نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
درباره لیست پولی امید برای شورای شهر سکوت کنید!
سرویس سیاسی -
عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان در گفتوگو با روزنامه زنجیرهای قانون به انتخابات اخیر شوراها پرداخته و درباره لیست بسته شده که شائبههای فراوانی درباره آن از جمله دریافت پول برای قرار گرفتن در لیست مطرح شده است گفت: آنهاييكه حقشان در ليست ضايع شدهاست با بزرگمنشي سكوت كنند!
ناصری در این گفت و گو اظهار داشت: برخي نقدها از سوي جريان حريف و با هدف تخريب و برهم زدن فضاي يكدست حاصل از پيروزي در دو انتخابات مهم ،به ليست اصلاحات وارد ميشود كه نبايد بيش از حد مورد توجه قرار گيرد، از طرفي بايد پذيرفت پرونده ليست شوراي شهر تهران بسته شده است.
وی با تاکید چند باره بر بسته شدن پرونده انتخابات شوراها گفت: خروجي اصلي شوراي شهر، انتخاب شهردار است و كساني كه احساس ميكنند كه حقشان در اين زمينه ضايع شده بايد با فرهيختگي و بزرگمنشي كه در آنها وجود دارد نسبت به اين فرايند سكوت كنند.
گفتنی است روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد چندی پیش ضمن افشای باجگیری بزرگ برخی چهرههای شاخص اصلاحطلب و اقدام به دلالی آنها برای بستن لیست امید شورای شهر تهران در مطلبی با عنوان«چه کسی پیشنهاد 2 میلیاردی برای حضور در لیست امید به نامزدها داده بود ؟!» نوشت: «یک منبع آگاه توضیحاتی را در مورد ماجرای درخواست 2میلیارد تومان از برخی کاندیداهای شورای شهر تهران جهت حضور در لیست امید ارائه داد. گویا چنین درخواستی از جانب دبیرکل یکی از احزاب سرشناش اصلاحطلب مطرح شده است؛ بدین صورت که وی با برگزاری جلسات خصوصی با کاندیداهای مطرح و خواستار حضور در لیست امید به آنان پیشنهاد میداده که 2 میلیارد تومان بپردازند تا بتوانند در لیست حضور داشته باشند. البته مشخص نبوده آقای غ_ک با چه سازوکاری چنین وعدهای به کاندیداها میداده است»
تهدید با زبان عدم تحقق مطالبات مردم
روزنامه زنجیرهای شرق در سرمقاله شماره دیروز خود به قلم سردبیر به تهدید نظام اسلامی پرداخته و نوشت: « اوضاعواحوال با دهه گذشته تغییر اساسی کرده و بعید است، اگر مطالبات مردم تحقق نیابد......چون گذشته رفتار کنند و برای تحقق خواستههایشان دل به جناح رقیب، اصولگرایان ببندند. دوران تازهای در سیاست آغاز شده است؛ دورانی که دیگر بازی ماروپله در سیاست از کار افتاده و اگر جناحهای سیاسی موجود این شرایط را درک نکنند و براساس تجربیات گذشته قدم بردارند، مردم آنان را ناامید خواهند کرد.»
نویسنده در ادامه نسبت به بیعملی دولت آینده روحانی بیم داده و نوشته است «بیعملی یا بیانگیزگی در سازمانها، وزارتخانهها یا هر نهادی را میتوان به هزارویک دلیل توجیه کرد. اما بیعملی دستگاه اجرائی کشور به هر دلیلی قانعکننده نیست. حسن روحانی راه سنگلاخی پیشرو دارد. راهی که بعید میدانم کسی آرزو کند که جای او باشد. مردی که زیر نگاه میلیونها چشم برای تحقق مطالبات ریز و درشتشان است. مردمی که تنها امیدشان هنوز دولت روحانی است. این امیدها و دلبستگیها خواب از چشم هر آدمی میرباید و جایگاهش را خوفناک میکند.»
