نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
برخی حرفهای روحانی صرفا برای رأی بود
سرویس سیاسی ـ
محمدرضا تاجیک مشاور رئیسدولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «گفتمانی به نام اعتدال وجود ندارد. اما اگر با مسامحه این چارچوب را یک گفتمان فرض کنیم، در این گفتمان، هیچ جایگاهی برای در نظر گرفتن توسعه سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشد، حاملان و عامل این گفتمان استعداد توسعه سیاسی را ندارند، بنابراین دولت کنونی بهصورت فزایندهای تمام توان خود را بر مسائل سیاسی خواهد گذاشت و از مسائل فرهنگی دور خواهد شد».
تاجیک در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «شرایط کنونی جامعه و اقتصاد ما میطلبد که دولت در زندگی جامعه ما بیشتر ورود داشته باشد و اکنون مطالبات جامعه ما بر این عامل متمرکز شده است. در دهه اول انقلاب مطالبات فرهنگی و سیاسی مردم در صدر بود، اما در دهه چهارم مطالبات اقتصادی، امنیت شغلی و روانی در صدر قرار گرفته و دولتها باید به این موضوع توجه کنند که روحانی نیز به این موضوع پرداخته است، اما جامعه یکدست نیست، جامع یک سیستم است و چند زیر سیستم مانند سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... دارد. اگر ما بخواهیم یک توسعه موزون ایجاد کنیم، جامعه را کاریکاتوریزه نکنیم؛ یک سر بزرگ با بدن نحیف. باید به تمام این موارد توجه کنیم و در کنار توسعه اقتصادی به توسعه فرهنگی، سیاسی توجه کنیم».
وی در ادامه در پاسخ به این سؤال که «روحانی به اقتضای شرایط تغییر کرده است یا شعارهای او صرفا برای جلب رأی مردم بود؟» گفت: «روحانی برای جذب افکار عمومی بازی گفتمانی کرد».
تاجیک پیش از این نیز با اشاره به اینکه اعتدال اساسا شکل جریانی و گفتمانی ندارد تاکید کرده بود که روحانی مدیون ماست، نه ما مدیون روحانی!
دور از انصاف نیست که بگوییم همیشه غوغاسالاری در اردوی رقابتی روحانی سایه افکنده است و به همین دلیل معمولا در اولویتبندی مدنظر اطرافیان روحانی، متاسفانه حواشی بر متن غلبه میکند.
مشاور رئیسدولت اصلاحات در بخش دیگری از مصاحبه با آرمان به لیست امید اشاره کرد و گفت: «این لیست، چهره دوگانهای دارد. وقتی یک لیست رأی میآورد، بدان معناست که یک جریان از چنان مقبولیتی برخوردار است که میتواند افکار عمومی جامعه را متوجه خود کند و افکار عمومی جامعه بدون شناخت از افراد، بنابر اعتماد به یک جریان، به همه چهرههای لیست رأی میدهد. اما در پشت این موضوع، یک نوع پوپولیسم است و به این شکل خود را نشان میدهد که من نمیشناسم اما رأی میدهم، من نمیدانم اما انجام میدهم. به قول ژیژک، نوعی کلبی مشربی در پشت این موضوع خود را پنهان کرده است و این موضوع با بلوغ و توسعهیافتگی جامعه، تناقض دارد. جریانات سیاسی کشور باید به سمتی حرکت کنند که مردم ما، آگاهانه و هوشیارانه رأی بدهند و تصمیم بگیرند. اگر امروز نوش این قضیه نصیب ما شده است، فردا نیش آن نیز نصیب ما خواهد شد. جامعهای که صرفا لیستی و بدون آگاهی رأی میدهد ممکن است در آینده نزدیک بهصورت لیستی، به جناح مقابل ما رأی دهد».
ادامه سریال مالهکشی!
روزنامه ایران دیروز تصویر ترامپ را در صفحه نخست منتشر کرد و با اشاره به تمدید تعلیق تحریمهای آمریکا علیه ایران، در تیتری نوشت: «دومین تسلیم ترامپ مقابل برجام» این روزنامه در گزارش خود آورده است: «رئیسجمهوری آمریکا بار دیگر ناگزیر شد طرح تعلیق تحریمهای ایران را امضا کند. تصمیمی که نشان از آن داشت دونالد ترامپ تا چه اندازه بر واقعیات حاکم بر توافق هستهای و ناگزیری اجرای تعهدات برجامی آمریکا وقوف یافته است. چه با وجود مخالفتهای او با برجام برای دومین بار پای تعلیق تحریمها را امضا کرد. ترامپ پیش از این در اردیبهشت ماه تعلیق تحریمها را تأیید کرده بود.»
