نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
پرسشهای بیپاسخ و بایدهای تکراری دستاورد نشست خبری
سرویس سیاسی-
عبارات کلي ، ارائه آمارهايي تکراري تهی از کارکرد و از سوی دیگر مهندسی سؤال در نشست خبری رئیسجمهور، آنهم در پنجمین سال فعالیت دولت که قاعدتا باید اوج بهره وری و خلاقیت و عرضه دستاوردها به مردم و کارشناسان باشد، جای هیچگونه دفاعی برای روزنامههای زنجیرهای حامی دولت باقی نگذاشت و تقریبا همه روزنامههای این طیف با نگاهی سراسر انتقاد به این نشست پرداختند.
بایدهای تکراری!
روزنامه بهار در سرمقاله خود با عنوان «بایدهای تکراری» به نشست خبری رئیسجمهور پرداخت و نوشت :
« باید سخن جوانان را شنید»، «باید ارز را کنترل کنیم»، «نهادهای غیردولتی و نیروهای مسلح باید بنگاههای اقتصادی را رها کنند»، «باید به آینده امیدوار باشیم»، «سی درصد خودروهای ساخت داخل باید صادر شود»، «باید برای فرهنگ کاری کنیم»، «باید در زمینه رسانههای مکتوب کمکهایی انجام شود»، «باید مشکل کمبود نقدینگی را به شکلی حل کنیم»، «باید به دنبال حل مشکلات دانشگاهها باشیم»..میدانم که شروع ملالانگیزی را برای این مطلب انتخاب کردهام. اما برای نمایانساختن میزان ملالانگیزی سخنان دیروز رئیسجمهور در نشست خبریاش جز این شروع ملالانگیز راهی را نمیشناختم. تکتکِ «باید»های بالا را دیروز رئیسجمهور محترم بر زبان راندهاند و من ماندهام که چهکسی باید بشنود و چه کسی باید فکری به حالِ فلانچیز بکند و چه کسی باید به دنبال حل مشکلات فلانجا باشد؟ چه زمانی قرار است این کارها انجام شود.»
این روزنامه در ادامه نوشت : « من ماندهام که سخنان رئیسجمهور محترم در پنجمینسال زمامداری چرا اینقدر شبیه است به سخنان ایشان در اولین روزهایی که به عنوان رئیسجمهور انتخاب شده بودند؟ در این پنجسال آیا برای اینکه فکری به حال «باید»ها کنند زمان نداشتهاند؟ اگر در این مدت نشده آیا پس از این خواهد شد؟ از اساس ماندهام که این جلسات پرسش و پاسخ به چه کار میآیند وقتی قرار است همه چیز به آینده حواله شود؟.. آیا بهتر این نیست که رئیسجمهور محترم و دیگر ارکان دولت به جای اینکه در گفتار آینده را روشن بنمایانند، کارهای کوچک و روشنی انجام دهند که همه در عمل ببینند آینده به احتمال فراوان امیدبخش خواهد بود؟»
با هر نشست خبری محبوبیت روحانی کاهش مییابد!
روزنامههای زنجیرهای در شمارههای دیروز خود به شدت نسبت به کنفرانس خبری روحانی اعتراض کردند.
یکی از مدعیان اصلاحات که در ایام انتخابات، شهر به شهر برای روحانی تبلیغ میکرد در «شرق» نوشت: سخن گزافی نیست اگر گفته شود هر گفتوگويي که دکتر روحاني از زمان انتخاب در دور دوم تاکنون انجام داده باعث ريزش شمار بيشتري از آراي او شده است، در خوشبينانهترين حالت ميتوان گفت دستکم هيچ گفتوگويي باعث بالارفتن محبوبيت رئيسجمهور نشده است.
در بخش دیگری از این نوشته به مشکلات فراوان اقتصادی و معیشتی مردماشاره شده و آمده است: اشکال از جايي شروع ميشود که تعداد درخور توجهي از شهروندان که بسياري از آنها ممکن است به او رأي داده باشند، بااشتياق و انتظار پاي تلويزيون مينشينند تا سخنان او درباره مشکلات زندگي را بشنوند. بسياري از مخاطبان رئيسجمهور با معضلات فراواني روبهرو هستند؛ بيکاري، آلودگي هوا، ترافيک، بالارفتن قيمت دلار، آلودگي محيط زيست، گردوغبار در خوزستان تا برسيم به افزايش خط فقر، کاهش قدرت خريد طبقه متوسط و فرودستان تا برسيم به خواستهها و انتظارات سياسي و اجتماعي.
