آیتالله مصباح یزدی:
معنای آتش به اختیار تشخیص وظیفه و عمل به آن است
آیتالله مصباح یزدی رئیس مؤسسه امام خمینی(ره) گفت: رهبر انقلاب فرمودند که اگر مرکز فرماندهی دچار اختلال شد سربازان باید آتش به اختیار باشند یعنی هرکس باید وظیفه خود را تشخیص داده و به آن عمل کند.
به گزارش رسا، آیتالله محمدتقی مصباح یزدی رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) پنجشنبه شب در جلسه درس اخلاق که در دفتر رهبر معظم انقلاب در قم برگزار شد، گفت: قوانین اجتماعی و دستورالعملهای مورد نیاز جامعه اینگونه نیست که یک بار برای ابد نوشته شود چون مصالح اجتماعی دائما در حال تغییر است.
وی افزود: اگر جایی مصالح 100 درجهای تحقق پیدا نکرد باید به سراغ 99 رفت، انسانی باید برای این کار از سوی خدا تعیین شود، کسی باید جانشین امام باشد که مصالح و منافع جامعه را بهتر بداند و تقوا و عدالت او به عصمت امام نزدیکتر باشد یعنی به اندازهای رعایت تقوا کند که شبیه معصوم باشد، در زمانی که دسترسی به امام معصوم نیست باید اینگونه عمل کرد و این روح مسئله ولایت فقیه است.
استاد برجسته حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: در کشور کسانی را دیدیم که میخواستند به وظیفه خود عمل کنند اما راهی برای کشف آن نداشتند چون در فضایی قرار گرفته بودند که نمیتوانستند تشخیص دهند چون موضوعی را برای آنها قطعی وانمود کرده بودند که باور نمیکردند غیر از آن باشد.
وی اضافه کرد: اگر در جامعه کار به جایی رسید که حق و باطل متشبه شده و مانع از هدایت دیگران شوند خداوند عذابی را نازل کرده و حق و باطل را از یکدیگر تفکیک میکند، قرآن میفرماید اغلب عذابها برای این که عالما عامدا گناه میکردند و راه هدایت را برای دیگران بسته بودند.
آیتالله مصباح یزدی ادامه داد: اگر فرماندهی خائن در آمد چه باید کرد؛ در اسلام برای این موضوع هم راهی وجود دارد و خوشبختانه رهبر معظم انقلاب اخیرا فرمودند که اگر مرکز فرماندهی دچار اختلال شد سایر کارگزاران و سربازان باید آتش به اختیار باشند که اصطلاحی نظامی است یعنی هرکس باید وظیفه خود را تشخیص داده و به آن عمل کند.
استاد برجسته حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: در کشورهای دیگر مشاهده میکنیم که چه فسادها و ظلمهایی وجود دارد، در چنین وضعیتی در جهان، خدا بعد از امام کسی را برای ما ذخیره کرد که در هرچیز شبیهتر به ایشان است، بنده برای این مقام کسی را شایستهتر از ایشان نمیشناسم؛ خداوند اجازه نداد رنج وفات حضرت امام بر مردم سنگینی کند؛ مبادا از این نعمتهای الهی غافل شویم و شکر آنها را بهجا نیاوریم و گرفتار عقوبت آنها بشویم.
«آتش به اختیار»
از تحریف تا معنای واقعی
برخی جریانات داخلی که کم کاری و اختلال آنها باعث صدور فرمان آتش به اختیار رهبری به دانشجویان شده، همسو با معاندین خارجی درصدد تحریف این عبارت و پیام رهبر معظم انقلاب هستند.
حسین شمسیان در مطلبی در این خصوص نوشت: جماعتی هرزه دهان، فرمان آقا را به هرج و مرج، بگیر و ببند، کشتار(!) هنرمندان و قتلهای زنجیره ای(که از قضا در دوره اصلاحات اتفاق افتاد)، اسیدپاشی و... ربط میدهند! اینان همانند که قرآن در حقشان میفرماید:«فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا» هرکاری کنیم و هرچه بگوئیم، اینان همینند. شمسیان درباره این عبارت نوشت:
1- بدون تعارف، اولین معنی، بیفایده بودن عملکرد ساختارهای عریض و طویل فرهنگی است. مجموعههایی که قرار بود حاصل طراحی آنها، پرورش نیروی انقلابی و متعهد بشود. صدا و سیما، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، سازمان تبلیغات اسلامی، قرارگاه فلان و تشکیلات بهمان و...اینها با همه کارهایشان، نتوانستهاند چنین ساختاری طراحی کنند.