سخن گفتن از اینکه اگر روحانی به مطالبات مردم پاسخ ندهد و در اجرای وعده هایش نکوشد دیگر مردم به رقیب روی نخواهند آورد تهدید مستقیم میتواند محسوب شود چرا که در یک نظام مردم سالار و آزاد تکلیف بر سر صندوقهای رای مشخص میشود و اگر روحانی در عمل به وعدههایش شکست بخورد و مطالبات مردم محقق نشود براساس نوشته شرق تکلیف جای دیگری جز صندوقهای رای مشخص خواهد شد، این جای دیگر میتواند مداخله خارجی باشد یا فتنهای چون فتنه 88، در هر حال مردم همواره نشان دادهاند که به گفته سردبیر شرق «جناحهای سیاسی را ...ناامید میکنند »
وزرای دولت یازدهم گروهی و اتوبوسی آمده بودند
روزنامه زنجیرهای شرق در میزگردی با حضور سه اقتصاددان به برنامه اقتصادی دولت آینده روحانی پرداخت و نوشت: دولت یازدهم برنامه منسجمی نداشت، تیم اقتصادی دولت هماهنگ نبود و گاه بخشی از دولت، در تضاد با بخشی دیگر وارد عمل میشد؛ وزرای سندار هم بماند که از روز اول مورد انتقاد بودند و هستند. حالا آقای روحانی قول داده از جوانترها و زنها در کابینه استفاده کند. این قولها بخشی از کاستیهای دولت را پوشش میدهد.
در ادامه این گزارش تصریح شده است «مهمترین نکته که حاضران در میزگرد به آن اشاره میکنند استراتژی است. استراتژی دولت در هیچ بخشی مشخص نیست که اگر بود، هر وزیر یا مسئولی ساز خود را کوک نمیکرد. دومین مشکل دولت، نداشتن شرایط احراز برای پستهای مهم است. اللهداد توصیف خوبی از ماجرا دارد: «وزرا گروهی و اتوبوسی میآیند و این مشکل تمام دولتهاست.» خلاصه کلام این اقتصاددان این است که زنبودن و جوانبودن وزرا و مسئولان مهم نیست، آنچه مهم است، شایستهسالاری است.»
جالب آن که این سخنان و انتقادات پیش از این بارها از سوی منتقدان دولت یازدهم از جمله نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده بود ولی روزنامههای زنجیرهای با هزاران توهین و افترا منتقدان را نواخته بودند، شرق برای این نیز پاسخی در چنته دارد و مینویسد «پای انتقاد که در میان باشد، مدافعان دولت در مقابل مخالفان دولت کم نمیآورند، البته با یک تفاوت که نقد آنها سازنده است و نقد مخالفان به تخریب میرود».
از این منظر دیگر هیچ فردی جز موافقان دولت حق انتقاد ندارند چون انتقاد آنها انتقاد نیست و رنگ و بوی تخریب دارد!
تنفس مصنوعی زنجیرهایها به جسد برجام
خاصترین تحریمها در دوره دولت مدعی دیپلماسی به مردم تحمیل شده است. نمایندگان سنای آمریکا، طرح «تحریمهای جامع علیه ایران» را تصویب کردند. این طرح با نقض فاحش برجام(به طور خاص بندهای 26 و 29 برجام) خواستار اعمال تحریمهایی جدید علیه ایران به بهانه برنامه موشکی، انتقال تسلیحات، حمایت از گروههای مقاومت (که واشنگتن آنها را تروریستی میداند) و نقض ادعایی حقوق بشری است.
نقض فاحش برجام توسط سنا به قدری آشکار بود که صدای برخی سیاستمداران آمریکایی را نیز درآورد .برخی از تحلیلگران، اقدام اخیر سنا را «شلیک به قلب برجام» نامیدند. اما در این سو، روزنامههای زنجیرهای بدون توجه به منافع ملی همچنان به بزک آمریکا و تنفس مصنوعی به جسد برجام مشغولند.
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «برجام همچنان نفس میکشد» نوشت:«تحریمهای جدید کنگره به هیچ وجه ارتباطی با برجام ندارد. در آخرین موارد سند برجام آمده است که ایران حق ندارد موشکهایی را آزمایش کند که قابلیت حمل کلاهک هستهای داشته باشد حالا اختلاف بر سر این است که آیا این موشکهایی که ما آزمایش میکنیم قابلیت حمل کلاهک هستهای را دارد یا نه... بنابراین با این شرایط موجود در خاورمیانه، آمریکا تمایلی به برهم زدن برجام ندارد. منتهی اختلاف بر سر این است که طرح آمریکایی میگوید موشکهای شما از قابلیت حمل کلاهک هستهای برخوردار است اما طرف ایرانی میگوید چنین چیزی صحت ندارد».
در بخش دیگری از گزارش آمده است: «صورت متن مصوبه کنگره ناقض برجام نیست اما دولت و کمیته بررسی برجام باید موشکافانه به بررسی حقوقی این متن بپردازد... این مصوبه در عین ناعادلانه بودنش جای نگرانی ندارد، اگر هم نگرانی اکنون در میان برخی سران نظام وجود دارد بایستی مبنای حقوقی داشته باشد».
