راهکارهای عملی برای مقابله با لجبازی فرزندان
صیاد حقی*
هر از گاهی با گله و شکایت خانوادهها روبرو میشویم که فرزندانشان حرف آنها را گوش نمیدهند و یا برخلاف رای و نظر آنها رفتار میکنند، این اتفاقات میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. بنابراین شناسایی دلایل لجبازی فرزندان میتواند ما را در اتخاذ تصمیم درست در رابطه با رفتار او کمک کنند.
خیلی از اتفاقات در دوره کودکی به دلیل خود محور بودن بچهها و برای اینکه خودشان را به دیگران اثبات کنند روی میدهد، یعنی بچهها با متوسل شدن به انواع راهحلها و رفتارها سعی بر جلب توجه و نظر دیگران به ویژه پدر و مادر دارند، از جمله رفتارهایی که در این دوره اتفاق میافتد موضوعاتی مانند دروغگویی، بزرگنمایی، قهرمانپروری و حتی مخالفت و لجاجت با پدر و مادر میباشد.
در دوره نوجوانی هم به دلیل استقلالطلبی و خودنمایی نوجوان ممکن است اتفاقاتی از این قبیل رخ دهد که عموما هم به دلیل قدرت طلبی در نوجوان و سایر مسایل رشدی و تربیتی، این لجبازیها و نافرمانیها بیشتر در این دوره اتفاق میافتد.
همان طور که گفته شد آشنایی با مراحل رشد دوره کودکی و نوجوانی میتواند ما را در برخورد مسایل نافرمانی کودک و نوجوان آمادهتر نموده و تصمیم گیری را برای ما آسانتر نماید.
چند اقدام مهم
در زیر اقداماتی را یاد آور میشویم که با در نظر گرفتن شرایط رشدی فرزندانمان میتواند کمک حال ما برای تصمیمگیری باشد.
1- از مشاجره و درگیریهای لفظی در مقابل دید فرزندانتان خود دارینمایید و الگوی نامناسب برای آنها نباشید.
2- همراه با انتقادی که از فرزندتان دارید، تشویقهای مناسب را برای اصلاح آنها درنظر بگیرید.
3- اگر نسبت به فرزند خود انتقادی دارید آن را مختص رفتار کنید و کل شخصیت اورا زیر سؤال نبرید.
4- هیچگاه تسلیمگریه و سماجت آنها برای به دست آوردن چیزی نشوید، اگر یک بار تسلیم شوید برای همیشه راه را به او نشان دادهاید.
5- به وعدهها و قولهایی که میدهید، عمل کنید. در این صورت به او انگیزه میدهید تا رفتار موثر داشته باشد. زمانی که قادر به انجام عملی نیستید قول ندهید.
6- در ارتباط با مشکلاتی که با فرزند خود دارید، آنها را اولویت بندی کنید و از کوچکتر به بزرگتر اقدامنمایید. (سنگ بزرگ علامت نزدن است)
7- در صورتی که هدفی برای تنبیه رفتاری فرزند خود ندارید، آنها را بیهوده تهدید نکنید. بچهها به این یقین میرسند که « از این حرفا زیاد میزنه ولی عمل نمیکنه».
8- خطای فرزند خود را بپذیرید ولی در نهایت او را متوجه کنید که مسئولیت رفتار با خودش میباشد.
9- رفتارتان همراه با احترام و اقتدار باشد و در عتاب و خطاب کردن محترمانه و با قاطعیت رفتار کنید.
10- گاهی اوقات در مقابل لجبازی آنها، شوخی کنید و با بذله گویی و شوخی از اهمیت موضوع کم کنید. یا حتی برخی از حرکات ورزشی مانند کشتی گرفتن با آنها را به نمایش بگذارید.
11- در برخورد با آنان ثبات هیجانی داشته باشید، چنانچه فرزند شما متوجه شود که رنگ چهره شما عوض شد و یا تن صدایتان تغییر کرد، شما قافیه را باختهاید و فرزند شما به هدف خود رسیده است.
