شاخصهای نظری و عملی اخلاق قدرتطلبان(پرسش و پاسخ)
پرسش:
اخلاق قدرتطلبان در تعاملات اجتماعی از چه شاخصهایی در ابعاد نظری و عملی برخوردار است و چه آثار و پیامدهایی را در جامعه به دنبال خواهد داشت؟
پاسخ:
بر اساس آموزههای وحیانی قدرتطلبی و قدرتگرایی ریشه در طبیعت و سرشت هر انسانی دارد که اگر در مسیر تکاملی و سیر الیالله به کار گرفته شود انسان را به کمالات انسانی و سعادت دنیا و آخرت میرساند ولی اگر در مسیر اهداف شیطانی و لذائذ و شهوات حیوانی و تکاثرطلبی قدرت و ثروت مورد بهرهبرداری قرار گیرد به طور طبیعی انسان را نهتنها به اهداف متعالی و سرمنزل مقصود نمیرساند بلکه او را در مسیر انحطاط و سقوط به قهقرا سوق میدهد. در عالم انسانی عقیده بسیاری بر این است که اگر میخواهی از امنیت، سعادت و خوشبختی برخوردار شوی باید قوی و قدرتمند باشی. برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی- که در نظام طبیعت ضعیف پایمال است. بنابراین کسانی که با مکتب رئالیسم و قدرت در جهت کسب، حفظ، افزایش و مانور قدرت حرکت میکنند و اصالت را به قدرت میدهند از یک سلسله شاخصهای فکری و اخلاقی برخوردار میشوند که در اینجا به نحو اجمال به تشریح آنها میپردازیم:
1- توهم توطئه
فرد قدرتطلب و قدرتگرا که اصالت را به قدرت میدهد برای به دست آوردن قدرت دست به هر کاری میزند. بنابراین وقتی به قدرت میرسد در یک وحشت و سوءظن دائمی برای از دست دادن قدرت خود توسط دیگران به سر میبرد و هر کاری را که دیگران انجام میدهند ابتدا با دید توطئه به آن مینگرد. نقل کردهاند که بسیاری از پادشاهان ساسانی چهل بستر در نقاط مختلف تهیه میکردند و گاهی پادشاه در هیچکدام از آنها نمیخوابید. شاه عباس صفوی هم که دائم در توهم و ترس از توطئه بود هر شب چند بار محل خواب خود را تغییر میداد.
باور و تصور توطئه و ردیابی همهچیز و همه امور در قالب توطئه چنان شدت دارد که اگر نتوانند آن را به نیروهای انسانی و زمینی نسبت دهند به نیروهای ماوراءالطبیعه و آسمانی مرتبط میکنند مانند حلول شیطان در جسم تا نیروهای اهریمنی و... گذشته از آن اعتقاد به قضا و قدر به شکل منفی و رمل و اسطرلاب و طالعبینی، طلسمکردن... که از حیطههای دخالت انسان بیرون است از عواملی هستند که توهم توطئه را تقویت میکنند. چنین نگرشی باعث میشود که انسان هیچگاه آرامش خاطر نداشته و در تعاملات اجتماعی همواره با نگرشی بدبینانه و تخریبی با دیگران برخورد کند. البته این سخن نبایدبا مقوله نفی وجود توطئه از سوی دشمن و نفی لزوم هوشیاری در برابر توطئههای دشمن و عوامل داخلی آن که برخی آن را تعقیب میکنند، خلط شود.
2- گرایش به اشرافیت
یکی دیگر از عوارض خوی قدرتگرا، گرایش به اشرافیت است زیرا یکی از مظاهر قدرت، زرق و برق زندگی دنیا است و افراد از این طریق است که احساس قدرت میکنند و آن را ابراز میدارند و در معرض نمایش میگذارند. در این رابطه برخی ممکن است سالها به خود و اعضای خانواده خویش سختی دهند اما برای مهمان و دیگران مبالغ زیادی را که هیچ تناسبی با وضع مالی آنها ندارد هزینه کنند. هزینههایی که برای مراسم عروسی یا عزاداری یا یک سفر زیارتی صرف میشود هیچ تناسبی با امکانات مادی خانوادهها ندارد. همه اینها به دلیل خوی اشرافی است تا مبادا نزد مردم گدا یا خسیس جلوه کنند!! بسیار دیده شده که خانمی برای رفتن به یک مهمانی یا جشن عروسی، لباسی را که در مجلس دیگر پوشیده و برای دیگران تکراری شده نمیپوشد و باید لباسی را تهیه کند که برای آنها تازگی داشته باشد، علاقه و تظاهر به داشتن اصل و نسب، پوشیدن لباسهای مارکدار و... یکی دیگر از مظاهر خوی اشرافیت و قدرتگرا است.
یکی دیگر از پیامدهای اشرافیت ناشی از خوی قدرتگرا تنبلی است، زیرا اشراف و قدرتگرایان کسانی هستند که به استثمار دیگران میپردازند و خود در ناز و نعمت بسر میبرند. بنابراین نباید به خود سختی و فشار وارد بیاورند.
برخورد متکبرانه با ارباب رجوع و زیردستان نیز یکی دیگر از عوارض خوی قدرتگرا و اشرافیت است. یکی دیگر از پیامدهای اشرافیت ناشی از خوی قدرتگرا حسادت است که ریشههای عمیقی در فرهنگ رفتاری ما دارد. به عنوان نمونه شیخ فضلالله نوری توسط هم دورهای و هم مباحثهای خود شیخ ابراهیم زنجانی پس از پیروزی مشروطهخواهان در دادگاهی محاکمه میشود و شیخ ابراهیم پس از بیان اتهامات میگوید: ... من و تو با هم همدرس بودیم اما تو همه چیز داری و من هیچچیز ندارم. آری حسادت ایجاد کینه و نفرت میکند و جامعه را عاری از امنیت و اخلاق میسازد و فقدان امنیت موجب فرار سرمایههای انسانی و مادی و یا نابودی آنها میگردد.
ادامه دارد