نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
قهرمانسازی با تحریف تاریخ!
سرویس سیاسی ـ
روزنامههای زنجیرهای در شمارههای دیروز خود به فوت دبیرکل گروهک منحله نهضت آزادی در ترکیه پرداخته و ویژه نامههایی را در این زمینه منتشر ساختند. این روزنامهها با تحریف تاریخ از ابراهیم یزدی چهرهای مبارز و ذوالابعاد به تصویر کشیدند که در حوزههای مختلف از سیاسی گرفته تا اجتماعی و حتی تفسیر قرآن نیز فعالیت داشته و خدماتی را به اسلام و انقلاب از خود به یادگار گذاشته است!
تحریف تاریخ
برای پوشاندن انحرافات یک گروهک
در این زمینه، شرق در گفتوگو با محمد توسلی از اعضای گروهک منحله نهضت آزادی شرق به رابطه ابراهیم یزدی با امام خمینی(ره) پرداخت و به استناد برخی احکام و نامههای پیش از انقلاب و برههای پس از پیروزی انقلاب، از قول وی نوشت: زمانی هم که بحث اخراج امام از عراق به کویت مطرح شد و کویت با ورود امام مخالفت کرد، با مشاورههای دکتر یزدی بود که به فرانسه رفتند و با اقامت در نوفللوشاتو در تریبون جهانی قرار گرفتند.
توسلی همچنین مدعی شد: اعتماد امام به ابراهیم یزدی تا آنجا پیش میرود که در دوران بعد، یزدی در برنامهریزیها و مدیریت انقلاب به مشاور و امین بنیانگذار جمهوری اسلامی بدل میشود.
وی درباره عدم حضور اعضای نهضت آزادی در ارکان تصمیم گیری نظام از جمله مجلس شورای اسلامی، گفت: برای حضور در مجلس دوم که در سال ٦٢ برگزار شد، نهضت آزادی برای حضور مجدد چهرههایش در مجلس تلاش کرد، اما این امکان میسر و مهیا نشد، ولی در ترویج گفتمان توسعه سیاسی نقش بسیار مؤثری داشت.
توسلی در حالی ضمن گلایه از آزاد نبودن انتخابات در ایران میگوید اعضای نهضت آزادی در انتخاباتهای متعدد رد صلاحیت میشدند که وی در تناقضی آشکار اظهار میدارد «در مجلس پنجم... بهخاطر شرایط خاصی که ایجاد شده بود، جمعی از دوستان ما تأیید صلاحیت شدند، اما اعلام انصراف کردند.»
محمد معین، وزیر علوم دولت اصلاحات نیز در نوشتاری که روزنامه شرق آن را منتشر کرده است، نوشت: «این را هم بگویم که اختلافات فکری جدای از این است که معتقد باشیم این یا آن آقا وابسته است یا نیست. ایشان و همفکرانشان وابسته نبودند و نباید تهمت زد.»
در زمینه اظهارات توسلی و نوشته معین گفتنیهای فراوانی است که به اختصار بدان میپردازیم؛ نخست آنکه درباره روابط ابراهیم یزدی و اعضای نهضت آزادی با امام خمینی(ره) وی عامدانه به تمامی ماجرا اشاره نمیکند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام(ره) به پیشنهاد برخی شخصیتها بازرگان را به ریاست دولت موقت منصوب میکنند که خود با این انتصاب موافق نبودهاند، در این رابطه، بنیانگذار انقلاب در نامه 6 فروردین 1368 به آیتالله منتظری مینویسند: «... و الله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.»
نهضت به اصطلاح آزادی؛ طرفدار جدی وابستگی ایران به آمریکا
این نامه تاریخی به خوبی نشان میدهد که امام خمینی(ره) اعضای نهضت آزادی را شایسته تصدی سمتهای مهم در نظام اسلامی نمیدانستند اما برای برههای نظر بزرگان را پذیرفته بودند، از این نکته که بگذریم به نامه تاریخی دیگری از بنیانگذار انقلاب میرسیم؛ امام خمینی(ره) در سال۱۳۶۶ در پاسخ به نامه محتشمی پور، وزیر وقت کشور که از ایشان در رابطه با نحوه برخورد با نهضت آزادی پرسیده بودند، تاکید میکنند: «پرونده این نهضت و همینطور عملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت میدهد که نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکا است، و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است، و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید آمریکای جهانخوار را که هرچه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملتهای تحت سلطه او دارند از ستمکاری اوست، بهتر از شوروی ملحد میدانند و این ازاشتباهات آنها است.»
