آمادگی دفاعی و آثار آن از دیدگاه قرآن
* عباس سلوکی
در مطلب حاضر نویسنده برای تبیین اهمیت و ارزش آمادگی دفاعی و نظامی به بررسی دیدگاه قرآن پیرامون آثار و کارکردهای این آمادگی پرداخته است.
***
آمادگی نظامی، در راستای تامین امنیت مرزها از هرگونه تهدید فعلی یا احتمالی، امری لازم و ضروری برای هر جامعه و نظام سیاسی است.
در آیات قرآن نیز به اهمیت و ارزش آمادگی نظامی در قالب تبیین آثار و کارکردهای آن پرداخته شده است که برخی از آنها عبارتند از:
1- ایجاد ترس و هراس در دشمن: جامعه و ملتی اگر بخواهد امنیت را در مرزهای جغرافیایی تأمین کند و حتی از شهروندان خود در جوامع دیگر حمایت موثر و مفیدی داشته باشد، باید از اقتدار نسبی نسبت به دشمنان فعلی و احتمالی خود برخوردار باشد. همان طوری که تامین امنیت در درون مرزها و در تعاملات میان شهروندان، از طریق نیروی انتظامی انجام میشود، تامین امنیت مرزی و حتی برون مرزی با نیروی نظامی مقتدر امکانپذیر است. وقتی مردم و نظام سیاسی در حدی از اقتدار نظامی باشند که دیگران از آن حساب برند، ترس و هراسی که از این اقتدار در دل دشمنان فعلی و احتمالی میافتد، خود مهمترین عامل بازدارندگی از تعرض دشمن است. همواره گفته شده پیشگیری بهتر از درمان است؛ زیرا درمان زمانی رخ میدهد که دردی فعلی ایجاد شده و خسارتی را به بار آورده باشد، اما پیشگیری اجازه نمیدهد تا درد و خسارتی پدید آید. بنابراین، اقتدار نظامی، به معنای پیشگیری است. قدرت بازدارندگی هر جامعهای، خود بهترین شیوه پیشگیری و تامین امنیت پایدار است. از نظر قرآن، آنچه مهم است، تحقق چنین بازدارندگی با اقتدار نظامی از طریق بهرهگیری از هر ابزار و وسیلهای است. البته تهیه هر ابزار دفاعی و اقتداری لزوما به معنای استفاده از آن نیست، بلکه هدف ترس و هراسی است که وجود آن ابزار و وسیله در دل دشمن فعلی و احتمالی میاندازد. از آنجا که ابزارها و وسایل ایجاد ترس و هراس و رهب و رعب در هر جغرافیای زمانی و مکانی متفاوت است، قرآن به مصادیق این ابزارها و وسایل اقتدار بازدارنده نپرداخته و مصادیق را به عهده مردم و نظام سیاسی گذاشته است؛ زیرا همان طوری که علوم در حال پیشرفت است، ابزارهای تهدید و نیز دفاع نیز تغییر کرده و پیشرفتهتر و متنوعتر میشود. از همین رو خداوند در قرآن بر اصل اقتدار نظامی به قصد ترساندن و هراساندن دشمن فعلی و احتمالی تاکید میکند و میفرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ؛ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين تداركات، دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان ديگرى را جز ايشان كه شما نمىشناسيدشان و خدا آنان را مى شناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مى شود و بر شما ستم نخواهد رفت.(انفال، آیه 60) در این آیه هر چند به عنوان نمونه مصداقی از اسبان نام برده شده، ولی این مصداق را پس از بیان یک اصل کلی «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» آورده است؛ چرا که در آن زمان، سوار نظام کارآمدترین ابزار پیروزی نظامی و بازدارنده دشمنان بود. به هرحال، امت و نظام سیاسی ولایی باید هر آنچه در توان دارد برای تامین عُدّه و نفرات و عِدّه و تجهیزات به قصد ترساندن فراهم آورد. با توجه به اینکه علت غایی، ترساندن و نه به کار گرفتن، قرار داده شده میتوان دریافت که این «هرچیز» واقعا «هرچیز» است و امت و امام باید از هر چیزی که