از هراره تا تهران - 13
وقتی سفیر امام و انقلاب عرفهای مرسوم را میشکند طنین کلام خداوند در هراره
موگابه از سران و مهمانان و کمکهاي اغلب کشورهاي عضو در برگزاري اجلاس تشکر ميکند. زيمبابوه و حتي رودزيايِ قبل را کسي در دنيا نميشناخت. اما حالا هراره، پايتخت زيمبابوه، مرکز توجه جهان شده است. مردم زيمبابوه هم اين را حس کردهاند و براي آبرومندي اجلاس نگرانند. «پدر گري استرانگ»، پيشواي جامعة مسيحيت، اعلام کرده است که بيش از سي هزار نفر از مردم زيمبابوه، بهصورت شبانهروزي و بهنوبت، در کليساها براي توفيق اجلاس هراره دعا ميکنند. آنها طوري برنامهريزي کردهاند که هر فرد نزديک به نيمساعت در کليسا دعا کند و جاي خود را به نفر بعدي بدهد.
عرف است که در اين اجلاسها، هرکدام از اعضا کمکي را براي ميزبان بفرستند. ايران هم تعدادي فرش، يخچال و لباس براي اجلاس فرستاده است. فرشهاي ايراني در راهروها و بعضي از ويلاها کاملاً خودنمايي ميکند.
موگابه اعلام برنامه ميکند و بعد از آن، از رئيس جمهور الجزاير به عنوان اولين سخنران دعوت ميکند تا نطقش را شروع کند. بعد از او نوبت رئيسجمهور ايران است که سخنراني کند. تکاپوي خبرنگارها و عکاسها و بعضي از هيئتهاي کشورها نشان ميدهد که همه آماده ميشوند تا يک نطق متفاوت و مهم را بشنوند.
آقاي خامنهاي به سمتِ تريبون حرکت ميکنند، از پشت صندليها رد ميشوند، چهار پله را بالا ميروند و پشت تريبون ميايستند. يکي از نيروهاي نهاد رياست جمهوري، پشت سرشان ميآيد و پوشة متن را روي تريبون باز ميکند. آقاي خامنهاي عصا را به پشت تريبون تکيه ميدهند. نگاهي به جمع ميکنند و با لحن شيواي عربي شروع ميکنند.
1 بسم الله الرحمن الرحيم
«يا اَيُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَ اُنثي وَ جَعَلناکُم شُعوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللهِ اَتقاکُم» القرآن الکريم.
حدود بيستوشش نقطه از سالن، يکه خورده، با تعجب به تريبون خيره ميشوند.
نمايندگانِ بيستوشش کشور اسلامي، که نوزدهتاي آنها عرب هستند؛ ناباورانه ميبينند و ميشنوند که اين عالِم ايراني فارسي زبان، با لحن عربي، آية قرآن خوانده است! اين مجلس نَه يک محفل ديني و قرآني، و نه حتي اجلاس کنفرانس اسلامي است. نزديک به هفتاد درصد کشورهاي شرکتکننده، به نحوي، طرف دار کمونيسم هستند. از اينها مهمتر، اينطور آغاز کردن سخنراني، خلاف عرف ديپلماتيک امروز دنياست. غربيها براي همهچيز بنا بر عادتهاي خود، استانداردهايي ساختهاند و با هياهو و تبليغات رسانهاي جا انداختهاند که هر رفتاري خارج از استانداردها، بسيار زشت و ناپسند و آبروبَر است. از لباسپوشيدن تا غذاخوردن، دست دادن، قدمزدن، و کلاً زندگي کردن! سخنرانيهاي سياسي هم استانداردي جهاني دارد که تمام سخنرانان اين اجلاس هم طبق همين قاعده صحبت کرده و ميکنند. اما آقاي خامنهاي سفير آن انقلابي است که امام و رهبرش، با شکستن بزرگ ترين و مهمترين قاعده هاي مادي، انقلاب کرده و شعار «نه شرقي و نه غربي» سرداده که بهمعناي نه گفتن به همة اين قواعد ظاهراً خللناپذير است. حالا در هراره، نمايندة اين ملت و شاگرد آن امام، اصول محکم و مفروض جهاني را شکسته و با قرآن صحبت خود را آغاز کرده است. آن هم چه آيهاي! در اجلاسي که مهم ترين موضوع و هدفش مبارزه با نژادپرستي و آپارتايد آفريقاي جنوبي است، بيان بلند اسلام خوانده ميشود که «ما شما را متفاوت و گروه گروه خلق کرديم، تا همديگر را بشناسيد. برترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست».
اين شروع متفاوت، همة توجهها را جلب ميکند.
2 رياست محترم، حضار گرامى، آقايان و خانمها!
سخن را با ياد نيکِ پيامبران آغاز مىکنم، که معلم و مربى و راهگشاى ارزشهاى الهى براى بشريت بودهاند. درود بر آنان و بر همة کسانى که زندگى و تلاش خود را نثار آرمانهاى انسانى کردند و در کشاکش توفانها، پرچم آزادگى را برافراشته نگاه داشتند. به سلطههاى ناشى از زر و زور و تزوير «نه» گفتند، تا به خواست عادلانة انسانهاى مظلوم «آرى» بگويند؛ و علىرغم فشار و قساوت گردنکشان و قلدران تاريخ، آرمانهاى والا را زنده نگاه داشتند و به ما سپردند.
