آیا قوانین فقط برای روی زمین هستند؟
متروی تهران در تسخیر متکدیان و دستفروشها با غفلت مسئولان از وظایف قانونی
سرویس اجتماعی-
دستفروشی و تکدیگری در مترو چند سالی است که به یکی از مظاهر پر رنگ شهر زیرزمینی تهران تبدیل شده است. شاید در ابتدا این موضوع خیلی جدی گرفته نمیشد اما این روزها با گسترده شدن آن تبدیل به یک معضل اجتماعی شده است که البته دارای لایهها و ابعاد پیدا و پنهان زیادی است. حضور تعداد زیادی از دستفروشان و متکدیان در بین جمعیت انبوه مسافران از جنبههای مختلف اعتراض مردم را درپی داشته است و جا دارد برای رفع این مشکل کاری اساسی انجام شود هرچند گویا ارادهای برای رفع آن وجود ندارد.
در همین زمینه مدیرعامل شرکت بهرهبرداری متروی تهران در مورد فعالیت گسترده دستفروشان در مترو که با گرم شدن هوا فعالیتشان در شهر زیرزمینی شدت گرفته، به خبرگزاری تسنیم گفت: بارها عنوان کردم که برخورد و ساماندهی دستفروشان بهدلیل نقصهای قانونی فراتر از اختیارات من بهعنوان مدیرعامل مترو است.
محمد احمدی بافنده افزود: قانون درست و مشخصی در مورد دستفروشان نداریم بهگونهای که مشخص نیست باید با دستفروشی که در مترو اقدام به سد معبر و عرضه کالاهای بیکیفیت خارجی میکند تحت چه عنوانی برخورد کنیم.
احمدی بافنده میگوید: بارها و بارها از مقامات قضایی تهران، مسئولان امنیتی و ستاد مبارزه با قاچاق کالا درخواست کردهایم تا با ورود به مقوله دستفروشان مترو، به ما در ساماندهی آنها کمک کنند. ما با سیستم قضایی، ستاد مبارزه با قاچاق، پلیس، سازمان بازرسی کل کشور و هر دستگاه دخیل دیگر مکاتبه کرده و از آنها خواستیم که فکری به حال دستفروشان کنند چراکه این دستفروشان کالاهای غیرمجازی را در سطح مترو به فروش میرسانند و لازم است همانگونه که مسئولان با مغازهداران و کسبه برخورد میکنند با این دستفروشان نیز برخورد شود اما تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.
وی با بیان اینکه عمده دستفروشان مترو شهرستانیهایی هستند که تنها برای دستفروشی در مترو، به تهران سفر میکنند، گفت: 30 درصد پیامهایی که در سامانه 137 و 1888 شهرداری تهران در حوزه مترو ثبت میشود، مربوط به شکایت مسافران از دستفروشان است و این در حالی است که من بهعنوان مدیرعامل مترو بهدلیل ضعف قانون نمیتوانم کاری انجام دهم؛ از طرف دیگر وقتی معاون رئیسجمهور میگوید «از برخورد با دستفروش احساس شرم میکنم»، آیا میتوانم به دستفروش بگویم بالای چشمت ابرو است؟
مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو ادامه داد: یا دستفروشی شغلی است که توسط مسئولان ارشد تأیید میشود که باید برایش قانون وضع کنند یا شغلی غیرقانونی است که باز هم باید برای برخورد با آن قانون وضع شود، ما نمیتوانیم با دستفروشی که خلاف قانون کار میکند بدون اختیارات قانونی برخورد کنیم.
احمدی بافنده اظهار داشت: پنج هزار دستفروش در مترو فعالیت میکنند که تمام صندلی سکوها توسط آنها قرق میشود اما نمیتوانیم برخورد کنیم. این حجم فعالیت دستفروشان موجبات نارضایتی مردم را نیز فراهم کرده اما قانون کجاست تا از ما حمایت کند؟ آیا در شهر زیرزمینی قانون نافذ نیست؟
به گفته وی، شهرداری طی سالهای اخیر برای حل مشکل دستفروشی طرحهای مختلفی از جمله در اختیار قراردادن غرفه به این افراد را اجرایی کرده اما برخی از این افراد زیر بار هیچ کاری جز دستفروشی نمیروند.دستفروشان از فعالیت و عرضه اجناس خود در غرفهها استقبال نمیکنند و میخواهند در قطارها و سکو دستفروشی کنند.
قانون وجود دارد، اما...
اینکه مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران این مجموعه را در برخورد با پدیده دستفروشی و تکدیگری در مترو تنها میداند، موضوعی است که تا حدی میتوان آنرا پذیرفت اما اینکه برای برخورد با این پدیده قانون وجود ندارد به نظر تا حدی نادرست است.