روحانی جز کلی گویی حرفی برای گفتن ندارد
نویسنده همچنین در یادداشت خود تصریح کرده است : « مخاطب منتظر است ببيند دکتر روحاني چه دستورالعمل، راهحل، تدبير و «چه بايد کرد»ی براي مشکلات و نابسامانيها فراهم کرده است. آقاي روحاني بهجز مطالب زيبا و شيوا و يکسري کليگويي و وعده و وعيد و تلاش براي دادن اميد به آينده، عملا حرف ديگري به مخاطب تحويل نميدهد. بگذاريد نگاه دقيقتري به بخشهايي از نشست مطبوعاتي ديروز بيندازيم.»
وی به مشکل بالا رفتن نرخ ارز نیزاشاره کرده و مینویسد : « يکي از مسائل جدي امروز، بالارفتن روزانه نرخ ارز است؛ طبيعي بود بسياري منتظر بودند ببينند تدبير دولت دوازدهم براي خروج از اين وضعيت چیست. پاسخ ايشان آن بود که «تصميماتي براي کنترل نوسان ارز گرفته شده که بخشي از آن را رئيس بانک مرکزي اعلام کرده يا ميکند». نفس اينکه رئيسجمهور ميگويد رئيس بانک مرکزي تصميم را اعلام کرده يا خواهد کرد نشان ميدهد ظاهرا تصميمهای جدي و عملي در کار نيست.»
پرسشهای بیپاسخ
شرق همچنین در گزارش دیگری به کلی گوییهای رئیسجمهور و پرسشهای بیپاسخ پرداخته و نوشت : « روحاني اينبار مقابل رسانهها و خبرنگاران قرار گرفت تا به سؤالهای آنان در يک نشست مطبوعاتي پاسخ دهد. نشستي که تقريبا از قبل از آغاز، ميشد حدس زد که در آن رئيسجمهوری به هر پرسشي چه پاسخي خواهد داد.»
شرق در گزارش تیتر یک خود همچنین تصریح کرده است : « روحاني در نشست خبري [روز سه شنبه ] خود هم تقريبا با همان روش پيش رفت؛ مطرحکردن عبارات کلي و ارائه آمارهايي تکراري اگر محور گفتوگوي مطبوعاتي رئيسجمهور با اهالي رسانه بود، اما از ديگر سو مجالنيافتن براي طرح پرسشهاي متفاوت از سوي خبرنگاران روي ديگر اين نشست مطبوعاتي بود. نشستي که در آن به مطالبات مردم، شعارهايي که هنوز محقق نشدهاند و وعدههايي که ظن فراموشي آن ميرود، پرداخته نشد.
شومنها و خبرنگاران!
روزنامه اعتماد در شماره دیروز به نشست خبری رئیسجمهور پرداخت و در ابتدای گزارش خود پیرامون این نشست خبری نوشت: «گفتوگوهاي تلويزيوني چند ماه اخير حسن روحاني با انتقادات زيادي روبهرو شده بود. بيشترين انتقادات متوجه سؤال مجريهاي مختلف اين گفتوگوها بود و جامعه رسانهاي ايران انتظار داشت تا رئيسجمهوري با حضور در برابر خبرنگاران به جاي شومنهاي تلويزيوني پاسخگوي سؤالات رسانههايي جز رسانه ملي باشد.»
اعتماد مجریهای تلویزیونی که در برنامههای مصاحبه با رئیسجمهور شرکت کردهاند را شومن تلویزیونی نامیده است. در این باره لازم به یادآوری است که مجری تازهترین مصاحبه رئیسجمهور در سیما «رشید پور» بوده است.
