اخبار ویژه
رد گمکنی تحتالحمایههای آمریکا
شماری از افراطیون فعال در فتنه 78 و 88، سخنان وزیرخارجه آمریکا را محکوم کردند.
رکس تیلرسون اخیرا در جلسه کمیته روابط خارجی سنا گفته بود: «برنامه آمریکا حمایت از عناصری در داخل ایران با هدف تغییر مسالمتآمیز رژیم است و ما میدانیم که این عناصر در داخل ایران حضور دارند.»
شماری از وابستگان به احزاب و گروهکهای منحله از جمله حزب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) و نهضت آزادی و گروهک ملی- مذهبی بیانیهای را امضا کرده که مدعی محکومیت سخنان وزیر خارجه آمریکاست. در این بیانیه آمده است: یکی از علل مهم و تشدیدکننده بحران دخالتهای بیگانگان به ویژه دولت آمریکا در منطقه است واشنگتن برخلاف ادعای دفاع از حقوق بشر، صرفا براساس منافع خود از ارتجاعیترین کشورهای منطقه حمایت میکند به گونهای که میتوان گفت ریشههای افراطگرایی در منطقه و جهان به نحوی متاثر از عملکرد آنان است.
دولت کنونی آمریکا نیز به جای کمک به صلح و آرامش در منطقه میکوشد با حمایت از رژیم ارتجاعی عربستان منطقه را بیش از پیش بیثبات کند و آن را حتی به کشورهای با ثبات از جمله ایران گسترش دهد. اظهارات وزیر امور خارجه ترامپ سخنانی تحریکآمیز و خلاف قواعد حقوقی و بینالمللی است و نتیجهای جز گسترش بیثباتی بیشتر در منطقه و در نتیجه توسعه جنگ و تروریسم ندارد...
براین اساس ما امضاکنندگان اظهارات وزیرخارجه ایالات متحده را به شدت محکوم میکنیم.
پای این بیانیه اسامی محسن امینزاده، محمد بستهنگار، هادی خانیکی، بهمن احدی، ژیلا بنییعقوب، مصطفی تاجزاده، جلاییپور، رمضانزاده، کیوان صمیمی، صفاییفراهانی، عرب سرخی، علویتبار، رضا تهرانی، محسن میردامادی و عبدالله مومنی، مرتضی مبلغ، سعید مدنی، حسین واله و... دیده میشود.
این بیانیه در حالی است که طیف مذکور در پوشش عنوان دروغین اصلاحطلبی، بارها به ساختارشکنی و معارضه با قانون اساسی در خدمت پروژههای براندازی خاموش (حاکمیت دوگانه، کودتای مخملین، ایجاد دو قطبی، ساختارشکنی) و حتی آشوبافکنیهای نیابتی آمریکا و انگلیس پرداختند؛ تا آنها که هم در آشوب 78 و هم فتنه سال 88 مورد حمایت علنی آمریکا و انگلیس و اسرائیل قرار گرفتند. این حمایت در دولتهای بوش و اوباما و ترامپ تداوم داشته است. معارضه با اصول و ارکان قانون اساسی و خدشه در آرمانهای انقلاب و مکتب امام خمینی(ره) از جمله ویژگیهای افراطیون و نفاق جدید است که مورد استقبال دشمنان انقلاب قرار گرفته است.
فتنهگران در سال 88 در کف خیابان شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است سر دادند که افشاگر هویت آنها در پشت نقاب اعتراض به تقلب بود. این طیف در آغاز چالش هستهای نیز در مجلس، نامه جام زهر تسلیم را تنظیم کردند و حتی یکی از آنها در مجلس مدعی شد 29 سال به دنیا دروغ گفتهایم و حالا دم خروس بیرون افتاده است. برخی از اعضای این طیف فراری هستند و هماکنون در آمریکا پناهندگی گرفتهاند و علنا علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
دشمنان انقلاب برای بیثباتسازی ایران از طیفی از گروهکهای مسلح بهره گرفتند اما پس از آشکار شدن ناکارآمدی جنگ و ترور، دست به دامن نفاق قدیم و جدید ( در نهضت آزادی تا حزب مشارکت و کارگزاران) شدند.
مقامات آمریکایی از دولت بوش تا اوباما و ترامپ علنا از مدعیان اصلاحطلبی و فتنه سبز حمایت کردند.
مسئله واقعی، تعلیق و رکود اقتصادی است نه جدایی یا ادغام وزارتخانهها
دولت در حالی مردم و نمایندگان مجلس را سرگرم کرده که تدبیری برای خروج از معطلی و بیرون آوردن اقتصاد از رکود ندارد.