ضرر نهضت به اصطلاح آزادی بیشتر از منافقین!
امام خمینی(ره) در این نامه تاریخی بعد از شمردن پارهای از خیانتهای نهضت آزادی تاکید میکنند: «به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند، و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تاویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است.»
امام خمینی(ره) در پایان نتیجه میگیرند: «نتیجه آنکه نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بیاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند میگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند.»
چنانچه ذکر شد، نظر امام خمینی(ره) به اعضای این گروهک مشخص بوده و از منظر آن عزیز به عرش سفر کرده، اعضای گروهک «نهضت آزادی» صلاحیت تصدی هیچ امری از امور دولتی، قانونگذاری و یا قضایی را ندارند و ضرر آنها حتی از منافقین نیز بیشتر است.
و نکته دیگر آنکه توسلی از تلاش گروهک منحله نهضت آزادی برای آزادی انتخابات سخن میگوید ولی با اشاره به برههای از تاریخ ایران پس از انقلاب و برگزاری انتخابات مجلس پنجم اذعان میکند که بعد از تائید صلاحیت برخی چهرههای نهضت آزادی آنان از انتخابات انصراف داده اند، این اعتراف به خوبی نشان میدهد که «انتخابات» برای نهضت آزادی بهانهای بیش نبوده و آنها اصل نظام را نشانه گرفتهاند.
نکته پایانی هم آنکه توسلی مدعی است عزیمت امام(ره) از عراق به کویت و در ادامه به پاریس با مشاوره ابراهیم یزدی بوده است، ادعایی که با مستندات تاریخی صراحتا منافات دارد، امام خمینی(ره) در وصیت نامه الهی- سیاسی خود به صراحت این مدعا را تکذیب کرده و تصریح میکنند «از قرار مذکور، بعضیها ادعا کردهاند که رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده؛ این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند ولی پاریس این احتمال نبود.»
خبری که یک ماه پس از انقلاب منتشر شد!
درباره نوشته مصطفی معین وزیر علوم دولت اصلاحات نیز باید بر این نکته تاکید کرد که ادعای وابسته نبودن نهضت آزادی با تاکید صریح امام خمینی(ره) که اعضای این گروهک طرفدار جدی وابستگی ایران به آمریکا بودهاند، منافات دارد.
جیم بیل درباره ابراهیم یزدی چه گفت؟
از سوی دیگر هنوز یک ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که خبری مانند بمب منفجر شد و مطبوعات همه درباره آن نوشتند؛ روزنامه کیهان ۲۱ اسفند ۱۳۵۷در گزارشی نوشت: «جیم بیل معاون مرکز پژوهشهای مربوط به خاورمیانه دانشگاه تگزاس که مدتها پیش از سقوط شاه تحولات ایران را پیشبینی کرده بود در میزگردی که مجله تایم برای بررسی تحولات خاورمیانه و بخصوص ایران ترتیب داده بود انقلاب ایران را نه تنها از بابت از دست رفتن منابع غنی نفت بلکه از آن رو برای آمریکا ناگوار دانست که امکان ردیابی و جاسوسی از فعالیتهای نظامی شوروی را از آمریکا سلب کرده است. وی ادامه داد این به معنای آن نیست که دولت جدید ایران به رهبری آیتالله خمینی به شوروی گرایش دارد چرا که ایران به همان اندازهای که با غرب مخالف است با شرق و شوروی نیز زاویه دارد و به معنای واقعی کلمه غیرمتعهد است.
کیهان در گزارش خود همچنین نوشت: جیم بیل از جمله آمریکائیان نادری است که برخی از اطرافیان امام خمینی را میشناسد. او در این میزگرد از عدهای نام برد که در آمریکا تحصیل کرده و محافظه کار هستند، مردانی که آمریکا میتواند با آنها کنار آمده و برای جریان یافتن دوباره نفت ایران به غرب از کمک آنها بهره مند شود. جیم بیل از ۸ نفر از مشاوران نزدیک به امام خمینی(ره) نام برد که یا در آمریکا زندگی کردهاند و یا فرزندانشان در این کشور مشغول تحصیل هستند. وی ابراهیم یزدی و عباس امیرانتظام را از جمله این افراد دانست. ابراهیم یزدی به مدت ۱۰سال در شهر هوستون آمریکا اقامت داشت.