2- بدنه حزباللهی، اغلب میاندیشد که در«آن بالا» یا در «آن پشت» یعنی در همان جاهایی که اسم بردم، اندیشمندانی در حال طراحی برای حفظ دستاوردهای انقلابند!چون چنین فکر میکنند، دست روی دست گذاشته، منتظر فرمانند! البته یواشکی عرض کنم ،خیلیها هم هستند که تنبلی خودشان را پشت بیعملی آن مرکز پنهان میکنند!
3- همزمان با آن عملکرد و این تصور، دشمن بیکار نیست و لحظه به لحظه پیش میآید و تلفات میگیرد. صدای فرمانده به رزمنده وسط میدان نمیرسد. هشدارها و تشرهای مکرر و پی در پی جواب نداده و حتی برخی پنهانی، دل به دشمن دادهاند!
4- این حکم یک معنی مهم و کلیدی دیگر هم دارد. اگر به کسی بر نخورد، این فرمان یعنی رهبری دانشجوی دلسوز و تازه کار را از خیلیها، با شعورتر، دغدغهمندتر، کاریتر و با عرضهتر میبیند.
5- مثل جنگ نظامی، این فرمان یعنی هرکس با هر هنری که دارد، بهترین راه را برای حمله به«دشمن» پیدا کند و منتظر هیچ کس نماند.بگذار ژنرالها، ژنرالی بکنند، شما کار دشمن را یکسره کنید.
6- ضرورت تمرکز حملات به دشمن،ممکن است برخی را به این مسیر سوق دهد که هر حرکتی را مخالف فلان شخص و بهمان مجموعه معرفی کنند و به معارضه با آن برخیزند! حتی برخی را به تشکیل«قرارگاه آتش به اختیار» تشویق کند! یک افسر وسط میدان نباید توجه کند، حق ندارد اسلحهاش را از جهت دشمن منحرف کند.
7- این فرمان پیش از این فقط یکبار صادر شده و آن افراد با سربلندی و آبرو از این آزمون بیرون آمدند. روزهای آغازین جنگ، وسعت جنگ بگونهای بود که ساختار ارتش آن روز جوابگو نبود. هستههای پراکنده ولی متحدالمرکز «جنگهای نامنظم» شکل گرفت. شهید چمران، شاهرخ ضرغام و خیلی از فرماندهان امروز سپاه و ارتش با این هستهها همکاری کردند، شهرهای مهمی حفظ شد و عملیاتهای بزرگی از دل همین تشکیلات و تجربیات ارزشمند رقم خورد. آنها آبروداری کردند و نامشان برای همیشه در تاریخ قرین افتخار شد.امید که افسران کنونی هم چنین شوند.
سیدیاسر جبرائیلی معاون پژوهشی فارس نیز در مطلبی در این مورد نوشت: «جریان ضدانقلاب در حال ارائه یک تصویر آنارشیک از فرمان آتش به اختیار رهبر انقلاب به تشکلهای دانشجویی است. گویی قرار است هر کسی هر کاری در هر جایی به ذهنش میرسد انجام دهد!
اما واقعیت به هیچ وجه این نیست. رهبر انقلاب از یک سو میبینند که در آن بالاها خبری نیست و دستگاه مرکزی اختلال دارد و نمیتواند مدیریت کند، و از سوی دیگر در کلام و سخن نمایندگان تشکلهای دانشجویی در دیدار ۱۷ خرداد شاهد پختگی و غنایی تحسینبرانگیز هستند. به این افسران جنگ نرم است که ایشان فرمان آتش به اختیار دادهاند.
حکم آتش به اختیار را کسانی از حضرت آقا گرفتهاند که برای پیگیری مطالبات و منویات ایشان، نسبت به دستگاه مرکزی دانش و صلاحیت بیشتری دارند.
افسران جوان امام، حکم آتش به اختیار گرفتند تا وقتی در هیئات اندیشهورزشان مسئلهای برایشان بیّن شد، با خود نگویند حتما درباره این بدیهیات در آن بالا فکر میشود! بدانند که آن بالا اختلال دارد و خود باید اقدام کنند.»