي نوشت:
"دولت کارتر که مدتها منتظر يک تصميم سرنوشتساز توسط شاه بود، حمايت شديد خود را از انتصاب دولت نظامي براي ايجاد نظم در ايران ابراز کرد. سخنگوي وزارت امور خارجه آمريکا (جيل شوگر) گفت: ما از شاه در اين تصميم حمايت ميکنيم. شاه وقتي دست به انتصاب دولت نظامي زد که براي وي مسلـّم شد که ديگر نميتواند يک دولت ائتلافي تشکيل دهد.
وزارت امور خارجه آمريکا گفت که در شرايط فوقالعاده کنوني، سوليوان بهطور مرتب با شاه ملاقات ميکند."64
وزارت خارجه آمريکا، طبق گزارش «سـّري» مورخ هشتم نوامبر 1978 [هفدهم آبان 1357]، با عنوان «نظر دولت آمريکا درباره اوضاع ايران»، خطاب به سفارتخانههاي آمريکا چنين ميگويد:
"سفارتخانههايي که اطلاعات زير را دريافت ميدارند ميتوانند نظر آمريکا را در مورد اوضاع ايران در فرصتهاي مناسب با مقامات ذيصلاح دولتهاي ميزبان در ميان بگذارند...
دولت آمريکا قوياً حمايت خود را از تلاشهاي شاه جهت اعاده نظم اعلام کرده تا هر چه زودتر در شرايط مجاز نسبت به استمرار آزاديها و برنامههاي عمراني کشور اقدام نمايد. روز ششم نوامبر اين مطلب به شرح زير از سوي سخنگوي وزارت خارجه تأکيد گرديده است: «ما از شاه در تصميماتش حمايت ميکنيم. شاه يک دولت نظامي زير نظر خود منصوب کرده است زيرا دولت غيرنظامي نميتوانست نظم را اعاده کرده و زمينه برگزاري انتخابات آزاد را فراهم سازد ...
طبق برآورد ما، شاه به نارضايتيهاي قانوني مردم ايران که در خلال هفتهها و ماههاي گذشته ابراز داشتهاند آگاه است. او خود را متعهد ساخته تا امکان مشارکت عمومي در سياست را فراهم آورده و وضع اقتصادي و شرايط اجتماعي را بهبود بخشد ...
دولت آمريکا همواره از کوششهاي شاه حمايت کرده تا در اين دوره رهبري قاطع را در ايران بر عهده بگيرد. اعتقاد داريم که تصميمات او در زمينه مشارکت عمومي در حکومت، شجاعانه بوده و استحقاق حمايت همه جانبه را دارند.
شما بايد دولتهاي ميزبان خويش را از تصميم ما مبني بر استفاده کامل از نفوذمان براي حفظ منافع حياتي غرب آگاه سازيد. در اين مقطع منظور حمايت قاطع از کوششهاي شاه براي انسجام کشور و ايجاد زمينه لازم براي استقرار ثبات ميباشد."65
در روز نهم نوامبر (18 آبان) سوليوان طي تلگرافي به واشنگتن، به عدم حمايت مردم از حکومت شاه چنين اعتراف ميکند:
" قدرت و اقتدار شاه تا حد زيادي کاهش يافته بهطوريکه حمايتهاي مردمي از وي تقريباً به صفر رسيده است و اين تنها نيروهاي مسلح هستند که هنوز از دستگاه سلطنت حمايت ميکنند و به نظر ميرسد که به خاطر حوادث روزهاي بعد، موضع اين نيروها نيز در برابر شاه تغيير کند."66
سوليوان در بخش ديگري از تلگراف فوق ميگويد:
" چنانچه از راههاي مسالمت آميز نتوان حيات را به اقتصاد کشور بازگرداند، آنگاه دو راه پيش روي نظاميان خواهد بود؛ آنها يا بايد با راه انداختن حمام خون، اعتصابکنندگان را وادار به ازسرگيري فعاليتهاي اقتصادي کنند و يا اين که به مصالحه و سازش با روحانيون روي آورند."67
و بالاخره سوليوان در پايان مينويسد:
" در شرايط کنوني، بهترين کار حمايت از شاه و ارتش ميباشد تا شايد آنها بتوانند ناآراميهاي موجود را از ميان بردارند."68
جيمزبيل، استاد دانشگاه و محقق آمريکايي، در بخشي از کتاب خود با اشاره به گزارش چند نفر از مقامات وزارت خارجه آمريکا که در آبان ماه 1357 از برخي شهرهاي ايران بازديد کرده و از نزديک شاهد مخالفتهاي توده مردم با رژيم شاه و عدم مقبوليت شاه در ميان مردم بودهاند، ميگويد که عليرغم گزارش اين افراد از واقعيات جامعه ايران، مسئولين شوراي امنيت ملـّي آمريکا حاضر به دست کشيدن از حمايت از شاه نشدند. وي ميگويد:
" چند تن از مقامات وزارت خارجه، شامل «کارل کلمنت»، «جورج گريفين»، و «استفان کوهن» (از اداره حقوقبشر) در تاريخ چهارم نوامبر [سيزدهم آبان] به تهران وارد شدند. همان روز کلمنت و کوهن از بازار تهران ديدن کردند. در آن روز بسياري از بازاريها براي ملاقات با آيتالله طالقاني که تازه از زندان آزاد شده بود، رفته بودند و بخشهايي از بازار تعطيل بود. همچنين در همان روز - يعني روزي که يک سال بعد به روز گرفتن گروگانهاي آمريکايي تبديل شد - در دانشگاه تهران شورشهاي وسيعي صورت گرفت که با تلفات سنگيني همراه بود.
اين سه مقام، هنگامي که در ايران بودند، از هم جدا شده و از نقاط بسياري از جمله شهرهاي تبريز، اصفهان و خرمشهر ديدن کردند. موقعيت انفجارآميز اين شهرها آنها را قانع ساخت که يک انقلاب واقعي در جريان است.
منابع در دفتر روزنامه موجود است