اين، تفاوت نگاه انقلاب اسلامي با ساير نگاهها، به انبيا است. پيامبران، تنها انسانهايي مقدس و نوراني و مهرباني نبودند که دعوت به خوب بودن ميکردند و آزار ميديدند. پيامبران، عابدان و زاهدانِ منزوي نبودند که بهدنبال شاگردان مخصوص بگردند. پيامبران براي هدايت انسان ها، بهدنبال تشکيل جامعه و حکومت الهي بودند و با ظالمان مبارزه کردند. اين همان نگاهي است که کشورهاي تازه آزاد شده از استعمار و در حال مبارزه، به آن نياز دارند. آنها بهدليل نشناختن مکتبي مبارز، به مارکسيسم پناه بردهاند، چون از مسيحيت و اسلامي که به آنها معرفي شده است، مبارزهاي بيرون نميآيد. حالا کاسترو از آمريکاي جنوبي و موگابه از جنوب آفريقا و دهها نفر مثل اينها، در دلهايشان جذبهاي احساس ميکنند به اين انبياي بزرگ مبارز.
3 لازم است رياست جنبش غيرمتعهدها را به زيمبابوه و بهويژه به جناب آقاى موگابه تبريک گويم؛ و براى ايشان در ايفاى وظيفة حساس و مهم هدايت جنبش در جهت تأمين اهداف عالية آن، موفقيت کامل آرزو کنم. درايت و لياقت رهبرى زيمبابوه در ادارة اين کشور تازه مستقل، و در مواجهه با مشکلات ناشى از ميراثِ شوم استعمار و همچنين استقامت و شجاعت اين کشور در مقابله با تهديدات و فشارهاى سبعانة رژيم نژادپرست آفريقاى جنوبى و استکبار جهانى، همه مؤيد شايستگى انتخابى است که جنبش در يکى از مهم ترين مقاطع تاريخ خود به عمل آورده است. اميدوارم رنجها و فداکارىهايى که اين ملت بزرگ در راه استقلال متحمل شده، ضامن حرکت جنبش در مسيرى باشد که به نابودى کامل استعمار، نژادپرستى و سلطهجويى بينجامد. صميميت، دوستى و همبستگىاى که انشاءالله ذهن و دل ميزبانان عزيزمان از آن آکنده است و نيز محيط شاد و اميدبخش و پذيرايىهاى گرم و محبتآميزى که شامل همة شرکتکنندگان است، بىشک ناشى از صفاى انقلابى و محصول حرکت و تحول عظيمى است که اين کشور زيبا و پربرکت را از مستعمرهاى مظلوم، با ملتى تحقير شده، به رياست بزرگ ترين مجموعة کشورهاى جهان ارتقا داده و آن را شايستة امانتى چنين گران ساخته است.
من به نام جمهورى اسلامى ايران از همة آنان که در طول چند ماه گذشته، با روحيهاى خستگىناپذير، مقدمات اين اجلاس را فراهم کردهاند، صميمانه تشکر مىکنم.
احساس خستگي اين چند ماه دوندگي از تن زيمبابوهايهايي که صحبتها را ميشنوند، بيرون ميرود. موگابه صندلي خود در جايگاه رياست را چرخانده است و با دقت به تريبون نگاه ميکند.
چقدر اين خستهنباشيد، از دهان اين مرد انقلابي و روحاني شيرين و صادقانه است. آقاي خامنهاي طوري صحبت ميکنند که گويا خودشان متعلق به آفريقا و اين منطقه هستند و با مشکلات آنها زندگي ميکنند. ايشان در اين ميزباني لطايفي ميبينند که از چشم خود آفريقاييها هم، به اين روشني ديده نميشود:
4 برگزارى هشتمين اجلاس سران در زيمبابوه، که با گذشت ربع قرن از حيات جنبش هم زمان است، تصادف خوشيمنى است که براى غيرمتعهدها از چند جهت مفهوم رمزى دارد. اول اينکه زيمبابوة تازه مستقل، از مهم ترين محلهاى قطع آخرين رگهاى حيات استعمار کهنه است. يعنى جنبش غيرمتعهدها وارد مرحلة نوينى از تاريخ خود شده و از اين پس بايد اهداف و وظايف جديدى را متناسب با نيازهاى فعلى جهان سوم، تعريف و دنبال کند. دوم اينکه حضور ما در يکى از کشورهاى خط مقدم، توجه بيشتر و جدىترى را نسبت به مسائل رژيم نژادپرست آفريقاى جنوبى، تجاوزات آن عليه کشورهاى اين منطقه و مسئلة استقلال ناميبيا ايجاب مىکند. سوم اينکه اين حضور در قارة آفريقا که بزرگ ترين صدمات را از قِبَل استعمار و سياستهاى تاراجگرى استکبار تحمل کرده، ملاک تشخيص اولويتهاى کار اين اجلاس را به ويژه در زمينة پىريزى سياستهاى اقتصادى غيرمتعهدها براى دورة آتى، معين مىسازد.
خواست و انتظار طبيعى همة ما اين است که جنبش در اين دوره، همّ خود را مصروف حل مشکلات آفريقا گرداند. منافع ما به هم پيوستهاند. جهان سوم، اندامى است که حيات مستقل اعضاى آن قابل تصور نيست. حفظ حيات اعضاى مؤثرى همچون آفريقا، البته براى ما اولويت دارد. اين تجمع براى آفريقا بهعنوان بزرگ ترين قربانى سياستهاى استکبارى، و براى جنوب آفريقا، بهعنوان بزرگ ترين قربانى نژادپرستى، و براى مردم زيمبابوه که علىرغم شرايط نامطلوب اقتصادى حاکم بر قاره، با تأمين نيازهاى مادى و معنوى اين اجلاس، سخاوت بزرگى از خود نشان دادهاند، حائز اهميت است. از خداوند قادر و حکيم مسئلت مىکنم که اين فرصت گرانقدر را منشأ خير و صلاح گرداند.