روزنامه جوان با انتشار این تحلیل مینویسد: اصرار دولت بر کنترل تورم، تقریباً هیچ دستاوردی برای بازارهای مختلف اقتصادی نداشته و اگر از لابهلای تعاریف علمی اقتصادی بیرون بیاییم، به خوبی کاهش قدرت خرید مردم، کسادی بازارها به تناسب افزایش نقدینگی، نرخ بیکاری بحرانی، نرخ منفی تشکیل سرمایه ثابت و... قابل مشاهده است.
با این وضعیت، برگ برنده تورم برای ذینفعان آن (که لابد فقط دولتمردان دولت یازدهم نیست) بیش از آنکه یک اعتبار خلق شده باشد یک کاغذ یا به عبارت بهتر یک عدد آماری و ناکارآمد خواهد بود که مطمئناً در آینده به عنوان نکته مثبتی در کارنامه دولت یازدهم ثبت نخواهد شد.
در واقع دولت یازدهم در مسیر اقتصادی خود به رغم ادعای برنامهریزیهای دقیق و نگاه راهبردی (استراتژی) در حوزه اقتصاد کلان بیشتر به روشهای (تاکتیکهای) انتظار و برونسپاری حل مشکلات به «سیستم بازار» روی آورده بود و متأسفانه تمایل به ادامه آن را نیز از خود نشان داده است. به عنوان نمونه گذراندن دو سال اول با عنوان آواربرداری و تشریح خرابیهای دولت دهم و گذراندن دو سال بعد با تصویرسازی آفتاب تابان از تحریم و سپس کمرنگ کردن آن در اذهان فرصتسوزی شده و اکنون نیز برای حداقل شش ماه آینده تاکتیک سرگرمی و انحراف افکار عمومی را پیش از شروع دولت در دستور کار خود قرار داده است.
این تاکتیک جدید که شروع آن با ادغام وزارتخانهها دنبال میشود بار دیگر به مسائل نگاهی شکلی و سطحی داده و چنانچه برنامهریزان در دام این تاکتیک بیفتند از اصل موضوع که ایجاد رونق و اصلاح ساختارها، ایجاد اشتغال و رونق در همه بخشهای مولد و... است، غافل خواهند شد.
واقعیت موجود اقتصاد کشور که حتماً مشاوران و مردان اقتصادی دولت بهتر آن را میدانند به خوبی نشانههای جدی از محو دستاورد موجود را گوشزد میکند، بیآنکه تورم به عنوان یک دستاورد غیرملموس برای جامعه را به دستاورد خروج کسادی از بازارها و قابل ملموس برای مردم بدل کنند. لذا دولت دوازدهم باید بداند که دیگر تاکتیکهای انتظاری با روشهای متفاوت درمانگر دردهای اقتصادی نبوده و این تاکتیکها قادر به حفظ وضعیت موجود نیست و طرحهای ادغام نیز با این سبک و سیاق و نگاه تاکتیکی نمیتواند کارگشا باشد. مگر آنکه برنامههای مدون اجرایی تهیه شده باشد؛ برنامههایی که قابلیت اجرایی آن حتی در وزارتخانههای موجود هم شدنی است!
به عبارت بهتر دولت در این ایام مردم، نمایندگان مجلس و کارشناسان اقتصادی را با طرح مسئله ادغام سرگرم کرده است و همچنان با فرصتسوزی ادامهدار، برای خود مشغولیت ایجاد کرد که در پس آن نتیجهای عملیاتی و مؤثر در اقتصاد قابل رؤیت نیست.
لابد فعالان اقتصادی خوب یادشان است که ادغام وزارتخانهها چگونه بیش از شش ماه در روند بوروکراسی اخلال ایجاد کرده و اتاقهای وزارتخانهها به محلی برای تفهیم وظایف همکاران و رقابت برای ارجحیتهای کاری و جایگاههای سازمانی متکی بر اشخاص بدل شد. حال فرض کنید که همین روند با روش مهندسی معکوس دوباره تکرار شود و دوباره هزینههایی که از تابلوهای راهنمای اتاقها تا درگیریهای وظایفی و... به جامعه اقتصادی تحمیل شود. بیآنکه برنامهای عملیاتی برای اجرا وجود نداشته باشد! آیا این سبک تصمیمسازیها ما را به تعهد 995 هزار نفری شغل و رشد بالا و پایدار خواهد رساند؟
این همه سند ملی فرهنگی و آموزشی دریغ از یک کارگروه اجرایی!
