kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۹۷۶۵
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۹

عبرت‌های ناگرفته(نگاه)


محمدهادی صحرایی

آلبوم یا تقویم گذشته را که ورق می‌زنی پر است از خاطرات تلخ و شیرین که هر کدام حکایت‌ها دارد و گاهی گرهی بر ابروانت می‌زند و نفسی عمیق از تو می‌گیرد و گاهی خنده برلبانت می‌نشاند و چشمانت را خیره می‌کند. تاریخ همین‌گونه است. پر از درسها و عبرتها اگر عبرت گیرنده‌ای باشد که امیرمؤمنان فرمود «چقدر عبرتها زیاد است و عبرت‌گیرنده کم». در همین شنبه تا جمعه‌هایی که امروزه آسوده از سر می‌گذرانیم، برای گذشتگانمان اتفاقات مهمی افتاده است با هزینه‌های گزافی که از آنها گرفته و عمری که صرف کرده. آنها که مویی سفید کرده‌اند زبان عکس و تاریخ را خوب می‌فهمند. آنها که پا به پای انقلاب مظلوم ایران بزرگ شده‌اند و قبل و حین و پس از آن را به یاد دارند می‌دانند که این ملت رشید، برای عزت و آزادگی و برای اسلام عزیز و برای آنکه ایران کشورخوبان شود، چه خطرها کرده است و چه خون دلها خورده است.
حقاً و انصافاً ملت ایران ستودنی و ماندنی است. چرا که تا گفتند خدای ما الله است، آماج دشمنی شیاطین قرار گرفتند و تنها استقامت کردند و آنگاه بود که فوج فوج ملائکه بر آنها نازل شد که خوف نکنید و محزون نباشید و بشارت باد بر شما بهشت وعده داده شده. و این وعده خدا بود که همراهان انقلاب به مرّات و کرّات دیده‌اند و تجربه کرده‌اند. مردم به ستوه آمده از جور ظالمان و حاکمان وابسته و غارتگران چپاولگر اجنبی؛ چون نسخه نجات خود را در خط خمینی کبیر خواندند و سروش رحمانی را از کلامش شنودند، دل به او سپردند و سر به راهش نهادند و او را امام خود خواندند و خواستند. خمینی مهربان نیز، مهربان‌تر از پدر برایشان. مردم فرزندانشان را برای اسلامی که امامشان برایشان تعریف و ترسیم کرده بود فدا می‌کردند. اسلام ناب محمدی که هیچ قرابتی با اسلام لیبرال آمریکایی وابسته و اسلام متحجر وارفته نداشت و هیچ سرِ سازش و ارادتی به کدخدایان نداشت. مارکسیسم هم که دیگر دیدنی نبود.
مردم انقلاب کردند و در راه آن از مال و جان خود گذشتند. انقلابی اسلامی که با دشمنان قهار ملت خشن بود و با محرومین و مستضعفین، مهربان و رئوف. انقلابی که مخالفین را تا دست به سلاح نبرده بودند تحمل می‌کرد و حتی پشیمانان معترف به خطای خود را نیز با عفو اسلامی گذشت نمودند. مردم ایران اهل نرمش قهرمانانه و انقلابی‌اند و همین دشمنان نادان و دوستان خیال باف را به اشتباه می‌اندازد. مردم، دولت سازشکار موقت را پذیرفت تا که خود عرصه را رها کند. و بنی صدر خائن را تحمل کرد تا عدم صلاحیتش بر مجلس هم آشکار شود. و مردمی که سال 60 خورشیدی را همچون سال 61 قمری، هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنند. سالی که در آن مدعیان مجاهدت برای خلق و آنها که عمری سنگ مردم و آزادی و مبارزه با امپریالیسم را به سینه می‌زدند، به یکباره در مقابل مردم صف کشیدند و بر مردم تیغ کشیدند و در خیابانها جوی خون به راه انداختند و سکندر و مغول را روسفید کردند.
مجاهدین خلق که از همان اوایل انقلاب منافقین نامیده شدند از قبل انقلاب تغییر ایدئولوژی دادند و بزرگان خود را که ارادتی به اسلام داشتند سفاکانه حذف کردند. سازمان به دست نخاله‌ها افتاد. مسعود رجوی به خاطر سواد کم دینی، غرور و دنیاپرستی زیادی که داشت تفسیر مارکسیستی بر اسلام را پذیرفت و برآن پا فشرد. این تغییر ایدئولوژی که به تغییر روش و رفتارشان منجر شد و پس از رأی مجلس به عدم کفایت بنی صدر متوهم با تظاهرات مسلحانه 30 خرداد60 مثل دمل چرکین سر باز کرد و از آن به بعد مثل اصحاب یزید با هرچه داشتند به کربلائیان تاختند. از بمب صنعتی و دست ساز، سلاح گرم و سرد و تیغ موکت بری گرفته تا آتش و اتو و نمک و فلفل و .... آنها که گویی به جنون رسیده بودند، دیگر مذهبی و غیرمذهبی و پیر و جوان و زن و مرد و کودک نمی‌شناختند. 15 هزار شهید مظلوم ترور تنها گوشه‌ای از جنایات این موجودات آدمخوار در ایران است هرچندکه خود معتقدند 35 هزار طرفدار نظام را کشته اند.