در توان دارند برای ترساندن دشمن فراهم آورند. همچنین از نظر قرآن، سرمایهگذاری در حوزه آمادگی نظامی و «تقویت اقتدار در سطح ترساندن»، سرمایهای ماندگار برای سرمایه گذاران از نظام و مردم است و این گونه نیست که سرمایه آنان به هدر رفته باشد؛ زیرا با تامین امنیت از راه بازدارندگی سود حاصل از سرمایه چند برابر میشود. بنابراین، سرمایهگذاری در امور رفاهی در جایی که لازم است تا توان و اقتدار نظامی افزایش یابد و زمینه ترساندن دشمن فراهم آید، سرمایهگذاری نادرست و ناروا است؛ و بر نظام اسلامی است تا سرمایهگذاری را در حوزه افزایش قدرت در راستای دستیابی به «آمادگی در سطح بازدارندگی» انجام داده و آن را به عنوان اولویت نخست در سرمایهگذاری ملی قراردهد. همچنین آنچه آن چه در حوزه سرمایهگذاری در عرصه اقتدار مهم است، افزایش «توان بازدارندگی» است که با تقویت ابزارها و تنوع آنها و همچنین با ایجاد و تقویت روحیه دشمن ستیزی، ستم ستیزی و استکبارستیزی به دست میآید. خداوند در آیات 30 تا 32 سوره ص بیان میکند که حضرت سلیمان(ع) به عنوان رهبر نظام اسلامی، خود به سرکشی و بازدید از نیروها و بررسی درجه هوشیاری و آمادگی آنان میرفت و چون در آن دوران اسبها در سوار نظام، مهمترین و تاثیرگذارترین نیرو و ابزار دفاعی و بازدارندگی بود، چنان سرگرم آنان شد، که وقت نماز گذشت. این خود بیانگر اهتمام رهبران اسلامی به مسئله آمادگی نظامی و برآورد نیرو و ارزیابی میزان آمادگی است. بنابراین، در راستای «توان بازدارندگی» باید تنها به ابزارهای مادی بسنده نکرد، بلکه در جنگ نرم و سخت از چنان اقتداری برخوردار شد که دشمن خیال حمله به مغزش خطور نکند و همواره در ترس و هراس از اقتدار توان بازدارنده امت و نظام اسلامی باشد. البته همان طوری که آمادگی نظامی نظام اسلامی موجب ترس در دشمنان میشود، همچنین آمادگی دشمن موجب ترس در امت و نظام اسلامی میشود؛ از این رو، باید مراقب و مواظب بود تا آمادگی دشمن به گونهای بالا نرود که موجبات ترس شود؛ زیرا از مهمترین عوامل شکست و پیروزی در یک جنگ، مسئله روحیات امت و نظام است؛ اگر در جنگ روانی، امت و نظامی شکست بخورد در صحنه نظامی به سرعت شکست رقم خواهد خورد.
در راستای افزایش توان بازدارندگی باید در حوزه جنگ نرم، نیروهای اطلاعاتی اسلام به گونهای عمل کنند که ترس در دشمن بیفتد و دشمن نتواند در قالب جنگ نرم روحیه مجاهدان را کاهش دهد. از نظر قرآن، عدم توجه به مسئله جنگ روانی میتواند سبب کاهش توان بازدارندگی در نیروهای خودی شود؛ در همین رابطه خداوند در آیه 173 سوره آل عمران بیان میکند، دشمنان اسلام با استفاده از منافقان و مسلمانان سست ایمان، توانستند جنگ نرمی را سازماندهی کنند که موجبات کاهش روحیه در نفرات خودی شد. منافقان با نشر شايعه آمادگى نظامى دشمن براى حمله دوباره به مسلمانان پساز جنگ اُحد بر آن بودند تا توان بازدارندگی را کاهش داده و ترس و وحشت را در جامعه ایجاد کنند که البته با هوشیاری رهبران و امت این طرح شکست خورد و پیامبر(ص) با بسیج دوباره همان نیروهای شکست خورده و مجروح و خروج از مدینه، کاری کرد تا دشمن به وحشت بیفتد و فکر هجوم و حمله مجدد را از سر خود بیرون کند. در حقیقت بازسازی سریع نیروی نظامی و بالا بردن روحیه افراد پس از شکست، در راستای بازدارندگی و ایجاد ترس در دشمنان موثر واقع شد و مشرکان از ادامه حمله عقبنشینی کرده و این گونه مدینهالنبی(ص) در امنیت قرار گرفت.