لغو پذیرش سند 2030 یونسکو در شورای عالی انقلاب فرهنگی باید یک تجربه برای دولت در جهت طی روال قانونی در مسیر پذیرش تعهدات بینالمللی باشد.
محمدکاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت در یادداشتی نوشت: شورای عالی انقلاب فرهنگی با هوشمندی، سند آموزشی 2030 را ابطال کرد و اجرای آن را متوقف نمود. از اینکه عقل جمعی شورای عالی انقلاب فرهنگی به غائله 2030 خاتمه داد و آن را از دستور کار دولت خارج کرد باید از تکتک اعضای شورا و نیز روسایقوا تشکر کرد.
پذیرش سند 2030 با استقلال فرهنگی نظام ما مغایرت داشت. رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان نیز بر این مهم انگشت تاکید گذاشتند و فرمودند: «حرف من این است که نظام آموزش کشور نباید بیرون کشور نوشته شود. چرا باید نظام آموزش کشور را 4 نفر در یونسکو بنشینند و بنویسند؟»
این سند به لحاظ حقوقی یک قرارداد بینالمللی یا عهدنامه یا موافقتنامه بینالمللی است که طبق اصل 77 قانون اساسی باید در مجلس شورای اسلامی به تصویب میرسید اما این کار انجام نشد. مفاد این سند حتی در هیئت دولت مورد بررسی و رسیدگی قرار نگرفته بود و دولت دراینباره مصوبهای نداشت. تنها مصوبهای که از دولت در این مورد باقی است، تصویبنامهای برای تشکیل کارگروه برای اجرا و انجام آن بود. یعنی در حقیقت دولت داشت یک سند حقوقی بینالمللی را اجرا میکرد که نه در هیئت دولت و نه در مجلس، مفاد آن بررسی نشده و به تصویب هم نرسیده بود!
سند تحول آموزش و پرورش یک قانون مصوب در شورای عالی انقلاب فرهنگی است. سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور و سند جامع علمی کشور و سند دانشگاه اسلامی از مصوبات شورا بود و برای اجرای آن هیچ کارگروهی در دولت تشکیل نشده و دولت دراینباره تصویبنامهای ندارد، اما در مورد اجرای سند 2030 کارگروهی متشکل از جمعی از وزرا و کارشناسان تشکیل شد که آنها موظف بودند در مورد پیشرفت کار اجرای سند به یونسکو گزارش بدهند و این فوقالعاده عجیب بود!
دولت و به ویژه وزرای آموزش و پرورش، علوم، بهداشت و وزارت خارجه قبول داشتند این سند اشکالات کلیدی دارد و با اصول و مبانی اسلام و انقلاب نمیخواند. به همین دلیل گفته بودند ما برای خود «حق تحفظ» قائل هستیم و مفادی که با اسلام و فرهنگ ایرانی نمیخواهند اجرا نمیکنیم. در حالی که در بند بند سند 2030 کشورهای تصویبکننده متعهد شده بودند همه «بسته» سند را اجرا کنند و آن را به عنوان یک مجموعه به هم پیوسته بپذیرند.
لغو پذیرش این سند باید یک تجربه در فرآیند پذیرش اسناد حقوقی و بینالمللی باشد. از این پس اسناد این چنینی باید فرایند تصویب خود را در دولت به عنوان لایحه و در مجلس وفق اصل 77 قانون اساسی طی کند.
گرایش 700 هزار ایزدی مذهب به نیروهای همسو با ایران
شبهنظامیان عراقی وفادار به ایران، در حال پیشروی به سمت دریای مدیترانه هستند و ایزدیمذهبها نیز با آنها همراه شدهاند.
روزنامه انگلیسیتایمز با اشاره به آخرین تحولات میدانی جنگ در عراق و سوریه نوشت: شبه نظامیان عراقی وفادار به ایران پس از آنکه آخرین روستای متعلق به ایزدی مذهبها را از دست گروه داعش آزاد کردند، برای اولینبار به مرز سوریه نزدیک شده و در حال پیشروی به سمت مدیترانه هستند. رزمندگان شیعی که اکثراً گروه نظامی حشدالشعبی را تشکیل میدهند در کنار ارتش عراق علیه داعش میجنگند، اما اصلیترین عناصر این گروه، از سوی ایران و فرماندهی که سالها در تبعید بودهاند، حمایت میشوند.
آنها اکنون قلمروی بزرگی را در عراق در دست دارند و درصدد گسترش آن تا دریای مدیترانه هستند.
