kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۴۰۹۲
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۲
به مناسبت۲۷ شهریور؛ روز شعر و ادب فارسی

شعر هنر و ثروت ملی ایرانیان


مصطفی محدثی خراسانی

اگرچه در يك تقسيم‌بندي كلي بيماري‌هايي كه در طول زندگي گريبانگير انسان مي‌شود را به دو گروه بيماري‌هاي جسمي و روحي طبقه‌بندي كرده‌اند، اما تمامي ما در طول زندگي به تجربه دريافته‌ايم كه بسياري از بيماري‌هاي جسمي نيز علتي رواني دارند و آنگاه كه انسان از آرامش و تعادل روحي برخوردار است تسلط و احاطه بيشتري بر جسم خويش نيز دارد و كمتر به بيماري‌هاي جسمي مبتلا مي‌شود. و بر همين اساس هم در توصيه‌هاي دين اسلام و هم آراء و نظرات بسياري از دانشمندان مسلمان و غيرمسلمان بر سلامت روح بعنوان عامل سلامت انسان و به تبع آن جامعه بشري تأكيد شده است. روح و روان انسان براي رسيدن به آرامش و تعادل نيازمند ارتباط با پديده‌هايي چون خودرها و بيكرانه است، عالم هنر و ادبيات و پيوند با بيكرانه تخيل فرهيخته هنرمندان و اديبان از مؤثرترين راه‌هايي است كه روح انسان را به آرامش و تعادل مي‌رساند، شعر از آنجا كه هنري كلامي است و علاوه بر مفهوم‌ مدار بودن كليت آن، اجزاي سازنده آن كه واژگان باشند نيز داراي مفهوم هستند از مؤثرترين هنرها براي ايجاد اين پيوند با روح آدمي است در جهت رسيدن روح به آرامش و خصوصاً تعادل كه شعر خود از هر منظر كه به آن نگاه كنيم جلوه‌گاه تعادل است و تناسب و تقارن.
خواندن شعر و ارتباط با آن به دليل برخورداري شعر از تناسب‌هاي لفظي و معنايي و توازن و موسيقي و تعادلي كه در كليت آن جاري است مي‌تواند تأثير سازنده‌اي بر روح و روان انسان بگذارد، حال اگر اين شعر حاوي مفهومي روح‌نواز و آرام‌بخش نيز باشد تأثير آن مضاعف خواهد شد.
بسياري از تك‌بيت‌ها در طول تاريخ توانسته‌اند تحولي بزرگ در ابعاد گوناگون در زندگي انسانها ايجاد كنند و منشاء و نقطه عطف تغييرات اساسي در نگرش انسانها نسبت به هستي و زندگي شوند حتماً داستان تأثير شگرفي را كه اين بيت البته با روايت‌هاي گوناگوني كه از آن نقل شده شنيده‌ايد.
مهتري گر به كام شير در است
شو خطر كن ز كام شير بجوي
يكي از دوستان كه از اساتيد دانشگاه است مي‌گفت من در طول سالهاي تدريس با يكي از بيت‌هاي عبدالقادر بيدل دهلوي توانسته‌ام موجب تحول در فكر و در نتيجه در زندگي بسياري از دانشجويانم شوم و در بيان يكي از اين موارد مي‌گفت دانشجويي داشتم كه در نيمسال اول خيلي پريشان و كم‌حوصله و كم‌كار بود و در امتحانات پايان ترم نيز وضع مطلوبي نداشت پس از امتحانات براي تجديد نظر در نمره امتحان پيش من آمد و گفت كه قصد ادامه تحصيل ندارد و به گرفتن يك فوق ديپلم قانع است و خواست كه يكي دو نمره‌اي كه كم دارد را به او ارفاق كنم، با او صحبت كردم، البته نه يك بار بلكه در چند نوبت و در شرايط متفاوت تا اينكه در يكي از نوبت‌ها بحث را به يكي از ابيات بيدل كشاندم و با توضيحات و حواشي لازم مفهوم اين بيت بيدل را برايش تشريح كردم كه
دوري مقصد به قدر دستگاه جست‌وجوست
پا گر از رفتار ماند جاده منزل مي‌شود
