جزم و عزم عقلانی
انسان دارای دو قوه علمی و عملی است. انسان عاقل کسی است که قوه عقل خویش را به کار میگیرد و به دور از وهم و خیال بر اساس تعقل به تفکر میپردازد و جزم اندیشهای نسبت به مسئله و موضوعی پیدا میکند، سپس براساس عقل عملی، آنچه را به جزم به دست آورده در مقام عمل با عزم، آن را انجام میدهد و تردید در عمل را کنار میگذارد و این پا و آن پا نمیکند و اجازه نمیدهد تا شهوت و غضب او را از عملی بازدارد و به کاری دیگر وادارد.
از نظر قرآن، انسان با عقل و نقل معتبر چون وحی میتواند در حوزه اندیشهای به جزم برسد و به دور از شهوت و غضب در عمل، با عزم وارد شده و با موفقیت خارج شود.
البته باید همواره مواظب بود تا شیطان در حوزه جزم(انگیزه) و عزم(اراده و عمل) انسان وارد نشود؛ زیرا شیطان در قوه ادراکی انسان تصرفاتی میکند و اجازه نمیدهد تا ابزارهای ادراکی تحت رهبری عقل درآید، بلکه کاری میکند تا خیال و وهم بر انسان مسلط شود و جزم خیالی و وهمانی داشته باشد نه جزم عقلانی. خداوند درباره شیطنت علمی ابلیس و شیاطین میفرماید: إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلى أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُم؛ شیاطین به اولیای خودشان وحی میکنند تا با شما مجادله کنند.(انعام، آیه 121)
همچنین در حوزه عمل و عقل عملی وارد میشود و عزم آدمی را مختل و به سوی دیگر هدایت میکند. در این موارد کاری میکند که شهوت و غضب بر عقل عملی مسلط شود. برای این کار هم به تزیینگری و اغواگری رو میآورد.(یوسف، آیه 53)
انسان اگر بخواهد تهذیب و تزکیه نفس بکند، باید مواظب اندیشه و انگیزه خودش باشد و نگذارد تا وهم و خیال بر اندیشه حاکم شود و اختیار قوه جازم را در دست بگیرد و همچنین نگذارد تا بر انگیزه حاکم شود و اختیار عزم را شهوت و غضب در دست گیرد. این همان چیزی است که از آن به مراقبه نفس یاد میشود.