نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
تکرار ادعای دشمن شکست خورده؛تعمیم الگوی مقاومت تندروی است!
سرویس سیاسی-
روزنامه بهار در گزارشی با عنوان «سردرگمی در سوریه» در موضعی کاملا هماهنگ با محافل صهیونیستی و غربی در زیر سؤال بردن فعالیت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و موضع حمایتی سرلشگر سلیمانی از جبهه مقاومت اسلامی نوشت:«با نگاهی به مواضع مقامات ایرانی درباره سوریه شاهد نوعی سردرگمی در اظهارات مسئولان سیاسی و نظامی هستیم. آنچه میتوان از اظهارنظرهای نظامیان برداشت کرد آن است که تمایل آنان بر ادامه حضور نظامی در عراق و سوریه و حتی گستردهتر شدن این میدان است. مواردی از قبیل احتمال کمک مستشاری نظامی به کشور یمن و همینطور گروههای فلسطینی در چند روز اخیر از جمله مواردی است که این گمانه را تقویت کرده است...یک گزینه پیش روی ایران تعمیم الگوی حضور در عراق و سوریه برای مقابله باتروریسم به سایر کشورها و مناطقی است که درگیر بحران هستند. این دیدگاه که چه بخواهیم چه نه حامیانی در بخشهایی از مراکز تصمیمگیر دارد و اثر آن را میتوان در تیترها و تحلیلهای حاشیهساز رسانهها وتریبونهای خاص مشاهده کرد بر این اعتقاد است که حضور ایران در مقابله باتروریسم الگوی مناسبی برای حل و فصل هر نوع بحران منطقهای است و به همین دلیل باید تمامی تنشهای موجود در منطقه را از یمن تا فلسطین به همین شیوه حل کرد.مبنای این دیدگاه بر اساس نوعی تندروی استوار است.»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت :« در دنیای امروز در پایان هر جنگی نیز راهی جز میز مذاکره نیست. در نتیجه نمیتوان صرفا با توانمندیهای تسلیحاتی و حضور نظامی به موفقیت واقعی دست یافت. بنابراین تضعیف بال دیپلماسی نظام سیاسی به بهانه تقویت نظامیان در نهایت به ضرر کشور خواهد بود».
گفتنی است جریان مدعی اصلاحات در سالهای اخیر و در برههای که محور مقاومت با مرکزیت سپاه قدس به مبارزه با داعش میپرداخت، با خنجر از پشت به حافظان امنیت و اقتدار کشور ، تاکید داشتند که حضور نظامی ایران در سوریه منطقی و قابل قبول نیست! و تنها راه شکست داعش، دیپلماسی و مذاکره است.در همان برهه، کارشناسان تاکید داشتند که هدف اصلاحطلبان از مطرح کردن مذاکره منطقهای درخصوص داعش- یا همان برجام منطقهای- نه راهکاری برای شکست داعش، بلکه تنها و تنها یک بهانه برای نشست و برخاست با کدخداست! و امروز هم که تصمیم احمقانه ترامپ در قبال مسئله قدس از سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه در خط مقدم مبارزه با صهیونیسم تا سران اروپا و سازمان ملل را به موضع واحد علیه صهیونیستها و آمریکا رسانده ، موضع حمایتی ایران در قبال مقاومت اسلامی فلسطینی را تندروی میدانند. شاید به همین دلیل باشد که شیمون پرز از رهبران معدوم رژیم کودککش صهیونیستی اصلاحطلبان را بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران دانسته بود.
خانواده هاشمی ممنوع الخروج نیست ، وکیل اطلاعاتش را بهروز کند!
روزنامه زنجیرهای شرق به ادعای وکیل خانواده هاشمی درباره ممنوع الخروج بودن اعضای این خانواده پرداخت و ادعای فوق را کذب خواند.در بخشی از گزارش روزنامه شرق آمده است : درحاليکه صبح ديروز عليزادهطباطبايي خبري مبني بر ممنوعالخروجي برخي اعضاي خانواده آيتالله هاشمي اعلام کرده بود، اما ياسر هاشمي در گفتوگو با «شرق» اعلام کرد که «اطلاعات آقاي عليزادهطباطبايي بهروز نيست و اين اطلاعات صحت ندارد».
