kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۳۶۹۴
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۰:۵۴

همیشه طلبکارها و همیشه بدهکارهای ورزش!


سرویس ورزشی-
در شماره قبلی روزنامه کیهان و در همین ستون از ‌اشتراک نظر رسول خادم رئیس‌فدراسیون کشتی و کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در موضوع نبود حمایت گفتیم و این نکته را یادآور شدیم که نبود حمایت از نشانه‌های عقب ماندگی ورزش است.
در ادامه همین موضوع باید عنوان داشت که یکی از علل عقب‌ماندگی ورزش حل نکردن مسائل بدیهی و روشن نشدن تکلیف ورزش و ورزشکار در مسائلی است که به طور طبیعی با آن سروکار دارد.
همان‌طور که در شماره قبلی گفتیم سال‌هاست در ورزش ما بحث «حمایت»، گرم و مطرح است. این بحث و حربه عدم حمایت از یک‌سو و قبل از مسابقات و موضوع پاداش و جوایز تشویقی از سوی دیگر و بعد از مسابقات در ورزش ما بیش از هر چیز «کارکرد فرافکنی» دارد.
این حربه‌ای است که به وسیله آن، بسیاری از کار نکردن‌ها، کم‌کاری‌ها، ‌اشتباه کار کردن‌ها و... توجیه می‌شود و تا از فلان رئیس‌فدراسیون یا فلان مربی یا فلان ورزشکار می‌پرسی که چرا در فلان میدان برخلاف انتظار ظاهر شده، سریع و بدون معطلی بحث عدم حمایت «آقایون مسئول» را پیش می‌کشد!
در واقع سال‌هاست می‌بینیم که از رهگذر ماجرای حمایت و عدم حمایت به موقع و... یک عده‌ای همیشه طلبکار هستند و در تشکیلات ورزش ما، حتی دولت و مقامات بالاتر از ورزش، همیشه بدهکار هستند و... صرف‌نظر از اینکه کی حق می‌گوید و کدام باطل! این وضعیت به نوبه خود در حاکم شدن «فرهنگ ناسالم و آزاردهنده» بر ورزش، خیلی موثر بوده است.
بسیاری از فدراسیون‌ها و مدیران میانی ورزش، با پناه گرفتن پشت حربه «عدم حمایت»، از پاسخگویی به مقامات بالاتر و به مردم و رسانه‌ها، «طفره» می‌روند و اصل مهمی چون «نظارت» را برنمی‌تابند و چنانکه در ماجرای اخیر که بین وزارت ورزش و فدراسیون کشتی بر سر نتایج ضعیف تیم ملی کشتی در آوردگاه فرانسه پیش آمد، فدراسیون‌ها در این موقع با تکیه بر بحث «عدم حمایت»، اعمال اصل نظارت را منتفی می‌دانند، و می‌گویند: «آقایان زمانی که باید تیم را حمایت می‌کردند، کجا بودند، که حالا سر و کله‌شان پیدا شده و می‌خواهند بر کار و بار ما نظارت کنند...»، دیالوگ و یا گفتمانی که باعث تاسف هر شنونده‌ای می‌شود و پیش از هر چیز - بدون تعارف - از عقب‌ماندگی فرهنگی ورزش ما حکایت می‌کند!
 ماجرای کشتی را مثال زدیم، در فوتبال هم این روزها می‌بینیم و می‌خوانیم و می‌شنویم که چگونه از سرمربی تیم ملی گرفته تا بازیکنان ملی‌پوش، فدراسیون فوتبال و تشکیلات ورزش را به خاطر «عدم حمایت»، «انتقاد باران» می‌کنند و حتی سرمربی تیم ملی تلویحا گفت در جشن صعود تیم‌ملی فوتبال به جام جهانی شرکت نمی‌کند؟
واقعا در این ورزش چه خبر است؟ کشتی ناکام می‌شود، مردم شاهد دعوا و درگیری میان مسئولان هستند، فوتبال به جام جهانی صعود می‌کند، مردم شاهد دعوا و درگیری میان مسئولان هستند و...
این دعوا و درگیری، این برخوردهای نامناسب، این رفتارهای ناسالم، این مناسبات غیرمحترمانه کی می‌خواهد دست از سر ما بردارد، تا کی در این ورزش قرار است دعوا میان «همیشه طلبکارها» با «همیشه بدهکارها» ادامه داشته باشد؟!
و اصلا یک چیز مهم‌تر و یک سؤال اساسی‌تر: کی قرار است ورزش ما سر و سامان بگیرد؟ و از مرحله روزمرگی و باری به هر جهت که در آن میخکوب شده است، عبور کند و تحت نظم و انضباط درآید و تکلیف مسائل و موضوعات مختلف آن (مثلا همین بحث حمایت و پاداش) را، قاعده و قانون تعیین کند؟
این اتفاقاتی که در ورزش ما رخ می‌دهد، این درگیری‌های لفظی، این بگو مگوهای تاسف‌بار و... همه معلوم است. عوامل و علت‌های زیادی در به وجود آمدن آنها دخیل و موثرند، متاسفانه چون بنای مدیریت در ورزش ما همیشه بر دستکم گرفتن ورزش و سطحی‌نگری و نتیجه‌گرایی و... بوده است، در هیچ مقطعی، مدیری به خودش این زحمت را نداده تا مسائل را ریشه‌یابی کند و علت‌ها را کشف کند، و لاجرم امور ورزش غالبا با روش «ماله‌کشی» و «ماستمالی» پیش رفته است و مشکلات به طور مقطعی و گذرا حل شده است اما ریشه آنها محکم‌تر و سخت‌تر شده است و درخت ورزش ما بر بنای این ریشه‌ها، رشد می‌کند و بالا و بالاتر می‌رود، بدون اینکه مسائل آن و موضوعات مطرح در آن به شکل اصولی و ریشه‌ای حل شود.
نقطه پایان این روند کجا و کجاست؟ خدا داند، اما همان‌ طور که بارها به سهم خود نوشته و تاکید کرده‌ایم تا تکلیف کارهای معطل‌مانده و مسائل لاینحل ورزش، روشن نشود، وضع ورزش همین است که هست و توقع پیشرفت و موفقیت نهادینه داشتن از آن، بی‌جا و بی‌منطق است و با توجه به شروع کار دولت دوازدهم، اظهار امیدواری کرده و می‌کنیم که مسئولان محترم فعلی ورزش، از فرصت خدمت و مسئولیت استفاده کرده و در حد توان به کارهای اساسی و اصلاحی در ورزش بپردازند و از روزمرگی‌ها و اتلاف وقت و ... در حد امکان بکاهند و ... تا آنجاکه می‌توانند امور ورزش (مثل همین نظام حمایت و پاداش) را سامان بخشند و تحت ضابطه و قانون درآورند. بدون شک ضابطه‌مند کردن امور تاثیرات مثبت فنی و فرهنگی بر کار و بار ورزش خواهد گذاشت و در سالم‌سازی فضای ورزش و محترمانه کردن آن - که از واجبات پیشرفت امور است - بسیار موثر خواهد بود.