در يكي از اسناد لانه جاسوسی درباره يزدي چنين ميخوانيم: «هم يزدي و هم امیرانتظام كه در گذشته دائماً، در موضع ياري به ما بودهاند، در نتيجه بيمبالاتي «جيم بيل» در مجله «تايم»، شروع به حمله [به آمريكا] نمودهاند، خصوصاً [حملات] يزدي كه به نظر ميرسد، براي اثبات اينكه طرفدار آمريكا نيست، تكرار ميشود.»
در این رابطه به اسناد متعدد لانه جاسوسی میتواناشاره کرد که نشان دهنده ارتباط و وابستگی اعضای نهضت آزادی به آمریکا است؛ واقعیتی که این روزها مدعیان اصلاحات به بهانه فوت ابراهیم یزدی در پی انکار آن هستند.
تاخت و تاز یک زنجیرهای
علیه تاکتیک «تکرار» افراطیون اصلاحطلب
رانت ، تبعیض و آقازادگی در تقسیم پستها و مناصب دولتی از سوی مدعیان اصلاحات و دعوا بر سر قدرت در میان این جریان شدت گرفته و دامنه آن هر روز وسیعتر میشود. در این زمینه، روزنامه زنجیره بهار که تا دیروز نقش تبلیغاتچی را برای لیستهای بسته شده از سوی این جریان را ایفا کرده و مردم را به پیروی چشم و گوش بسته از تکرار دروغین امید و رای دادن فلهای ترغیب و تشویق میکرد، در مطلبی با عنوان «علیه اصلاحطلبی موروثی» نوشت: «جوانان امروز.. میبینند تمام تلاشها برای اصلاحطلبی و سهمشان از این ظرفیت مهم همان پوستر چسباندن و تبلیغات و شادی خیابانی است و بس، قرار نیست این حلقه بسته و متصلبِ تصمیم گیریها دست به اصلاح رویهها بزند، آقازادههایی که جای پدران خود را پر میکنند در حالی که پدران همچنان در حال خدمت هستند و از قانون بقای انرژی پیروی میکنند.»
روزنامه اصلاحطلب بهار در ادامه نوشت: «اصلاحات نیازمند یک شورش از درون برای تغییر است، اهداف اصلاحات واقعی دچار استحاله شده که در واقع بهتر آن است که رقبا سکان دار باشند تا یک اصلاحطلب زاده،... قرار است تا چند نسل بعد از یک پدر اصلاحاتی فرزند و نوه و نتیجه و... به عنوان یادگار آن عزیز بر سر سفره اصلاحات و کشور بنشینند و نوش جان کنند؟... حضور روحانی و رفتارهای او پس از انتخابات موجب این پرسش شده که آیا قرار است تکرار کنند و جوانان به عرصه بیایند و بعد هم به خانه هایشان برگردند و پسر نماینده مجلس منتسب به اصلاحات شهردار و مدیرعامل شود؟... چه شده که خودمان به تکرار افتاده ایم؟ و خطرناکترین تکرار هم تکرار انسانهای غیر اصیل و رانتی است.»
اصلاحطلبان درجه دو و سه!
روزنامه اعتماد گفتوگویی با الهه کولایی، نماینده مجلس ششم با عنوان «نسبت به دولت و مجلس نا امید نشویم» منتشر کرد. محور اصلی این گفتوگو مسایل مربوط به جریان بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم به مجلس و عملکرد نمایندگان فراکسیون امید بود.
در بخشی از این مصاحبه این سؤال مطرح میشود که «انتقادهاي زيادي در ارتباط با عملكرد برخي از اعضاي اصلاحطلب مجلس مطرح ميشود، علت را چه ميدانيد؟» که الهه کولایی در پاسخ گفت: «وقتي افراد صاحبنظر، شناخته شده و معتبر سياسي از كانال تاييد صلاحيتها نميتوانند عبور كنند، افرادي كه كمتر شناخته شده يا اصلا ناشناختهاند بنا به مصلحتهاي گوناگون وارد ليستهاي سياسي انتخاباتي ميشوند و از همينرو ميتوان پيامدهاي رفتاري قابل پيشبينياي را در فضاي پس از انتخابات اخير انتظار داشت!»
این پاسخ از چند جهت قابل توجه است. نخست اینکه هر باری که معضلی از جریان اصلاحات نمود پیدا میکند، اصلاحطلبان آسمان و ریسمان میبافند که همه را مقصر جلوه دهند تا سنگینی بار آن را از شانههای خود بردارند. تازهترین نمونه این گونه مواجهه همین مصاحبه الهه کولایی است.