سؤال کیهان از فعالان رسانهای:
آتش به اختیار در عرصه فرهنگ و هنر چگونه محقق میشود؟
سرویس ادب و هنر-
گرهگشایی و باز کردن قفلهای نگشوده در عرصه فرهنگ، تولید هر چه بیشتر در زمینه هنر متعهد، نقد عملکرد دستگاه فرهنگی و جریانهای معارض، مطالبهگری با زبان هنر و ... ازجمله برداشتهای اهالی فرهنگ و هنر از فرمان «آتش به اختیار» رهبر انقلاب اسلامی است.
سه شخصیت هنری و رسانهای در گفتوگو با کیهان، نظرات خود را درباره سخنان رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ و هنر و به ویژه کلیدواژه «آتش به اختیار» بیان کردند که در ادامه میخوانید:
هوشنگ توکلی، سینماگر: کار خودجوش برای گرهگشایی در فرهنگ
هوشنگ توکلی، بازیگر و کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون با اشاره به حساسیت در تفسیر بیان رهبر معظم انقلاب درباره «آتش به اختیار» به خبرنگار کیهان گفت: به نظر من این سخن رهبری، اشاره به تلاش برای گرهگشایی و باز کردن قفلها در عرصه فرهنگ و هنر دارد.
وی افزود: جامعه ما و به ویژه هنرمندان از مدیریت فرهنگی و هنری راضی نیستند. مسائلی چون بحران بیکاری، شیطنتهای محتوایی برخی آثار، جریانهای مافیایی و ... در فضای فرهنگی ما غیرقابل انکار است. این نارضایتی محدود به یک بخش خاص هم نیست و همه بخشهای فرهنگی مثل تئاتر، موسیقی، سینما و... پر از نارضایتی از عملکرد مسئولان این حوزههاست.
بازیگر فیلم «نفوذی» تصریح کرد: صحبتهای رهبر معظم انقلاب همواره هشدارهایی درباره نارساییهای رایج در جامعه است. سخن اخیر ایشان درباره مختل بودن دستگاههای فرهنگی و آتش به اختیار، قائل به این مسئله است که اگر دولت همه چیز را قفل کرده، چگونه میتوان این قفلها را باز کرد؟
توکلی ادامه داد: پیام رهبر انقلاب اسلامی، وسیعتر از برداشتی است که جریانهای تخریبی نظام ارائه میدهند و سعی میکنند این بحث را کوچک و در حد تقابل با دولت نشان دهند. برداشت من این است که در شرایطی که مدیران فرهنگی نظام قادر نیستند مسئولیتهای خود را به درستی انجام دهند، خود اهالی فرهنگ و هنر میتوانند راهگشا باشند. هنرمندان باید خودشان را نشان دهند و مدیران فرهنگی نیز باید کمک کنند تا درها باز شود.
نایب رئیس انجمن روزنامهنگاران مسلمان: اختلال در سکانداری فرهنگی به دلیل بیبصیرتی است!
نایب رئیس انجمن روزنامهنگاران مسلمان تاکید کرد که اختلال در حوزه سکانداری فرهنگی برآمده از ضعف در باور، مرعوبیت و نداشتن بصیرت سیاسی و فرهنگی است.
دکتر حسن کربلایی نیز در گفت وگو با خبرنگار کیهان گفت: جای تاسف است که رئیسجمهور کشور و وزیر ارشاد آن کل مشکلات فرهنگی در جامعه ما را در پخش نشدن قطعهای موسیقیایی معنا کردهاند و توقع دارند که همه اجزای کشور نیز نگاه محدود آنها را تایید و دنبال کنند.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه وزارت ارشاد از هنرمندان متعهد حمایت شایستهای نمیکند، گفت: امروز- به طور مثال- اگر ادبیات ایران نامی دارد به یمن ادبیات و شاعران و نویسندگان متعهدی است که در محتوا و ساختار خوش درخشیدند. اما وقتی دولت و وزارت ارشاد آن به جای حمایت از هنرمندان و ادبای متعهد، تمام توان خود را برای یک خواننده اهانتکننده به دین اسلام و همپای بهاییان بیبیسینشین بسیج میکند، یعنی اینکه در دولت و دستگاه فرهنگی اختلالی نگرانکننده وجود دارد.