اين در حالي است كه خود عليزاده هم در توضيحات بيشتري به «شرق» گفـت: ياسر هاشمي به او گفته است با پيگيريهايي که خودشان انجام دادهاند، ممنوعالخروجي آنها رفع شده است. طباطبايي گفت: «ممنوعالخروجي مربوط به چند ماه قبل بوده است ولي با پيگيريهاي انجامشده رفع شده و ظاهرا برخي اعضای خانواده هم سفر به خارج داشتند و با مشكلي روبهرو نشدهاند».سايت انتخاب هم در خبري با تکذيب اطلاعات عليزاده، از قول منبعی مطلع نوشت: در حال حاضر، محدوديت و ممنوعيتي براي خروج افراد نامبرده وجود ندارد و اگر چنين ممنوعيتي وجود داشته، در حال حاضر رفع شده است.
بنبست گرانی به روایت روزنامه حامی دولت
در حالی که دولت در چهار سال گذشته همواره با افتخارنمایی به دنبال القای این ادعا بود که تورم در این دولت مهار شده است روزنامههای حامی دولت که در سالهای گذشته همواره تکرارکننده این مدعای خلاف واقع بودند امروز از بنبست گرانی سخن میگویند.
روزنامه زنجیرهای شرق در گزارش خود آورده است : اگرچه به نظر ميرسد دولت با افزايش قيمت حاملهاي انرژي کسب درآمد ميکند اما در بررسي سطحي ديگر از لايههاي پنهان اين تصميم، زيان بزرگ خود دولت بهعنوان مصرفکننده بزرگ در کشور نمايان است.بهتر است به سوابق تاريخي تصميمات تورمي در اسناد کشور بازگرديم. صفحه ٣٥ تا ٤٥ گزارش اقتصادي سال ١٣٧٣ به انتشار سازمان برنامهوبودجه به نتايج سياستهاي تورمي دولتاشاره دارد. براساس اين گزارش استنتاج ميشود: بهبود اوضاع درآمدي از طريق دستکاري قيمتهاي کليدي توهم است.
این گزارش میافزاید : وقتي اين قيد را لحاظ کنيم که گزارشهاي رسمي در ايران خوشبينانهترين و محافظهکارانهترين تحليلها را ارائه ميدهد، اين نوشتار اهميت درخور توجهي پيدا خواهد کرد. در صفحاتاشارهشده آورده شده: تورم مصرفکننده در سال ١٣٧٢، حدود ٢١ درصد بوده است، اما در همان سال ميبينيم CPI دولت؛ يعني شاخص ضمني هزينههاي سرمايهگذاري دولت، 71/5 درصد بوده است. به عبارت ساده، وقتي دولت سياست تورمزا در پيش ميگيرد، هرچند تصور ميکند به درآمدي بيشتر از گذشته دست مييابد، اما از آنجا که خود دولت مصرفکنندهاي بزرگ در کشور محسوب ميشود، هم از باب هزينههاي مصرفي خود و هم به دلیل شيوع فساد در مصرف گرانشدهها، زياني بهمراتب بيشتر از درآمد حاصله متحمل ميشود.
گزارش نویس شرق نتیجه گرفته است : «الفباي اقتصاد میگوید افزايش قيمت، يك ابزار سياستي براي تغيير تقاضا است اما در ایران كانون اصلي بحران در قسمت عرضه است و با اين دستكاري قيمت مشكلات ساختاري طرف عرضه حلوفصل نخواهد شد.»
اوبامای باهوش! و ترامپ دیوانه! دو روی یک سکه
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«اگرچه آمریکا در دوران دونالد ترامپ از عمل به بخش عمدهای از تعهداتش سرباز زده است، اما ایران پیوسته به تعهداتش عمل کرده است».
