kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۲۳۶۴
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۶

رابطه طول امل با برنامه‌ریزی(پرسش و پاسخ)



پرسش:
آیا طول امل یا آرزوی دراز که در روایات از آن نهی شده است، با برنامه‌ریزی برای آینده منافات دارد؟
پاسخ:
در پاسخ به این سؤال به ذکر چند نکته کلیدی بسنده می‌کنیم:
1- اولاً طول املی که در روایات و دعاها و حتی قرآن کریم نکوهش شده است، بدین معنا نیست که انسان در زندگی خودش برنامه‌ریزی برای آینده نداشته باشد چرا که در روایات دیگری بر این معنا تأکید شده است که ای انسان برای دنیای خودت آن‌گونه باش که گویی همیشه در دنیا زنده هستی «کن لدنیاک کانک تعش ابداً» بنابراین انسان مؤمن باید برای زندگی هر روز خودش برنامه داشته باشد، اعم از برنامه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت، و حتی چشم‌انداز و همت عالی در روایات مورد تأکید قرار گرفته است. در روایتی امام صادق(ع) می‌فرماید: سه چیز است که مانع از رشد و تعالی انسان می‌شود: 1- کوتاهی همت 2- کمی چاره‌اندیشی و تدبیر 3- ضعف در تصمیم‌گیری (تحت العقول- امام صادق(ع)
بنابراین لازم است انسان مؤمن برای خودش و خانواده‌اش برنامه‌ریزی در ابعاد مختلف داشته باشد و هم جامعه اسلامی که برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان مدت و دراز مدت و چشم‌انداز برای آینده و پیشرفت و تعالی خود طراحی نماید.
2- طول املی که در آموزه‌های اسلامی از آن نهی شده به معنی بی‌توجهی به دنیا و عدم استفاده از امکانات دنیوی برای رسیدن به اهداف نیست، بلکه بدین معنا است که انسان مؤمن نباید وابستگی به دنیا و حب دنیا پیدا کند و با آرزوهای طولانی مادی و دنیوی تمام اکبر هم خود را معطوف به دنیا نماید و از امور معنوی و آخرت غافل بماند. بنابراین طول امل به معنی هدف قرار ندادن دنیا و غفلت از آخرت است نه عدم توجه به دنیا و علل و اسباب دنیوی برای رسیدن به اهداف و کمالات فرد و جامعه اسلامی. از این رو تلاش برای بدست آوردن دنیا خوب است به شرط آنکه دنیا اصل و هدف قرار نگیرد. همان گونه که در دعا هم آمده است: «ولا تجعل الدنیا اکبر همنا» خدایا دنیا را اکبرهم و غم ما قرار مده!»
3- نکته کلیدی پایانی تو (زن میان دنیا و آخرت در سلوک فردی و اجتماعی مؤمن است. بدین معنا که هر چقدر انسان مؤمن در امور دنیوی تلاش و مجاهدت می‌کند، و قدرت اقتصادی و مادی بیشتری را بدست می‌آورد به همان نسبت ضرورت دارد در امور معنوی نیز تلاش نماید، تا از امور آخرتی غافل نشود و خدای ناکرده دنیا را هدف غایی خود قرار ندهد و شیفته و فریفته دنیا نشود. بنابراین توازن میان قدرت اقتصادی و قدرت معنوی انسان را در مسیر صراط مستقیم الهی قرار می‌دهد و حسنات دنیا و آخرت را نصیب او می‌گرداند. «ربنا اتنا فی‌الدنیا حسنهًْ و فی‌الاخرهًْ حسنه» نکته اساسی در این رابطه نفی یک سونگری به دنیا و آخرت است که نه آخرگرایی مطلق و گریز از دنیا و زهد منفی در این رابطه و نه دنیاگرایی مطلق و پرستش دنیا و غفلت از آخرت هیچ کدام راه سعادت انسان و کمالات همه‌جانبه او نخواهد بود،‌ در نهایت او را به وادی انحطاط و سقوط از ارزش‌ها و تعالی فردی و اجتماعی خواهد کشاند.