در پایان گزارش، این روزنامه زنجیرهای نسخه انفعال و بیتوجهی به منافع ملی پیچیده و تاکید کرد که «مسئولان مرتبط قطعا بایستی بهگونهای عمل نمایند که گزکی به دست غربیها ندهند».
تحریمهای جدید تنها یک بدعهدی دیگر!
از سوی دیگر در حالی که برجام در ماههای گذشته بارها و به دفعات از سوی طرف غربی بهویژه آمریکا نقض و ابطال شده است و روزنامههای زنجیرهای هر بار توجیحاتی را در این زمینه دست و پا کردهاند و در رقابتهای انتخاباتی نیز همواره از برجام به عنوان موفقیت دولت یازدهم یاد میکردند تحریمهای جدید سنای آمریکا علیه ایران از سوی شرق تنها یک بدعهدی خوانده شد که بر روی بدعهدیهای دیگر تلنبار شده است!
شرق در این زمینه نوشت «در مجموع، طرح جدید تحریم ایران اگر نهایی شود، میتوان آن را بدعهدی دیگری از جانب آمریکا به شمار آورد که با تعهد آمریکا مبنی بر اجرای توأم با حُسن نیت توافقها و انجام هر اقدام لازم برای اجرای موفقیتآمیز آن، بهویژه با شرح مندرج در بندهای ٢٦ تا ٢٩ برجام، منطبق نیست. اکنون طرح سنا که حاوی تحریمهایی علیه روسیه و ایران است، باید به تصویب مجلس نمایندگان آمریکا نیز برسد و سپس به دست ترامپ امضا شود.»
تلاش برای تسری آتش به اختیار به سوی نهادهای نظامی
روزنامههای زنجیرهای پس از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان مبنی بر اینکه «گاهی دستگاههای مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلی میشوند که در این وضعیت، باید افسران جنگ نرم، با شناخت وظیفه خود، به صورت آتش به اختیار، تصمیمگیری و اقدام کنند.» در تلاشی عاجزانه قصد دارند محدوده آتش به اختیار را به سوی نهادهای نظامی و امنیتی کشور سوق دهند.
در جریان تبلیغات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برخی نامزدها تضعیف نهادهای نظامی و امنیتی کشور را در دستور کار خود قرار داده بودند که به نظر میرسد پس از انتخابات این روند بر عهده روزنامههای زنجیرهای گذاشته شده است.
روزنامه زنجیرهای بهار در یادداشتی در این زمینه نوشته است: معمولا سازمانهای نظامی از بالاترین فنآوری اطلاعاتی، مدرنترین و پیچیدهترین صنایع و دقیقترین علوم نظیر تحقیق در عملیات بهره برده و قاعدتا از هر سازمان دیگری منضبطترند، پس آتش به اختیار نظامی ناظر به زمانی است که فرمانده و سلسله مراتب کلا از بین رفته و سیستم سازمانی متلاشی شده و سرباز در بلاتکلیفی محض و خلأ مطلق اطلاعاتی است، بنا بر این آتش به اختیاری را میتوان نتیجه از هم گسستن شاکله سازمانی یک تشکیلات فرض کرد.
نویسنده در ادامه به بهانه اظهارات اخیر آیتالله مصباح یزدی در تبیین آتش به اختیار آورده است: «در چنین شرایطی آیا لازم نمیدانند مسئولان، ارگانهای از هم نپاشیده و منسجم را مشخص و ورود آتش به اختیاران را به آنها منع نموده مسببان و مدیران نالایق سازمانهای در معرض وضعیت آتش به اختیاری را به مردم معرفی کرده و در روشهای غلط مدیریتی سابق و اسبق که منجر به از هم گسیختگی برخی نهادها گردیدهاند تجدید نظر نمایند؟»
نویسنده هر چند کوشیده است با آوردن مقدماتی نشان دهد که آتش به اختیار نمیتواند نهادهای نظامی کشور را در بر گیرد چرا که فرماندهی در این نهادها منسجم بوده و نیروها در بلاتکلیفی به سر نمیبرند ولی مطرح کردن یک احتمال چنان که یکی از نمایندگان مجلس نیز اخیرا از آن سخن گفته است یعنی آتش به اختیار «دو طرفه است» تنها به قصد لوث کردن فرمایشات رهبر معظم انقلاب در انتقاد از تعطیلی و اختلال دستگاههای مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست صورت میگیرد و از سوی دیگر میتواند تهدیدی غیرمستقیم محسوب شود که آتش به اختیار میتواند نهادهای نظامی و امنیتی کشور را نیز در بر گیرد، مواظب باشید!