2- شکست زبونانه دشمن: آمادگی نظامی و افزایش توان و اقتدار بازدارندگی باید در چنان سطحی باشد که در کمترین زمان ممکن و با کمترین تلفات مادی و انسانی، پیروزی به دست آید و دشمن با خواری شکست را پذیرا شده و تن به شروط نظام سیاسی اسلام دهد. از نظر قرآن، تحقق این حالت از آمادگی و اقتدار تنها در صورتی به دست میآید که امت و نیروهای نظامی، از هوشیاری و توان تحلیل و تطبیق بالایی برخوردار باشد. خداوند در آیه 102 سوره نساء، از نیروهای نظامی میخواهد تا در همه زمانها و حالات بویژه در زمان درگیری و جنگ، از هوشیاری بالا برخوردار باشند و هرگز دشمن را کم اهمیت ندانند و از آنان غافل نشوند. از این رو، خواهان آن است تا حتی در هنگام نماز در منطقه جنگی، ابزارها و سلاحهای جنگی را از خود دور نسازند و با هوشیاری بالا حتی در آن هنگام، دشمن را ناکار کنند و اجازه ندهند تا نماز که مهمترین و برترین اعمال عبادی در اسلام است، موجبات غفلت از دشمن را فراهم آورد. در حقیقت، خداوند در این آیه اجازه نمیدهد که نیروهای نظامی به داعی انجام فریضه نماز، زمینه را برای تحریکات دشمن و تعرضات آنان فراهم کنند؛ بلکه باید با هوشیاری تمام افزون بر انجام فریضه، به مسئولیت نظامی خود بپردازند. این بدان معناست که نباید آمادگی نظامی، فدای چیزی شود و اقتدار و توان نیروهای نظامی کاهش یابد و زمینه برای غلبه و پیروزی دشمن فراهم آید. اگر خداوند اجازه نمیدهد آمادگی نظامی و اقتدار و هوشیاری به سبب نماز از دست برود، به طور یقین و اولویت اجازه نمیدهد به انگیزه اموری پستتر، همچون رفاه و آسایش شهروندان، توان نظامی و آمادگی از دست برود. از نظر قرآن، اقتدار و آمادگی نظامی باید در چنان سطحی باشد که به سادگی دشمنان مغلوب و خوار شده و شکست زبونانه برای آنان رقم بخورد، نه آنکه در سطحی باشند که بتوانند جنگ را فرسایشی کرده و هزینههای زیادی را بر جامعه تحمیل کرده و شرایط خود را بر امت تحمیل کنند.
