رمز پیروزی
مهدی سعیدی
انتخابات پرشور 29 اردیبهشت ماه به پایان رسید و مطابق برآوردهای موجود بیش از 75 درصد مردم در انتخابات شرکت کردهاند. این اتفاق مهم را میتوان بزرگترین دستاورد نظام جمهوری اسلامی در انتخابات دانست. این حماسه در حالی خلق شد که اینچنین مشارکتی در اغلب نظامهای دموکراتیک بینظیر بوده و کمتر شاهد چنین مشارکت پرشور و رقابتی نزدیک و فراگیر و جذاب بین نامزدهای انتخاباتی هستیم. در این میان مطابق آمار اعلام شده جریان حامی آقای روحانی توانست اکثریت را بدست آورد و خود را برای مدیریت چهار سال آینده آماده سازد.
رقابتهای انتخاباتی معمولا بر اساس دوقطبیهایی شکل میگیرد که میتواند به آراء ملت جهت و معنا ببخشد و به مثابه گفتمانی فراگیر اذهان عمومی را بدنبال خود بکشاند. دوقطبی اصلی انتخابات 1396 در گام اول با محوریت مدیریت اقتصادی کشور شکل گرفت. روحانی به عنوان نماینده دولت مستقر، تلاش کرد تا با سیاست دفاع از وضع موجود و نوید برای رفع مشکلات کشور با به ثمر نشستن آنچه در چهار سال گذشته کاشته، آراء عمومی را به سمت خود جذب نماید. وی اینگونه اظهار نمود که برای عبور از مشکلات کشور باید به تداوم سیاستهای وی اعتماد نمود.
جریان رقیب او اما معتقد بود که دولت یازدهم در حل مشکلات کشور ناتوان بوده و نتوانسته از فرصتها به درستی استفاده کند و علت ناکامی نه کمبود وقت، که اشتباه بودن سیاستهاست. علاوه بر آن وجود رانت و فساد و نبود روحیه فسادستیزی در دولت موجب شیوع فساد در دولت شده و آن را در سطح دولت طبقه خاص تقلیل داده است و حاصل آن ناکارآمدی و ناتوانی در رفع مشکلات کشور است. از نگاه این جریان تداوم وضع موجود موجب خسران جبرانناپذیری برای کشور بود که نباید اجازه داد این روند ادامه یابد.
تداوم این دوقطبی که مبتنی بر ضرورتها و اولویتهای واقعی جامعه و مردم شکل گرفته بود، میتوانست نتیجه انتخابات را به گونه دیگری رقم بزند. اما مسیر انتخابات در روزهای پایانی به گونه دیگری رقم خورد. نتایج نامطلوب تداوم دوقطبی اقتصادی موجب شد تا جریان حامی روحانی تلاش نماید ریل رقابت انتخاباتی را در مسیر دیگری قرار دهد و دوقطبی فرعی دیگری را فعال سازد تا خود را پیروز میدان رقابت انتخاباتی ببیند. دوقطبی فرعی که در مرحله بعدی شکل گرفت، بیشتر رنگوبوی سیاست و فرهنگ و اجتماع داشت!
دولت روحانی با کلیدزدن سناریوی «رقیب هراسی» و اتخاذ سیاستهای تبلیغاتیسلبی تلاش نمود تا از رقیبش چهرهای تیره و تار بسازد که رایآوری آن با بازگشت به گذشتههای تاریک مملو از محدودیتهای سیاسی - اجتماعی - فرهنگی همراه خواهد بود! روحانی رقبا را خشونتطلبان متحجری معرفی کرد که جز به محدودیت آزادیها نمیاندیشند! او در این مسیر از هرگونه اقدامات تخریبی و اتهام زنی دریغ نورزید و حتی از آنچه مربوط به نامزدهای رقیب نبود را نیز به کارنامه آنان بست تا اذهان عمومی را نسبت به رقیب هراسان کند! و در این مسیر حتی در برخی موارد کارنامه نظام اسلامی را که خود نیز در گذشته در بخشی از آن نقشآفرین بود زیرسؤال برد تا با اتخاذ ادبیاتی اپوزیسیونوار، مدعی تغییر در وضع گذشته گردد! و این در حالی بود که وی در چهار سال گذشته مدیریت امور اجرایی کشور را بر عهده داشت و اگر شبههای به آنچه میگفت وارد بود، این خود آقای روحانی بود که میبایست برای آن پاسخ درخوری ارائه دهد!
جریان حامی آقای روحانی توانست با جاانداختن سناریوی رقیب هراسی پیروز انتخابات شود و آراء سرگردان و آنهایی که تا روزهای آخر همچنان به جمعبندی مشخصی نرسیده بودند، را با خود همراه سازد تا به تداوم سیاستهای دولت یازدهم اعتماد کرده و به روحانی رای دهند تا منجی مشکلات کشور گردد.
اما حقیقت آن است که با فرونشستن گرد و غبار رقابتهای سیاسی، دولت مستقر باید برای رفع مشکلات واقعی کشور تلاش کند و فراموش نکند آنهایی که در هیجانات انتخاباتی و دوقطبی کاذب ایجاد شده به ایشان رای دادهاند نیز در فردای انتخابات در مقام مطالبهگری بر رفع مشکلات رونق اقتصادی و رکود و بیکاری تاکید خواهند ورزید. امید که دولت دوازدهم فارغ از تعصبات سیاسی، انتقادات وارد و منطقی رقبای سیاسی خود را بپذیرد و برای رفع و اصلاح سیاستها در جهت پیشرفت کشور تلاش نماید و در مسیر حل مشکلات کشور کوشا باشد. از امروز مطالبهگری ملت نسبت به وعدههای داده شده انتخاباتی از دولت آقای روحانی آغاز شده است.