وی افزود: اهالی متعهد هنر و ادبیات از این پس محکمتر در راه هنر متعالی قدم بر خواهند داشت و در برابر اختلالات فرهنگی واکنش نشان میدهند.
دکتر کربلایی گفت: تولید هر چه بیشتر آثار حوزه هنر متعهد از یک سو، نقد عملکرد دستگاه فرهنگی و جریانهای معارض و نیز مطالبگری با زبان هنر، از جمله اقدامات ما در تقابل با اختلال فرهنگی و یا از مصادق آتش به اختیار است.
صدرینیا، کارگردان «دکتر سلام»: آتش به اختیار، نشانه اعتماد فرمانده به افسران است
علی صدرینیا، فعال فرهنگی و کارگردان طنز سیاسی «دکتر سلام» و مجری برنامه تلویزیونی «به اضافه مستند» نیز در گفتوگو با خبرنگار کیهان اظهار داشت: دستور آتش به اختیار رهبر انقلاب طبق سخنانشان با در نظر گرفتن سه نکته باید تفسیر شود: اول؛ مخاطب سخن، افسران جنگ نرم هستند؛ افسرانی که در قالب تشکلهای دانشگاهی و یا هستههای فکری و فرهنگی و عملی جهادی فعال مورد خطاب رهبر انقلاب قرار میگیرند؛ افسران جنگ نرمی که چند سالی است رهبر انقلاب موضوع آن را مطرح کرده، از لزومش گفته، تکلیف به دوششان گذاشته و عملکردشان را با همه قوتها و ضعفها دیدهاند و حالا به دلیل همین عملکرد چندسالهشان به آنها اعتماد کرده بار بزرگتری را به دوششان میگذارند؛ آتش به اختیار بودن! دوم؛ اختلال قرارگاه مرکزی؛ در حالت عادی این قرارگاه مرکزی است که باید افسران جنگ نرم را در راستای اهداف فرماندهی جنگ نرم پیش ببرد؛ ولی وقتی به هر دلیلی قرارگاه دچار مشکل شد، اهداف را اشتباه گرفت، مسیر را اشتباهی رفت، افسران را به سمت غلطی هدایت کرد، اینجا افسران جنگ نرم خودشان باید برای رسیدن به هدف مشخص شده در جنگ نرم، تصمیم صحیح و مدبرانه برای ادامه عملیات بگیرند! مطابق سخن حضرت آقا، آتش به اختیار بودن هم «یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید» یعنی لازمه آتش به اختیار بودن هم تصمیمگیری و اقدام مدبرانه و همراه با فکر و پیدا کردن مسیر صحیح است نه هرگونه حرکتی؛ آن هم توسط افسران جنگ نرمی که مورد خطاب و اعتماد رهبر انقلاب قرار گرفتهاند! سوم؛ توجه به اهمیت فرمانده؛ مطابق سخن رهبری این فرمانده است که با توجه به شرایط گفته شده دستور آتش به اختیار میدهد؛ و توجه به وجود فرمانده، توجه به اهداف مد نظر فرمانده، توجه به مشی فرمانده در برخورد با موضوعات مختلف، ملاحظه بعدی دستور آتش به اختیار است!
وی گفت: آتش به اختیار بودن برخلاف تفسیر انحرافی بدخواهان، به هیچ وجه به معنای هرج و مرج نیست؛ به معنای اعتماد فرمانده جنگ نرم به افسر جنگ نرم و سپردن کار به او، و نیز توجه دقیق افسر جنگ نرم به هدفگذاری و دغدغهها و مشی فرمانده و تصمیم گیری بر اساس این موضوعات، آن هم در شرایط اختلال قرارگاه مرکزی است!
صدرینیا در پایان تأکید کرد: البته همه اینها در باب یک سرفصل کلی مطرح میشود؛ ایجاد انگیزه و دغدغه فرمانده برای افسران جهت فعال شدن در حوزههایی که دچار انفعال شدهاند و چشم انتظار تحرک قرارگاه بودهاند؛ آن هم با هدف غلبه دادن گفتمان انقلاب.