3- رهایی از غافلگیری: از دیگر آثاری که قرآن در راستای آمادگی نظامی و دفاعی بیان کرده، توجه به اصل رهایی از غافلگیری از سوی دشمن است؛ زیرا وقتی جامعه در چنان سطح از هوشیاری و آمادگی باشند که دشمن هراسان از واکنش سریع و به هنگام امت باشد، به طور طبیعی، نخواهد توانست از اصل غافلگیری برای ضربه زدن به امت و منافع آن بهره برد. خداوند در آیه 102 سوره نساء، آمادگى نظامى و هوشيارى مجاهدان را مهمترین مانع از هجوم غافلگيرانه دشمن دانسته و به این اثر مهم آمادگی نظامی تاکید میکند. از نظر قرآن، دشمنان در زمانی به مسلمانان هجوم میآورند که از آمادگی و هوشیاری برخوردار نبوده و از دشمن غافل شده باشند. خداوند در آیات 45 و 46 سوره توبه کسانی که آمادگی نظامی نداشته و زمینه را برای حمله دشمن آماده میکنند، سرزنش کرده است. همچنین در این آیات به منافقانی اشاره میکند که در هنگام حمله دشمن، بهانه میآورند که از آمادگی نظامی برخوردار نبوده و هنوز تجهیزات جنگی فراهم نکردهاند. این آمادگی نظامی باید در همه زمانها و مکانها باشد و نباید گرفتار غفلتی شوند که دشمن به آنان بتازد. از نظر قرآن حتی در زمانی که امت به هر دلیلی شکستی را تجربه کرده و تلفاتی داشته است، باید هوشیاری و آمادگی نظامی را حفظ کرده و بلکه آن را تقویت کند.(آلعمران، آیه 172)
4- نشانه ایمان: از دیدگاه قرآن، آمادگی نظامی و افزایش روزافزون توان بازدارندگی مردم، از چنان اهمیت و ارزشی برخوردار است که آن را نشانه ایمان دانسته است. به سخن دیگر، یکی از راههای سنجش ایمان افراد، توجه به نیروهای دفاعی کشور و آمادگی نظامی است؛ هر میزان توجه فرد و دولت به مسئله آمادگی نظامی بیشتر باشد، گواه روشنی از ایمان شخص به اسلام و خدا و دستورهای آن است. (توبه، آیه 44 و 45) چنانکه گفته شد، حضرت سلیمان نبی(ص) در همین راستا به ارزیابی آمادگی نظامی همه نیروها از انس و جن و جانور میپرداخت به طوری که از نبود مرغی چون هدهد سوال میکرد یا به بازدید از سوار نظام و ابزارهای آنان یعنی اسباب میرفت و یک بار چنان مشغول به این مهم شد که از مهم دیگری چون نماز غافل شد و پس از رهایی از غفلت نمازش را با رد الشمس به معجزه الهی ادا کرد. (ص، آیات 30 تا 30؛ نمل، آیه 20)
5- انفاق در راه خدا: از نظر قرآن، انفاق و سرمایهگذاری در عرصه دفاعی و آمادگی نظامی جهت ترساندن دشمنان، از مصادیق انفاق در راه خدا شمرده شده است. این خود بهترین گواه بر اهمیت و ارزش آمادگی نظامی در نظام اسلامی است. (انفال، آیه 60)
6- ستایش الهی: خداوند کسانی را که به مسئله آمادگی نظامی توجه داشتهاند ستایش میکند. این خود نیز بیانگر اهمیت و ارزشی است که اسلام و نظام سیاسی آن به مسئله آمادگی نظامی دارد. البته آمادگی نظامی در شرایط سخت و بحرانی و بویژه پس از جنگ که هزینههای مادی و انسانی سنگینی بر مسلمانان تحمیل شده، مهمتر و اساسیتر است؛ از این روست که خداوند آمادگی نظامی در این زمان را بسیار مورد توجه و اهتمام قرار داده و مجاهدان و امت و نظام اسلامی را مورد ستایش ویژه قرار میدهد که در آن حالت به فکر آمادگی نظامی و دفاعی و افزایش توان رزمی هستند.(آل عمران، آیات 172 تا 174)
7- پاداش الهی: از نظر قرآن کسانی که در مسیر افزایش توان نظامی و آمادگی نظامی گام بر میدارند و برای تحقق آن تلاش میکنند، مستحق پاداش الهی هستند. این خود نیز بیانگر اهتمام قرآن به اهمیت آمادگی نظامی است. خداوند در آیه 121 سوره توبه آمادگى رزمى و انجام كارهاى مقدّماتى جهاد را داراى پاداش الهى دانسته و در آیه 172 سوره آل عمران این آمادگى رزمى به همراه تقوا و احسان را سبب برخوردارى از پاداش بزرگ الهى برمیشمارد.
8- اهتمام پیامبر(ص): یکی از دلایل ارزش و اهمیت آمادگی نظامی از منظر اسلام، اهتمامی است که خود پیامبر(ص) به مسئله آمادگی نظامی مبذول داشته است. خداوند در آیه 121 سوره آل عمران از اهتمام ويژه پيامبر(صلى الله عليه وآله) به آمادهسازى سپاه اسلام اشاره میکند که خود بهترین شاهد مثال برای ارزش و اهمیت آمادگی دفاعی است.