در ماههای اخیر دو جریان سهلاندیش و مأموریتدار به شدت در تلاش است تا با ترامپ هراسی، وی را یک استثناء معرفی کرده و از این طریق حاکمیت آمریکا را بزک و تبرئه کند. در این میان برخی روزنامههای زنجیرهای پا را فراتر گذاشته و مدعی شد که ایران در دوره اوباما فرصتسوزی کرد و نتیجه این فرصت سوزی، گرفتار شدن در دوره ترامپ است!این در حالی است که ساختار سیاسی آمریکا به گونهای طراحی شده است که رئیسجمهور، مجری تدابیر پشت پرده طبقه حاکم است و بیش از این اختیاری ندارد؛
ترامپ هراسی با هدف تبرئه سیستم حاکمه آمریکا توسط مدعیان اصلاحات در حالی است که ترامپ- به عنوان نماینده جمهوری خواهان- و اوباما- به عنوان نماینده دموکراتها- در هر موضوعی با هم اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران و مردم کشورمان هیچ اختلافی با هم ندارند.
اشک تمساح برای معیشت مردم
روزنامه آفتابیزد در سرمقاله دیروز نوشت:«انصافا انتشار لایحه بودجه سال 97 از سوی دولت آغازگر دور جدیدی از استرسها و دلهرهها میان مردم شده است. صرفنظر از بحث عوارض خروج از کشور و برخی مسائل دیگر که بخش خاصی از جامعه را هدف قرار داده است، زمزمههای افزایش قیمت بنزین با روان هر انسانی بازی میکند. چرا که برخلاف موضوعات پیشین،خبر فوق بسیاری از افراد جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. به هر حال مرسوم است وقتی بنزین گران میشود، از شیر مرغ تا جون آدمیزاد مشمول گرانی میگردد و نرخ تورم بالا میکشد».
نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور نشاندهنده این واقعیت است که مردم با مشکلات زیادی از جمله معیشت و بیکاری روبهرو هستند. در چندسال اخیر برخی دولتمردان در کنار روزنامههای زنجیرهای مدعی اصلاحات با جنجال رسانهای، تمامی امور حتی آب خوردن مردم را به برجام گره زده و مدعی شدند که با امضای توافق هستهای تمام مشکلات کشور رفع میشود.اما برجام که قرار بود تحریمها را از سر راه ملت ایران بردارد، تحقیقا هیچ دستاوردی در پی نداشت. تحریمها نه تنها برداشته نشد بلکه با قوانینی همچون «مادر تحریم ها» زیرساخت گستردهتری نیز پیدا کرد.
یکی از مسائل مهم درخصوص عملکرد دولت یازدهم، کارنامه خالی در حوزه اقتصادی بود. اما هر بار که منتقدان به این مسئلهاشاره میکردند، روزنامههای زنجیرهای با رفتار قبیلهای و با فحاشی به منتقدان، به کل منکر هرگونه نقص واشکال در دولت میشدند. بر همین اساس، گلایه دیرهنگام این روزنامهها از عملکرد دولت روحانی به هیچ عنوان برای افکار عمومی باورپذیر نیست و بیشتر بهاشک تمساح شباهت دارد.
به این مرده چوب نزنید!
روزنامه اعتماد در صفحه نخست خود یادداشتی را با عنوان «به این مرده چوب نزنید!» به اظهارات سخنگوی دولت پیرامون بخش کشاورزی اختصاص داده است.
در این نوشتار آمده است: «آقاي نوبخت، سخنگوي دولت و رئيس سازمان برنامه و بودجه در بخش خبري ساعت ١٤ مورخ ٢٠/٩/١٣٩٦ پيرامون لايحه بودجه سال ١٣٩٧ مطلبي نقل به اين مضمون داشتند: ميزان ٤٠ هزار ميليارد تومان امكان اخذ ماليات از بخشهاي مختلفي كه ميتوانند ماليات بدهند، وجود دارد. قانونگذار كه حكيم است اين بخشها مثلا كشاورزي را از پرداخت ماليات معاف كرده است كه ميتوانيم با قانونگذاري اين درآمد را داشته باشيم.... جناب دكتر نوبخت لطفا به مرده بخش كشاورزي چوب آخر را نزنيد؛ اين مردهاي كه آقايان از بالاي هواپيما يا در گذر از كنار جادهها و مزارع در دشت افتاده است را ميبينند ديگر رمق و تواني ندارد كه به او لگد هم زده شود.»شایان ذکر است که سیاستهای دولت یازدهم و دوازدهم در حوزههای گوناگونی مانند صنعت، واردات و صادرات، قراردادها و شیوه آن، کشاورزی و.... بارها مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفته است. اما متاسفانه دولت یازدهم چهارسال خود را با «فرافکنی به دولت قبل» سرگرم کرد.