12- به جای شنیدن حرف بچهها، به آنها گوش دهید. گوش دادن به مراتب بالاتر و بهتر از شنیدن است. در گوش دادن با تکان دادن سر، حالات چهره و گفتن برخی کلمات مانند «بله» و «اوهوم» به فرزندتان میفهمانید که کاملا حواستان به او هست و شما متوجه گفتهها و حرف هایش شدهاید.
13- گاهی اوقات در گوش دادن برخی جملات و یا کلمات آنها را به نشانه توجه به خودشان بازخورد دهید. (یعنی منظور شما از گفتن این حرف این است که...)
14- از کلمات دستوری کمتر استفاده کنید و به جای آن عبارات جایگزین مناسبی مانند «لطفا» استفاده کنید و از دستورهای پیدرپی خودداری کنید.
15- زمانی که متوجه شدید میخواهد با اصرار یاگریه به هدفی برسد، کاملا بیتوجه شوید.
16- از دخالت کردن در امور فرزندان با یکدیگر خود داری کنید و اجازه دهید تا جایی که ممکن است خودشان مشکلاتشان را باهم حل نمایند. این یک تمرین زندگی برای آینده اجتماعی آنهاست.
17- به فرزندان خود فرصت کافی بدهید و اجازه دهید که در انجام امورات مربوط به خودشان قدرت عمل داشته باشند.
18- با همسر خود همراه باشید و اگر هر کدام از شما هم در امور تربیتی اشتباه نمودید، در حضور فرزندان به رخ هم نکشید. بچهها را دچار تناقض رفتاری نکنید.
19- متناسب با رفتار تنبیه را اعمال کنید و از افراط و تفریط پرهیز کنید.
20- در تنبیه کردن به جای استفاده از تنبیه بدنی سعی کنید رفتار نامربوط را با بیتوجهی و یا کم کردن امتیاز مثبت (مثلا نبردن او به سینما ) خاموش کنید.
21- تنبیه را وسیلهای برای رسیدن به هدف (اصلاح رفتار) قرار ندهید.
22- نکات منفی و استرس آور او را شناسایی کنید و با کمک خودش آنها را مرتفعنمایید.
23- مهارت حل مسئله را به آنها بیاموزید که چگونه در ارتباط با یک موضوع رفتار کنند.
24- در نهایت خودتان الگوی عملی مناسبی برای فرزندتان باشید. ( اگر دوست ندارید بچهها با گوشی بازی کنند ، از خودتان شروع کنید. )
نقش آرامش و آسایش خانواده
در تربیت صحیح فرزندان
آنچه که از مباحث بالا میتوان نتیجه گرفت، این است که خانواده به عنوان بزرگترین مرکز پرورش و تربیت بچهها بایستی کانون آرامش و آسایش بوده و مهیاکننده آنان برای یک زندگی اجتماعی بزرگتر باشد. در خانوادهای که سلسله مراتب و جایگاه اعضاء آن مشخص نباشد، نقشها و مسئولیتها تعریف نشده باشد، پدر و مادر از آرامش لازم برخوردارنباشند و مدام درگیر مسائل روزمره خود باشند، فرزندان آنها نیز دچار طلاطم و از هم گسیختگی خواهند شد.
بچهها در خانوادهای که گوش شنوا باشد به راحتی به طرح موضوعات فکری خودشان میپردازند و به نوعی تخلیه هیجانی و عاطفی میشوند.
پرخاشگری، ایجاد درگیری، مقاومت، مقابله و لجبازی زمانی روی میدهد که بچهها دیده نشوند، شنیده نشوند و در واقع با ناکامی و محرومیت عاطفی و رفتاری مواجه شوند، یادمان باشد لجبازی بچهها نشانهای برای توجه طلبی آنها و نشانهای برای عدم رضایت از شیوههای تربیتی ماست. آمرانه بودن، باید و نبایدی بودن، اجازه و قدرت عمل ندادن به فرزندان، کنترلگری بیش از اندازه، مشارکت ندادن آنها در تصمیم گیریها و تصمیم سازیها همگی از نمونههای تربیت ناصواب و نادرست است. بیاییم ادبیاتمان را نسبت به این گونه فرزندان عوض کنیم وسبک و داستان زندگی مان را به گونه مثبتتری بنویسیم و کمی هم دنیا را از دریچه دید آنها ببینیم.
* کارشناس ارشد مشاوره خانواده