سخنچینی بزرگترین جادو
عمر و ایمان دو سرمایه الهی و همچون دو کفه یک ترازو به حساب میآیند. انسانها با توجه به اینکه در زمان خلق شدنشان از جانب خداوند از قوه عقلانی و سپس اختیار برخوردار شدند؛ اگر خواهان سعادت خود هستند لازم است در طول حیاتی که خالق یکتا به آنها بخشیده است، تمام سعی شان این باشد لحظه به لحظه به وزن ایمان خود در راستای دین مبین اسلام اضافه کنند تا به دنبال آن نیز توانسته باشند شاهد نتیجه سرمایهگذاری خود که عمق عمر خویش هست؛ باشند در غیر این صورت صحبت از سرمایه خوری به میان خواهد آمد که در پایان کار، چیز قابل توجهی در این راه دستشان را نخواهد گرفت.
کوشا بودن در عرصه زندگی دینی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... از زیر مجموعههای این سرمایهگذاری محسوب میشوند.
در این یادداشت قصد دارم به یکی از صفتهای انسانی که از شاخه اخلاق دینی محسوب شده و در مسیر سرمایه خوری گام بر میدارد، بپردازم.
امام صادق عليهالسلام میفرمایند: اِنَّ مِن اَكبَرِ السِّحرِ النَّميمَةَ يُفَرَّقُ بِها بِينَ المُتَحابَّينِ وَ يُجلَبُ العَداوَةُ عَلَى المُـتَصافِيَينِ وَ يُسفَكُ بِها الدِّماءُ وَ يُهدَمُ بِها الدُّورُ وَ يُكشَفُ بِها السُّتورُ وَ النَّمّامُ اَشَرُّ مَن وَطىءَ عَلَى الرضِ بِقَدَمٍ؛
از بزرگترين جادو، سخنچينى است؛ زيرا با سخنچينى، ميان دوستان جدايى مىافتد، دوستان يكدل با هم دشمن مىشوند، به واسطه آن خونها ريخته مىشود، خانهها ويران مىگردد و پردهها دريده مىشود. سخنچين، بدترين كسى است كه روى زمين راه مىرود.(بحارالأنوار، ج 63، ص 21، ح 14)
در کتاب معراج السعادة ضمن نقل داستانی درباره سخن چینی ،اشعاری در این زمینه ارائه شده است.
شخصى سخن چین ، به حضور امام حسن(ع) رسید. عرض کرد:
فلانى از شما بدگویى مى کند. امام به جاى تشویق، چهره درهم کشید و به او فرمود: تو مرا به زحمت انداختى.
از اینکه غیبت یک مسلمان را شنیدم باید درباره خود استغفار کنم و از اینکه گفتى آن شخص با بدگویى از من ، مرتکب گناه شده بایستى براى او نیز دعا کنم. (بحار: ج 43، ص 350)
سخن چینی فقط زمانی جایز است که جان انسانی در خطر باشد و در بقیه موارد از گناهان کبیره به حساب میآید.
علت و انگیزه و ریشههای درونی سخن چینی غالباً بدخواهی نسبت به کسی که داخل در ایذاء است و یا اظهار محبت یا تفریح و سرگرمی، یا به دلیل حس حقارت و حسد، دشمنی و کینه توزی، که وظیفه مومنین را در مقابل فرد سخن چین مشخص میکند که از جمله اینکه او را تصدیق نکند، به سخنش اعتماد نکند و در پی تجسس بر نیاید و... .
بدترین انواع سخن چینی، سعایت است که از فرد منظور نزد امیر و حاکم سخنی بگویند که بخواهند او را بد جلوه دهند. دراحادیث آمده که شریرترین افراد، نمامان هستند و توصیه شده که از همنشینی با نمام بپرهیزید.
از پیامدهای اخروی سخن چینی عذاب قبر است که به فرمایش پیامبر اسلام (ص)، یک سوم عذاب قبر از سخن چینی میباشد و همچنین محروم شدن از بهشت، مسخ در محشر و غیره. انسانهای سخن چین در قیامت به شکل میمون، سگ، عقرب و... در میآیند.
اگر کسی به این مرض مبتلا شد چگونه میتوان آن را درمان کرد :
از مداوای آن این است که همیشه خود را در پیشگاه خدا حاضر ببینیم و مرگ را در نظر داشته باشیم و قبل از اینکه به حسابمان برسند خود به حسابمان رسیدگی کنیم تا در حضور انبیاء و اولیاء سرافکنده و نادم نباشیم و زبان را به سکوت عادت دهیم و جز در راه حق سخنی نگوییم.
یادمان باشد اگر یک سر زبانمان در هنگام سخن چینی و دوبهمزنی، علی الظاهر در کام ماست ولی به طور یقین آن سرش در آتش قهر خداوندی معذب است.
مهدیه خالقوردی