اعتماد در ادامه افزوده است: «روز گذشته دومين نشست خبري حسن روحاني رئيس دولت دوازدهم برگزار شد اما اين نشست هم در پايان با انتقادات خبرنگاران حاضر همراه بود. درحالي كه كمتر از ١٥ روز از گفتوگوي تلويزيوني رئیسجمهور با رسانه ملي گذشته است با اين حال در نشست خبري روز سهشنبه باز هم سه سهميه به رسانه ملي تعلق گرفت... از ديگر نكات نشست خبري روز گذشته، حضور پررنگ رسانههاي خارجي بود كه آنها نيز با سؤالاتي شبيه به يكديگر از برنامه ايران در برابر خروج احتمالي امريكا از برجام سؤال كردند. شبيه بودن سؤالات به يكديگر مورد انتقاد روحانينژاد مجري برنامه قرار گرفت و از خبرنگاران خواست از پرسشهاي تكراري پرهيز كنند. حضور پررنگ و در اولويت قرار گرفتن رسانههاي خارجي سبب شد تا فرصت زيادي در اختيار رسانههاي داخلي قرار نگيرد.»
قشر جوان؛ آیندهساز یا ابزار تبلیغاتی؟!
روزنامه ایران ارگان دولت دیروز نوشت: «سخنان رئیسجمهوری در ادامه اظهار نظرهای اخیر او درباره نقش و جایگاه جوانان، بیانگر آن بود که او بیش از توجه به جوانان و شنیدن صدای آنان، به پذیرفتن نقش و تأثیر آنها در روندهای حال و آینده جامعه ایران عمیقا اعتقاد دارد...در صحبتهای دیروز روحانی بیش از هرچیز امید به آیندهای که متعلق به جوانان است، موج میزد و اعتماد او به راهی که در پیش گرفته، به وضوح نمایان بود.»
سهم جوانان از شعار حمایت از جوانان توسط روحانی در تبلیغات انتخاباتی و پس از آن، بیکاری و رکود بوده است. این در شرایطی است که اصلیترین مطالبات این قشر آینده ساز جامعه،اشتغال، ازدواج، معیشت، مسکن و رونق اقتصادی و فضای پرنشاط فرهنگی و اجتماعی بر اساس سبک زندگی اسلامی به حساب میآید. اکنون که 5 سال از مدیریت اجرایی روحانی گذشته، شایسته است دولت به جای صرف فعل امر و گفتن «باید و لزوم و وجوب و ضرورت»، از «شدن و انجام و اقدام و عمل» برای جوانان بگوید نه اینکه از آنان همواره به عنوان یک ابزار تبلیغاتی استفاده کند.
مافیای خودرو دست کیست؟
روزنامه شهروند دیروز در مطلبی نوشت: «گفتارهايي كه بصيرتزدايي ميكند و شنونده را در ابهام، تحير و بياعتمادي بيشتري فروميبرد، نزد مسئولان جامعه ما كم نيست. يكي از آخرين نمونههای آن سخنان رئيس سازمان محيط زيست است كه از مافياي خودرو نام برد.»
این روزنامه خاطرنشان کرد: «هنگامي كه يك مقام مسئول دولتي از اين لفظ استفاده ميكند، انتظار ميرود كه به بيان كلي بسنده نكند، بلكه جزئيات كامل را از موضوع ارايه دهد. رفتار مافيايي، رفتار مجرمانه است. مسئول دولتي بايد مستندات آن را ارايه کند و به دادگاه بكشاند و از آن مهمتر، اينكه نگاه مردم به مسئولان و اعضاي كابينه منفرد و جدا از هم نيست، بلكه هر كدام آنها را نماينده كل دولت ميدانند.»
شهروند ادامه داد: «در دولتي كه وزير صنعت هست، سخن گفتن از مافياي خودرو بهمنزله اذعان كل دولت به وجود چنين پديدهاي است كه طبعا بايد پرسيد پس چرا دولت با اين مافيا مبارزه و بساط آن را جمع نميكند؟ از اين مرحله به بعد است كه اثرات تخريبي اينگونه گفتار و ادبيات ظاهر ميشود. آقاي رئيس محيط زيست براي چه اين ادعا را كرده است؟ براي رفع مسئوليت خود از آلودگي هوا و انداختن توپ به زمين خودروسازان؟ اين به تعبيري توپ را در زمين خود انداختن است، زيرا همه ميدانند كه شركتهاي بزرگ خودرويي در عمل تماما دولتي هستند، پس آيا مافيا درون اين شركتهاي دولتي است يا چيزي مستقل از آن؟»