 گروهک روسیاه نفاق، پس از خیزش مردم و کمیته و سپاه مقتدر انقلاب اسلامی، از ایران فراری شدند و آنها که خود را نفی‌کننده هر نوع بهره کشی انسان از انسان می‌دانستند از ابتدای جنگ تحمیلی در کنار صدام قرار گرفتند و با مردم خود جنگیدند. همکاری تمام عیار آنان در جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و انجام بیش از یکصد عملیات جاسوسی و نظامی علیه ایران، حاکی از پست‌ترین خلقیات این وطن فروشان است. آنان در سال 67 که در مظلومیت کم از سال 60 مردم ایران ندارد، در چند عملیات علیه رزمندگان اسلام صف آراستند که آخرین آن فروغ جاویدانشان بود که فروغ از جانشان گرفت. پس از حمله عراق به جزایر مجنون در 4تیر67 و حمله ژنرال راجرز وحشی، به هواپیمای مسافربری ایران در 12 تیر همین سال که حدود 300 ایرانی بی‌گناه را به گونه‌ای کباب کرد که پیکر بیش از50 نفر آنان اصلاً پیدا نشد و پس از حمله عراق به حمرین و شرهانی و اتفاقات تلخ آن روزها و در نهایت پذیرش قطعنامه آتش بس توسط ایران در اواخر تیرماه، ارتش عراق در 31 تیر دوباره به خرمشهر حمله نمود وروستاهای کرمانشاه از جمله «زرده» را با گاز خردل بمباران نمود.
 پس از این عهد شکنی احمقانه صدام، مردم ایران با فرمان امام و برای دفاع از خرمشهر به جبهه‌ها هجوم آوردند و بعثی‌ها را با شکست سنگین مفتضح کردند. پس از این منافقین با سوء استفاده از جبهه خالی غرب، در سوم مرداد ماه از مرز استان کرمانشاه وارد ایران شدند و عملیاتی را آغاز کردند که یک ماه قبل، سناتور آمریکایی از آن سخن گفته بود و شعار«امروز مهران فردا تهران» ‌آن ‌را پرده‌برداری نموده بود. آنها از بدو ورودشان تا ساعت مرگشان در چارزبر، خون ریختند و جنایت کردند. اگر فراموشکاران، کاسبان و خائنین سیاسی امروز و دریوزگان جلب توجه نمی‌دانند، بیمارستان امام خمینی اسلام‌آباد کرمانشاه به یاد دارد زمانی‌که منافقین، بیماران بستری را در حیاط این بیمارستان مثل هیزم روی هم ریختند و زنده زنده آتش زدند. و مردم اسلام آباد به یاد دارند که جزغاله شهدای ذوب شده را نمی‌شد از هم جدا کرد و تشخیص داد. و این زمانی بود که کدخدا هنوز داعش را نزاییده بود. تیرهای خلاصشان بماند که حکایتش تلخ‌تر است.
قوای اسلام در عملیات چند روزه مرصاد توانستند کمر این گروهک التقاطی و تروریست را بشکنند و اربابانشان را به عزایشان بنشانند. این جانیان خون آشام و دستیاران ویژه صدام که زمانی علیه امپریالیسم سخن می‌راندند، آنچنان زنجیر خود را به آنان سپردند و رامشان شدند که هرآنچه می‌گفتند اینان می‌کردند. همکاری با صدام در قتل عام 500 هزار نفری انتفاضه شعبانیه شیعیان عراق و زنده بگور کردن و کشتار 25 هزار نفر از زنان و کودکان شیعه به دست منافقین، فضا‌سازی رسانه‌ای در اروپا و دروغ پردازی نظامی و هسته‌ای در آمریکا علیه ایران، تحریک فتنه گران عنود و کنود در اغتشاش 88، شعارسازی و فریبکاری در انتخابات 96 و ... و اخیراً نیز برگزاری همایش اجاره‌ای در فرانسه‌ای که خون هموطنانمان را با پرونده «خون‌های آلوده» کثیف کردند، از جمله تقلاهای آنان برای ادامه حیات ننگینشان است و هرگاه گروهی ساده لوح یا کاسب بر این جرثومه‌های تباهی دل می‌سوزانند، چون موش به انبار می‌زنند و نمی‌فهمند که نمی‌توان غِسلین را تطهیر نمود و آنها را تبرئه کرد و جای شهید و جلاد را عوض نمود.
اکنون در تنگه مرصاد کرمانشاه یا همان تنگه چارزبری که روزگار نفاق در آنجا زیر و زبر شد، به پاس قدردانی از پهلوانانِ شهیدی که در مقابل دژخیمان سینه سپر کردند، یادمانی برپاست که زیارتگاه عاشقان و عارفان است. روح صیاد و شهدای شیطان کُشِ مرصاد شاد، که شادی را به دل امام و امت آوردند و روح تمام شهدایی که پرچمدار عزت و آزادگی بودند از ما راضی و خرسند باد و خدا 17 هزار شهید باشرف و مظلوم ترور شده به دست منافقین و فرقان و گروهک‌های شیطانی و فتنه گران 88 که مظلومانه شهید شدند و مظلومانه از یادها رفتند و مظلومانه خونشان، هزینه مال و مقام پوچ اندیشان پوچ گو شد، را با شهدای جمل و صفین و نهروان محشور کند که اکنون چشم انتظار اقدام و عمل ما و مسئولینند که با میراث ارزشمندشان چه می‌کنیم؟