مبنای متفاوت نگرانی موشکی اروپا و آمریکا!
روزنامه ایران در مطلبی با عنوان «نظام سیاسی آمریکا مانع اقدامات افراطی ترامپ در برجام» در مصاحبه با یک کارشناس نوشت: «در آمریکا هم مانند بسیاری از کشورها «قوه مدبرهای» وجود دارد که از اقدامات افراطی و نسنجیده آقای ترامپ - از کره شمالی گرفته تا بیتالمقدس - به شدت نگران است... به عبارت دیگر، صبر دستگاه سیاسی آمریکا نیز در برابر اقدامات نسنجیده و خطرناک آقای ترامپ حدی دارد و این طور نیست که او بتواند تمام برنامههای جریان افراطی را بدون مقاومت عملیاتی کند.»
این ادعا که نظام سیاسی آمریکا مانع اقدامات افراطی[!] ترامپ است، در حالی مطرح شده که در بخش دیگری از این گفتوگو گزارهای متناقض با آن آمده است: «اگر هم جریانهایی در درون آمریکا جایگاه ایران را به رسمیت شناخته باشند و مایل به عادیسازی روابط با تهران باشند، هنوز میزان نفوذ لابیها و بازیگران حاشیهای در واشنگتن چنان مهم است که اجازه نمیدهد نهادهای سیاستگذاری در آمریکا به صورت واقعبینانه و مصلحتاندیشانه تصمیمگیری کنند.»
این کارشناس علیرغم اینکه مدعی وجود جریانی در آمریکاست که از اقدامات ترامپ جلوگیری میکند، در عین حال معتقد است که لابیها چنان نفوذی در آمریکا دارند که از سیاستگذاریهای واقعبینانه در این کشور جلوگیری میکند! شواهد و واقعیتها خلاف مدعای غیر واقعی فوق(عدم همراهی نظام سیاسی آمریکا با ترامپ) را ثابت میکند چراکه در دوران پسابرجام مجالس آمریکا طرحهای تحریمی بسیاری را علیه ایران با تنها چند رأی مخالف تصویب کردهاند.
در بخش دیگری از گفتوگو از قول این کارشناس در پاسخ به این سؤال که آیا اساسا مبنای نگرانی اروپا و آمریکا درباره برنامه موشکی ایران یکسان است؟ آمده است: «آنها [آمریکاییها] تصور میکنند که با حفظ توانمندی موشکی ایران هم اقتدار آمریکا زیر سؤال رفته و هم یک فرصت تاریخی برای خلع سلاح و تضعیف ایران را از دست دادهاند. اما موضع اروپا در این مورد بسیار متفاوت است. اگر امروز اروپا از مسئله موشکهای ایران ابراز نگرانی میکند، عمدهترین دلیلاش این است که میخواهد نوعی موازنه در رابطهاش میان ایران و آمریکا برقرار کند. در واقع، مخالفت اروپا با موشکهای ایران، بیش از اینکه ناشی از دغدغههای ذهنی یا نگرانیهای واقعی امنیتی باشد، یک مخالفت تاکتیکی و سیاسی است.»
مدعیان اصلاحات که پس از نقض عهد مکرر آمریکا در برجام، در اعتمادشان به شیطان بزرگ ناکام شدند و مسیر خوشبینی به اروپا را در پیش گرفتند، چنان مشغول بزک اروپا شدهاند که فشار بر ایران بر سر توانمندی موشکی از سوی اروپا و آمریکا را دارای مبنای متفاوت جلوه میدهند!