نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
«دوری از کانون مدارهای حساسیت آمریکا» نام جدید نسخه سازش!
سرویس سیاسی -
روزنامه قانون مصافحه وزیران خارجه ایران و عربستان در حاشيه نشست سازمان همكاري كشورهاي اسلامي را حرکتی صادقانه و غیرظاهری خواند و به تمجید این اقدام پرداخت!
قانون بدون اشاره به خصومت شدید و روز افزون عربستان و حاکمیت آن علیه ایران و یارگیری سعودی از کشورها ، گروهها و شخصیتهای منطقه از عراق گرفته تا دیگر کشورها علیه ایران نوشته است: دیدار ظریف و الجبیر از لحاظ مواجهه کلامی و رفتاری بسیار مهم بود. نکته بارزی که در این برخورد وجود داشت، لبخندهایی طبیعی بود. چهره هر دو طرف عاری از خندههای مصنوعی بود. همان لبخندهایی که برای وانمود کردن استفاده میشود و فقط برای حفظ ظاهر است. هم الجبیر و هم ظریف دیروز صادقانه در مقابل دوربینها لبخند زدند و حرکات دستها برای مصافحه از الگوهایی محترمانه و حرفهای، تبعیت میکرد. اگر یک مخاطب بیاطلاع، این دیدار و نحوه برخورد ظریف با الجبیر را میدید، هرگز نمیتوانست حدس بزند که این دو، نماینده دو کشور رقیب و البته متخاصم هستند! شاید اگر بخواهیم تیتر یا عنوانی برای دیدار دیروز ظریف و الجبیر انتخاب کنیم، بهترین عبارت، «مواجهه برادرانه» باشد.
اقدامات سالهای گذشته سعودی در منطقه به خوبی عداوت و دشمنی شدید عربستان با ایران اسلامی را نشان میدهد، قتل عام هزاران حاجی بیدفاع در سرزمین امن الهی و حمله به یمن و کشتار روزانه مردم مظلوم و مستضعف این کشور که جرمی جز طلب استقلال و آزادی ندارند تنها بخشی از اقدامات به شدت خصمانه سعودی علیه ملتهای اسلامی و امت اسلام که ایران نیز جزو آنها است میباشد ، با این حال چگونه میتوان از برخورد برادرانه سعودی با ایران و وزیرخارجه ایران سخن گفت؟!
نیازی به کابینه جوان نداریم!
یک عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای آرمان در پاسخ به این سؤال که:«با توجه به اینکه آقای روحانی گفتند سن افراد کابینه باید پایین باشد به نظر شما سن اهمیت بیشتری دارد یا تجربه؟» گفت:«به اعتقاد من سن صرفا یک عدد است و در انتخاب افراد کابینه بیشتر به کارایی و اثرگذاری باید اهمیت دهیم. ما تجربه کابینه جوان را در دولتهای نهم و دهم داشتیم که تجربه تلخ و ناموفقی بوده است. فکر نمیکنم سن افراد تاثیری در تصمیمگیری آنها داشته باشد. ».
کابینه پیر و خسته، عنوانی بود که بسیاری از کارشناسان در وصف دولت یازدهم از آن استفاده میکردند. این ویژگی موجب شد تا دولت یازدهم در بخشهای مختلف و به ویژه در حوزه اقتصاد و مشکلات معیشتی مردم کارنامه قابل قبولی از خود به جا نگذاشت. بر همین اساس، کابینه پرتحرک و جوان به یک مطالبه عمومی در نزد افکار عمومی برای انتخاب اعضای دولت دوازدهم بدل شد.
چندی پیش محمدرضا تاجیک مشاور رئیسدولت اصلاحات در مصاحبه با سایت جماران گفته بود: «اگر کسی در شرایط کنونی رئیسجمهور میشود مردم انتظار دارند که در زندگی روزمره آنها تغییر حاصل شود؛ بنابراین دولت کنونی باید تلاش کند که موفق شود؛ و این امکان ندارد مگر اینکه تغییر ساختاری بزرگی دهد و بسیاری از مدیران سنگینپای بیطراوت کنونی را تغییر دهد و در رویکردهای متصلبی که در عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پاسخ نداده تغییر ایجاد کند و با شادابی و توان افزونتر وارد صحنه شود و به نیازهای مردم پاسخ دهد».
سیاست خارجی در حال رکود است راهکار همراه شدن با آمریکا است!
محمود سریع القلم استاد علوم سیاسی دانشگاه و از حامیان دولت یازدهم در یادداشتی که روزنامه آفتاب یزد آن را بازنشر کرد به سیاست خارجی دولت یازدهم انتقاد کرده و آن را همانند اقتصاد در حال رکود دانست.