ایران درعین حال نوشت: «این تصمیم مانع از تکرار تهدیدات تکراری ترامپ علیه برجام و ایران نشد. رئیسجمهوری آمریکا کمی پس از آنکه امضایش پای تعلیق تحریمهای ایران نشست، مدعی شد که ایران روح توافق هستهای را نقض کرده است و همین امر میتواند دستمایه پیام منفی او به کنگره درباره اعلام پایبندی ایران به تعهدات برجامیاش باشد. کاخ سفید در حالی تصمیم به اجرای تعهداتش در چارچوب برجام گرفت که مدعی شد هنوز سیاست بازنگریاش درباره این توافق را به پایان نرسانده است. به گزارش رویترز هدر نائورت، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا امضای تعلیق تحریمها را با هدف نشان دادن انعطاف آمریکا درباره برجام دانست و درعین حال مدعی شد: «معافیت برخی از این تحریمها علیه ایران نباید بهعنوان نشانهای از موضع مثبت رئیسجمهوری آمریکا در مورد موافقتنامه هستهای ایران تلقی شود.»
این روزنامه در بخش دیگری از گزارش خود به تحریم جدید آمریکا علیه ایران نیز اشاره و خاطرنشان کرد: «تمدید تعلیق تحریمهای ایران و تهدیدات شفاهی مقامهای کاخ سفید درباره برجام در حالی بود که همزمان وزارت خزانهداری آمریکا ۱۱ فرد و شرکت را به فهرست تحریمهای ایران افزود... این برای چندمین بار است که آمریکا همزمان با اعلام پایبندی ایران به کنگره مبنی بر پایبندی ایران به تعهداتش پس از توافق هستهای افراد یا شرکتهایی را به فهرست تحریمهای ایران اضافه میکند. تحریمهای دولت آمریکا علیه ایران در حالی بود که نمایندگان کنگره آمریکا هم همزمان دست به کار شدند و طرح ممنوعیت فروش هواپیما به ایران را کلید زدند.»
گفتنی است، ترامپ اصلا در وضعیتی نبود که راه دیگری جز تمدید تعلیق تحریمها پیش روی خود داشته باشد. چه آنکه آمریکا پیش از این با اعمال تحریمهای جدید علیه ایران سریال ادامهداری از نقض برجام را ساخته است؛ حتی فراتر از تحریم، ترامپ چندی پیش پای قانونی را امضا زد که پیچیدهترین زیرساخت تحریمی به شمار میرود. علاوه بر این، مقاماتی از دولت آمریکا میگویند که دونالد ترامپ در ماه اکتبر از اعلام پایبندی ایران به برجام امتناع خواهد کرد. با این حساب و همچنین با در نظر گرفتن اجرای تمام تعهدات مندرج در برجام از سوی ایران در مقابل افزوده شدن تحریمهای جدید و نقض برجام، چطور چنین رویدادی تسلیم در برابر برجام محسوب میشود؟ روشن است که چنین تعابیری ادامه ترفند مالهکشی و سرپوش گذاشتن بر خسارت محض برجام و دستاورد تقریبا هیچ آن است.
ترامپ چاره دیگری نداشت
روزنامه آفتاب یزد اما دیروز در گزارشی با عنوان «تأیید زورکی» به همین موضوع پرداخت و نوشت: «رئیسجمهور آمریکا علیرغم اظهارات تند خود علیه توافق هستهای مجبور شد برای سومین بار دستور تعلیق تحریمهای هستهای را تمدید کند.»
این روزنامه در گزارش خود خاطرنشان کرد: «یک تناقض آشکار. در عین اینکه دونالد ترامپ با همان زبان غیردیپلماتیک و گستاخانه خود اولدورم بولدورمش به راه است و علیه ایران خط و نشان میکشد و وعده یک ماه دیگر یعنی اکتبر را میدهد که «ببینید چه با ایران و برجام خواهم کرد.» از آن سو تعلیق تحریمها علیه ایران را در چارچوب موافقتنامه هستهای سال 2015 با این کشور برای 120 روز دیگر تمدید کرد. حالا آمریکا مدعی است تعلیق تحریمهای ایران را بهمنظور حفظ کمی انعطافپذیری تصویب کرد و در حال آمادهسازی سیاستی با هدف پرداختن به طیفی از رفتارهای ایران است.»