این روزنامه انگلیسی با اشاره به بازپسگیری روستای «کچو» توسط نیروهای حشدالشعبی، افزود: هادی العامری رهبر سپاه بدر طی اظهاراتی پس از آزادسازی کچو گفت: ما به برادران ایزدیمان در آزادسازی روستایشان تبریک میگوییم.
داعش که از روستای قیروان عقبنشینی کرده بود، تصور میکرد که عملیات ما در آنجا متوقف میشود.
این روزنامه افزود: که هادی العامری توانست با کمک قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، به سمت مرز سوریه پیشروی کند.
تایمز نوشت: نیروهای حشدالعشبی اکنون قلمروی بزرگی را از مرز ایران در استان دیاله تا ام الجریس در اختیار دارند. در لبنان نیز نیروهای تحت حمایت ایران موسوم به حزبالله بخش اصلی دستگاه امنیتی را در دست دارند. در سوریه نیز شبه نظامیان وفادار به ایران و نیروهای بشار اسد مسیری را از دمشق به سمت مرز لبنان در اختیار دارند.
تایمز نوشت: در غرب عراق نیز عملیات سهگانهای برای تصرف این مناطق در جریان است.
داعش بخشهایی از استان الانبار، حشدالشعبی، امالجریس و نیروهای اقلیم کردستان وفادار به آمریکا به همراه متحدان ترکشان نیز بلندیهای سنجار که مقر ایزدیان است را در اختیار دارند.
تا سه سال پیش این منطقه بیصاحب بود سه سال پیش هزاران مرد ایزدی در کنار خیابان به صف ایستاده و داعش با کلاشینکف آنها را قتلعام میکرد. سپس همسران و دخترانشان را سوار کامیون کرده و در موصل به عنوان برده میفروختند. این روزنامه افزود: اما طی 5 روز گذشته فصل جدیدی از تاریخ در این منطقه در حال رقم خوردن است. هادی العامری فرمانده سپاه بدر از وزیر بهداشت دولت عراق خواسته تا گورهای دست جمعی را پیدا کنند و از ایزدیان نیز دعوت کرده تا به موطن خود بازگردند.
تایمز نوشت: دست کم 700 هزار ایزدی مذهب در عراق زندگی میکنند. اکنون موطن آنها ویران شده است.
سپاه بدر که بخشی از حشدالشعبی به شمار میرود جنوب بلندیهای سنجار را در اختیار دارد، شمال آن در اختیار نیروهای وفادار به اقلیم کردستان است؛ شمال غرب نیز تحت تصرف نیروهای «پکک» است.
این روزنامه انگلیسی افزود: «متیو باربر» از دانشگاه شیکاگو میگوید ایزدیان که از سوی نیروهای اقلیم کردستان رانده شده بودند به نیروهای حشدالشعبی روی آوردهاند. آنها امیدوارند اگر سرزمینشان تحت کنترل دولت مرکزی عراق باشد قادر به بازگشت به موطنشان هستند.
از دید ایزدیان حشدالشعبی قابل اعتماد هستند چون آنها سرزمینشان را آزاد و به ایشان بازپس میدهند.
سناتور آمریکایی: برجام معاهده نیست ترامپ میتواند آن را کنار بگذارد!
یک سناتور آمریکایی با مقایسه توافق هستهای (برجام) و معاهده آب و هوایی پاریس مدعی شد که واشنگتن الزامی برای اجرای این توافق ندارد و میتواند تصمیم به خروج از آن بگیرد.
باب کورکر گفت: فکر نمیکنم افراد زیادی متوجه این موضوع باشند؛ اما همانطور که آمریکا به موجب اختیارات قانونی رئیسجمهوری وقت (اوباما) به این توافق پیوست، به آسانی و به موجب اختیارات رئیسجمهوری کنونی میتواند از آن جدا شود.
وی ادامه داد: لغو این توافق حتی از لغو معاهده آب و هوایی پاریس هم آسانتر است چرا که رئیسجمهوری هیچ نیازی به اقدام برای خروج از آن ندارد و تنها کافی است تا از تعلیق مجدد تحریمها خودداری کند.
وی گفت: لایحه جدید ابزارهایی را برای مواخذه تهران در اختیار دولت قرار میدهد.
وی ادامه داد: فکر نمیکنم کسی اینجا باشد که شک داشته باشد دولت هر آنچه در توان دارد را برای مقابله با فعالیتهای ثباتزدای ایران به کار خواهد بست و ما در این مسیر همراه آنها خواهیم بود.