در بخشی از این یادداشت آمده است : روابط خارجی ما نیز مانند اقتصاد، در حالت رکود است زیرا که سیاست خارجی فعلی با فرمولهای ۲۵ سال پیش عمل میکند. ابتدا باید به روز شد تا بتوان روابط خارجی داشت. روابط ما با اروپا و ژاپن در وضعیت Standby است. به جز شامات و عمان، تقریباً روابط ما با کل جهان عرب، قطع است. آسیای مرکزی و قفقاز باب احتیاط را با ما پیش گرفتهاند. پاکستان خیلی با ما کاری ندارد.
نویسنده در عین حالی که به سیاست خارجی در حال رکود دولت یازدهم اذعان و اعتراف میکند راهکار را همگامی با حساسیتهای آمریکا و دور شدن از مدار این حساسیتها میشمارد و مینویسد : با توجه به حساسیتهای تاریخی و سیاسی، بهترین شرکای تجاری، اقتصادی و سرمایهای برای ما، کشورهای غرب اروپا و ژاپن هستند زیرا که توان سیاسی و نظامی آنها بسیار محدود است. اما برای اینکه این امر تحقق پیدا کند، به نظر میرسد کشور نیاز به فاصله گرفتن از کانون مدارهای حساسیت آمریکا را دارد.
معنای دیگر این نوشته و استدلال آن است که برای موفق شدن ضروری است که با آمریکا به عنوان کدخدای دهکده بزرگ جهانی در موضوعات حساسیت برانگیزی چون حقوق بشر و سیاست خارجی منطقهای همراه شد. سریعالقلم به این سؤال پاسخ نمیدهد که اگر دور شدن از مدار حساسیتهای آمریکا جوابگو بود چرا دولت یازدهم که در موضوعات کلانی چون هستهای وارد مذاکرات با 1+5 و به ویژه آمریکا شد و این مذاکرات به برجام منتهی گردید نتوانست حساسیتهای آمریکا را برطرف کرده و در نتیجه برجام برای ایران عایدی داشته باشد؟!
تجربه نشان داده است که هر اندازه در برابر آمریکا عقب نشینی شده و سیاستهای خارجی و داخلی کشور بر اساس منویات آن تنظیم شود ایالات متحده گام به جلو برداشته و ادعاها و تقاضاهای دیگری را مطرح میکند و این تقاضاها و ادعاها تا براندازی کامل نظام ادامه پیدا میکند.
پس از چهار سال وعده دوباره برای تکمیل مسکن مهر!
روزنامه زنجیرهای اعتماد در شماره دیروز دو گزارش و یک خبر پیرامون « مسکن » منتشر کرده است ، خبر به موضوع مسکن مهر اختصاص داشت و وعده تازه وزارت راه و شهرسازی که از زبان قائم مقام وزیر بیان شده بود: «مطابق دستور رئیسجمهوری ، طرحهاي مسكن مهر در سراسر كشور تا پايان سال جاري تكميل و بر اساس اولويت به متقاضيان واگذار خواهند شد!» این در حالی است که دولت یازدهم در همان بدو شکل گیری چنان که عباس آخوندی وزیر راه در مجلس گفت تعهد کرده بود که به سرعت واحدهای باقیمانده را تکمیل کند اما چهار سال گذشته و اکنون نیز وعده تا پایان سال داده شده است.
این روزنامه در گزارشی دیگر با عنوان «بازار مسکن رونق میگیرد» به نقل از مشاور وزير راه و شهرسازي نوشت : با توجه به تقاضاي ايجاد شده براي واحدهاي مسكوني ارزان قيمت و مصرفي، معاملات اين بخش امسال رونق ميگيرد.»
اعتماد در گزارشی دیگر تحت عنوان «بازار مسکن کشش افزایش قیمت ندارد» باز به موضوع مسکن پرداخته و در این نوشتار برخلاف گزارش فوق چندان امیدی به خروج مسکن از رکود دیده نمیشود.
گفتنی است که دولت یازدهم برخلاف نظر بسیاری از کارشناسان که معتقد بودند باید نواقص مسکن مهر برطرف و این طرف با اصلاحات کارشناسی ادامه یابد، نه تنها آن را تعطیل کرد بلکه شخص وزیر آن را «مزخرف» خواند. این در حالی است که در این چهار سال وزارت راه و شهرسازی نه خانهای ساخته و نه طرحی برای مسکن به اجرا گذاشته است. دولتمردان تدبیر و امید معتقدند که این در حوزه وظایف دولت نیست!
به دنبال سهمخواهی نیستیم اما هستیم!
روزنامه زنجیرهای اعتماد در شماره دیروز خود گزارشی از آخرین تغییرات در کابینه دوازدهم پیش از برگزاری مراسم تنفیذ و تحلیف پرداخته و نوشت: کابینه دوازدهم بسته شد؛ زنگنه ماند، قاضی زاده هاشمی نماند، بیطرف آمد.
