چرایی نقض عهد کوفیان(پرسش و پاسخ)
پرسش:
چرا کوفیانی که با آن همه شور و شوق به امامحسین(ع) نامه نوشتند و برای بیعت و تشکیل حکومت اعلام آمادگی کردند، به قول خود وفادار نماندند و نقض عهد کردند و علیه امام جنگیدند؟
پاسخ:
در سه بخش قبلی پاسخ به این سئوال ضمن طرح دو سئوال مقدماتی شامل: 1- علت نامهنگاری کوفیان و دعوت از امامحسین(ع) 2- بکارگیری ساز و کارهای سرکوب قیام توسط عبیداللهبنزیاد به سئول اول و بخشهایی از سئوال دوم در بعد روانی و اجتماعی پاسخ داده شد. اینک در ادامه دنبال مطلب را پیمیگیریم.
دوّمين نيروى اجتماعى تأثيرگذار كه عبيداللّه از آنها نيز به خوبى بهره برد، نيروى «عُرَفا» بود. «عرفا» (جمع عريف) و در اصطلاح به كسى گفته مىشد كه: مسئولیت تعداد افرادى را برعهده داشت كه مقدار عطاى آنها يعنى دريافت ساليانهشان، صدهزار درهم بود». طبعا از آنجا كه مقدار دريافتى افراد متفاوت بود، تعداد افراد زير نظر اين مقام از بيست نفر تا بيش از صد نفر مختلف مىشد.
در دوره شهرنشين شدن قبايل در كوفه، اين منصب به صورت مقامى حكومتى درآمده و همچنان كه آنها در مقابل والى و امير كوفه پاسخگو بودند، عزل و نصب آنان نيز توسّط والى ـ و نه رئيس قبيله ـ انجام مىگرفت. اين منصب رابطى بين حكومت و مردم بود و از آنجا كه تعداد افراد زير نظر اين مقام بسيار محدودتر از افراد زير نظر رئيس قبيله بود، راحتتر مىتوانستند آنها را كنترل كنند.
وظيفه اصلى «عريف» آن بود كه دفترهايى تهيه كرده و در آن اسامى افراد زير نظر خود همراه با زنان و فرزندانشان را ثبت كنند؛ چنانكه اسامى تازه متولدين نيز به سرعت در اين دفتر ثبت و اسامى افراد از دنيا رفته محو مىشد. بدين ترتيب آنان شناخت كامل از محدوده مسؤوليت خود به دست مىآوردند. اما در شرايط بحرانى، نقش «عرفا» دو چندان مىشد؛ زيرا برقرارى نظم در محدوده مسئولیتشان ـ كه به آن عرافت مىگفتند ـ به عهده آنها مىآمد و طبعا در مواقعى كه حكومت درخواست مىكرد، افراد شورشى را به سرعت به حكومت معرفى مىكردند.
عبداللّهبن زياد در همان آغاز ورود خود به كوفه، زيركانه در صدد استفاده از اين نيروى قوى اجتماعى برآمد. به احتمال زياد تجربه اين كار را از پدرش زياد در دوران حكومتش بر كوفه به دست آورده بود. او پس از اولين سخنرانى خود در مسجد جامع، به قصر آمده و «عرفا» را احضار كرد و خطاب به آنها چنين گفت:
«شما بايد نام غريبان و مخالفان اميرالمؤمنين يزيد را كه در عرافت شما هستند، براى من بنويسيد. همچنين هر كس را از حروريه (خوارج) و مشكوكين كه نظر بر اختلافپراكنى دارند، بايد به من گزارش دهيد. كسى كه به اين دستور عمل كند با او كارى نداريم؛ اما هر كس ننويسد بايد ضمانت عرافت خود را به عهده بگيرد و نبايد هيچ مخالف و ياغى در عرافت او با ما مخالفت كند. اگر چنين نشود، از پناه ما خارج شده و مال و خون او بر ما حلال است. هر عريفى كه در عرافت او از شورشيان عليه اميرالمؤمنين (يزيد) كسى يافت شود، آن عريف بر در خانهاش به دار آويزان خواهد شد و همه آن عرافت را از پرداخت عطاء محروم خواهم كرد».
چنين به نظر مىرسد كه اتخاذ همين سياست و استفاده از اين ابزار مهم اجتماعى، يكى از مهمترين علل سركوب و خاموش شدن نهضت مسلم در كوفه بود؛ زيرا «عرفا» تهديدهاى ابن زياد را جدّى تلقى كرده و به سرعت درصدد انجام خواستههاى او برآمده و به شدّت عرافت خود را كنترل مىكردند.
ادامه دارد