آفتاب یزد همچنین از قول حسن بهشتیپور کارشناس اصلاحطلب، با بیان اینکه ترامپ چارهای جز تعلیق تحریمهای برجام نداشت، نوشت: «ترامپ اگر دست به این تمدید نمیزد برجام را نقض کرده بود، او در شرایطی نیست که دست به نقض برجام بزند. او شعارهای تند خود علیه برجام را میگوید، اما در عمل کار دیگری میکند. طبق برجام آمریکا موظف است که هر 4 ماه یکبار، تحریمهای هستهای علیه ایران را به حالت تعلیق درآورد، بنابراین وقتی ترامپ دست به تعلیق تحریم میزند به این دلیل است که چاره دیگری جز این ندارد. وعده ماه اکتبر نیز تحریک ایران به نقض برجام است، اما دولت ایران عاقلتر از آن است که دست به نقض برجام زند.»
سایه نگاه کاسبکارانه بر اصلاحات
سرمقاله دیروز اعتماد ابتدا به سخنان «مولوی عبدالحمید»اشاره کرده که در بخشی از آن این عالم اهل سنت گفته است: «اهل سنت وابسته به هيچ جرياني در كشور نيستند... اگر بدانيم اصولگرايان برنامهشان خوب است، در انتخابات آينده اين امكان وجود دارد كه از آنها حمايت كنيم.»
این روزنامه سپس در ادامه آورده است: «نگاه انتقادي به اين سخنان و كاسبكارانه دانستن آن همان برداشت نادرستي است كه طي دو دهه اخير بر سياست اصلاحطلبانه سايه انداخته است. برخي از اصلاحطلبان نگاهي فرقهگرايانه به اصلاحات پيدا كردهاند. تمايزي ميان اصلاحطلبي و اصلاحطلبان قائل نميشوند. گمان دارند كه اصلاحطلبي فقط و فقط از مجراي اصلاحطلبان ميگذرد. در حالي كه اين ذهنيت به كلي نادرست است.»
سرمقاله اعتماد خاطرنشان کرده است: «برنامه اصلاحطلبي لزوما فرآيندي كاملا آگاهانه و از پيش برنامهريزي شده نيست. اصلاحطلبي به اين معنا نيست كه گروهي تحت نام اصلاحطلب بنشينند و يك ايدههايي را تحت همين عنوان تعريف و برنامههاي اجرايي آن را ارائه كرده و در نهايت به اجرا درآورند. اصلاحطلبي محصول اراده افراد نيست. بلكه يك نياز ضروري براي همسو شدن پايدار با رشد و توسعه و پيشرفت است و اگر چنين باشد، چه بسا نيروهايي كه در جبهه مقابل اصلاحطلبي باشند نيز در مقاطعي براي بقاي خود، با اين جريان همسو همنوايي كنند.»
نسبت کاسبکاری و اصلاحطلبی
اما در ادامه این نوشتار به نوعی نسبت میان آنچه از آن با عنوان کاسبکاری یاد میکنند و اصلاحطلبی مطرح شده است. اعتماد آن را منافع اقشار و گروههای اجتماعی نامیده و گفته است نباید به آن کاسبکاری گفت! به قول آن شاعر «اختلاف خلق در نام اوفتاد»! برای درک بهتر این ادعای روزنامه اعتماد کافی است با چشمی به مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه نگاه کنید و با چشم دیگر به تیترهای روزنامههای مدعی اصلاحطلبی. در شرایط اکنون جامعه و افزایش بیکاری، رکود، افزایش نرخهای اجارهبها بهدلیل سیاستهای غلط دولت یازدهم در حوزه مسکن و بانک و... آنها به تبدیل حاشیه به متن مشغول هستند. برای نمونه در فقره کنسرتها چیزی کمتر از یک درصد از آنها لغو شده و از طرفی شاهد افزایش تعداد کنسرتهای برگزار شده نیز بودیم؛ حال جنجالآفرینی برای آن دغدغه برای منافع مردم است یا کاسبکاری؟
اعتماد در همین سرمقاله نوشته است: «اصلاحطلبي بايد بتواند موازنه قواي اجتماعي را برقرار كند. اين موازنه چه بسا از نحوه رفتار نيروهاي اصولگرا و به صورت ناآگاهانه انجام شود. در اين صورت چرا نبايد از اين اقدامات دفاع كرد؟ در سياست اصلاحطلبي تامين منافع اقشار و گروههاي اجتماعي يك اصل اساسي است. نميتوان اصلاحطلبي را فراتر از اين منافع تعريف و با انگ كاسبكاري آن را نفي كرد.»