انصاف در تعاملات
انصاف دادن (داشتن) مسئله عجیبی است. انسان با رقیبی روبرو میشود، مثلا پزشکی با پزشک دیگر. پزشکی سابقهدار، معروف و مشهور راجع به تشخیص یک بیماری اظهارنظر میکند، یک پزشک جوان کماسم و رسمی پیدا میشود، او هم اظهارنظر میکند.
مردمی که آنجا حضور دارند، وقتی دیدند دو نظر مخالف است، هرگز نظر یک طبیب جوان را بگیرند (قبول نمیکنند). اما خود آن طبیب باتجربه میفهمد که نظر آن پزشک جوان درست است، و وقتی او توضیح داد، اول کسی که مطلب را درک میکند خود آن طبیب سابقهدار است. اینجا است که انسان خودش را سر دوراهی میبیند و آیا من پا روی شخصیت و شهرت خودم بگذارم، آن را لگدکوب کنم. بگویم: این آقا از من بهتر میفهمد و نسخهای که من دادم غلط است. نسخه، نسخهای است که این آقا میگوید؟ این را میگویند انصاف...! (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1- فلسفه اخلاق، شهید مرتضی مطهری(ره)، ص 126