ریشه همه انحرافات (زلال بصیرت)
هر فرد و يا گروهي براي پيشرفت در نظام اسلامي بايد وضعيت خود و ديگر افراد يا گروهها را بررسي كند تا محاسن ديگران را كسب كرده و خود را از معايب آنها مبرا كند.
براي تشخيص حسن و عيب ابتدا بايد يك نظام ارزشي به عنوان معيار و مقياس معين شود، ممكن است موضوعي را عدهاي حسن و عدهاي ديگر عيب تلقي كنند؛ يعني با تفاوت معيارها، معناي حسن و عيب نيز فرق خواهد كرد. ما معتقديم بهترين معيار براي شناخت محاسن و معايب موازين اسلامي است و بايد حسن و عيب را بر اساس آموزههاي قرآن و فرمايشات اهل بيت(ع) تبيين كرد.
ضرورت شناخت ضعفهای خود
و توجه به عوامل موفقیت دیگران
هيچ يك از گروههاي فعال در گذشته و حال معصوم و مبرا از خطا و اشتباه نبوده و هر يك معايبي داشتهاند، اگر هر يك از اين گروهها را بر اساس معيارهاي اسلامي مورد مطالعه قرار دهيم، متوجه خواهيم شد اغلب آنها با وجود علاقه به اسلام و انقلاب و زحمات و سختيهاي فراواني كه در اين راه متحمل شدهاند، نقاط ضعفي هم داشتهاند كه نقطه مشترك آنها علاقه به بعضي مظاهر و امور دنيوي است.
حب مال و مقام مطلقاً مورد سرزنش نيست، مهم اين است كه در مقام تزاحم بين حب دنيا و اجراي وظيفه الهي كدام يك مقدم شمرده شود و اينجا است كه بايد درون خود را واكاوي كنيم و ببينيم كه در انگيزههايمان چه ميزان عشق خدا و اولياي الهي وجود دارد و چه مقدار حاضر هستيم خواست خدا را بر خواسته خودمان ترجيح بدهيم.
ممكن است بنمايه بعضي انحرافات در باطن ما وجود داشته باشد، اما تا زماني كه مجال بروز پيدا نكرده، در رفتار ما خود را نشان ندهد،بعضي از كساني كه در دوران دفاع مقدس آماده فداكاري تا آخرين قطره خون در جهت دفاع از اسلام و انقلاب بودند، بعد از آن دوران و پس از بازگشتن به جامعه، با تغيير اوضاع و احوال جامعه، آنها هم تدريجاً تغيير كردند و رفتارهاي ديگري از آنها سر زد. نه اينکه اين نوع رفتار در آنها ايجاد شده باشد، بلكه بن مايه آن در قلبشان وجود داشت، ولي چون موقعيت بروز نمييافت، در رفتارشان ظاهر نميشد؛ اما با تغيير شرايط اين بن مايه تدريجاً رشد كرد و خود را نشان داد.
ما نيز از اين مشكلات مصون نيستيم؛ لذا بايد از يك سو معايب گروههاي ديگر را كه عمدتاً ناشي از دلبستگي به دنياست، شناخته و تلاش كنيم به آنها گرفتار نشويم؛ از سوي ديگر عوامل موفقيت و پيروزي افراد و گروهها را بررسي كنيم و در پي كسب آنها باشيم.
به طور اجمال ميتوان گفت روح همه ضعفها و معايب در حب دنيا و ريشه همه خوبيها و محاسن، در اخلاص، عمل به وظيفه و اعتماد داشتن به خدا است. دلبستگي به دنيا مانع شناخت صحيح وظيفه و يا عمل كردن به وظيفه بعد از شناخت آن ميشود.
لزوم توكل بر خدا در انجام وظيفه
ابتدا بايد معناي صحيح توكل را بفهميم. آيا دست روي دست گذاشتن و اميد بستن به خدا توكل و حداكثر دعا و توسل كفايت ميكند؟ يا بايد براي رسيدن به هدف تمام امكانات مادي خود را به كار بگيريم؟ در اين صورت تفاوت كساني كه بر خدا توكل ميكنند با ديگران چه خواهد بود؟
خداوند نه تنها اميد كسي را كه بر غيرخدا تكيه كرده است از بين مي برد، بلكه او را در ميان مردم خوار و ذليل ميكند. لذا بايد تمام اميد و توكل انسان در همه امور، حتي براي فعاليت در زمينه مسائل سرنوشتساز اجتماعي مثل انتخابات به خداوند باشد. اما اين مسئله منافاتي با اقدامات عملي ندارد. زيرا اعتماد و توكل به خداوند متعال امري قلبي است و استفاده از امكانات مادي موجود، وظيفه عملي است.
ما بايد وظيفه خود را انجام دهيم و براي موفقيت در اين مسير به خداوند اميد داشته باشيم و نگذاريم دلبستگي به دنيا مانع توكل و انجام وظيفهمان شود. در غير اين صورت هيچ تضميني براي مصون ماندن ما از سرنوشتي كه ديگران به آن مبتلا شدهاند، وجود ندارد. اگر امروز براي انقلاب و اسلام دل مي سوزانيم، معلوم نيست، وضع فردايمان چگونه باشد؛ لذا بايد خود را از دلبستگي به دنيا رها كنيم.
بايد اين مسئله را هم در نظر داشته باشيم كه ما مسئول انجام وظيفه هستيم و نتيجه به دست خداست. ممكن است نتيجه همان چيزي باشد كه ما به دنبال آن بوديم، گاهي هم نتيجه چيز ديگري است. اگر ما با توكل بر خدا به وظيفه خود عمل كنيم، نتيجه هر چه كه باشد، ما نفع بردهايم و نزد خدا مأجوريم، حتي اگر نتيجه، مورد انتظار ما نباشد. در غير اين صورت زيان كردهايم، حتي اگر ظاهراً به نتيجه مورد نظر خود برسيم.ما بايد وظيفهمان را بشناسيم و فقط به خداوند متعال اميدوار باشيم و بدانيم هر اندازه به چيزي غير از خدا اميد داشته باشيم، به همان ميزان با ناكامي و شكست در خواستههايمان مواجه خواهيم شد.
امام خميني(ره) نمونه كاملي از توكل بر خدا بود. ما بايد وظيفهمان را بشناسيم و همان را انجام دهيم؛ اما نبايد نگران نتيجه باشيم. چون نتيجه به دست خداست. همچنانکه امام راحل(ره) وقتي در سختترين شرايط وصيت نامهاش را تنظيم ميكند، خود را با دلي آرام و قلبي مطمئن توصيف ميكند ، زيرا اميدش فقط به خدا بود. ما هم اگر توانستيم چنين روحيهاي پيدا كنيم، همواره در زندگي آرام خواهيم بود.
بیانات آيتالله مصباح يزدي(دام ظله) در ديدار با جمعي از اعضاي شوراي مركزي جبهه پايداري؛ قم؛ 92/1/14
زلال بصیرت روزهای پنجشنبه منتشر میشود.