روزنامه کیهان در نوبتهای مختلف به بررسی این موضوع خاص پرداخته است از جمله بررسی اینکه خود این پدیده نشان از مشکلات دیگر در جامعه است؛ مشکلاتی همچون بیکاری حتی بیکاری افراد با تحصیلات دانشگاهی، فقر، کمبود شغل در شهرهای کوچک و مهاجرت به تهران با کورسوی رسیدن به زندگی مطلوب، رشد تعداد کودکان کار و ترک تحصیل کودکان و نوجوانانی که در ساعتهایی که همسالان آنها در حال مدرسه رفتن هستند مشغول دستفروشی هستند، ناکافی بودن حقوق برخی بازنشستگان یا حتی نداشتن مستمری بازنشستگی برخی افراد در سالهای کهولت و از کار افتادگی، مشکل زنان بیسرپرست یا بد سرپرست محتاج درآمد و... که هرکدام به عنوان یک زنگ خطر برای مسئولان حوزه مربوطه محسوب میشوند و نشان از کم کاری یا ناکافی بودن کارهای انجام گرفته است.
از سوی دیگر گفتیم که روی دیگر ماجرا در نگاه به پدیده دستفروشی در مترو نشان از وفور کالاهای قاچاق و بیکیفیت و ضعف دستگاههای متولی امر، رواج تولید کنندگان و فروشندگانی که با چرخه بالای تجاری از دادن مالیات خودداری میکنند، عرضه کالاهای تهدیدکننده سلامت همچون آرایشی و بهداشتی و... است.
حال موضوع این است که اگر رواج عجیب دست فروشی که به گفته مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران عامل نارضایتی و اعتراض زیاد مسافران را در پی داشته و البته هرکسی تجربه استفاده از مترو را داشته باشد خود شاهد این ماجرا بوده است به عنوان یک مشکل اجتماعی به حساب میآید پس وظیفه دستگاهها و مسئولان مرتبط با موضوع است که با آن برخورد کنند.
از طرفی درباره اینکه مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران و برخی دیگر از مسئولان شهری و ... بیان میکنند که برای برخورد با دستفروشان در مترو قانون وجود ندارد باید گفت به نظر قانون وجود دارد مگر آنکه مترو و زیر زمین را از سایر بخشهای شهر جدا بدانیم که منطقی به نظر نمیآید.
سد معبر فقط در پیاده رو غیر قانونی است؟
باید توجه داشت که مثلاً در برخورد با سد معبر چه فرقی بین سطح شهر و پیاده روها و داخل واگنهای مترو وجود دارد؟ مگر همین ماموران شهرداری که مترو نیز تحت مدیریت این سازمان است در سطح معابر با جدیت با پدیده سد معبر و دستفروشی برخورد نمیکنند؟ هرچند دستفروشی در پیاده روها به مراتب برای عابران کم زحمتتر است تا در مترو. سؤال اینجاست که آیا در قانون برخورد با سد کنندگان معابر و دستفروشان غیر قانونی، قید شده است که این قانون فقط برای سطح شهر است نه زیر زمین؟ مگر زیر زمین و داخل مترو جزئی از شهر نیست؟
از سوی دیگر همانطور که گفته شد دستفروشی در مترو ناهنجاریهای دیگری نیز با خود به همراه دارد که برخورد با آنها وظیفه سایر دستگاهها است که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
آیا ارادهای برای برخورد با قاچاق وجود دارد؟
به جرأت میتوان گفت که یکی از چیزهایی که این دستفروشیها به ما نشان میدهد فروش عمده و وسیع کالاهای ارزان و قاچاق است که این ارزانی تا حد زیادی میتواند به قاچاق بودن برگردد و حتی برخی از فروشندگان صریحاً علت ارزانی را آوردن این اجناس از مناطق مرزی بیان میکنند. حال سؤال اینجاست که مسئولان مبارزه با قاچاق کالا چرا توجهی به این بازار پر گردش کالای قاچاق نمیکنند؟ آیا با نشستن در دفتر کار و پشت میز زیر باد کولر گازی پدیده قاچاق برطرف میشود؟ آیا این دستفروشیها نمیتواند سرنخ بخشی چه کم و چه زیاد از ورود کالاهای قاچاق را ارائه دهد؟فراموش نکنید که تعداد دستفروشان و مسافران مترو چه بازار وسیع و تضمین شدهای را در اختیار واردکنندگان پشت پرده کالاهای قاچاق گذاشته است. از طرفی مگر برخی از این دستفروشیها که به نظر شبکهای و دارای دستهای پشت پرده میباشد برای فرار از مالیات نیست؛ پس پیگیری سر شبکههای این فرار مالیاتی وظیفه کیست؟