و گفتم كه به تعبير بيدل دور يا نزديك بودن و يا قابل دسترس بودن و يا نبودن هدفها بستگي به كسي دارد كه مي‌خواهد به آنها برسد،که اگر مرد راه و اهل رفتن نباشي همان ابتداي راه را مقصد تلقي خواهي كرد و در واقع جاده كه وسيله رفتن به مقصود است خودش براي تو حكم مقصود را پيدا مي‌كند.
«پا گر از رفتار ماند جاده منزل مي‌شود»
ولي اگر داراي همتي عالي باشي و به قول بيدل دستگاه جست‌وجوي تو ظرفيت نامحدودي داشته باشد نه تنها از پيمودن خسته نمي‌شوي كه زماني هم كه به منزل و مقصود برسي نيز كار را تمام شده نخواهي پنداشت. دوستم مي‌گفت بارها آن دانشجو آمد و به بهانه‌هاي مختلف بحث روي اين بيت بيدل را با من ادامه داد و در هر بحثي كه با او داشتم تلاش مي‌كرد بيشتر به عمق و ژرفاي اين انديشه حكيمانه پي ببرد و احساس مي‌كردم كه حكمت نهفته در اين بيت بيدل دارد ذره ذره در اعماق انديشه و احساس او رسوخ مي‌كند.
بعدها اين دانشجو گفت‌وگوهايش را با من پيرامون اين موضوع گسترش داد و علاوه بر حوزه شعر و ادبيات به ساير حوزه‌هاي معرفتي هم کشاند، و من ذره ذره شاهد تغيير در رفتار و اخلاقيات او بودم. تا بالاخره همان بيت بيدل شد منشاء اين تحول و نقطه عطفي در زندگي اين دانشجو. به گستره غني شعر فارسي كه نگاه مي‌كنيم ابيات بسياري از اين دست را مي‌توانيم دسته‌بندي كنيم كه در موقعيت‌هاي مختلف مي‌توانند تأثيرهايي از اين دست را بر انسان بگذارند بايد اين ظرفيتها را در شعر، شناخت.
در طول تاریخ بیشترین ارتباط آحاد جامعه ایرانی با مقوله فرهنگ و هنر از طریق شعر برقرار شده است. شعر در طول حیاتی که اکنون هزاره دوم خود را طی می‌کند همواره توانسته است با تغییر و تحولات فرمی و محتوایی متناسب با روزگار خویش زبان زنده و گویای این مردم و با نگاهی گسترده‌تر انسان به مفهوم عام آن باشد، امروز نیز ماهیت جریان اصیل شعر فارسی، موجب شده است که کماکان شعر از همان جایگاه تاریخی خود نزد ایرانیان برخوردار باشد، اما باید توجه داشت که در روزگار معاصر به دلیل پیدا شدن رسانه‌های متعدد و متنوع دیگر، شعر برای حفظ جایگاه تاریخی خود در فرهنگ سازی و تاثیرگذاری برذهن و زبان جامعه نیازمند به دست آوردن ظرفیت‌های تازه‌ای در برقراری ارتباط با مخاطب عام است. امروزه هنرهای دیگر چون سینما و موسیقی توانسته‌اند ظرفیت‌های مناسبی برای ارتباط با مخاطب عام پیدا کنند. مثلا مجلات بسیاری در این حوزه‌ها منتشر می‌شود که علاوه بر پاسخ‌گویی به انتظار مخاطبان خاص و حرفه‌ای توانسته است با مخاطبان عام بسیاری نیز ارتباط برقرار کند اما در حوزه ادبیات و خصوصا شعر اگر هم نشریه‌ای وجود دارد که خیلی معدود است ارتباطش بیشتر با مخاطبان خاص و در بیشتر مواقع مخاطب آن خود شاعران و حداکثر دانشجویان و دانشگاهیان اهل ادبیات هستند. بحث روی این ضرورت که چگونه می‌توان رابطه تاریخی مردم با شعر را دوباره شفاف و فراگیر کرد به نظر می‌رسد در کنار سایر مباحث در حوزه شعر اجتماعی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، اکنون که رسانه‌های دیگر از قبیل مطبوعات و رادیو و تلویزیون ، واسطه ارتباط مردم با شعر شده‌اند لازم است تا کار‌های کارشناسی دقیق و خلاقانه‌ای در رابطه با ظرفیت هم شعر این روزگار و هم این رسانه‌ها، در شفاف و صمیمی کردن رابطه شعر با مردم انجام شود، راستی جایگاه شعر در رسانه‌ها آنجا که عموم مردم مخاطب هستند کجاست.