بر اساس این گزارش « سر و شكل كابينه دوازدهم كمكم رخ نمايانده است...كابينهاي كه هرچند تا اينجا اصلاحطلبان را آنچنان راضي نكرده است اما با سكوت و حمايت عجيب اصولگرايان همراه بوده است. عبدالله نوري مثل خيلي چهرههاي ديگر اصلاحطلب اخبار شنيده از كابينه را نگرانكننده ميدانست؛ نگران از انحراف آن از راي اكثريت مردم. در مقابل اما اصولگرايان اين روزها در مقابل تركيب كابينه سكوت كردهاند و ترجيح ميدهند روي خط سهم خواهي اصلاحطلبان از كابينه مانور دهند.»
هر چند اخبار و گزارشات منتشر شده در روزنامههای زنجیرهای و اظهار نگرانی مدعیان اصلاحات از کابینه آینده به خوبی نشان دهنده سهم خواهی این روزنامهها و جریانات از رئیسجمهور است ولی آنان در عین حال میکوشند که هر نوع سهم خواهی را منکر شوند، انکاری که با مطالعه گزارشات بیشمار منتشر شده در روزنامههای زنجیرهای عجیب و در عین حال خندهدار مینماید.
به عنوان نمونه روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در یادداشتی که در شماره دیروز این روزنامه منتشر شد درباره کابینه آینده تاکید کرده است: روحانی ... بهخاطر حمایت قاطع اصلاحطلبان و مردمی که اندیشههای اصلاحطلبانهشان را در یک یک همایشهای انتخاباتی فریاد میزدند، توانست پیروز قاطع انتخابات باشد، به نظر میرسد برخی رودربایستیها موجب شده تا رئیسجمهوری انتخابهای عجیبی را برای دولت بعدیاش در نظر گرفته باشد.
اظهار نگرانی زنجیره ایها از کابینه آینده و فشار به رئیسجمهور برای چینش کابینه به دلخواه آنها نشان دهنده این واقعیت است که مدعیان اصلاحات دولت آینده را به شکل یک شرکت سهامی میبینند که هر کس بایستی سهم خود را برداشته و به کار خود برود و در این میان مشکلات مردم کمترین اهمیتی ندارد!
کلیدواژه دولت قبل همچنان توجیهکننده ناکامی ها!
روزنامه زنجیرهای بهار در مطلبی نوشت: «کلیدواژه «دولت قبل» در بسیاری از موضوعات به خصوص در دو حوزه اقتصاد و سیاست خارجی کاربرد درستی داشته است و برخلاف آن چه تندروهایی که رئیس «دولت قبل» را تقدیس میکردند معتقدند به هیچ وجه به معنای تخریب گذشتگان نیست. مثلا عملکرد دولت قبل در حوزه سیاست خارجی که باعث تحمیل تحریمهایی بیسابقه به مردم شد به همین سادگی برطرف نخواهد شد، یا تخریب پایههای اقتصاد کشور با اقداماتی غیر علمی از جمله مسائلی است که تا سالهاگریبان کشور را گرفته است و تا دو دولت بعد هم مثلا در موضوعی مثل بحران بیکاری میتوانند از اثرات مخرب دولت دهم در این حوزه بگویند.»
نویسنده در ادامه برای به حاشیه کشاندن مشکلات اصلی کشور موضوع حصر را به میان کشیده و آورده است «اما همانقدر که نقد و اعتراض به دولت قبل و یادآوری ریشه مشکلات در برخی موضوعات درست و لازم است، در برخی دیگر از مسائل نمیتواند چندان قابل قبول باشد. فی المثل در همین موضوع حصر، این که سخنگوی دولت این اتفاق نامبارک را محصول دولت قبل میداند از جهاتی درست است و میتوان درک کرد که اگر تندرویهای رئیس دولت گذشته نبود شاید شاهد گسست نیروهای دلسوز نظام نمیبودیم اما پرسش اساسی این است که محصول دوره چهار ساله اخیر چه بوده است؟»
روزنامههای زنجیرهای که طی 4 ساله گذشته در برابر انتقادها از کارنامه ناموفق دولت در حوزههای مختلف بویژه در مسائل اقتصادی ، موضوعاتی نظیر رفع حصر سران فتنه را برای منحرف کردن افکار عمومی از مسائل اصلی و مشکلات مبتلابه کشور مطرح میکردند، ظاهرا قصد دارند در این دوره نیز همین رویه را دنبال کنند و لذا به نوبخت توصیه میکنند که کلید واژه دولت قبل (عطف به دولتهای نهم و دهم) منقضی نشده و همچنان برای آنها کار برد دارد و میتوانند عدم توانایی خود در حل مشکلات کشور را همچنان به گردن دولت قبل بیاندازند، در مقابل رسانههای زنجیرهای نیز به جای طرح مطالبات و دغدغهها و مشکلات اصلی مردم ، موضوع رفع حصر را برجسته و در بوغ و کرنا کنند.