به یاد سرباز شهید سید علی حسینی
گفته بودي وقت جان دادن به بالينم آيي(حدیث دشت عشق)
شهيدعلي حسيني در سال 1342 در يک خانواده مذهبي در شهر مقدس مشهد چشم به جهان گشود. دوران تحصيلات ابتدایي را به پايان برده و تا سال دوم راهنمايي تحصيل نمود.هنگامي که به سن 19 سالگي رسيد به خدمت سربازي رفت و البته يکسال به شناسنامهاش اضافه کرده بود که زودتر به خدمت برود در واقع 1343 بوده. تازه آموزش دوران سربازي را ميگذراند. علي پس از 18 ماه خدمت سربازي در سنگر خط مقدم فکه(دزفول چناچه) صبح روز جمعه 22 تیرماه سال 1363 به درجه رفيع شهادت نائل شد. آن طوري که يکي از همسنگرانش علي ميگويد روز جمعه بود که بچهها اکثرا مرخصي تو شهري ميگرفتند و ميرفتند شهر گشتي ميزدند و برميگشتند علي گفته بود من مرخصي تو شهري نميخواهم. به همسنگرش ميگويد: يک ليوان آب برای من بياور. هم سنگرش ميرود با ليوان آب برميگردد و ميبيند علي غرق خون توي سنگرش افتاده ترکش خمپاره سر علي را از پشت قطع کرده و جلوي چشم همسنگرانش مثل مرغ پرپر ميشود. آخرين نامهاي که براي همسرش فرستاده بود مورخه 19 تير ماه بود، يعني درست 3 روز قبل از شهادتش شعري نوشته بود که بوي رفتن ميداد
گفته بودي وقت جان دادن به بالينم آيي/ من که مردم، پس چرا زود نيايي
گر بيايي گر نيايي من که بايستي بميرم/ پس چه بهتر که بيايي که بمیرم