مگر ساماندهی کودکان کار و بازمانده از تحصیل وظیفه قانونی نیست؟
یکی دیگر از معضلات پدیده دستفروشی در مترو وجود تعداد زیادی از کودکان کار حتی در سنین زیر 10 سال است که بعضی از آنها از شهرستانها به تهران آمدهاند. این موضوع زمانی بیشتر نگرانکننده میشود که بدانیم این کودکان درس و تحصیل را رها کرده و مشغول کار هستند.حال سؤال اینجاست که سازمانهای متولی از جمله بهزیستی و آموزش و پرورش برای این کودکان چه کرده اند؟ مگر بهزیستی دنبال جمع کردن و ساماندهی به وضعیت کودکان کار نیست؛ پس چرا کاری برای این مسافران نحیف مترو نمیکند؟ مگر در قانون اساسی تحصیل عمومی برای کودکان اجباری نیست و محروم کردن کودکان از تحصیل جرم نیست؛ پس چرا مسئولان آموزش و پرورش و سایر مسئولان مربوطه برای آینده نا معلوم این کودکان کاری نمیکنند؟
سلامت فقط روی زمین متولی دارد؟
موضوع دیگر اینکه مگر عرضه و فروش محصولات سلامت محور که فاقد تأییدیههای لازم و تهدیدکننده سلامت مردم است جرم نیست و برخورد با آن از نظر قانون وظیفه وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو نیست؛ پس چرا به راحتی انواع لوازم آرایشی بهداشتی قاچاق که تهدیدی برای سلامت مردم هستند و برخی از آنها تقلبی بودنشان کاملا محرض است در داخل مترو بدون مزاحمتی به فروش میرسد؟
آیا متکدیان در زیر زمین آزادند؟
مگر برخورد با پدیده تکدیگری و جمع آوری متکدیان وظیفه وزارت کشور و شهرداری نیست؛ پس چرا خبری از برخورد با این معضل در داخل مترو نیست؟
جنبههای دیگری از دستفروشی در مترو را میتوان برشمرد که قانون کافی برای برخورد با آنها وجود دارد و این قوانین هم صرفاً برای سطح شهر نیست و میتوان از آنها برای شهر زیر زمینی هم استفاده کرد اما نداشتن اراده کافی و جزیرهای عمل کردن سازمانها و... مانع عمل به قانون میشود.
ما طرفدار سر سخت حمایت
از اقشار ضعیف هستیم
نکته مهم اینکه بیان لزوم برخورد با دستفروشان به معنی نادیده گرفتن نیاز دستفروشان که از اقشار مختلف و با مشکلات مختلف هستند نیست. همه اینها در وهله اول برادران و خواهران ما هستند که چه بسا به اجبار دست به این کار میزنند و سختی مهاجرت و زندگی در غربت و ... را تحمل میکنند برای کسب لقمهای نان و ما در کیهان همیشه نشان داده ایم که طرفدار سر سخت حمایت از اقشار ضعیف هستیم، اما شاید ادامه این وضعیت با این شرایط که هر روز گستردهتر میشود مناسب نباشد و تبعات نامناسبتری در پی داشته باشد. ایجاد مزاحمت برای مسافران و حتی چشمان گرد شده گردشگرهای خارجی مسافر مترو در مواجهه با کاروان دستفروشان که من خود بارها دیده ام و مشکلات دیگر تنها بخشی از موضوع است که لزوم برخورد با این پدیده را نشان میدهد، در عین حال اینجا است که باید سؤال کرد که مگر رسیدگی به زنان بیسرپرست یا بد سرپرست، خانوادههای محتاج به نان شب و جوانان و سرپرستان بیکار و پیران بیدرآمد و ناتوان، کودکان خسته از کار و... وظیفه دولت و حکومت نیست؟ پس کجا هستند کسانی که به جای عکس سلفی گرفتن و یا دادن آمارهای امیدوارکننده از این جماعت دستگیری کنند.
دولت، مجلس، شهرداری و همه نهادهای مسئول در قبال این قشر مسئولند و وظیفه رسیدگی به آنها را دارند، از جمله در کوتاه مدت ساماندهی مناسب این افراد خاص و در دراز مدت رفع همیشگی مشکل اقشار آسیب پذیر و رسیدگی به وضعیتاشتغال جوانان به ویژه در شهرستانها و انجام کارهایی که از اساس نیاز به دستفروشی در مترو را برطرف کند.
آرزوی ما این است که این عزیزان با رفع نیازهای اساسی خود با عزتمندی واشتغال به کارهای مولد دیگر نیازی به دستفروشی با این شرایط نداشته باشند و کودکان و نوجوانان مشغول به این کار نیز با حمایت دولت و سایر مسئولان آیندهای مناسب و درخشان در پیش رو داشته باشند.