نبض(گفت و شنود)
گفت: اردوگاه مشترک اصلاحات و سازندگی و اعتدال، حسابی به هم ریخته و بدجوری برای تعیین شهردار تهران و اعضای کابینه به یکدیگر پریدهاند!
گفتم: خب! وقتی اصلاحاتیها دولت را رحم اجارهای خودشان میدانند و کارگزارانیها آن را تحت قباله خود تلقی میکنند و اعتدالیها هیچکدام از آن دو جریان را قبول ندارند، معلوم است که سر تقسیم سهم دعوایشان میشود. درباره شهرداری تهران هم که هر کدام یکطرف آن را گرفته و به طرف خود میکشند و...
گفت: تازه ادعا میکنند که با یکدیگر وحدت کامل دارند!
گفتم: خان یک روستا مریض بود. دو تا پزشک که با هم رقابت هم داشتند به بالینش آمدند و از زیر پتو نبض خان را گرفته و گفتند حال خان خیلی وخیم است. خان هر دو دستش را از زیر پتو بیرون آورد و گفت؛ فلان فلان شدهها، شما زیر پتو نبض خودتان را گرفتهاید!